۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
عفیفالدین سلیمان بن علی بن عبدالله عابدی '''تِلِمْسانی''' عارف و شاعر قرن هفتم بود. | |||
=حیات= | =حیات= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=دیدار با این سبعین= | =دیدار با این سبعین= | ||
وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] حدود ۶۵۰ همراه او به دیدن ابن سَبْعین عارف قرن هفتم رفته و ابن سبعین<ref>ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبارمن ذهب ، ج ۵، ص ۴۱۲، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۷۹</ref>.درباره این دیدار گفته است که صدرالدین قونیوی از محققان در علم [[توحید]] است اما جوانی حاذقتر از وی به نام | وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] حدود ۶۵۰ همراه او به دیدن ابن سَبْعین عارف قرن هفتم رفته و ابن سبعین<ref>ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبارمن ذهب ، ج ۵، ص ۴۱۲، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۷۹</ref>.درباره این دیدار گفته است که صدرالدین قونیوی از محققان در علم [[توحید]] است اما جوانی حاذقتر از وی به نام عفیفالدین تلمسانی همراهش بود. | ||
صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا آنها را جز برای کسانی که شایستهاند وصف نکند<ref>محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، ترجمه و متن کتاب الفکوک، یا، کلید اسرار فصوص الحکم، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، ص بیست وپنج ،تهران ۱۳۷۱ ش</ref>. | صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا آنها را جز برای کسانی که شایستهاند وصف نکند<ref>محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، ترجمه و متن کتاب الفکوک، یا، کلید اسرار فصوص الحکم، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، ص بیست وپنج ،تهران ۱۳۷۱ ش</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=تلمسانی از نصیریه= | =تلمسانی از نصیریه= | ||
به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. و او در جواب آنان گفته بوده است : «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. و او در جواب آنان گفته بوده است: «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | ||
از نظر [[جامی]] <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. این سخن وی بر مقام جمع او دلالت دارد که صاحب آن مقام همه اجزای وجود را مراتب و تفاصیل خود میبیند<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. | از نظر [[جامی]] <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. این سخن وی بر مقام جمع او دلالت دارد که صاحب آن مقام همه اجزای وجود را مراتب و تفاصیل خود میبیند<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. | ||
نسبت نصیری یا پیروی از ابن عربی سبب شد تا برخی او را کافر و زندیق بدانند. | نسبت نصیری یا پیروی از ابن عربی سبب شد تا برخی او را کافر و زندیق بدانند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
در منابع از شاگردان او ذکری نشده فقط عبدالحفیظ منصور در نسخهای به خط تلمسانی از شیخ [[محیی الدین ابراهیم بن عمر فاروثی]] نام برده که نزد تلمسانی شرح منازل السائرین را خوانده و اجازه تدریس آن را گرفته است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۳۸، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | در منابع از شاگردان او ذکری نشده فقط عبدالحفیظ منصور در نسخهای به خط تلمسانی از شیخ [[محیی الدین ابراهیم بن عمر فاروثی|محییالدین ابراهیم بن عمر فاروثی]] نام برده که نزد تلمسانی شرح منازل السائرین را خوانده و اجازه تدریس آن را گرفته است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۳۸، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
همچنین [[علاءالدوله سمنانی]] در چهل مجلس <ref>احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، یا، رسالة اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش</ref>. ملاقات خود را با یکی از شاگردان تلمسانی به نام حاجی آملی شرح داده و گفته که او از تلمسانی اجازه ارشاد در [[عراق]] و [[خراسان]] داشته است. | همچنین [[علاءالدوله سمنانی]] در چهل مجلس <ref>احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، یا، رسالة اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش</ref>. ملاقات خود را با یکی از شاگردان تلمسانی به نام حاجی آملی شرح داده و گفته که او از تلمسانی اجازه ارشاد در [[عراق]] و [[خراسان]] داشته است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
=آثار دیگر= | =آثار دیگر= | ||
