شهید سید قطب شاهد بیدار (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
این اندیشه سیاسى سید قطب ما را به یاد حضرت امام خمینى(قدس سره) مى‌اندازد که فرمود: حکومت یا طاغوت است یا اسلام. در واقع سید قطب معتقد است: اسلامى که دشمنان معرفى مى‌کنند با اسلامى که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) آورد، تفاوت عمیق دارد. سیدقطب نخستین اندیشهور جهان اسلام است که کلمه «اسلام امریکایى» را مطرح کرده بود. به اعتقاد او، این روزها امریکایى‌ها نیازمند اسلام هستند تا در خاورمیانه و کشورهاى اسلامى با کمونیسم بجنگد.<ref>ما چه مى‌گوییم، ص91.</ref> وى معتقد است جامعه‌اى که مردمش مسلمانند اما احکام آن را رعایت نمى کنند، هرچند نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج بروند، به هیچوجه جامعه اسلامى نبوده، در ردیف جامعه جاهلى قرار دارد؛ چنان که به اعتقاد او جامعه‌اى که خدا را قبول دارد، ولى به مردم اجازه نمى‌دهد دین را به جامعه سرایت دهند، بلکه فقط اجازه مى‌دهد مردم خدا را در مساجد عبادت کنند، جامعه جاهلى است. <br>
این اندیشه سیاسى سید قطب ما را به یاد حضرت امام خمینى(قدس سره) مى‌اندازد که فرمود: حکومت یا طاغوت است یا اسلام. در واقع سید قطب معتقد است: اسلامى که دشمنان معرفى مى‌کنند با اسلامى که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) آورد، تفاوت عمیق دارد. سیدقطب نخستین اندیشهور جهان اسلام است که کلمه «اسلام امریکایى» را مطرح کرده بود. به اعتقاد او، این روزها امریکایى‌ها نیازمند اسلام هستند تا در خاورمیانه و کشورهاى اسلامى با کمونیسم بجنگد.<ref>ما چه مى‌گوییم، ص91.</ref> وى معتقد است جامعه‌اى که مردمش مسلمانند اما احکام آن را رعایت نمى کنند، هرچند نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج بروند، به هیچوجه جامعه اسلامى نبوده، در ردیف جامعه جاهلى قرار دارد؛ چنان که به اعتقاد او جامعه‌اى که خدا را قبول دارد، ولى به مردم اجازه نمى‌دهد دین را به جامعه سرایت دهند، بلکه فقط اجازه مى‌دهد مردم خدا را در مساجد عبادت کنند، جامعه جاهلى است. <br>
سید قطب به جنبش یهود و صهیونیسم نیز به شدت بدگمان بود و آن را عامل انحطاط و عقب‌ماندگى جوامع اسلامى مى‌دانست. وى هدف صهیونیسم را تضعیف عقیده اسلامى مى‌داند و مى‌گوید: نقشه‌هاى صهیونیسم و استعمار از لابه لاى کتاب‌ها و برنامه ها و سخنرانى‌هاى سردمداران و نیز بازى‌هاى عمال آن‌ها بیانگر این حقیقت است که آن‌ها درصدد تضعیف عقیده اسلامى و محو اخلاق در جامعه اسلامى هستند و مى‌خواهند اسلام را از این‌که مصدر و منبع قانونگذارى باشد، دور سازند. سید در کتاب معالم فى الطریق ضرورت جهاد ضد دشمن را اجتناب‌ناپذیر مى‌داند و مى‌گوید: برقرارى حکومت خداوند بر روى زمین و محو حکومت بشرى، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن به خدا، اقتدار بر اساس قانون الاهى و از بین بردن قوانین ساخته بشر فقط از طریق موعظه و حرف صورت نخواهد گرفت. سید قطب، اسلام را یگانه دین رهایى‌بخش از مشکلات جوامع بشرى مى‌داند و معتقد است که هیچ نظامى غیر از نظام اسلام نمى‌تواند سعادت بشر را فراهم سازد.<ref>عدالت اجتماعى در اسلام، ص23، 27 و130.</ref> <br>
