۲۱٬۹۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
یکی از مهمترین فعالیت های انجمن پذیرایی از پناهندگانی است که از ترس خود به دلیل بمباران توپخانه شهرهایشان مهاجرت کرده اند، این انجمن غذا، مسکن و پوشاک را تامین می کند. انجمن تا زمان صدور تصمیم برای انحلال اخوان المسلمین ادامه داد. در مصر، و مردم غزه به دلیل تابعیت اداری آن از مصر به آن پیوستند. | یکی از مهمترین فعالیت های انجمن پذیرایی از پناهندگانی است که از ترس خود به دلیل بمباران توپخانه شهرهایشان مهاجرت کرده اند، این انجمن غذا، مسکن و پوشاک را تامین می کند. انجمن تا زمان صدور تصمیم برای انحلال اخوان المسلمین ادامه داد. در مصر، و مردم غزه به دلیل تابعیت اداری آن از مصر به آن پیوستند. | ||
= جهاد = | |||
شیخ ظافر الشوا به مبارزه با اشغالگر صهیونیستی ادامه می داد و به آنچه بر سر او می آمد اهمیت نمی داد. | |||
در جریان اشغال نوار غزه توسط اسرائیل، خیابان عمر المختار به دلیل اقدامات کماندویی بسته شد و سرشناسان غزه به شهرداری غزه دعوت شدند و راغب العالمی رئیس آن در آستانه انتشار تلگرامی بود. با محکوم کردن اقدامات کماندویی، به عنوان شرط اصلی مقامات اشغالگر برای باز کردن خیابان و مردم تقریباً امضا می کردند، بنابراین پدرم ایستاد و به آنها حمله کرد: | |||
تو را چه شد، الجزایر یک میلیون شهید تقدیم کرد و استقلال خود را از فرانسه بیرون کشید، ویتنام در مقابل این سخنان به آمریکا تعظیم کرد و همه عقب نشینی کردند و در همان روز پدرم در پی آنها دستگیر شد، اما حتی زمانی که در زندان بود. او مشغول فعالیت موعظه خود بود، بنابراین زندانبان متوجه شد که این مرد هر کجا است راه حلی است که کار خود را به خوبی انجام می دهد. | |||
شیخ الشوا در سال 1967 میلادی دستگیر شد و مدتی در بازداشت به سر برد و رابطه او با یاسر عرفات در حال تغییر بود.مدار الشوا به رابطه پدرش با رئیس جمهور فقید یاسر عرفات اشاره می کند، زیرا آنها با هم در یک اقامتگاه در سال 1398 در یک اقامتگاه زندگی می کردند. کویت در دهه شصت، وی به نقل از پدرش وضعیتی را نقل می کند که ظفر الشواء را به موضع خصمانه نسبت به ابوعمار واداشت و می گوید: | |||
عرفات ما را در خانه مان عیادت کرد و گفت: ما می خواهیم فلسطین را آزاد کنیم، پدر از او پرسید چگونه؟ شما می خواهید به جنگ بکشید همان هایی هستند که فلسطین را تحویل دادند، انگار می خواهید غزه و کرانه باختری را ضایع کنید، پدرم از او پرسید: بر چه اساسی می خواهی دولت ایجاد کنی؟ پاسخ داد: بر اساس سکولار، چون نمیخواهیم عبدالناصر و دیگر روسای جمهور را عصبانی کنیم. | |||
البته پدرم هر طرحی را که بر اساس اسلام نباشد رد می کرد و از این رو رابطه بین آنها پایان یافت، حتی پس از استقرار مرجعیت، ابوعمار با هدف تکریم از او دعوت کرد تا به دیدارش برود، اما او به شدت امتناع کرد. در آن زمان او توافق اسلو را انحلال آرمان فلسطین می دانست، جایی که مردم حقیقت را در آن زمان درک نمی کردند. | |||
= درگذشت = | |||
شیخ الشوا در تاریخ 6/4/1967 میلادی به غزه بازگشت و در آنجا دستگیر شد و در غزه به زندگی ادامه داد تا اینکه در تاریخ 28/3/2003 میلادی پس از تشرفی عظیم به رحمت خدا رفت و پیکر مطهرش در شهر غزه به خاک سپرده شد. تشییع جنازه با حضور جمعی از رهبران کشوری و اسلامی و نمایندگان نهادها و دانشگاه ها، وزارتخانه ها و کلیه بخش های رسمی و مردمی از مسجد بزرگ عمری غزه تا قبرستان شرقی. | |||
= منبع = | = منبع = |