از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>. شرح فصوص الحکم | از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>. شرح فصوص الحکم محییالدین ابن عربی که درباره اینکه آیا این شرح نخستین شرح فصوصالحکم بوده، اختلاف هست <ref>محمد عبدالرووف بن علی مناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادَةِالصوفیة، ج۲، ص۴۲۰، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹</ref>. شرح تائیه ابن فارض <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>الکشف و البیان فی معرفه الانسان در شرح قصیده عینیه [[ابن سینا]] <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۳۴، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
==شرح منازل السائرین== | ==شرح منازل السائرین== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
===اوج عرفان تلمسانی=== | ===اوج عرفان تلمسانی=== | ||
اوج عرفان وی در منازل | اوج عرفان وی در منازل السائرین، معمولاً در هنگام شرح مرتبه سومِ (الدرجة الثالثة) هر منزل (مقام) جلوه گر میشود، از جمله درباره مرتبه سوم از منزل غربت، غربت عارف را از غربت معرفت متفاوت دانسته و گفته است که در غربت عارف، انسان میان همنوعانش غریب میشود، اما در غربت معرفت میان او و همنوعانش هیچ نسبتی باقی نمیماند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۹۲ـ۴۹۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
او بیشتر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله آنها اسیر شدن وی به دست فرنگان و در معرض قتل قرار گرفتن است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۴۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | او بیشتر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله آنها اسیر شدن وی به دست فرنگان و در معرض قتل قرار گرفتن است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۴۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=نقد آرای تلمسانی= | =نقد آرای تلمسانی= | ||
افراد بسیاری آرای تلمسانی را، از جمله درباره وحدت | افراد بسیاری آرای تلمسانی را، از جمله درباره وحدت وجود، نقد کرده و با وی مخالفت نمودهاند و حتی برخی صوفیه او را ملحد دانستهاند. | ||
علاءالدوله سمنانی در چهل مجلس <ref>احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، ج۱، ص۲۱۳، یا، رسالة اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش</ref> مینویسد که الحاد او سرانجام بر سلطان [[مصر]] روشن شد و سردابهای را هم که او و مریدانش در آنجا شراب مینوشیدند، یافتند و بدین سبب سلطان او را از مصر بیرون کرد ابن کثیر [۶۶] و [[ابن عماد]] [۶۷] وی را قائل به حلول و [[اتحاد]] دانستهاند و ابوحیّان اندلسی <ref>محمدبن یوسف ابوحیان غرناطی، تفسیرالبحرالمحیط، ج۳، ص۴۴۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳</ref> او را ملعون خوانده است، اما یافعی <ref>عبدالله بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷</ref>وی را از این نسبتها دور دانسته و از او دفاع کرده است. | علاءالدوله سمنانی در چهل مجلس <ref>احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، ج۱، ص۲۱۳، یا، رسالة اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش</ref> مینویسد که الحاد او سرانجام بر سلطان [[مصر]] روشن شد و سردابهای را هم که او و مریدانش در آنجا شراب مینوشیدند، یافتند و بدین سبب سلطان او را از مصر بیرون کرد ابن کثیر [۶۶] و [[ابن عماد]] [۶۷] وی را قائل به حلول و [[اتحاد]] دانستهاند و ابوحیّان اندلسی <ref>محمدبن یوسف ابوحیان غرناطی، تفسیرالبحرالمحیط، ج۳، ص۴۴۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳</ref> او را ملعون خوانده است، اما یافعی <ref>عبدالله بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷</ref>وی را از این نسبتها دور دانسته و از او دفاع کرده است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
ابن تیمیّه که از مخالفان ابن عربی و پیروان اوست تلمسانی را به جهت اعتقاد به وحدت وجود کافر خوانده است. | ابن تیمیّه که از مخالفان ابن عربی و پیروان اوست تلمسانی را به جهت اعتقاد به وحدت وجود کافر خوانده است. | ||
به نظر او تفسیر [[ابن عربی]] از [[وحدت]] وجود نسبت به تفسیر تلمسانی با شریعت تعارض کمتری دارد<ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ محمد رشیدرضا</ref>. | به نظر او تفسیر [[ابن عربی]] از [[وحدت]] وجود نسبت به تفسیر تلمسانی با شریعت تعارض کمتری دارد<ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ محمد رشیدرضا</ref>. | ||
به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود | به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است. | ||
به اعتقاد او این قول تلمسانی مصداق کفر و زندقه است. | به اعتقاد او این قول تلمسانی مصداق کفر و زندقه است. | ||
=پانویس= | =پانویس= |