پرش به محتوا

فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « <div class="wikiInfo"> بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5 {| class="wikita...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
<noinclude>
</div>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">


خط ۱۷: خط ۲۸:
|-
|-
|شورای سردبیری
|شورای سردبیری
|سید حسین هاشمی، عزّالدین رضا نژاد، مرتضی محمدی
|سیدحسین هاشمی، عزّالدین رضا نژاد، مرتضی محمدی
|-
|-
|مشاوران علمی
|مشاوران علمی
خط ۵۳: خط ۶۴:
'''فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5''' پنجمین شمارگان در دومین سال نشر است که با هدف استحكام بخشيدن به وحدت ميان مسلمانان و نيز طرح مباحث انديشه‌اى در زمينه مشكلات و چالش‌هاى فراروى جهان اسلام، در حوزه‌هاى مختلف فقهى، حقوقى، كلامى، فلسفى، تاريخى و ... انتشار مى‌يابد. این شماره در فصل پاییز سال 1384 و با اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است.</div>
'''فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5''' پنجمین شمارگان در دومین سال نشر است که با هدف استحكام بخشيدن به وحدت ميان مسلمانان و نيز طرح مباحث انديشه‌اى در زمينه مشكلات و چالش‌هاى فراروى جهان اسلام، در حوزه‌هاى مختلف فقهى، حقوقى، كلامى، فلسفى، تاريخى و ... انتشار مى‌يابد. این شماره در فصل پاییز سال 1384 و با اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است.</div>
=سرمقاله=
=سرمقاله=
سرمقاله
فرهنگ عاشورا، الگوى تقریب جهان اسلام
پس از وفات پیامبر گرامى اسلام(صلى‌الله‌علیه‌وآله) یکى از تلخ‌ترین حوادث تاریخ اسلام، شهادت سبط گرامى او حسین بن على(علیهما‌السلام) و هفتاد و دو تن از یاران پاکش بود که از زوایاى گوناگون قابل بررسى است.<br>
دشمنان اسلام مانند برخى دیگر از رخدادهاى تاریخ اسلام، کوشیده‌اند تا از رویداد عاشوراى حسینى نیز براى ایجاد اختلاف میان شیعه و سایر فرقه‌هاى اسلامى بهره گیرند؛ از جمله در روز عاشورا، با احادیث مجعول که نقش بنى امیه در جعل این احادیث قابل توجه است، کوشیدند تا روز دهم محرم را روزى مبارک و میمون جلوه دهند و از این طریق احساسات پاک پیروان راه آن امام حق طلب را جریحه دار، و چنین وانمود کنند که برخلاف شیعه، فرقه‌هاى اهل سنت، در حزن و اندوه شهادت سبط پیامبر گرامى اسلام، نه تنها شریک نیستند، بلکه در این روز به شادى و سرور مى‌پردازند؛ در حالى که مراجعه به منابع معتبر اهل سنت دقیقاً چنین دلالت دارد که آنان نیز در غم شهادت امام سوم شیعیان سوگوارند و در مقابل احادیثى که مسلمانان را تشویق مى‌کند تا روز عاشورا، زینت و زیور کرده، به صورت روز شادى و سرور، آن را متبرک بدانند، به شدت و با صراحت موضع گرفته و بر این عقیده‌اند که احادیث دال بر تیمن و تبرک روز عاشورا ساختگى و جعلى <ref>«وأما أحاديث الاكتحال والغسل، والتطيب فى يوم عاشوراء، فمن وضع الكذابين.»
«قال الحاكم أيضا : الاكتحال يوم عاشوراء لم يرد عن النبى (صلى الله عليه وآله) فيه أثر، وهو بدعة، نعم حديث التوسعة ثابت صحيح كما قال الحافظ السيوطى فى الدرر.»