سید قطب به جنبش یهود و صهیونیسم نیز به شدت بدگمان بود و آن را عامل انحطاط و عقب‌ماندگى جوامع اسلامى مى‌دانست. وى هدف صهیونیسم را تضعیف عقیده اسلامى مى‌داند و مى‌گوید: نقشه‌هاى صهیونیسم و استعمار از لابه لاى کتاب‌ها و برنامه ها و سخنرانى‌هاى سردمداران و نیز بازى‌هاى عمال آن‌ها بیانگر این حقیقت است که آن‌ها درصدد تضعیف عقیده اسلامى و محو اخلاق در جامعه اسلامى هستند و مى‌خواهند اسلام را از این‌که مصدر و منبع قانونگذارى باشد، دور سازند. سید در کتاب معالم فى الطریق ضرورت جهاد ضد دشمن را اجتناب‌ناپذیر مى‌داند و مى‌گوید: برقرارى حکومت خداوند بر روى زمین و محو حکومت بشرى، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن به خدا، اقتدار بر اساس قانون الاهى و از بین بردن قوانین ساخته بشر فقط از طریق موعظه و حرف صورت نخواهد گرفت. سید قطب، اسلام را یگانه دین رهایى‌بخش از مشکلات جوامع بشرى مى‌داند و معتقد است که هیچ نظامى غیر از نظام اسلام نمى‌تواند سعادت بشر را فراهم سازد.<ref>عدالت اجتماعى در اسلام، ص23، 27 و130.</ref> <br>
سید در باره آزادى اندیشه معتقد است که آزادى یعنى رهایى از همه قیود، غیر از بندگى خدا <ref>مسجدجامعى، ص163.</ref> او آزادى را در عبد خدا بودن مى‌داند و مى‌گوید: کلمه «لا إله إلا الله» شاه فرد و اساس طرز فکر اسلامى است. هدف از این جمله، طریقه کاملى است براى یک زندگانى که بر پایه آزادى وجدان از هر گونه بندگى غیرخدایى پى ریزى شده است <ref>همان، ص52.</ref> بر پایه همین آزاداندیشى، وى از جمله عالمان اهل سنت است که از برخى خلفاى صدر اسلام به ویژه از بنى‌امیه به شدت انتقاد مى‌کند و احترام به خلفاى صدر اسلام و صحابه را که از نظر اهل سنت واجب است، لازم نمى‌داند. وى در باره ابوسفیان مى‌گوید: او کسى است که از روى میل اسلام نیاورد تا این‌که اسلام غلبه کرد. او از اسلام و مسلمین کینه داشت و شادى خود را هنگام شکست مسلمین ابراز کرد. ]همچنین درباره یزید بن معاویه مى‌گوید:[ او اسلام را نمى شناخت. از قومیت خود دفاع مى‌کرد. از نظر دورى روحش از حقیقت اسلام، شبیه‌ترین مردم به بنى‌امیه بود و از عثمان به دلیل این‌که در شب عروسى دخترش به دامادش حارث بن حکم دویست هزار درهم از بیت‌المال مسلمانان هدیه کرد، انتقاد مى‌کند و مى‌گوید: رفتار عثمان ناعادلانه بود. او به صورت غیر قانونى ]از بیت‌المال[ انفاق مى‌کرد (مطاعن سید قطب، فى أصحاب رسول‌الله، ص159)؛ چنان که تبعید ابوذر به وسیله عثمان، بى‌عدالتى دیگرى بوده است.<ref>همان، ص376.</ref> <br>
