۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شاخه ای' به 'شاخهای') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''طریقت بِیْرامیّه''' طریقه [[تصوف|صوفیانهای]] تُرک منسوب به حاجی بیرام ولی (۷۵۳-۸۳۳ق/۱۳۵۲-۱۴۳۰م) در اواخر قرن هشتم و نیمه اول قرن نهم در آنقره (آنکارا) | '''طریقت بِیْرامیّه''' طریقه [[تصوف|صوفیانهای]] تُرک منسوب به حاجی بیرام ولی (۷۵۳-۸۳۳ق/۱۳۵۲-۱۴۳۰م) در اواخر قرن هشتم و نیمه اول قرن نهم در آنقره (آنکارا) است که در آناتولی و سرزمینهای بالکان پیروان بسیار داشت. | ||
=شجرنامه سلسله بیرامیه= | =شجرنامه سلسله بیرامیه= | ||
بر اساس برخی منابع | بر اساس برخی منابع شجرهنامه سلسله بیرامیه به بایزید بسطامی میرسد و با چند واسطه به ابوبکر خلیفه اول و سپس به رسول اکرم (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) منتهی میشود. | ||
اما در شجرهنامه دیگری که کاملاً متفاوت از قبلی است | اما در شجرهنامه دیگری که کاملاً متفاوت از قبلی است تبار این سلسله، از طریق حضرت علی (علیهالسلام)، به پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) میرسد. <ref>حریریزاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۲، ص۲۲۱ و بعد، کتابخانه فاتح، کتابهای ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref>(در این شجرهنامه، سیداسحاق صفیالدین اردبیلی (متوفی ۷۳۵) مؤسس طریقت صفویه یا اردبیلیه و منشعب از طریقت ابهریه، طریقت قطب الدین ابهری، محسوب، و بیرامیّه شعبهای از صفویه معرفی شده است <ref>عینی، محمدعلی، حاجی بایرام ولی، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۴۰، استانبول ۱۳۴۳.</ref>). | ||
=معرفی اجمالی مؤسس= | =معرفی اجمالی مؤسس= | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
=منظور از طریقت بیرامیّه= | =منظور از طریقت بیرامیّه= | ||
برخی، طریقت بیرامیّه را جمع میان طریقت نقشبندیه و خلوتیه دانسته و گفتهاند که به همین دلیل بیرامیّه هم ذکر خفی را به پیروی از نقشبندیه و هم ذکر جلی را به پیروی از خلوتیه میپذیرد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۵، ص۱۷۵، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>لعلی زاده، عبدالباقی، سرگذشت ملامیّه، ج۱، ص۱۶.</ref> برخی نیز بیرامیّه را در شمار «ارباب ذکر جلی» دانسته و آن را طریقتی منشعب از خلوتیه | برخی، طریقت بیرامیّه را جمع میان طریقت نقشبندیه و خلوتیه دانسته و گفتهاند که به همین دلیل بیرامیّه هم ذکر خفی را به پیروی از نقشبندیه و هم ذکر جلی را به پیروی از خلوتیه میپذیرد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۵، ص۱۷۵، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>لعلی زاده، عبدالباقی، سرگذشت ملامیّه، ج۱، ص۱۶.</ref> برخی نیز بیرامیّه را در شمار «ارباب ذکر جلی» دانسته و آن را طریقتی منشعب از خلوتیه شمردهاند. <ref>طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، شقائق نعمانیّه و ذیللری، ج۱، ص۷، ج ۱: حدائق الشّقائق، (ترجمه) مجدی محمد افندی، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول ۱۹۸۹.</ref> البته طریقت بیرامیّه از گرایشهای ملامتی نیز برکنار نبوده و از همان آغاز تحت تأثیر آن قرار داشته است، به طوری که بسیاری از مشایخ بیرامیّه نیز خود را به ملامتیه منتسب میکردند. | ||
=شاخههای طریقت بیرامیّه= | =شاخههای طریقت بیرامیّه= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