</ref><ref>الملیبارى الهندى، زین الدین بن عبد العزیز، 1418ق، ج 2، ص 300 و ابن عابدین، 1415ق، ج 2، ص 460 و الزرندى الحنفى، جمال الدین محمد بن یوسف بن الحسن بن محمد، 1377ق، ص 230.</ref>  یا دست کم در شمار احادیث ضعیف <ref>«وحديث التوسعة على العيال يوم عاشوراء صحيح، وحديث الاكتحال فيه ضعيفة لا موضوعة كما زعمه ابن عبد العزير.» (...حدثنا جويبر عن الضحاك عن ابن عباس قال قال رسول الله ـ صلى الله عليه وسلم ـ من اكتحل بالإثمد يوم عاشوراء لم يرمد أبدا قال الشيخ(رضي الله عنه) وكذلك رواه بشر بن حمدان بن بشر بن القاسم النيسابورى عن عمه الحسين بن بشر ولم أر ذلك فى رواية غيره وجويبر ضعيف والضحاك لم يلق ابن عباس والله أعلم.»</ref><ref>علاءالدین الحصفکى، 1415ق، ج 2، ص 460 و البیهقى، احمد بن الحسین، 1410ق، ص 455.</ref> است و از این جهت، بدعت در دین به شمار مى‌رود.<ref>«وما روى فى فضل الاكتحال، والاختضاب، والاغتسال، والمصافحة، والصلاة فيه) أى يوم عاشوراء (فكذب). ç è وكذا ما يروى فى مسح رأس اليتيم، وأكل الحبوب. أو الذبح ونحو ذلك. فكل ذلك كذب على النبى (صلى الله عليه وآله) ومثل ذلك : بدعة لا يستحب شئ منه عند أئمة الدين. قاله فى الاختيارات.»</ref><ref>منصوربن یونس البهوتى، 1418ق، ج 2، ص393.</ref> <br>
نقطه اختلاف میان شیعه و اهل سنت در مباحث عاشورا به استحباب روزه این روز مربوط است که در واقع هیچ دلالتى بر متبرک بودن آن ندارد. توضیح مطلب این‌که از دیدگاه برخى از فقیهان شیعه، روزه گرفتن در این روز مکروه است.<ref>نجفى، محمد حسن، 1365ش.، ج17، ص 108.</ref> و از دیدگاه بعضى دیگر از آنان، روزه گرفتن در این روز اگر با قصد حزن و اندوه باشد و نه به منظور تبرک، مستحب است. <ref>«وصوم يوم عاشورا مستحب حزنا لاتبركا لانه يوم جرت فيه اعظم المصاب وهو قتل الحسين عليه السلام وهتك حريمه.»</ref> <ref>[[علامه حلّی|حلّى]] (علامه)، حسن بن یوسف، 1333، ج 2، ص 611.</ref>)؛  زیرا مقتضاى جمع روایات چنین است؛ چرا که برخى از روایات روزه این روز را مستحب <ref>طوسى، ابو جعفر، 1390ق، ج 4، ص 299.</ref> و بعضى دیگر، آن را مورد نهى <ref>کلینى، یعقوب، 1365ش.، ج 4، ص 146.</ref> قرار داده‌اند.<ref>«وصوم يوم عاشورا حزنا بمصاب آل محمد(صلى الله عليه وآله) بغير خلاف اجده بل عليه الاجماع فى ظاهر الغنية قالوا جمعا بين ما ورد فى الامر بصومه وانه كفارة سنة وما ورد من ان من صامه كان حظه من ذلك حظ آل زياد وابن مرجانة عليهم اللعنة.»</ref><ref>طباطبائى، سید على، 1404ق، ج 1، ص 326.</ref> <br>
اهل سنت، روزه این روز را مستحب دانسته‌اند.<ref>«اتفق اصحابنا وغيرهم على استحباب صوم عاشورا وتاسوعا.»</ref><ref>النووى، محیى الدین بن شرف، ج 6، ص 383.</ref>؛  البته بر اساس روایت منقول از برخى کتاب‌هاى معتبر اهل سنت، از همسر پیامبر گرامى اسلام چنین نقل شده است که حضرت را هیچ گاه در روز عاشورا روزه دار ندیده است.<ref>«حدثنا هناد أخبرنا أبو معاوية عن الاعمش عن إبراهيم عن الاسود عن عائشة قالت : «ما رأيت النبى صلى الله عليه وسلم صائما فى العشر قط). قال أبو عيسى : هكذا روى غير واحد عن الاعمش عن إبراهيم عن الاسود عن عائشة.»</ref><ref>الترمذى، ابوعیسى، 1403 ق، ج 2، ص 127</ref>.