پرش به محتوا

آمال عشماوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۸۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:


</div>
</div>
'''آمال عشماوی''' در منیه در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف است، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در [[مصر]] تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت [[جمال عبدالناصر]]، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش ''حسن عشماوی'' خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران [[اخوان المسلمین|اخوان]] و یکی از اعضای اداره ارشاد است که نامش در دوره‌ای، حسن الهدیبی مطرح شد.
بانو '''آمال عشماوی''' در منیه که از حوالی [[مصر]] است در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف است، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در [[مصر]] تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت [[جمال عبدالناصر]]، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش ''حسن عشماوی'' خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران [[اخوان المسلمین|اخوان]] و یکی از اعضای اداره ارشاد بود که نامش در دوره‌ای، حسن الهدیبی مطرح شد.
= تحصیلات =
= تحصیلات =
ایشان او تا فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده حقوق، مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد، اما پس از ازدواج با استاد منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن او کرد.<br>
ایشان مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد و تا فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده حقوق، کوشید؛ اما پس از ازدواج با منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن به جنبش [[اخوان المسلمین|اخوان]] کرد.<br>
 
=در راه دعوت از اخوان=
منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن عشماوی به عنوان معاون دادستان کل منصوب شد، اما استعفا داد و به شغل وکالت پرداخت و منیرالدّله با دوستی آنها با خانم امل آشنا شد و ازدواج کرد. امام البناء و برای حمل دعوت با او بیعت کردند و امل خانم نیز در راه دعوت بیعت کردند و از زمانی که به جماعت پیوستند خود را وقف دین خدا کردند. جان و مال و تلاش را به او تقدیم کرد و خانه او را برای اعتلای کلام خدا مسخر کرد، پس خانه او به درستی خانه دعوت و خانه [[اخوان‌المسلمین]] بود. ریچارد میچل، مورخ، در کتاب «اخوان المسلمین» می گوید: «با ورود منیرالدّله و امل عشماوی به دعوت اخوان، اشراف در بدنه دعوت نفوذ کرده است». میچل فراموش کرد که اینگونه افراد به امید رضای خدا، نه طمع منفعت و منزلت، گرانبهاترین و گرانبهاترین ها را به خاطر دعوت تقدیم کردند و در دوران انقلاب زندانی و شکنجه شدند، از این رو موقعیتشان از جای ننشست.<br>
   
   
=فعالیت در بخش خواهران=
=فعالیت در بخش خواهران=
ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته‌ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد.  
ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته‌ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به‌عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد. وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه‌ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد. او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد.<br>
 
وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه‌ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد.
= همکاری با اخوان =
 
هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی‌کند. او همچنین فداکاری‌های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 میلادی برای انتخاب جانشین [[حسن البناء]] در رهبری گروه برگزار شد. چهار نفر از [[اخوان المسلمین|اخوان]] برای جانشینی [[حسن البناء]] نامزد شدند: صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه. جلسات مهم در خانه برگزار می‌شد، انتخاب جانشین امام [[حسن البناء]] نیز در خانه بود، به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می کرد.<br>
او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد. پس از انحلال گروه در 8 دسامبر 1948، امل آل ال. -عشماوی پیشنهاد کرد که مدرسه به خانه اصلاحات اجتماعی وزارت آموزش و پرورش بپیوندد تا دولت آن را تصرف نکند، به خصوص پس از برداشتن بنر از روی آن.
 
تاریخ به او اشاره می کند که او را عامل قاچاق نجیب گوول دانسته اند که ابراهیم عبدالهادی سعی کرد او را اعدام کند، حسن و خواهرش پس از این خطر.
 
و هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی کند. او همچنین فداکاری‌های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 برای انتخاب جانشین امام البناء در رهبری گروه برگزار شد.
چهار نفر از اخوان برای جانشینی امام البناء نامزد شدند: پروفسور صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه.
 
همان طور که خانه شاهد جلسات مهم انتخاب جانشین امام [[حسن البناء]] بود، جلسات مهم تری بین اخوان و مردان انقلاب در مورد نظر اخوان به انقلاب و سپس مذاکرات تخلیه مشاهده شد.
 
به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می کرد.
 
خانم امل به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت.


امام البناء او را نمونه ای از خواهر فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونه ای منحصر به فرد در اختیار او قرار دادند.<br>
ایشان به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده‌های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت.
[[حسن البناء]] او را نمونه‌ای از خواهران فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونه‌ای منحصر به فرد در اختیار او قرار دادند.<br>


=صبر و استقامت در زندان=
=صبر و استقامت در زندان=
علیرغم رفاه و ثروتی که امیدهای عشماوی در آن زندگی می کرد، اما لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نداشت، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در مصیبت ها کند. اخوان روبرو شد.
علیرغم رفاه و ثروتی که امیدهای عشماوی در آن زندگی می کرد، اما لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نداشت، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در سختی‌ها کند.  


او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد اما با خانم ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده شرکت کرد. الهدیبی در رسیدگی به خانواده‌های اخوان.
او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد اما با خانم ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده شرکت کرد. الهدیبی در رسیدگی به خانواده‌های اخوان.