پرش به محتوا

شهاب‌الدین سهروردی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۸: خط ۷۸:


سهروردی عقل فعال را عاملی بسیار مهم در انتقاش نفس به فضائل می‌داند و این هنگامی ممکن است که با زهد و تزکیه بدان متصل شد. شاهد مثال اثبات این معنا آیه «اقرأ وربک الأکرم الذی علم بالقلم» <ref>سوره علق آیه۳ ـ ۴.</ref> است. به تعبیر شیخ، قلم حق تعالی از چوب و نی نیست، بلکه همان ذات عقل است، آن‌هم عقل به فعل. نفوس ما در برابر این عقل فعال یا قلم همچون لوحی است که به قلم الهی، منقش به علوم حقیقی و معارف ربانی می‌گردد. آیه دیگری شاهد مثال شیخ اشراق در باب اثبات معنای فوق است، «کتب فی قلوبهم الایمان و أیّدهم بروح منه» <ref>سوره مجادله،آیه ۲۲.</ref>. از دیدگاه شیخ تردیدی نیست این آیه از تعلیم قدسی نفوس سخن می‌گوید و مصداق بارزش [[پیامبر(ص)]] است که در باب او قرآن می‌فرماید: «علّمهُ شدید القوی» <ref>سوره نجم،آیه ۵.</ref> که همان مددرساندن به پیامبر با عقل فعال است، یا «نزل به الروح الأمین علی قلبک»<ref>سوره شعرا،آیه ۱۹۴.</ref> و نیز آیاتی چون «و انّک لتُلقّی القرآن من لدن حکیم علیم»<ref>سوره نمل، آیه۶.</ref>، «عَلّم الانسان ما لم یعلم» و «خلَق الانسان، علّمه البیان». بنابراین نفس انسان به واسطه روحی عظیم، باردار تعالیم حقه و معارف ربانی می‌شود. عامل مؤثر در این دریافتن (یا به تعبیر شیخ: انتقاش)، عقل فعال است<ref>سهروردی حکمت اشراقی‌ و پاسخ‌ اسماعیلی به غزالی،ص ۶۲.</ref>.
سهروردی عقل فعال را عاملی بسیار مهم در انتقاش نفس به فضائل می‌داند و این هنگامی ممکن است که با زهد و تزکیه بدان متصل شد. شاهد مثال اثبات این معنا آیه «اقرأ وربک الأکرم الذی علم بالقلم» <ref>سوره علق آیه۳ ـ ۴.</ref> است. به تعبیر شیخ، قلم حق تعالی از چوب و نی نیست، بلکه همان ذات عقل است، آن‌هم عقل به فعل. نفوس ما در برابر این عقل فعال یا قلم همچون لوحی است که به قلم الهی، منقش به علوم حقیقی و معارف ربانی می‌گردد. آیه دیگری شاهد مثال شیخ اشراق در باب اثبات معنای فوق است، «کتب فی قلوبهم الایمان و أیّدهم بروح منه» <ref>سوره مجادله،آیه ۲۲.</ref>. از دیدگاه شیخ تردیدی نیست این آیه از تعلیم قدسی نفوس سخن می‌گوید و مصداق بارزش [[پیامبر(ص)]] است که در باب او قرآن می‌فرماید: «علّمهُ شدید القوی» <ref>سوره نجم،آیه ۵.</ref> که همان مددرساندن به پیامبر با عقل فعال است، یا «نزل به الروح الأمین علی قلبک»<ref>سوره شعرا،آیه ۱۹۴.</ref> و نیز آیاتی چون «و انّک لتُلقّی القرآن من لدن حکیم علیم»<ref>سوره نمل، آیه۶.</ref>، «عَلّم الانسان ما لم یعلم» و «خلَق الانسان، علّمه البیان». بنابراین نفس انسان به واسطه روحی عظیم، باردار تعالیم حقه و معارف ربانی می‌شود. عامل مؤثر در این دریافتن (یا به تعبیر شیخ: انتقاش)، عقل فعال است<ref>سهروردی حکمت اشراقی‌ و پاسخ‌ اسماعیلی به غزالی،ص ۶۲.</ref>.
=سرانجام سهروردی=
برخی از پژوهشگران کوشیده‌اند به ریشه‌یابی قـتل سـهروردی و دلایل آن بپردازند. سهروردی در دوره پایانی‌ زندگی‌ خود، پس از ورود به حلب ابتدا به مدرسه حلاویه و پس از آن به مدرسه نوریه‌ وارد می‌شود و بـا فـقهای [[حنبلی]] به بحث می‌پردازد و پس از چیرگی بر آنها آوازه‌اش‌ در شهر می‌پیچد و سرانجام‌ به دربار ملک ظاهر، پسر [[صلاح الدین ایوبی]] راه می‌یابد و در زمره مشاوران طراز اول او قرار می‌گیرد. هوش سرشار سهروردی، دانش گـسترده و ژرف او و بـالاخره‌ روحیه‌ پذیـرش وی نسبت به دیگر حکمت دوستان و نیز گرایش او به اسرار و عوالم باطنی باعث خصومت شد و فقهای دربـار ملک ظاهر را به دشمنی با او برانگیخت. آنان برای‌ از میان‌ برداشتنش مـجلس مـناظره‌ای تـرتیب دادند. [[عماد اصفهانی‌]] که گزارشی از این مناظره را در کتاب خود، «البستان‌ الجامع لجمیع تواریخ أهل الزمان» نقل کـرده،‌ ‌مـی‌نویسد: «در این مجلس‌، ۲ تن‌ از فقهای حلب، به نام زید الدین و مجد الدین‌، بـا آرای سـهروردی درباره خلقت و اراده الهی از در ستیز برآمدند و از او پرسیدند: «آیا [[خداوند]] به‌ برانگیختن‌ پیامبر دیگری پس از حضرت(ص)تواناست؟» سهروردی در پاسخ مـی‌گوید: «قدرت خداوند مطلق‌ است و آنچه مطلق است حد نمی‌پذیرد.»
فقها پاسخ او را مخالفت بـا خاتمیت [[رسول خدا(ص)]]دانـستند و آن را سـند [[کفر]] و الحاد وی ساختند. این مساله باعث شد تا سهروردی را به‌ زندان‌ افکندند و او در همان‌ جا از دنیا رفت. به گفته شهرزوری‌ روایات‌ مختلفی درباره چگونگی درگذشت‌ سـهروردی وجـود دارد. او مـی‌نویسد: «بعضی را گمان آنکه‌ او را در بندی خانه انداختند و طعام‌ از او بـازداشتند تا فوت‌ شد و برخی گویند که‌ او خود منع نفس از طعام کرد تا به‌ مبدأ خود پیوست‌<ref>گاهی به سرچشمه‌های‌ حکمت اشراق و مفهوم بنیادین آن،دکتر صمد موحد،تهران،انتشارات طهوری،چاپ دوم،۴۸۳۱، ص ۶.</ref>.
مرگ سهروردی همان اندازه اسرارآمیز بود که‌ زندگیش‌، به غیراز شماری کـتاب چـیز چـندانی‌ بر جای نگذاشت که‌ سرگذشت‌ زندگی او را روشن‌ کند.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۳٬۹۰۲

ویرایش