سید در باره آزادى اندیشه معتقد است که آزادى یعنى رهایى از همه قیود، غیر از بندگى خدا <ref>مسجدجامعى، ص163.</ref> او آزادى را در عبد خدا بودن مى‌داند و مى‌گوید: کلمه «لا إله إلا الله» شاه فرد و اساس طرز فکر اسلامى است. هدف از این جمله، طریقه کاملى است براى یک زندگانى که بر پایه آزادى وجدان از هر گونه بندگى غیرخدایى پى ریزى شده است <ref>همان، ص52.</ref> بر پایه همین آزاداندیشى، وى از جمله عالمان اهل سنت است که از برخى خلفاى صدر اسلام به ویژه از بنى‌امیه به شدت انتقاد مى‌کند و احترام به خلفاى صدر اسلام و صحابه را که از نظر اهل سنت واجب است، لازم نمى‌داند. وى در باره ابوسفیان مى‌گوید: او کسى است که از روى میل اسلام نیاورد تا این‌که اسلام غلبه کرد. او از اسلام و مسلمین کینه داشت و شادى خود را هنگام شکست مسلمین ابراز کرد. ]همچنین درباره یزید بن معاویه مى‌گوید:[ او اسلام را نمى‌شناخت. از قومیت خود دفاع مى‌کرد. از نظر دورى روحش از حقیقت اسلام، شبیه‌ترین مردم به بنى‌امیه بود و از عثمان به دلیل این‌که در شب عروسى دخترش به دامادش حارث بن حکم دویست هزار درهم از بیت‌المال مسلمانان هدیه کرد، انتقاد مى‌کند و مى‌گوید: رفتار عثمان ناعادلانه بود. او به صورت غیر قانونى ]از بیت‌المال[ انفاق مى‌کرد. <ref>مطاعن سید قطب، فى أصحاب رسول‌الله، ص159.</ref>؛ چنان که تبعید ابوذر به وسیله عثمان، بى‌عدالتى دیگرى بوده است.<ref>همان، ص376.</ref> <br>
=اندیشه وحدت در کلام سید قطب=
سید قطب متفکر و دانشمند بزرگ مصرى، آفت بزرگ جوامع اسلام را ملى گرایى مى‌داند و معتقد است تا وحدت میان مسلمانان جهان حاصل نشود، امپریالیسم غرب بر منابع مالى مسلمانان چنگ خواهد انداخت. علت مخالفت سید با ملى‌گرایى این است که ملى‌گرایى در مقابل وحدت مسلمانان قرار گرفته. همین اندیشه سید، یکى از مواردى بود که باعث تیرگى روابط او با جمال عبدالناصر شد؛ زیرا جمال عبدالناصر به ناسیونالیسم عربى معتقد بود؛ در حالى که سید قطب با ملى گرایى به شدت مخالفت مى‌کرد. <br>
وى در نوشتارى مى‌نویسد: بى‌تردید، اندیشه تنگ و تاریک ملى‌گرایى در درون مسائل داخلى ما اندیشه ویرانگرى بود؛ اندیشه‌اى که نیروهاى میهن بزرگ اسلامى را پراکنده ساخت و آن را به دولت‌هاى کوچک ناتوان بى ارزشى که با هیچ چیزى، قدرت مقابله ندارد، تبدیل نمود. اندیشه‌اى بود که به امپریالیسم غربى اجازه و امکان داد روزانه یک کشور اسلامى را بدَرَد و بخورد؛ در حالى که اطمینان دارد این مرزهاى ساختگى به هیچ دولت کوچکى اجازه کمک به دیگرى را نخواهد داد (تاریخ فرهنگ معاصر، ش 6، ص278، به نقل از مصر الفتاه، 6سپتامبر 1951م). <br>
سید قطب همچون سیدجمال الدین اسدآبادى مرزهاى جغرافیایى را در هم شکست. وى معتقد بود هر جا مسلمانى هست، آن‌جا قلمرو اسلام است. در جریان ملى شدن صنعت نفت ایران، وى نامه‌اى به آیت الله سیدابوالقاسم کاشانى نوشت و از نهضت ملى‌شدن صنعت نفت حمایت کرد. سید قطب در این نامه نکات بسیار مهمى را بیان مى‌کند. به اعتقاد او، نهضت ملى‌شدن صنعت نفت، نهضت ملى نیست؛ بلکه نهضتى اسلامى به رهبرى شخصى روحانى است. وى این گام را قدمى در راه استقرار نظام اسلامى و کوتاه کردن دست اجانب از کشور ایران مى‌داند. همچنین در این نامه مسلمانان را به وحدت و دورى از تفرقه فرا مى‌خواند. <br>
 
