پرش به محتوا

علی احمد باکثیر‌ شاعری که در راستای تحقق وحدت تمام مسلمانان در حل مسئله فلسطین تلاش کرد (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
</div>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:Jeld26.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 26]]
[[پرونده:Jeld26.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 26]]
خط ۴۶: خط ۳۹:
باکثير در نخستين اشعار خود همواره به اين نسب افتخار نموده و با غرور و سربلندی از آن ياد می‌کرد: <br>
باکثير در نخستين اشعار خود همواره به اين نسب افتخار نموده و با غرور و سربلندی از آن ياد می‌کرد: <br>
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|مِـنْ     آلِ     أَبـِي   كَـثيـر|مِنْ ثُلالاتِ أقيالٍ لَهُـمْ مَجدُ  قُدّامٌ}}
{{ب|مِـنْ آلِ أَبـِي كَـثيـر|مِنْ ثُلالاتِ أقيالٍ لَهُـمْ مَجدُ  قُدّامٌ}}
{{ب|فَهُـمْ في   جاهلـيًَّتِهمْ   مُلوکٌ|وَ  في  الإِسْـلامِ أَعـلامٌ   عـِظامٌ}}
{{ب|فَهُـمْ في جاهلـيًَّتِهمْ مُلوکٌ|وَفي الإِسْـلامِ أَعـلامٌ عـِظامٌ}}
{{ب|وَ حَسبُک بِابْنِ خَلْدونِ حَکيماً|لَهُ فِي الشَّرقِ و الغَـربِ   احْتِرامٌ}}
{{ب|وَ حَسبُک بِابْنِ خَلْدونِ حَکيماً|لَهُ فِي الشَّرقِ و الغَـربِ احْتِرامٌ}}
{{ب|وَ عَنْ يَعقوبِ الکِنْدي   فَسْأَلْ|تُـخْبِـرْک     تَـواريخُ     الْـعِظامُ}}
{{ب|وَ عَنْ يَعقوبِ الکِنْدي فَسْأَلْ|تُـخْبِـرْک تَـواريخُ الْـعِظامُ}}
{{پایان شعر}}<ref>باکثير، 1408م، ص103.</ref> <br>
{{پایان شعر}}<ref>باکثير، 1408م، ص103.</ref> <br>


خط ۶۳: خط ۵۶:
در اين هنگام به دليل فقـر و بي‌سوادی ساکنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط به‌ويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمى‌شد. باکثير که از نزديک شاهد اين اوضاع بود، از طريق موعظه و ارشاد درصدد اصلاح اين امور برآمد، اما با مخالفت بزرگان قوم و بى‌توجهى هموطنانش روبه‌رو شد، از اين رو عازم اندونزی گشت. <br>
در اين هنگام به دليل فقـر و بي‌سوادی ساکنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط به‌ويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمى‌شد. باکثير که از نزديک شاهد اين اوضاع بود، از طريق موعظه و ارشاد درصدد اصلاح اين امور برآمد، اما با مخالفت بزرگان قوم و بى‌توجهى هموطنانش روبه‌رو شد، از اين رو عازم اندونزی گشت. <br>
در اين دوره، با شرکت در انجمن‌هاى ادبى حضرمى‌هاى ساکن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و هم‌دلی فرا خواند. <br>
در اين دوره، با شرکت در انجمن‌هاى ادبى حضرمى‌هاى ساکن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و هم‌دلی فرا خواند. <br>
باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالى‌که کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عده‌ای از جوانان به انتشار مجلۀ «التهذيب» همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاه‌های اصلاح‌طلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت که اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br>
باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالى‌که کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عده‌ای از جوانان به انتشار [[مجله التهذيب]] همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاه‌های اصلاح‌طلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت که اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br>
به اين ترتيب، اين شاعر و اديب توانا از همان آغاز جوانی از طريق قلم و انديشه، خدمت به مردم را آرمان و هدف والاى خود قرار داد. <br>
به اين ترتيب، اين شاعر و اديب توانا از همان آغاز جوانی از طريق قلم و انديشه، خدمت به مردم را آرمان و هدف والاى خود قرار داد. <br>
باکثير در دهۀ دوم عمرش، دوبار ازدواج کرد. خوشبخت‌ترين و در عين حال اندوه‌بارترين آنها ازدواج اولش بود. او همسرش را بسيار دوست داشت و در زمانى که فرزندشان به دنيا آمد، شاعر بزرگ ما احساس کرد که دنيا به رويش لبخند مى‌زند. اما تقدير اجازه نداد که در زندگى مشترکش خوشبختى ادامه یابد، زيرا بعد از مدت زمان اندکى، مرگ، همسرش را بر اثر يک بيمارى مزمن از دستش ربود. سپس دخترش نيز در يک برکۀ آب غرق ‌شـد. مرگ همسرش به شدت وى را متأثر ساخته و آسيب عاطفى سختى بر روحيۀ شاعر وارد آورد. اندوه حاصل از اين مصيبت از يک سو، و درد و رنج ناشی از جهل و عقب‌ماندگی و اوضاع نابسامان اجتماعی، از سوی ديگر، باعث هجرت وی از حضرموت شد. <br>
باکثير در دهۀ دوم عمرش، دوبار ازدواج کرد. خوشبخت‌ترين و در عين حال اندوه‌بارترين آنها ازدواج اولش بود. او همسرش را بسيار دوست داشت و در زمانى که فرزندشان به دنيا آمد، شاعر بزرگ ما احساس کرد که دنيا به رويش لبخند مى‌زند. اما تقدير اجازه نداد که در زندگى مشترکش خوشبختى ادامه یابد، زيرا بعد از مدت زمان اندکى، مرگ، همسرش را بر اثر يک بيمارى مزمن از دستش ربود. سپس دخترش نيز در يک برکۀ آب غرق ‌شـد. مرگ همسرش به شدت وى را متأثر ساخته و آسيب عاطفى سختى بر روحيۀ شاعر وارد آورد. اندوه حاصل از اين مصيبت از يک سو، و درد و رنج ناشی از جهل و عقب‌ماندگی و اوضاع نابسامان اجتماعی، از سوی ديگر، باعث هجرت وی از حضرموت شد. <br>
۱٬۷۳۸

ویرایش