؛  بنابراین، از جهت استحباب روزه این روز نیز هیچ گونه نقطه اختلاف برانگیزى وجود ندارد؛ البته خود اهل سنت، در این‌که روز عاشورا، روز دهم است یا نهم، اختلاف نظر دارند. مشهور آنان بر این باورند روز عاشورایى که در روایات آمده، همان روز دهم است؛ ولى برخى هم بر این عقیده‌اند که روز نهم مقصود است.<ref>«قال أصحابنا عاشورا هو اليوم العاشر من المحرم وتاسوعاء هو التاسع منه هذا مذهبنا وبه قال جمهور العلماء وقال ابن عباس عاشوراء هو اليوم التاسع من المحرم ثبت ذلك عنه فى صحيح مسلم وتأوله على انه مأخوذ من إظماء الابل فان العرب تسمى اليوم الخامس من أيام الورد ربعا بكسر الراء وكذا تسمى باقى الايام على هذه النسبة فيكون التاسع على هذا عشرا بكسر العين والصحيح ومما قاله الجمهور.»</ref><ref>النووى، محیى الدین بن شرف، ج 6، ص 383.</ref>  در برخى از روایات منقول از شیعه نیز به روز نهم، عاشورا اطلاق شده است.<ref>«وأما ما يدل منها على الاستحباب فما رواه الشيخ فى التهذيب عن أبى همام فى الموثق عن أبى الحسن(عليه السلام) قال صام رسول الله(صلى الله عليه وآله) يوم عاشورا وعن عبد الله بن ميمون القداح عن جعفر عن أبيه(عليهما السلام) قال صيام يوم عاشورا كفارة سنة  çè وعن مسعدة بن صدقه عن أبى عبد الله(عليه السلام) عن أبيه(عليه السلام) أن عليا(عليه السلام) قال صوموا العاشورا التاسع والعاشر فإنه يكفر ذنوب سنة. وهذا الخبر يشعر بإطلاق عاشورا على التاسع أيضا.»</ref><ref>المحقق الخوانسارى، جمال الدین محمد، ج 2، ص457.</ref>؛  بنابراین، فلسفه استحباب روزه در این روز نزد اهل سنت به هیچ وجه به دلیل تیمن چنین روزى نیست؛ بلکه حتى برخى از آنان چنین تصریح کرده‌اند که فضیلت این روز از جهت استحباب برخى اعمال و تبرک و توسعه رزق در روز عاشورا بدعتى است که از سوى قاتلان امام حسین(علیه‌السلام) رواج یافته و حرام است؛ چون نشانه مخالفت و اظهار کینه به اهل‌بیت است.<ref>«وتعقب ابن حجر حكم ابن الجوزى بوضعه وقال المجد اللغوى : ما يروى فى فضل صوم يوم عاشوراء والصلاة فيه والانفاق والخضاب والادهان والاكتحال بدعة ابتدعها قتلة الحسين رضى الله عنه وفى القنية للحنفية الاكتحال يوم عاشوراء لما صار علامة لبغض أهل البيت وجب تركه.»</ref><ref>المناوى، محمد عبدالرؤوف، 1415قج 6، ص306.</ref> <br>
نکته قابل توجه این‌که بر اساس برخى از روایات منقول از شیعه <ref>الشیخ الکلینى، ج 1، ص 290.</ref> و اهل سنت <ref>الترمذى، ج 2، ص 126</ref>، پیش از وجوب روزه در ماه مبارک رمضان، مردم در ماه محرم ملزم به روزه بودند و پس از آن، با وجوب روزه در ماه مبارک رمضان، روزه ماه محرم نسخ شد؛ بنابراین، موضوع اعتقاد به استحباب روزه عاشورا، هیچ ارتباطى به شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و تبرک این روز ندارد؛ بلکه مسأله‌اى تاریخى، و مرتبط با رخدادهاى صدر اسلام است و فقط از سوى بنى امیه، مبارک بودن روز عاشورا مورد ترویج قرار مى‌گرفت. بر این اساس، برادران اهل سنت در نقاط مختلف ایران، در ایام عاشوراى حسینى، همگام و همراه با برادران شیعه به سوگوارى و شرکت در دسته‌هاى عزادارى، اهتمام خاصى دارند و اگر کسى درباره عزادارى این روز تردید یا تعریضى هم مطرح کرده باشد.<ref>الزرندى الحنفى، جمال الدین محمد بن یوسف بن الحسن بن محمد، پیشین، ص 228-230.</ref>، به طور قطع مورد تأیید اکثریت دانشمندان فرقه‌هاى گوناگون نیست و برخى از عالمان اهل سنت به دلیل احترام ویژه‌اى که براى اهل‌بیت(علیهم‌السلام) قائلند، به صراحت چنین اظهار کرده‌اند که شهادت امام حسین(علیه‌السلام) به وسیله ابن زیاد، با حدیث ثقلین مخالف است.<ref>«وأخبرنا أبو القاسم بن السمرقندى أنبأنا أبو محمد عبيد الله بن إبراهيم المعروف بابن كبيبة النجار قالا أنبأنا أبو بكر محمد بن عبد الرحمن القطان أنبأنا خيثمة بن سليمان حدثنا محمد بن سعد حدثنا أبى حدثنا عمرو والحسن عن الحسن بن عطية عن عطية قال قال أبو سعيد الخدرى سمعت رسول الله(صلى الله عليه وآله) يقول إنى تارك فيكم الثقلين ألا وأحدهما أكبر من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتى أهل بيتى ألا وانهما لن يتفرقا حتى يردا على الحوض. قال أبو سعيد فما حفظ ذلك ابن مرجانة.»</ref><ref>ابن عساکر، ابو القاسم على بن الحسن، 1415ق ج 54، ص92.</ref>؛ بنابراین مى‌توان روز عاشورا را به عنصر وحدت بخش تبدیل کرد؛ یعنى وحدت شیعه و سنى ضد استکبار جهانى که اسلام و مسلمانان را فارغ از هرگونه مذهب و گرایشى، نشانه رفته است. در چنین وضعى، نکوداشت عبرت‌هاى عاشورا و ترویج مکتب تربیتى عاشورا مانع جدى براى تهدیدهاى ناشى از استکبار جهانى خواهد بود؛ بلکه حتى اهداف و فلسفه قیام امام حسین(علیه‌السلام) و پیام ظلم ستیزى او مى‌تواند سرمشق تمام آزادگان جهان باشد؛ چرا که روى سخن حضرت نه تنها مسلمانان، بلکه هر آزاده اى است که سر ستیز و مبارزه با ظلم را دارد. بر این اساس، حتى گاندى، رهبر مبارزات ضد استعمارى مردم هند نیز پیام حضرت را در مبارزات مردم این کشور، به خوبى دریافته، از تفکرات حق طلبانه او الهام گرفت.<br>
=منابع و مآخذ=
# الملیبارى الهندى، زین الدین بن عبد العزیز، فتح المعین لشرح قرة العین، دارالفکر، بیروت، اول، 1418ق، ج 2.
# ابن عابدین، حاشیة رد المختار على الدر المختار، دارالفکر، بیروت، 1415ق، ج 2.
# الزرندى الحنفى، جمال‌الدین محمد بن یوسف بن الحسن بن محمد، نظم دررالسمطین، من مخطوطات مکتبة الامام امیرالمؤمنین، اول، 1377 ق
# علاءالدین الحصفکى، الدر المختار، دارالفکر، بیروت، 1415ق، ج 2.
# البیهقى، احمد بن الحسین، فضائل الأوقات، مکتبة المنارة، مکة المکرمة، اول، 1410ق
# البهوتى، منصوربن یونس، کشاف القناع، دارالکتب العلمیة، بیروت، اول، 1418ق، ج 2.
# نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام في شرح شرایع الاسلام، دار الکتب الاسلامیه، تهران، دوم، 1365ش، ج17.
# حلّى (علامه)، حسن بن یوسف، منتهى المطلب، نشر احمد، تبریز، 1333، ج 2.
# طوسى، ابو جعفر، تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1390ق، ج 4.
# کلینى، یعقوب، اصول کافى، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش، ج 4.
# طباطبایى، سید على، ریاض المسائل في بیان الاحکام بالدلائل، مؤسسة آل البیت، قم،1404ق،ج1.
# النووى، محیى الدین بن شرف، المجموع فى شرح المهذب، دار الفکر، بیروت، (بى تا)، ج6.
# الترمذى، ابوعیسى، سنن الترمذي، دار الفکر، بیروت، دوم، 1403 ق، ج 2.
# المحقق الخوانسارى، جمال الدین محمد، مشارق الشموس في شرح الدروس، موسسه آل البیت(ع)، (بى تا)، ج 2.
# المناوى، محمد عبدالرؤوف، تحقیق احمد عبدالسلام، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، دارالکتب الاسلامیة، بیروت، اول، 1415ق، ج 6.
# ابن عساکر، ابو القاسم على بن الحسن، تاریخ مدینة دمشق، دارالفکر، بیروت، 1415ق، ج 54.


=مقالات اندیشه‌ای=
=مقالات اندیشه‌ای=
۱٬۷۴۱

ویرایش