=مبارزات سیاسى سیدقطب=
مهم ترین دوران مبارزه سیدقطب به زمانى مربوط مى‌شود که به جمعیت اخوان المسلمین پیوست. جمعیت اخوان المسلمین یکى از جمعیت‌هاى مبارز در سال‌هاى 1930 تا 1960میلادى بود که در بیشتر کشورهاى عربى فعالیت مى‌کرد و مقر اصلى آن در مصر قرار داشت. این جمعیت را حسن البناء (م1368ق) در شهر اسماعیلیه مصر در ذى القعده سال 1347 پایه‌گذاشت و فعالیت خود را در مدرسه «التهذیب» با تعلیم قرآن، تجوید، حدیث، تفسیر و دیگر علوم اسلامى، آغاز کرد. حسن البناء در سال 1350قمرى، رساله‌اى دربردارنده اهداف جمعیت اخوان المسلمین منتشر کرد و در جایگاه دبیرکل جمعیت برگزیده شد. هنگام جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 میلادى جمعیت اخوان المسلمین به یارى ملت فلسطین شتافت و بسیارى از اعضاى آن در این جنگ شرکت کردند. پس از این وقایع، از طرفى محبوبیت اخوان المسلمین بین مسلمانان به شدت افزایش یافت و از طرف دیگر، دربار مصر و استعمار پیر انگلیس از آنان عصبانى و ناراحت شدند؛ از این‌رو به فرمان ملک فاروق در سال 1368 قمرى فرمان انحلال جمعیت صادر شد و به تلافى این فرمان، جمعیت اخوان المسلمین نخست وزیر مصر(نقراشى پاشا) را کشتند و حکومت وقت نیز به تلافى این اقدام، دبیر کل این جمعیت یعنى «حسن البناء» را در سال 1369ق ترور کرد (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج7، ص271). ترور حسن البناء زمانى بود که سیدقطب در امریکا به سر مى‌برد. او مى‌دید که نشریات امریکایى به شدت از کشته شدن حسن البناء ابراز خوشحالى مى‌کنند؛ بدین جهت همان‌جا تصمیم گرفت پس از بازگشت از امریکا در سال 1951 میلادى به طور رسمى به اخوان المسلمین بپیوندد. وى چنان به این گروه علاقه داشت که همیشه مى‌گفت: من در سال 1951 میلادى متولد شدم (پیامبر و فرعون، ص39). <br>
سیدقطب پس از عضویت در جمعیت اخوان المسلمین، ابتدا عضو مکتب ارشاد، سپس در جایگاه رئیس هیأت تحریریه نشریه اخوان المسلمین منصوب شد. مقالات تند و صریح او در این نشریه و روزنامه هاى دیگر، سبب شد تا وى در سال 1954 به همراه حسن الهضیبى  دستگیر و به پانزده سال زندان محکوم شود. پس از صدور حکم، وى را به زندان قدیم «لیمان طره» که قدمتى پانصد ساله دارد، منتقل کردند. وى در زندان به نوشتن کتاب ادامه داد و تفسیر نفیس فى ظلال القرآن را در زندان نگاشت. پس از پنج سال محکومیت، سید در زندان بیمار شد و بیم مرگ وى مى‌رفت؛ از این‌رو مسؤولان اخوان المسلمین مصر با دبیر این جمعیت در عراق به نام أمجد زهاوى تماس گرفتند و به او توصیه کردند عبدالسلام عارف، رئیس جمهور وقت عراق را واسطه قرار دهد که جمال عبدالناصر را قانع کند تا سید از زندان آزاد شود. عبدالسلام عارف پیغام را فرستاد و به واسطه این پیغام، سیدقطب در سال 1964 میلادى از زندان آزاد شد. <br>