بیرامیۀ شمسیه پس از درگذشت آقشمسالدین توسط خلفای او به شاخههای متعددی تقسیم شدند. ابراهیم تنّوری (د ۸۸۷ق/۱۴۸۲م) تنوریه را به وجود آورد که بعدها عیسویه از آن جدا شد، یکی از خلفای ابراهیم تنوری، یاوْصی محمد محیی الدین (متوفی ۹۲۲)، پدر شیخ الاسلام ابوالسعود عمادی (متوفی ۹۸۲) است. و همت افندی (د ۱۰۹۵ق/۱۶۸۴م) نیز شاخۀ همتیه را ایجاد نمود، که در حوالی اَدَنه و مرعش طریقه بیرامیّه را اشاعه داد. <ref>Türk ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref><ref>ج، ص۲۷۰، Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲.</ref><ref>IA، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref> بدین ترتیب، از شاخه بیرامیّه شمسیه دو شاخه تنوریه و همتیّه جدا شدند. | بیرامیۀ شمسیه پس از درگذشت آقشمسالدین توسط خلفای او به شاخههای متعددی تقسیم شدند. ابراهیم تنّوری (د ۸۸۷ق/۱۴۸۲م) تنوریه را به وجود آورد که بعدها عیسویه از آن جدا شد، یکی از خلفای ابراهیم تنوری، یاوْصی محمد محیی الدین (متوفی ۹۲۲)، پدر شیخ الاسلام ابوالسعود عمادی (متوفی ۹۸۲) است. و همت افندی (د ۱۰۹۵ق/۱۶۸۴م) نیز شاخۀ همتیه را ایجاد نمود، که در حوالی اَدَنه و مرعش طریقه بیرامیّه را اشاعه داد. <ref>Türk ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref><ref>ج، ص۲۷۰، Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲.</ref><ref>IA، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref> بدین ترتیب، از شاخه بیرامیّه شمسیه دو شاخه تنوریه و همتیّه جدا شدند. | ||
برخی، طریقت اشرفیه را نیز که منسوب به اشرف زاده عبدالله رومی ازنیقی است، | برخی، طریقت اشرفیه را نیز که منسوب به اشرف زاده عبدالله رومی ازنیقی است، شعبهای از بیرامیّه شمردهاند. <ref>حریریزاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴، کتابخانه فاتح، کتابهای ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref> (اما به نظر میرسد که این طریقت شاخهای از سلسله قادریّه باشد. <ref>بروسه لی، محمد طاهربیگ، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲.</ref> | ||
از شاخههای ملامیه بیرامیه، هاشمیه است که آن را امیر عثمان هاشمی تأسیس کرد. از شخصیتهای مهم این شاخه عبدالرحیم افندی (متوفی ۱۱۴۰)، شاعر و مشهور به حبشیزاده بود. | از شاخههای ملامیه بیرامیه، هاشمیه است که آن را امیر عثمان هاشمی تأسیس کرد. از شخصیتهای مهم این شاخه عبدالرحیم افندی (متوفی ۱۱۴۰)، شاعر و مشهور به حبشیزاده بود. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
بیرامیان شیعه نیستند، اما دوستدار اهل بیت (علیهمالسلام) هستند و بخصوص در شاخه ملامیّه آن، تمایلات شیعی بسیار آشکار است. | بیرامیان شیعه نیستند، اما دوستدار اهل بیت (علیهمالسلام) هستند و بخصوص در شاخه ملامیّه آن، تمایلات شیعی بسیار آشکار است. | ||
بارزترین ویژگی بیرامیّه اعتقاد شدید به وحدت وجود است. | بارزترین ویژگی بیرامیّه اعتقاد شدید به وحدت وجود است. | ||
در سایر طریقتها اعتقاد قلبی به وحدت وجود، | در سایر طریقتها اعتقاد قلبی به وحدت وجود، مرحلهای است که در پایان سلوک میتوان به آن رسید؛ در حالی که در بیرامیّه، سالک با اعتقاد به وحدت وجود، سلوک خود را آغاز میکند و میکوشد که این اعتقاد را در خود تحقق بخشد. بیرام ولی نیز مراتب سه گانه رسیدن به توحید را دانستن («بیلمک»)، یافتن («بولماق») و شدن («اولماق») دانسته است. این مراتب، در رساله النوریّه و مقامات اولیاء آق شمسالدین ذکر شده است. | ||
