confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
محمدتقی به منزل عمویش که در آن زمان مقیم کربلا بود، وارد شد و پس از حدود یک سال به مدرسه رفت و در حجره ساکن شد. [[حوز علمیه کربلا]] در آن زمان، استادان مهمی را در خود جای داده بود و محمدتقی در این سالها ادبیات عرب و بخشی از کتابهای [[فقه]] و [[اصول]] را خواند و در سال دوم سکونتش در کربلا، نزد حضرت آیتالله حاج شیخ جعفر حائری فومنی و با حضور پدر بزرگوارش که به کربلا مشرف شده بود، به کسوت روحانیت درآمد. | محمدتقی به منزل عمویش که در آن زمان مقیم کربلا بود، وارد شد و پس از حدود یک سال به مدرسه رفت و در حجره ساکن شد. [[حوز علمیه کربلا]] در آن زمان، استادان مهمی را در خود جای داده بود و محمدتقی در این سالها ادبیات عرب و بخشی از کتابهای [[فقه]] و [[اصول]] را خواند و در سال دوم سکونتش در کربلا، نزد حضرت آیتالله حاج شیخ جعفر حائری فومنی و با حضور پدر بزرگوارش که به کربلا مشرف شده بود، به کسوت روحانیت درآمد. | ||
چهار سال در کربلای معلی به تلاش بیوقفه در کسب دانش و معرفت گذشت؛ کوششی که با تهذیب نفس و کسب مکارم اخلاق با استمداد از فیوضات حضرت سیدالشهداء(ع) همراه بود. | چهار سال در کربلای معلی به تلاش بیوقفه در کسب دانش و معرفت گذشت؛ کوششی که با تهذیب نفس و کسب مکارم اخلاق با استمداد از فیوضات حضرت سیدالشهداء(ع) همراه بود. | ||
=مهاجرت به نجف= | |||
دوران سراسر شور در حوزۀ علمیه کربلا، به زمان سراسر شوق هجرت به [[حوزه علمیه نجف]] و مجاورت آستان ملکوتی امیر مؤمنان و مولای موحدان، علی(ع) بدل گشت. محمدتقی که بخشی از دروس سطح حوزه را خوانده بود، گمگشته خویش را در حوزه دیرسال و عظیم نجف میجست و سرانجام نیز درسال ۱۳۵۲ قمری، برابر با ۱۳۱۲ خورشیدی، پس از چهار سال حضور در کربلا، قدم در راه نجف گذاشت. حوزۀ پرشکوه و کهنسال نجف، در آن دوران اقامتگاه عالمان، مجلس فقیهان و مأوای عارفان بود. | |||
شیخ محمدتقی دل به اقیانوس بیکران حوزه علمیه نجف سپرد تا گوهر دانش را از آن دریای مواج صید کند. نخست بخشهای پایانی سطح عالی علوم حوزوی را در محضر استادانی همچون [[حاج شیخ مرتضی طالقانی]]، [[سید هادی میلانی]]، حاج سید ابوالقاسم خویی، شیخ علیمحمد بروجردی و [[سید محمود شاهرودی]] به پایان رساند و سپس وارد دروس خارج فقه و اصول شد. | |||
برای تحصیل در دروس خارج، در محضر استادان طراز اول نجف و استوانههای فقه و اصول و معارف اهل بیت(ع) همچون [[آیتالله آقا ضیاء عراقی]] و [[آیتالله میرزای نائینی]] در اصول و [[آیتالله شیخ محمد کاظم شیرازی]] در فقه زانوی ادب زد و در محضر دریای ژرف حکمت و قله بلند دانش، حکیم بزرگ و بزرگوار، فقیه اهلبیت(ع) و فیلسوف وارسته، [[آیتالله غروی کمپانی]]، آرام گرفت و سالها ماندگارشد. همچنین از محضر درس فقیه برجسته [[آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی]] بهره وافی و کافی برد. | |||
دقت نظر، تیزهوشی و خلاقیت ذهنی در کسب علم و توجه به نکات ظریف درسی از این طلبۀ فومنی، شخصیتی ممتاز و برجسته ساخت و او را در چشم و دل استادان و همقطاران برکشید. شیخ محمدتقی علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]]، به فلسفه و علوم عقلی نیز توجه داشت. بدین رو کتابهای مهم فلسفه مانند «الاشارات و التنبیهات» و «اسفار» را نزد [[آیتالله سید حسین بادکوبهای]] فراگرفت. | |||
با تدریس دروس، از فضلا و مدرسین سطوح عالی حوزه شد و همکاری با محدّث کبیر حاج [[شیخ عباس قمی]] در تألیف کتاب «سفینةالبحار» از دیگر فعالیتهای علمی و معرفتی وی در آن سالها بود. اما بهره وی از استادان و بزرگان حوزه علمیۀ نجف در کسب علم و دانش محصور نشد، بلکه همنشینی معنوی با صاحبان دل و معرفت، نخستین تجربههای عرفانی و معنوی را برای او رقم زد. علاوه بر همه تلاشها و مجاهدتها و بهرهگیری از محضر علما و آیات عراق، دو چهره برجستۀ علمی و معنوی حوزۀ نجف تأثیر عمیقتری بر شخصیت آیتالله بهجت گذاشتند: علامۀ کبیر، آیتالله غروی اصفهانی مشهور به کمپانی و آیتالله میرزا علی قاضی. | |||
حضرت آیتالله غروی اصفهانی فکری جوّال و نافذ و دقیق داشت و آیتالله بهجت، سالها از محضر این استاد بیبدیل بهرهها برد و در محضر درس ایشان، پیوسته آموخت و نقد کرد و پیش رفت؛ بدان حد که در زمرۀ بهترین شاگردان آن فقیه خردمند و بزرگ درآمد. آیتالله بهجت، علاوه بر استفادههای علمی از محضر استاد، به کسب فیوضات معنوی نیز نایل گشت و بهشدت تحت تأثیر علمی و معنوی استاد عالیقدرش قرار داشت و این تأثیر در رفتار علمی و معنوی ایشان به کمال مشهود بود. | |||
همچنین عارف نامی و سالک بیهمتا، حضرت آیتالله میرزا علی قاضی تأثیر بسیاری بر روش عرفانی و کسب مراتب معنوی آیتالله بهجت گذاشت. به واقع وی با ورود به نجف اشرف در سن هیجده سالگی، گمشده خویش را در وجود این استاد بزرگ یافت و سالها در محضر پر فیض آن دریای عرفان و معنا، شاگردی کرد. آیتالله قاضی نیز به این شاگرد مستعد و حقیقتجوی خود عنایات ویژه داشت و از سر صمیمیت و محبت، او را «فاضل گیلانی» خطاب میکرد. | |||
دورۀ مبارک و پر فراز و نشیب حضور در نجف اشرف، برای شیخ محمدتقی، فرصتی طلایی بود تا با همه قوا در تهذیب نفس و کسب دانش بکوشد؛ اما اشتغال شدید و شبانه روزی به تحصیل و تهذیب، گاهی وی را در بستر کسالت و بیماری میافکند. از همین روی، هر از گاه باید به [[کاظمین]] و [[سامرا]] و [[کربلا]] میرفت تا ضمن تغییر آب و هوا، جسم نحیف خود را از آسیبهای بیشتر مصون نگه دارد. | |||
=منبع= | =منبع= |