پس از آزادى از زندان بر سر ادامه کار جمعیت، اختلاف نظر حاصل شد. عبدالفتاح اسماعیل، عضو ارشد این جمعیت و همفکرانش بر این عقیده بودند که باید جهاد را ادامه داد؛ ولى بعضى از اعضا با این نظر موافق نبودند. سیدقطب که روحیه انقلابى و جهادى داشت، به عبدالفتاح اسماعیل پیوست و مطالبى در باره لزوم تغییر حاکمیت و برپایى نظام اسلامى نگاشت که بعدها با عنوان کتاب معالم فى الطریق چاپ شد. با ادامه فعالیت‌هاى سیدقطب و تأثیر افکار و آراى وى بر مردم به ویژه جوانان مصر و جهان عرب، در سال 1965 میلادى دوباره دستگیر و زندانى شد. گروه‌هاى کمونیستى مصر که به شدت با افکار سید مخالف بودند، آن‌جا شعار مى‌دادند: جمال، ذبح کن. ذبح کن. در این دوره از زندان که حدود چهارماه طول کشید، سید را در زندان انفرادى حبس کردند و پیش چشم او خواهرزاده اش، رفعت را کشتند. محاکمه سیدقطب در جایگاه متهم ردیف اول به فرمان جمال عبدالناصر در دادگاه نظامى در تاریخ 1966/4/12 میلادى آغاز شد و به مدت 36روز ادامه یافت و پس از اتمام محاکمه، آن‌ها منتظر صدور حکم بودند (الشهید سید قطب من المیلاد الى الاستشهاد، بخش اخوان المسلمین). <br>
 
=شهادت سید قطب=
چهارماه از زمان محاکمه گذشت و سرانجام قاضى مصر، فؤاد الدجوى احکام صادره را چنین اعلام کرد: سید قطب و محمد یوسف هواش و عبدالفتاح اسماعیل محکوم به اعدام و بقیه اعضاى اخوان المسلمین از 10 سال تا حبس ابد زندانى مى‌شوند. سید در پاسخ دوستانش که پرسیدند حکم اعدام را چگونه یافتى؟ پاسخ داد: شکر خدا من پانزده سال است که آرزوى شهادت دارم (ما چه مى‌گوییم، ص22). بعضى از دوستانش از او خواستند که از اعمالش عذر بخواهد تا شاید از اعدامش صرف‌نظر کنند؛ اما وى در پاسخ گفت: من از عملى که براى خدا انجام دادم، عذر نمى خواهم. سرانجام روز اعدام فرا رسید و در تاریخ 9 آگوست 1966 هنگام طلوع خورشید، سید قطب و دوستانش به سوى جوخه اعدام هدایت شدند. سید سربلند و با روى گشاده و خندان جمله‌اى به سربازان گفت که ترجمه شعر اقبال لاهورى است: «نشان مرد مؤمن با تو مى‌گویم که چون مرگش رسد خندان بمیرد». روحش شاد و راهش پر رهرو باد. <br>
 
=آثار و تألیفات سید قطب=
سیدقطب آثار ارزنده‌اى به جهان اسلام عرضه کرد و بسیارى از تألیفات او به زبان فارسى ترجمه شده است. آثارى که از او تاکنون به زبان فارسى ترجمه شده، چنین است: <br>
# آفرینش هنرى در قرآن، ترجمه محمدمهدى فولادوند، تهران، بنیاد قرآن، 1367ش، 190ص.
# آینده در قلمرو اسلام، ترجمه على خامنه اى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1369ش، 141ص.
# اسلام و صلح جهانى، ترجمه و توضیح هادى خسروشاهى و زین العابدین قربانى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1368ش، 248ص. (این کتاب ترجمه السلام العالمى و الاسلام است که با عنوان زیر بناى صلح جهانى نیز به وسیله همین ناشر چاپ شده است).
