۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ایشان در محله زیتون تحصیلات خود را در مدرسه غزه آغاز کرد و پس از رسیدن به کلاس دوم متوسطه به مدرسه راهنمایی امیری در یافا رفت و در آنجا کلاس سوم راهنمایی را کسب کرد. وی پس از پایان تحصیلات بهعنوان معلم در مدرسه ملی الفلاح در رشته ریاضی مشغول به کار شد و در آن زمان به تعدادی از دورههای ورزشی در رشته پرورش اندام رفت و به دوره نقشهبرداری نیز پیوست و موفق به اخذ مجوز نقشهبرداری شد. وی در تظاهراتی که در اعتراض به اعلامیه بالفور در سال 1917 م، برگزار شد، فعال بود که [[یهودیان]] را بهعنوان خانه ملی در [[فلسطین]] به رسمیت میشناخت. وی در مدرسه ملی الفلاح اداره اوقاف و شورای عالی اسلامی پیگیر و فعال بود. او گروه پیشاهنگی را با نام «عمر المختار» در مدرسه الفلاح تأسیس کرد، اما از تحصیل استعفا داد و در بخش سروی مشغول به کار شد.<br> | ایشان در محله زیتون تحصیلات خود را در مدرسه غزه آغاز کرد و پس از رسیدن به کلاس دوم متوسطه به مدرسه راهنمایی امیری در یافا رفت و در آنجا کلاس سوم راهنمایی را کسب کرد. وی پس از پایان تحصیلات بهعنوان معلم در مدرسه ملی الفلاح در رشته ریاضی مشغول به کار شد و در آن زمان به تعدادی از دورههای ورزشی در رشته پرورش اندام رفت و به دوره نقشهبرداری نیز پیوست و موفق به اخذ مجوز نقشهبرداری شد. وی در تظاهراتی که در اعتراض به اعلامیه بالفور در سال 1917 م، برگزار شد، فعال بود که [[یهودیان]] را بهعنوان خانه ملی در [[فلسطین]] به رسمیت میشناخت. وی در مدرسه ملی الفلاح اداره اوقاف و شورای عالی اسلامی پیگیر و فعال بود. او گروه پیشاهنگی را با نام «عمر المختار» در مدرسه الفلاح تأسیس کرد، اما از تحصیل استعفا داد و در بخش سروی مشغول به کار شد.<br> | ||
=همکاری با اخوان المسلمین= | |||
ایشان با [[اخوانالمسلمین]] در | ایشان با [[اخوانالمسلمین]] در [[غزه]] آشنا شد و در شرح این وضعیت میگوید: روزی از ابوالعظم به سمت الشجاعیه میرفتم که این جمله را شنیدم که: «الله غايتنا والرسول قدوتنا والقرآن دستورنا والجهاد سبيلنا والموت في سبيل الله أسمى أمانينا»؛ «الله هدف ما و رسول الگوی ما و قرآن قانون ماست و جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست». در [[جنگ جهانی اول]] و بعد از مدتی روزنامهای دیدم که نشان [[اخوان المسلمین|اخوان]] روی آن نوشته شده بود، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و با دوستان قدیمیام مشورت کردم و در مسجد اعظم شروع به ملاقات کردیم تا اینکه در سال 1946 م، استاد [[سعید رمضان]] به دیدار ما آمد. و با او آشنا شدم. و دراین دیدار، ''یعقوب الغلایینی''، ''عبدالرحمن القیشاوی'' و ''عمر صوان'' حضور داشتند که من بهعنوان دبیر این گروه انتخاب شدم.<br> | ||
[[غزه]] آشنا شد و در شرح این وضعیت | |||
== انتخاب اولین شعبه اخوان == | |||
اولین شعبه [[اخوانالمسلمین]] که در [[فلسطین]] تأسیس شد، شعبه شهر [[غزه]] بود و اولین رئیس شاخه [[اخوانالمسلمین]] در [[غزه]]، ایشان بود، این شعبه تقریباً پس از پایان جنگ جهانی دوم تأسیس شد. و به یکی از فعال ترین شاخههای اخوانالمسلمین در فلسطین تبدیل شد. | |||
اولین شعبه | |||
الحاج الشواء رئیس یک انجمن اسلامی در غزه به نام انجمن التوحید بود، اما با گسترش جنبش اخوان، بسیاری از اعضای آن به این جنبش پیوستند، این انجمن حتی پس از تأسیس انجمن اخوان نیز به حیات خود ادامه داد. بخش. | الحاج الشواء رئیس یک انجمن اسلامی در غزه به نام انجمن التوحید بود، اما با گسترش جنبش اخوان، بسیاری از اعضای آن به این جنبش پیوستند، این انجمن حتی پس از تأسیس انجمن اخوان نیز به حیات خود ادامه داد. بخش. |