پرش به محتوا

مشرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:مشرک.jpg |جایگزین=مشرک]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:مشرک.jpg |جایگزین=مشرک]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!مشرک
|-
|}
</div>
</div>


خط ۱۰: خط ۵:
شرک نسبت به خدا به گونه‌ای است که برخی از اشکال آن در میان مومنان نیز رایج است و بسیاری از مومنان گرفتار چنین شرکی هستند. بنابراین، با اینکه شخص به ظاهر مومن و موحّد است، ولی در باطن بلکه حتی در رفتار ظاهری و گفتاری گرفتار [[شرک]] و از دایره توحید محض خارج است. شرکی که مومنان گرفتار آن می‌شوند، در ابعاد مختلف عبادی و رفتاری آنان تاثیر می‌گذارد و رفتارهای خلاف توحیدی را موجب می‌شود؛ بنابراین لازم است تا مومنان این نوع شرک را بشناسند و از آن اجتناب کنند.
شرک نسبت به خدا به گونه‌ای است که برخی از اشکال آن در میان مومنان نیز رایج است و بسیاری از مومنان گرفتار چنین شرکی هستند. بنابراین، با اینکه شخص به ظاهر مومن و موحّد است، ولی در باطن بلکه حتی در رفتار ظاهری و گفتاری گرفتار [[شرک]] و از دایره توحید محض خارج است. شرکی که مومنان گرفتار آن می‌شوند، در ابعاد مختلف عبادی و رفتاری آنان تاثیر می‌گذارد و رفتارهای خلاف توحیدی را موجب می‌شود؛ بنابراین لازم است تا مومنان این نوع شرک را بشناسند و از آن اجتناب کنند.


=تعریف مشرك=
=تعریف مشرک=


مشرك كه به معنای شریك گرفتن برای خدا است، همچون كفر معانی و مراتب مختلفی دارد مرتبه قوی و ظاهر آن شامل كسانی است كه اعتقاد دارند خدا دو تا یا بیشتر است و یا بتها را شفیعان درگاه خدا قرار می دهند. و مرتبه بعدی آن كه مقداری پنهان است شرك [[اهل كتاب]] است. از این درجه كمی عمقی تر اعتقاد كسانی است كه قائل به استقلال اسباب و علل هستند. مثلاً دارو مستقلاً را شفادهنده می دانند. و همچنین ضعیف و ضعیف تر می شود تا برسد به شركی كه به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست و آن عبارت است از غفلت از یاد خداوند متعال و توجه به غیر خدا. پس همه اینها شرك است، اما این سبب نمی شود كه ما كلمه شرك را بر همه دارندگان مراتب شرك اطلاق كنیم<ref>ر.ك: علامه طباطبائی، محمدحسین، المیزان (ترجمه) ج 2، ص 303 و 304، انتشارات اسماعیلیان.</ref>.
مشرک که به معنای شریک گرفتن برای خدا است، همچون کفر معانی و مراتب مختلفی دارد مرتبه قوی و ظاهر آن شامل کسانی است که اعتقاد دارند خدا دو تا یا بیشتر است و یا بتها را شفیعان درگاه خدا قرار می دهند. و مرتبه بعدی آن که مقداری پنهان است شرک [[اهل كتاب|اهل کتاب]] است. از این درجه کمی عمقی تر اعتقاد کسانی است که قائل به استقلال اسباب و علل هستند. مثلاً دارو مستقلاً را شفادهنده می دانند. و همچنین ضعیف و ضعیف تر می شود تا برسد به شرکی که به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست و آن عبارت است از غفلت از یاد خداوند متعال و توجه به غیر خدا. پس همه اینها شرک است، اما این سبب نمی شود که ما کلمه شرک را بر همه دارندگان مراتب شرک اطلاق کنیم<ref>ر.ك: علامه طباطبائی، محمدحسین، المیزان (ترجمه) ج 2، ص 303 و 304، انتشارات اسماعیلیان.</ref>.


به تعبیری دیگر ممكن است گروهی تنها از نظر كلامی مشرك باشند نه از جهت فقهی، زیرا احكام فقهی مانند طهارت و نجاست و... بر آنها مترتب نمی شود. زیرا مشرك دو اطلاق دارد: مشرك اسمی و مشرك وصفی. گاه شریك گرفتن به عنوان وصف فعل بر گروهی اطلاق می شود كه عقیده یا عملشان شرك آلود و مشركانه است نه اینكه خود از گروه های اسمی مشرك باشند مانند اطلاق شرك بر افراد ضعیف الایمان و گاه مشرك به عنوان اسم بر جمعی اطلاق می شود كه واقعاً برای خدا شریك قائلند<ref> جوادی آملی، توحید در قرآن، ص 572.</ref>.
به تعبیری دیگر ممکن است گروهی تنها از نظر کلامی مشرک باشند نه از جهت فقهی، زیرا احکام فقهی مانند طهارت و نجاست و... بر آنها مترتب نمی شود. زیرا مشرک دو اطلاق دارد: مشرک اسمی و مشرک وصفی. گاه شریک گرفتن به عنوان وصف فعل بر گروهی اطلاق می شود که عقیده یا عملشان شرک آلود و مشرکانه است نه اینکه خود از گروه‌های اسمی مشرک باشند مانند اطلاق شرک بر افراد ضعیف الایمان و گاه مشرک به عنوان اسم بر جمعی اطلاق می شود که واقعاً برای خدا شریک قائلند<ref> جوادی آملی، توحید در قرآن، ص 572.</ref>.


=اقسام شرک از نظر قرآن=
=اقسام شرک از نظر قرآن=
خط ۲۱: خط ۱۶:


بر اساس تحلیل و تبیین اندیشمندان اسلامی، شرک انسانهای خداباور در حوزه دین و دینداری به دو گونه است:
بر اساس تحلیل و تبیین اندیشمندان اسلامی، شرک انسانهای خداباور در حوزه دین و دینداری به دو گونه است:
#  
 
# شرک بزرگ یا شرک جلی که همان شریک قائل شدن براى خدا است. این مشرکان در سطح الوهیت و ربوبیت خدا چیزها یا افرادی همچون بت و فرشتگان یا جنیان یا حتی انسان‌ها را به عنوان شریک و سهیم قائل هستند؛
#
# شرک کوچک یا شرک خفی که از مصادیق آن ریا، نفاق یا در نظر گرفتن غیر خدا با او در امور است<ref>لسان العرب، ج 7، ص 100، شرک؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 452، شرک؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 1054.</ref>.
#شرک بزرگ یا شرک جلی که همان شریک قائل شدن براى خدا است. این مشرکان در سطح الوهیت و ربوبیت خدا چیزها یا افرادی همچون بت و فرشتگان یا جنیان یا حتی انسان‌ها را به عنوان شریک و سهیم قائل هستند؛
#شرک کوچک یا شرک خفی که از مصادیق آن ریا، نفاق یا در نظر گرفتن غیر خدا با او در امور است<ref>لسان العرب، ج 7، ص 100، شرک؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 452، شرک؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 1054.</ref>.