بیرامیان در اثنای ذکر خفی، روشی به نام «رسیدن به دل» دارند که آن را «صِقال» یعنی تصفیه و تجلیه دل میگویند؛ بدین ترتیب که آنها در هنگام ذکر خفی چشمها را بسته، نَفَس را حبس کرده و در معنای ذکر تأمل میکنند؛ در اثنای ذکر، وردی که باید خوانده شود مثلاً «لااله الاالله» دایرهای تلقی میشود که از دل بر میآید (قوس قلبی) و باز به دل باز میگردد (قوس آفاقی) و در آن استقرار مییابد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۴، ص۲۰۸ و بعد، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>حریریزاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴ و بعد، کتابخانه فاتح، کتابهای ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref> | بیرامیان در اثنای ذکر خفی، روشی به نام «رسیدن به دل» دارند که آن را «صِقال» یعنی تصفیه و تجلیه دل میگویند؛ بدین ترتیب که آنها در هنگام ذکر خفی چشمها را بسته، نَفَس را حبس کرده و در معنای ذکر تأمل میکنند؛ در اثنای ذکر، وردی که باید خوانده شود مثلاً «لااله الاالله» دایرهای تلقی میشود که از دل بر میآید (قوس قلبی) و باز به دل باز میگردد (قوس آفاقی) و در آن استقرار مییابد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۴، ص۲۰۸ و بعد، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>حریریزاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴ و بعد، کتابخانه فاتح، کتابهای ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref> | ||
گرایش به جذبه و گفتن سخنان بیپروا دربارۀ وحدت وجود درمیان ملامیۀ بیرامیه موجب برانگیختن مخالفت علما و متشرعان، و سرانجام موجب کشته شدن اسماعیل معشوقی، زندانی شدن حسامالدین انقروی و به قتل رسیدن حمزه بالی بوسنوی گردید. این واقعه، رابطۀ دوستانۀ اولیه میان دولت عثمانی و بیرامیه را که به تدریج رو به تیرگی نهاده بود، بیش از پیش متلاطم ساخت؛ چنانکه پس از قتل حمزهبالی، بیرامیه که از آن پس خود را «حمزویه» مینامیدند، مدتها مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند و گاه همچون بشیر آغا (د ۱۰۷۳ق/۱۶۶۳م) و ۴۰ تن از مریدانش در کنار هم اعدام شدند. اما حضور خلفای معتدل و محافظهکاری چون حسن قبادوز (د ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، ادریس مختفی (د ۱۰۲۴ق/۱۶۱۵م)، اوغلان ابراهیم افندی (د ۱۰۷۳ق) و عبدالقادر بلخی (د ۱۳۴۱ق/۱۹۲۳م)، موجب بقا، ثبات، و در نهایت گسترش این طریقه در سرزمینهای غرب آناتولی و بالکان گشت. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref> | گرایش به جذبه و گفتن سخنان بیپروا دربارۀ وحدت وجود درمیان ملامیۀ بیرامیه موجب برانگیختن مخالفت علما و متشرعان، و سرانجام موجب کشته شدن اسماعیل معشوقی، زندانی شدن حسامالدین انقروی و به قتل رسیدن حمزه بالی بوسنوی گردید. این واقعه، رابطۀ دوستانۀ اولیه میان دولت عثمانی و بیرامیه را که به تدریج رو به تیرگی نهاده بود، بیش از پیش متلاطم ساخت؛ چنانکه پس از قتل حمزهبالی، بیرامیه که از آن پس خود را «حمزویه» مینامیدند، مدتها مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند و گاه همچون بشیر آغا (د ۱۰۷۳ق/۱۶۶۳م) و ۴۰ تن از مریدانش در کنار هم اعدام شدند. اما حضور خلفای معتدل و محافظهکاری چون حسن قبادوز (د ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، ادریس مختفی (د ۱۰۲۴ق/۱۶۱۵م)، اوغلان ابراهیم افندی (د ۱۰۷۳ق) و عبدالقادر بلخی (د ۱۳۴۱ق/۱۹۲۳م)، موجب بقا، ثبات، و در نهایت گسترش این طریقه در سرزمینهای غرب آناتولی و بالکان گشت. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۵۳۵۹. | دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۵۳۵۹. | ||
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۲۴۳۵. | دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۲۴۳۵. | ||
" | |||
[[رده: صوفیه]] | [[رده: صوفیه]] | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده: تصوف]] | ||
[[رده: جریان های مذهبی جهان اسلام]] | [[رده: جریان های مذهبی جهان اسلام]] | ||
<references /> | <references /> |