۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<big>«سیدحسین نصر»</big> که خود از پیروان گنون و مکتب او به شمار میرود، در معرفت و امر قدسی دربارهٔ گنون مینویسد: | <big>«سیدحسین نصر»</big> که خود از پیروان گنون و مکتب او به شمار میرود، در معرفت و امر قدسی دربارهٔ گنون مینویسد: | ||
«شخصیت بزرگی که در ارائهٔ تعالیم سنتی و غنی شرق عهدهدار مسئولیت بسیاری بود <big>«رنه گنون»</big> بود؛ مردی که خود سنت او را برای این تکلیف برگزیده بود و کسی که رسالت عقلانیِ توأم با ویژگی فرافردی را به ثمر رسانید. ... نخستین کتاب[1] گنون که در سال 1921 میلادی، در پاریس به طبع رسید، اولین شرح کامل جوانب اصلی تعالیم سنتی بود. این کتاب شبیه انفجار ناگهانی نور بود، هجومی غیرمنتظره به جهان جدیدِ «دانشپیشه»، دیدگاهی که با وضعیت و جهانبینیِ غالب آن دوره بیگانه بود و کاملاً مخالف مشخصههای ذهنیت متجدد بود.<br> | «شخصیت بزرگی که در ارائهٔ تعالیم سنتی و غنی شرق عهدهدار مسئولیت بسیاری بود <big>«رنه گنون»</big> بود؛ مردی که خود سنت او را برای این تکلیف برگزیده بود و کسی که رسالت عقلانیِ توأم با ویژگی فرافردی را به ثمر رسانید. ... نخستین کتاب[1] گنون که در سال 1921 میلادی، در پاریس به طبع رسید، اولین شرح کامل جوانب اصلی تعالیم سنتی بود. این کتاب شبیه انفجار ناگهانی نور بود، هجومی غیرمنتظره به جهان جدیدِ «دانشپیشه»، دیدگاهی که با وضعیت و جهانبینیِ غالب آن دوره بیگانه بود و کاملاً مخالف مشخصههای ذهنیت متجدد بود.<br> | ||
در طول سی سال بعد، گنون کتابها، مقالات و نقدهای بسیاری نوشت که یک کل هماهنگ و کامل را تشکیل میدهند؛ گویی یک بار نشسته است و همهی آنها را نوشته و سپس در چند دههی بعدی آنها را به مرور منتشر کرده است. فقدان یک بسط تاریخی در آثارش نشان میدهد که زندگی شخصی وی یکباره تغییر یافت و این به خاطر این واقعیت بود که وظیفهی او بیان تعالیم جهانشناختی و متافیزیکی سنت بود، نه معرفی جنبههای وجودی و عملی آن، و نه ارائهٔ یک پژوهش دانشورانه | در طول سی سال بعد، گنون کتابها، مقالات و نقدهای بسیاری نوشت که یک کل هماهنگ و کامل را تشکیل میدهند؛ گویی یک بار نشسته است و همهی آنها را نوشته و سپس در چند دههی بعدی آنها را به مرور منتشر کرده است. فقدان یک بسط تاریخی در آثارش نشان میدهد که زندگی شخصی وی یکباره تغییر یافت و این به خاطر این واقعیت بود که وظیفهی او بیان تعالیم جهانشناختی و متافیزیکی سنت بود، نه معرفی جنبههای وجودی و عملی آن، و نه ارائهٔ یک پژوهش دانشورانه دراینباره. او با آغوش باز اسلام پذیرفت، به قاهره سفر کرد و با یک زن مصری ازدواج کرد، در یک خانهی سنتی نزدیک اهرام سکنی گزید -که چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ معماری با محل سکونتش در پاریس تفاوت بسیار داشت- که حتی با وجود محیط شلوغ و نیمه مدرن آن، بسیار با حال و هوای فرهنگی فرانسه که زادگاهش بود، تفاوت داشت. وی برای انجام وظیفه مجبور بود به یک معنی افراطی باشد. او ناچار بود زمینه را به طور کامل فراهم کند تا امکان هر خطایی از بین برود. لذا یک لحن مصالحهناپذیر و جدلی داشت و اغلب این لحن مانع از این میشد که بسیاری از مردم توصیف وی از حکمت سنتی را درک کنند.» | ||
===دموکراسی یا توهم=== | ===دموکراسی یا توهم=== | ||