از نظر مفسران، شِرک خَفی یا «شرک أصغر» نوع خفیفی از شرک است که با در نظر داشتن غیر خداوند در انجام کارها تحقق می‌یابد. بر این اساس، ریاورزی در نیت کارهای نیک، یا فقدان و نبود توکل کامل بر خدا یا مشغول شدن به دنیا، از مراتب شرک خفی دانسته شده است. مفسران، برخی از آیات قرآن را در ‌اشاره به شرک خفی دانسته‌اند و از آنها نتیجه گرفته‌اند بسیاری از مومنان به شرک خفی دچار هستند. در روایات، مواردی همچون [[ریا]]، خواستن از غیر خدا و دوست داشتن ظلم از مصادیق این شرک به حساب آمده است.
از نظر مفسران، شِرک خَفی یا «شرک أصغر» نوع خفیفی از شرک است که با در نظر داشتن غیر خداوند در انجام کارها تحقق می‌یابد. بر این اساس، ریاورزی در نیت کارهای نیک، یا فقدان و نبود توکل کامل بر خدا یا مشغول شدن به دنیا، از مراتب شرک خفی دانسته شده است. مفسران، برخی از آیات قرآن را در ‌اشاره به شرک خفی دانسته‌اند و از آنها نتیجه گرفته‌اند بسیاری از مومنان به شرک خفی دچار هستند. در روایات، مواردی همچون [[ریا]]، خواستن از غیر خدا و دوست داشتن ظلم از مصادیق این شرک به حساب آمده است.
خط ۴۸: خط ۴۴:
از نظر آموزه‌های اسلام، اراده و مشیت پیامبر(ص) در طول مشیت و اراده الهی است؛ بر همین اساس اطاعت از ایشان نیز این گونه است؛ زیرا ولایت ایشان مظهر ولایت الهی و در طول آن است؛ بنابراین، حتی در اطاعت و ولایت اولیای الهی باید به این نکته توجه داشت که خواسته‌ها و فرمان‌های ایشان به عنوان مظهرخواسته‌ها و فرمان‌های الهی است و سخن گفتن<ref>نجم، آیات 3 و 4.</ref> و کارهای ایشان<ref>سوره انفال، آیه 17.</ref>، جز به معنای مظهریت از خدا نیست و ایشان و معصومان(ع) مظاهر اتم و کامل الهی و به یک معنا عین الله، اسدالله ، یدالله و اُذُن الله هستند. از همین رو وقتی شخصی خطاب به پیامبر اسلام گفت: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی، پیامبر(ص) فرمود: آیا برای خداوند شریک و هم‌ردیف قرار می‌دهی. تنها بگو اگر خدا بخواهد.
از نظر آموزه‌های اسلام، اراده و مشیت پیامبر(ص) در طول مشیت و اراده الهی است؛ بر همین اساس اطاعت از ایشان نیز این گونه است؛ زیرا ولایت ایشان مظهر ولایت الهی و در طول آن است؛ بنابراین، حتی در اطاعت و ولایت اولیای الهی باید به این نکته توجه داشت که خواسته‌ها و فرمان‌های ایشان به عنوان مظهرخواسته‌ها و فرمان‌های الهی است و سخن گفتن<ref>نجم، آیات 3 و 4.</ref> و کارهای ایشان<ref>سوره انفال، آیه 17.</ref>، جز به معنای مظهریت از خدا نیست و ایشان و معصومان(ع) مظاهر اتم و کامل الهی و به یک معنا عین الله، اسدالله ، یدالله و اُذُن الله هستند. از همین رو وقتی شخصی خطاب به پیامبر اسلام گفت: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی، پیامبر(ص) فرمود: آیا برای خداوند شریک و هم‌ردیف قرار می‌دهی. تنها بگو اگر خدا بخواهد.


از نظر قرآن، خدا غیور است و همین غیرت موجب می‌شود تا غیرزدایی کند و هیچ کس را در سطح خویش نپذیرد و مشرک را به سخت‌ترین عذاب‌ها گرفتار سازد. خدا درباره رفتار مشرکان این گونه می‌فرماید: و مشركان براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفریده است‏ سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند: این ویژه خداست و این ویژه بتان ما! پس آنچه خاص بتانشان بود، به خدا نمى ‏رسید؛ و آنچه خاص خدا بود، به بتانشان مى ‏رسید. چه بد داورى مى كنند<ref>سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref>؟!
از نظر قرآن، خدا غیور است و همین غیرت موجب می‌شود تا غیرزدایی کند و هیچ کس را در سطح خویش نپذیرد و مشرک را به سخت‌ترین عذاب‌ها گرفتار سازد. خدا درباره رفتار مشرکان این گونه می‌فرماید: و مشرکان براى خدا از آنچه از کشت و دامها که آفریده است‏ سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند: این ویژه خداست و این ویژه بتان ما! پس آنچه خاص بتانشان بود، به خدا نمى ‏رسید؛ و آنچه خاص خدا بود، به بتانشان مى ‏رسید. چه بد داورى مى کنند<ref>سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref>؟!
در این آیه بیان شده که خدا بهترین شریک است؛ زیرا سهم خویش را به بتان می‌دهد و مطلقا عملی که برای شریک انجام شده باشد، نمی‌پذیرد.
در این آیه بیان شده که خدا بهترین شریک است؛ زیرا سهم خویش را به بتان می‌دهد و مطلقا عملی که برای شریک انجام شده باشد، نمی‌پذیرد.
در [[حدیث قدسی]] نیز همین معنا به این شکل بیان شده است: قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: اَنَا خَیرُ شَریکٍ مَن اَشرَکَ مَعى غَیرى فى عَملٍ لَم اَقبَلهُ اِلّا ما کانَ لى خالِصاً؛ خداى عزیز فرموده است: من بهترین شریک هستم، کسى که در عمل خود دیگرى را شریک من قرار دهد، آن عمل را قبول نمى‏کنم تا موقعى که عمل مخصوص من باشد<ref>اصول کافى، ج 2، ص 295.</ref>.
در [[حدیث قدسی]] نیز همین معنا به این شکل بیان شده است: قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: اَنَا خَیرُ شَریکٍ مَن اَشرَکَ مَعى غَیرى فى عَملٍ لَم اَقبَلهُ اِلّا ما کانَ لى خالِصاً؛ خداى عزیز فرموده است: من بهترین شریک هستم، کسى که در عمل خود دیگرى را شریک من قرار دهد، آن عمل را قبول نمى‏کنم تا موقعى که عمل مخصوص من باشد<ref>اصول کافى، ج 2، ص 295.</ref>.


هر چند که از نظر فقهی، دارنده شرک خفی، از دایره اسلام خارج نمی‌شود و احکام مشرک به شرک اکبر و جلی بر آنان بار نمی‌شود، ولی باید توجه داشت شرک خفی موجب می‌شود که از نظر کلامی شخص در [[آخرت]] دست خالی باشد؛ زیرا چیزی را در قالب [[توحید]] با خود به سرای آخرت نبرده است تا بتواند از آن بهره برد.
هر چند که از نظر فقهی، دارنده شرک خفی، از دایره اسلام خارج نمی‌شود و احکام مشرک به شرک اکبر و جلی بر آنان بار نمی‌شود، ولی باید توجه داشت شرک خفی موجب می‌شود که از نظر کلامی شخص در [[آخرت]] دست خالی باشد؛ زیرا چیزی را در قالب [[توحید]] با خود به سرای آخرت نبرده است تا بتواند از آن بهره برد.
خط ۶۰: خط ۵۶:
ریشه‌ها و خاستگاه شرک را باید در بینش و نگرش نادرست مشرکان جست؛ زیرا اگر انسان شناخت دقیق و کامل از هستی شناسی و خداشناسی داشت، هرگز گرفتار انواع شرک حتی شرک خفی نمی‌شد؛ اما افکار و عقایدی که شخص مشرک بدان گرفتار است، او را به سوی انواع شرک سوق می‌دهد. از همین رو خدا به حوزه هستی شناسی و خداشناسی توجه می‌دهد تا معلوم شود که چرا گرفتار شرک می‌شویم و چگونه می‌توانیم از آن نجات یافته و به توحید کامل و محض برسیم.
ریشه‌ها و خاستگاه شرک را باید در بینش و نگرش نادرست مشرکان جست؛ زیرا اگر انسان شناخت دقیق و کامل از هستی شناسی و خداشناسی داشت، هرگز گرفتار انواع شرک حتی شرک خفی نمی‌شد؛ اما افکار و عقایدی که شخص مشرک بدان گرفتار است، او را به سوی انواع شرک سوق می‌دهد. از همین رو خدا به حوزه هستی شناسی و خداشناسی توجه می‌دهد تا معلوم شود که چرا گرفتار شرک می‌شویم و چگونه می‌توانیم از آن نجات یافته و به توحید کامل و محض برسیم.


==مهمترین عوامل شرک ==
==مهمترین عوامل شرک==


===جهالت علمی===
===جهالت علمی===
خط ۸۷: خط ۸۳:
=منابع=
=منابع=


# [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/147943/1 برگرفته از سایت به چه كسانی مشرك یا كافر می گویند، فرق بین آن دو چیست و ...https://library.tebyan.net]  
#[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/147943/1 برگرفته از سایت به چه کسانی مشرک یا کافر می گویند، فرق بین آن دو چیست و ...https://library.tebyan.net]
#
#
# [https://kayhan.ir/fa/news/202612/%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B4%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 برگرفته از سایت سیمای مؤمنان مشرک در قرآن - کیهانhttps://kayhan.ir]  
#[https://kayhan.ir/fa/news/202612/%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B4%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 برگرفته از سایت سیمای مؤمنان مشرک در قرآن - کیهانhttps://kayhan.ir]


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش