confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
===جهالت عقلی=== | ===جهالت عقلی=== | ||
بى خردى و تعقّل نکردن در عقیده خود، زمینهساز شرک ورزى است؛ زیرا چنانکه گفته شد، عقل و علم، انسان را نسبت به هستی شناسی و خداشناسی به واقعیتهایی میرساند که عامل رهایی از شرک است؛ چرا که عاقل عالم درمییابد که هستی، همه مظاهر نورالله است و این مشیت و اراده الهی است که بر همه هستی سلطه دارد و همه چیز و همه کس در راستای اراده و مشیت الهی فعالیت میکنند و هیچ چیزی جدا از مشیت و اراده او نیست<ref>سوره بقره، آیه 170؛ هود، آیات 50 و 51؛ سوره انبیاء، آیات 66 و 67؛ سوره فرقان، آیات 43 و 44 | بى خردى و تعقّل نکردن در عقیده خود، زمینهساز شرک ورزى است؛ زیرا چنانکه گفته شد، عقل و علم، انسان را نسبت به هستی شناسی و خداشناسی به واقعیتهایی میرساند که عامل رهایی از شرک است؛ چرا که عاقل عالم درمییابد که هستی، همه مظاهر نورالله است و این مشیت و اراده الهی است که بر همه هستی سلطه دارد و همه چیز و همه کس در راستای اراده و مشیت الهی فعالیت میکنند و هیچ چیزی جدا از مشیت و اراده او نیست<ref>سوره بقره، آیه 170؛ هود، آیات 50 و 51؛ سوره انبیاء، آیات 66 و 67؛ سوره فرقان، آیات 43 و 44.</ref>. | ||
</ref>. | |||
===سفاهت و فقدان رشد=== | ===سفاهت و فقدان رشد=== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
سفیه کسی است که از روی سبک مغزی و کم عقلی عمل میکند؛ از نظر قرآن، کسانی که از [[ایمان]] و [[اسلام]] به دور هستند و کفر میورزند و در رفتار فسق و عصیان دارند، چنیناشخاصی سفیه هستند؛ زیرا رشد در همان ایمان و اسلام و اطاعت خدا و [[شریعت]] است <ref>سوره بقره، آیات 130 و 131؛ سوره جن، آیات 2 تا 4؛ سوره حجرات، آیه 7 | سفیه کسی است که از روی سبک مغزی و کم عقلی عمل میکند؛ از نظر قرآن، کسانی که از [[ایمان]] و [[اسلام]] به دور هستند و کفر میورزند و در رفتار فسق و عصیان دارند، چنیناشخاصی سفیه هستند؛ زیرا رشد در همان ایمان و اسلام و اطاعت خدا و [[شریعت]] است <ref>سوره بقره، آیات 130 و 131؛ سوره جن، آیات 2 تا 4؛ سوره حجرات، آیه 7 | ||
.</ref>. | .</ref>. | ||
===شک و ظن=== | |||
شک به معنای پنجاه پنجاه و ظن به معنای گرایش به حقیقت نه در سطح علم و قطع، از اموری است که موجب شرک ورزی میشود؛ زیرا وقتی انسان نسبت به هستی یا خدا علم قطعی و یقینی نداشته باشد و بخواهد بر اساس شک و ظن عمل کند، به طور طبیعی حقیقت را ندیده یا ناقص دیده است و حکمی که میکند نیز بر اساس همان عدم شناخت کامل از حقیقت خواهد بود. نتیجه چنین رفتاری در حوزه اندیشه و امور نظری آن است که انسان به دور از حقیقت، داوری کند و بر اساس آن رفتار نماید. انسان وقتی تاثیر پزشک یا دارو را میبیند گمان میکند که او تاثیرگذار است، در حالی که شفا و تاثیر در هر چیزی را خدا قرار میدهد و اگر خدا نخواهد و مشیت نکند یا ارادهاش بدان تعلق نگیرد، پزشک و دارو هیچ تاثیری نخواهد داشت. شرک در این امور به سبب همان شک و ظنی است که به سبب علم ناقص یا جهل پدید آمده است<ref>سوره هود، آیه 62؛ سوره انعام، آیات 22 و 148؛ سوره یونس، آیات 35 و 36 و 66.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |