confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==شکستن بتها== | ==شکستن بتها== | ||
از جمله دیگر اقدامات پیامبر (ص) بعد از فتح مکه، شکستن بتها بود. حضرت به امام علی(ع) پیشنهاد کرد تا روی شانههایش بایستد و بتها را یکی پس از دیگر بشکند و به زمین بیندازد.<ref> ابن طاوس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> پس از شکستن بتها، آیه: «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ یعنی: بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابود شدنی است.» سوره اسراء، آیه۸۱ نازل شد.<ref>ابن طاووس، الطرائف،ج۱، ص۸۰</ref> بسیاری از اهل سنت، واقعه ایستادن امام علی(ع)بر شانههای رسول خدا (ص) را در کتاب های خود روایت کردهاند از جمله: [[احمد بن حنبل]]، ابو یعلی موصلی، ابوبکر خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابوبکر بیهقی، قاضی ابو عمر و عثمان بن احمد در کتابهای خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو احمد جرجانی در «التاریخ» به این واقعه اشاره کردند و<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> همچنین « ابو عبداللَّه جعل » و « ابوالقاسم حسّکانی » و « ابوالحسن شاذان » در اثبات این قضیه، انجام دادهاند.<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> | از جمله دیگر اقدامات پیامبر (ص) بعد از فتح مکه، شکستن بتها بود. حضرت به امام علی(ع) پیشنهاد کرد تا روی شانههایش بایستد و بتها را یکی پس از دیگر بشکند و به زمین بیندازد.<ref> ابن طاوس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> پس از شکستن بتها، آیه: «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ یعنی: بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابود شدنی است.» سوره اسراء، آیه۸۱ نازل شد.<ref>ابن طاووس، الطرائف،ج۱، ص۸۰</ref> بسیاری از اهل سنت، واقعه ایستادن امام علی(ع)بر شانههای رسول خدا (ص) را در کتاب های خود روایت کردهاند از جمله: [[احمد بن حنبل]]، ابو یعلی موصلی، ابوبکر خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابوبکر بیهقی، قاضی ابو عمر و عثمان بن احمد در کتابهای خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو احمد جرجانی در «التاریخ» به این واقعه اشاره کردند و<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> همچنین « ابو عبداللَّه جعل » و « ابوالقاسم حسّکانی » و « ابوالحسن شاذان » در اثبات این قضیه، تالیفاتی را انجام دادهاند.<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |