confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
گاندی معتقد بود چنانکه هندیها لباسهای خود را خودشان با چرخ نخ ریسی بدوزند بهتر از اینست که از پارچه فاستونی انگلیسی باشد و با اینکار ضربه اقتصادی سنگینی بر پیکره استعمارگران انگلیسی درهند وارد خواهند آورد. متعاقباً علامت چرخ نخ ریسی برروی پرچم کنگره ملی هند نقش بست. وی برای نشان دادن ساده زیستی درسراسر زندگی خود فقط یک دست هوتی میپوشید. | گاندی معتقد بود چنانکه هندیها لباسهای خود را خودشان با چرخ نخ ریسی بدوزند بهتر از اینست که از پارچه فاستونی انگلیسی باشد و با اینکار ضربه اقتصادی سنگینی بر پیکره استعمارگران انگلیسی درهند وارد خواهند آورد. متعاقباً علامت چرخ نخ ریسی برروی پرچم کنگره ملی هند نقش بست. وی برای نشان دادن ساده زیستی درسراسر زندگی خود فقط یک دست هوتی میپوشید. | ||
=ایمان= | |||
گاندی یک هندوبود و تمام عمر براین آیین استوار ماند وبسیاری از اصول خویش را از هندو اقتباس نمود. بعنوان یک هندوی عامی معتقد بود همه [[ادیان]] برابرند ودر برابر تلاشهایی که برای تغییر [[دین]] وی به عمل آمد مقاومت نشان داد. او شدیداً به خدا اعتقاد داشت و لذا به مطالعه تمام ادیان بزرگ کوشش ورزید. درمورد[[هندوئیسم]] چنین میگوید: | |||
«تا آنجا که به من مربوط میشود هندوئیسم روح مرا ارضا میکند و وجود مراسیراب مینماید. هرگاه تردید وناامیدی درمن قوت میگیرد وهیچ پرتوامیدی را در افق پیش روی خودمشاهده نمیکنم به باگاوادگیتا رجوع میکنم وسطری از آن را پیدا میکنم که به من آرامش دهد. بلافاصله لبخند بر لبانم نقش میبندد و اندوه وغم را به فراموشی میسپارم. زندگی من مملو از تراژدی بود واگر تعالیم این کتاب نبود شاید خیلی زود از پا میافتادم.» | |||
گاندی معتقد بود که اساس و شالوده هر دین را حقیقت وعشق تشکیل میدهد (محبت، عدم خشونت یا همان ترکیب حکم طلایی) اوهرگونه تعصب کور وگم بودن رفتارهای نادرست درهر دین وآیینی را زیرسوال میبرد وبه طرز خستگی ناپذیری در پی اصلاح اجتماعی برمی آمد. برخی از اظهار نظرهای وی درمورد ادیان مختلف به شرح زیر مطرح شدهاند: | |||
«لذا اگر میتوانستم مسیحیت را بپذیرم وآنرا بزرگترین و کاملترین دین قبول کنم قطعاً هندوئیسم را آنطور که الان هستم قبول نمیداشتم. من اشکالات و نواقص هندو را میشناسم. اگر نجاست در هندو بوده قطعاً به گوشت خام مربوط میشده نه گوشت پخته. نمیتوانم سرمنشا اختلاف ادیان را درک کنم معنی اینکه چنین چیزی در قالب وداس یا کلام خدا مطرح میشود چیست؟ اگر چیزی از جانب خداوند الهام شود پس چرا در مورد [[قرآن]] و [[انجیل]] باید تردید کرد؟ دوستان مسیحی من سعی کردند مرا به [[مسیحیت]] سوق دهند و همین طور دوستان [[مسلمان]] من. عبداله شیت به شدت مرا به مطالعه [[اسلام]] ترغیب میکرد البته همیشه درمورد زیبایی دین اسلام حرفهایی برای گفتن داشت.» | |||
«به محض اینکه از مسیر اخلاق منحرف شویم دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت. در دین چیزی وجود ندارد که از چارچوب اخلاق خارج باشد. مثلاً انسان نمیتواند دروغگو و بیرحم باشد ودرعین حال مدعی شود خدا را دردرون خویش احساس میکند.» | |||
اوبعدها که با سوال آیا یک هندو بودی مواجه شد جواب داد: | |||
آری من یک هندو هستم. همچنین یک مسیحی یک مسلمان و یک [[بودایی]] و [[یهودی]] میباشم. | |||
گاندی برخلاف خود آنها که با یکدیگر درتضاد بودند دستورات این ادیان را همسو ویکسان میدانست. البته درمباحث مطروحه دو تفاوت بارز فلسفی بین دوگروه بزرگ هندی درآن عصر را شرح دادهاست. در۱۵ ژانویه ۱۹۳۴ زلزله مهیبی بیمار را لرزانید و خسارات وتلفات سنگینی برجای گذاشت. گاندی این حادثهها را نتیجه گناه افراد رده بالای هندو میدانست چرا که معتقد بود خوراکیهای غیر مجاز نجس را به معابدشان بردهاند. گاندی به ترویج پرهیز از نجاست گوشت کوشش زیادی داشت وافراد پای بند به این امساک را مردم کریشنا مینامید. اما تاگور با این موضع گاندی مخالف بود ومی گفت زمین لرزه تنها منشا طبیعی دارد و نه اخلاقی اما سوء رفتار درمعابد هندو را نیز نفی میکرد. | |||
=منبع= | =منبع= | ||
[[رده:اصلاحطلبان هندو]] | [[رده:اصلاحطلبان هندو]] |