# ترجمه تفسیر فى ظلال القرآن، ترجمه على خامنه‌اى و تصحیح حسن نیرى، تهران، بى نا، 1362ش.
# ترجمه فارسى فى ظلال القرآن، ترجمه مصطفى خرم دل، تهران، نشر احسان، 1378ش،15جلد.
# چرا اعدامم کردند؟ ترجمه مصطفى اربابى، سراوان، کتابفروشى خالدبن ولید، 1369، 86ص.
# دور نماى رستاخیز در ادیان پیشین و قرآن، ترجمه غلامرضا خسروى حسینى، مقدمه از جلال الدین مجتبوى، تهران، انتشارات مرتضوى، 1363، 496ص.
# عدالت اجتماعى در اسلام: مباحثى در زمینه هاى جامعه، اقتصاد، سیاست و حکومت، ترجمه و توضیحات سیدهادى خسروشاهى و محمدعلى گرامى، تهران، کلبه شروق، 1379، 520ص.
# فاجعه تمدن و رسالت اسلام، ترجمه على حجتى کرمانى، تهران، مشعل دانشجو، 1376ش، 255ص.
# فى ظلال القرآن، ترجمه محمدعلى عابدى، تهران، مرکز نشر انقلاب، 1362ش.
# ما چه مى‌گوییم، ترجمه و تفصیل از هادى خسروشاهى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370ش، 110ص.
# نامه سید قطب به خواهرش آمنه، ترجمه جلال معروفیان، تهران، نشر احسان، 1381ش، 45ص.
# نشانه هاى راه، ترجمه محمود محمودى، تهران، نشر احسان، 1378، 256ص.
# ویژگى‌هاى ایدئولوژى اسلامى، ترجمه محمد خامنه اى، تهران، کیهان، 1369، 368ص.
همچنین کتاب‌هاى:
# امریکا از دیدگاه سید قطب، ترجمه مصطفى اربابى، تهران، نشر احسان، 1370ش، 265ص.
# سید قطب و اشعار او، تألیف عبدالله رسول نژاد، تهران، نشر احسان، 1379ش، 271ص.
# سیدقطب از ولادت تا شهادت، نوشته صلاح عبدالفتاح خالدى، ترجمه جلیل بهرامى‌نیا، تهران، نشر احسان، 1380ش، 712ص.
# بررسى مقایسه‌اى مفهوم عدالت از دیدگاه مطهرى، شریعتى و سیدقطب، مؤلف علیرضا مرامى، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1378، 197ص.
# متفکر نابغه اسلام، سیف الله رحیمى مزرعه شیخ، مشهد، مؤسسه انتشارات خاتم، 1377ش، 82ص.
از جمله کتاب‌هایى هستند که در باره سید قطب نوشته شده و به زبان فارسى هستند.
سیدقطب افزون بر این آثار، کتاب‌هاى دیگرى نیز نوشته که در زمان زندگى او چاپ شده اند که به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود:
# الاسلام و مشکلات الحضاره، سید قطب، قم، دارالکتاب الاسلامى، 1412ق، 199ص.
# التصویر الفنى فى القرآن، سید قطب، قم، دارالکتاب الاسلامى، 1412ق، 208ص. (وى در این کتاب به بیان زیبایى‌هاى هنرى و ادبى قرآن مى‌پردازد. این اثر با نام آفرینش‌هاى هنرى در قرآن به فارسى ترجمه شده است. سید قطب تتمه‌اى بر این کتاب با نام «مشاهد القیامه فى‌القرآن» نوشته که انتشارات دارالسعد در قاهره آن را جداگانه چاپ کرده است).
# هذا الدین، سید قطب، قم، ادب، 1371ش، 96ص.
# خصائص التصور الاسلامى و مقوماته، سید قطب، قم، دارالکتاب الاسلامى، 1410ق، 236ص.
# مهمة الشاعر فى الحیاه و شعر الجیل الحاضر، سید قطب، قاهره، بى‌نا، 1933م. (این کتاب همان نوشته‌اى است که سید در دانشکده دارالعلم در کنفرانسى قرائت کرد).
# الشاطئ المجهول، سید قطب، قاهره: بى‌نا، 1935م، 208ص. (این کتاب، نخستین دیوان شعر سید قطب است که فقط یک‌بار چاپ شده و به سبب این‌که بعضى از قصاید این کتاب با حرکت اسلامى هماهنگ نبود، سید در مقدمه کتاب از بعضى قصاید انتقاد کرد و اجازه چاپ مجدد آن را نداد. این کتاب در کتابخانه کنگره امریکا و کتابخانه ملى لندن موجود است).
# نقد کتاب مستقبل الثقافة فى مصر، سید قطب، قاهره، 1939م. (این کتاب نقد کتاب مستقبل الثقافه، نوشته طه حسین است).
# الأطیاف الاربعه، سید قطب، قاهره، نشر جامعین، 1945م. (این کتاب مجموعه خاطرات برادران و خواهرانش حمیده، أمینه، محمد و خاطرات خود او است).
# طفل من القریه، سید قطب، قاهره، نشر جامعین، 1946م. (این کتاب شرح حال سید از کودکى تا سفر به قاهره است).
# المدینة المسحوره، سید قطب، قاهره، دارالمعارف، 1946م. (درباره داستان عشق بین شهریار و شهرزاد است).
# العدالة الاجتماعیة فى الاسلام، سید قطب، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1964م. (این کتاب با عنوان عدالت اجتماعى در اسلام به زبان فارسى ترجمه و تا کنون 25 مرتبه تجدید چاپ شده است).
# معرکة الاسلام و الرأسمالیه، سید قطب، بیروت، (این کتاب توسط آیت الله سید محمد شیرازى به زبان فارسى ترجمه شده و به نام «اسلام و سرمایه‌دارى» در تهران به چاپ رسیده است.)
# السلام العالمى و الاسلام، سید قطب، قاهره، دارالکتاب العربى، 1950م. (در این کتاب، مشکلات صلح جهانى بررسى شده است).
# تفسیر فى ظلال القرآن، سید قطب، بیروت، دار الشروق، 1415ق، 6جلد. (سید در ادامه تألیف کتاب التصویر الفنى فى القرآن تصمیم گرفت تمام قرآن را با رویکردى جهادى تفسیر کند. نگارش این تفسیر چهار مرحله دارد. مرحله اول: سلسله مقالاتى با عنوان «فى ظلال» که در مجله «المسلمون» نوشته شد و تا سال 1952 میلادى ادامه یافت و سید توانست تا آیه 103 از سوره بقره را تفسیر کند. مرحله دوم: زمانى بود که سید تصمیم گرفت تمام قرآن را به این صورت تفسیر کند و آن‌ها را به صورت کتاب مستقل در آورد که نخستین جزء آن را دار احیاء الکتب العربیه در قاهره چاپ کرد و تا سال 1954 میلادى، 16 جزء از آن چاپ شد. مرحله سوم: مربوط به دوران حبس و زندان او مى‌شود که توانست کل قرآن را تفسیر کند. مرحله چهارم: مربوط به تغییراتى است که سید در این تفسیر داده است. وى در زندان با خود اندیشید که چرا او را زندانى کرده‌اند و سرانجام علت آن را در حرکت انقلابى و جهادى خویش دید؛ از این‌رو تصمیم گرفت در همان زندان قرآن را با رویکردى جهادى تفسیر کند. در ابتدا سه جزء آخر قرآن و سپس 10 جزء اول را با این رویکرد نوشت و انتشارات دار احیاء الکتب العربیة آن را چاپ کرد. پس از آزادى از زندان، جزء 11 تا 13 را هم دوباره با همین رویکرد نوشت، ولى بقیه را نتوانست بنویسد؛ زیرا در زندان حکم اعدام او صادر، و شهید شد. تفسیر فى ظلال القرآن تاکنون بارها تجدید چاپ، و به زبان‌هاى انگلیسى، فرانسه، ترکى، فارسى، اردو و اسپانیایى ترجمه شده است). <br>


=پانویس=
=پانویس=
۱٬۷۳۸

ویرایش