پرش به محتوا

ابن تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


=ولادت=
=ولادت=
«احمد بن عبدالحلیم بن تیمیّه حنبلى» متولّد سال 661 و متوفاى سال 728 هجرى قمرى است. او 5 سال پس از سقوط بغداد پایتخت خلافت عباسی توسط قوم تاتار در شهر «حران» (شهرى در شام) متولّد شد و در 7 سالگی به سبب جور تاتار، در کودکى همراه با خانواده اش «حران» را به سمت «[[سوریه|دمشق]]» ترک کرد. حران که اکنون از شهرهای ویران [[ترکیه|ترکیه]] است در گذشته شهری آباد و فرهنگی بود و ابن تیمیه، خود بارها در آثارش آن را مرکز صابئه، بت پرستان و فیلسوفان خوانده است. بزرگان کلیسا آن را «هلنوپولیس» یا «شهر کفار و مشرکان» خوانده اند.
«احمد بن عبدالحلیم بن تیمیّه حنبلى» متولّد سال 661 و متوفاى سال 728 هجرى قمرى است. او 5 سال پس از سقوط بغداد پایتخت خلافت عباسی توسط قوم تاتار در شهر «حران» (شهرى در شام) متولّد شد و در 7 سالگی به سبب جور تاتار، در کودکى همراه با خانواده اش «حران» را به سمت «[[سوریه|دمشق]]» ترک کرد. حران که اکنون از شهرهای ویران [[ترکیه|ترکیه]] است در گذشته شهری آباد و فرهنگی بود و ابن تیمیه، خود بارها در آثارش آن را مرکز صابئه، بت پرستان و فیلسوفان خوانده است. بزرگان کلیسا آن را «هلنوپولیس» یا «شهر کفار و مشرکان» خوانده‌اند.
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت: alwahabiyah.com]</ref>
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت: alwahabiyah.com]</ref>


حران در دوران خلیفه دوم و به دست «عیاض بن غنم» فتح شد. مردم حران پس از [[اسلام]] آوردن، تحت تأثیر حاکمان اموی، به شدت به بنی امیه گرایش یافتند، تا آنجا که بر اثر تبلیغات بنی امیه، نماز جمعه را بدون لعن امام علی ‌علیه‌السلام تمام نمى‌دانستند و هنگامی که در دوره ی «عمر بن عبدالعزیز»، دستور منع سب اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حران رسید، مردم نپذیرفتند و گفتند: نماز بدون لعن ابوتراب درست نیست!
حران در دوران خلیفه دوم و به دست «عیاض بن غنم» فتح شد. مردم حران پس از [[اسلام]] آوردن، تحت تأثیر حاکمان اموی، به شدت به بنی امیه گرایش یافتند، تا آنجا که بر اثر تبلیغات بنی امیه، نماز جمعه را بدون لعن امام علی ‌علیه‌السلام تمام نمى‌دانستند و هنگامی که در دوره ی «عمر بن عبدالعزیز»، دستور منع سب اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حران رسید، مردم نپذیرفتند و گفتند: نماز بدون لعن ابوتراب درست نیست!


شهر حران از نظر مذهبی، محل بالندگی فقه حنبلی بود و خاندان ابن تیمیه و نیاکان وی، به عنوان بزرگان مذهب حنبلی، به این شهر بالیده اند. بی شک، چنین محیطی در شکل‌گیری اندیشه‌های خانوادگی و شخصی ابن تیمیه بی تأثیر نبود.  
شهر حران از نظر مذهبی، محل بالندگی فقه حنبلی بود و خاندان ابن تیمیه و نیاکان وی، به عنوان بزرگان مذهب حنبلی، به این شهر بالیده‌اند. بی شک، چنین محیطی در شکل‌گیری اندیشه‌های خانوادگی و شخصی ابن تیمیه بی تأثیر نبود.  
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>


خط ۴۰: خط ۴۰:
پدر او یک روحانی حنبلی مذهب بود پس ابن تیمیه را به مدارس «حنابله » فرستاد تا فقه حنبلی را فرا گیرد.
پدر او یک روحانی حنبلی مذهب بود پس ابن تیمیه را به مدارس «حنابله » فرستاد تا فقه حنبلی را فرا گیرد.
<ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/71906%20https://fa.alkawthartv.com برگرفته از سایت:fa.alkawthartv.com]</ref>
<ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/71906%20https://fa.alkawthartv.com برگرفته از سایت:fa.alkawthartv.com]</ref>
ابن تیمیه تا سال 698 هجری در [[سوریه|شام]] بسان یک روحانی حنبلی می‌زیست، و تا آن سال از او لغزشی مشاهده نشد و از آن به بعد، یعنی وقتی رساله ای به نام «[[الرسالة الحمویة]]» نوشت، آثار انحراف در او ظاهر گردید، وی این رساله را در پاسخ پرسش مردم «حماة» که یکی از شهرهای [[سوریه]] است، نوشت و آشکارا برای خدا «جهت» و «سمت» قائل شد و تلویحا او را جسم دانست.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref>
ابن تیمیه تا سال 698 هجری در [[سوریه|شام]] بسان یک روحانی حنبلی می‌زیست، و تا آن سال از او لغزشی مشاهده نشد و از آن به بعد، یعنی وقتی رساله‌ای به نام «[[الرسالة الحمویة]]» نوشت، آثار انحراف در او ظاهر گردید، وی این رساله را در پاسخ پرسش مردم «حماة» که یکی از شهرهای [[سوریه]] است، نوشت و آشکارا برای خدا «جهت» و «سمت» قائل شد و تلویحا او را جسم دانست.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref>


آغاز تحصیل ابن تیمیه در [[سوریه|دمشق]] بود. تحصیلات اولیه را نزد پدرش، «شیخ عبدالحلیم» گذراند و پس از آن نیز نزد استادان مختلفی که در آن زمان در شام کرسی تدریس داشتند، به تحصیل پرداخت. در میان استادان وی نام چند زن نیز به چشم می‌خورد.
آغاز تحصیل ابن تیمیه در [[سوریه|دمشق]] بود. تحصیلات اولیه را نزد پدرش، «شیخ عبدالحلیم» گذراند و پس از آن نیز نزد استادان مختلفی که در آن زمان در شام کرسی تدریس داشتند، به تحصیل پرداخت. در میان استادان وی نام چند زن نیز به چشم می‌خورد.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
نکته ی دیگری که لازم است درباره ی شخصیت علمی ابن تیمیه ذکر شود، فضای آشوب زده ی ذهنی و نبود معیار منطقی علمی در اندیشه ی اوست. به عبارت دیگر، هرگز نمی‌توان درباره ی ابن تیمیه به نتیجه ی مشخصی دست یافت؛ گاه چنان با عقل سر ستیز دارد که ان را به بت تشبیه می‌کند و گاه در مباحث علمی به گونه‌ای از استدلال‌های عقلی استفاده می‌کند که وی را تا سر حد یک متکلم پیش می‌برد؛ گاه سخنانی می‌گویند که کاملاً بوی تشبیه و تجسیم می‌دهد و او را به حشویه نزدیک می‌کند و گاه برخی از مفسران دیدگاه‌هایش، با تکیه بر برخی از نظرات منفردش، وی را ضد تشبیه و تجسیم می‌شمارند.
نکته ی دیگری که لازم است درباره ی شخصیت علمی ابن تیمیه ذکر شود، فضای آشوب زده ی ذهنی و نبود معیار منطقی علمی در اندیشه ی اوست. به عبارت دیگر، هرگز نمی‌توان درباره ی ابن تیمیه به نتیجه ی مشخصی دست یافت؛ گاه چنان با عقل سر ستیز دارد که ان را به بت تشبیه می‌کند و گاه در مباحث علمی به گونه‌ای از استدلال‌های عقلی استفاده می‌کند که وی را تا سر حد یک متکلم پیش می‌برد؛ گاه سخنانی می‌گویند که کاملاً بوی تشبیه و تجسیم می‌دهد و او را به حشویه نزدیک می‌کند و گاه برخی از مفسران دیدگاه‌هایش، با تکیه بر برخی از نظرات منفردش، وی را ضد تشبیه و تجسیم می‌شمارند.


در یک کلام، نمی‌توان نظمی را در دستگاه اندیشه ای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی ان‌ها از سوی دیگر، بررسی اندیشه ی او بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل نیز در دوران خود او، عالمان اهل سنت در بسیاری از موارد در می‌مانند که به کدام نظر ابن تیمیه نگاه کنند؛ گاه او را یک عالم مقید به سنت می‌بینند و گاه مخالفت‌های وی با بنیان‌های اندیشه ای اهل سنت، آن‌ها را به تعجب وا می‌دارد.
در یک کلام، نمی‌توان نظمی را در دستگاه اندیشه‌ای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی ان‌ها از سوی دیگر، بررسی اندیشه ی او بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل نیز در دوران خود او، عالمان اهل سنت در بسیاری از موارد در می‌مانند که به کدام نظر ابن تیمیه نگاه کنند؛ گاه او را یک عالم مقید به سنت می‌بینند و گاه مخالفت‌های وی با بنیان‌های اندیشه‌ای اهل سنت، آن‌ها را به تعجب وا می‌دارد.


به نظر می‌رسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه ی تعارض‌های فکری وی است؛ زیرا از یک سو به دلیل تعصب و تصلب می‌کوشد در مسیر مذهب سلف حرکت کند و از حد و مرز سلفی‌گری نقلی (احمد بن حنبل) تجاوز نکند اما به دلیل آشنایی اش با فلسفه، علوم عقلی و اندیشه‌های دیگر، وارد مباحث عقلی شده و به جای دفع تعارض‌ها، خود دچار تعارض می‌شود؛ و هر چند تأملات علمی، وی را در مسیر دیگری سوق می‌دهند، اما به علت تعصب و ارتجاع، راه نادرست را بر می‌گزیند و خود را از زحمت اندیشه ورزی رها می‌کند.<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>
به نظر می‌رسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه ی تعارض‌های فکری وی است؛ زیرا از یک سو به دلیل تعصب و تصلب می‌کوشد در مسیر مذهب سلف حرکت کند و از حد و مرز سلفی‌گری نقلی (احمد بن حنبل) تجاوز نکند اما به دلیل آشنایی اش با فلسفه، علوم عقلی و اندیشه‌های دیگر، وارد مباحث عقلی شده و به جای دفع تعارض‌ها، خود دچار تعارض می‌شود؛ و هر چند تأملات علمی، وی را در مسیر دیگری سوق می‌دهند، اما به علت تعصب و ارتجاع، راه نادرست را بر می‌گزیند و خود را از زحمت اندیشه ورزی رها می‌کند.<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>


=اوضاع روزگار ابن تیمیه=
=اوضاع روزگار ابن تیمیه=
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه‌ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.


روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در جنگ‌های صلیبی ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله ی مغول به جهان اسلام در سال 617 قمری، مسأله ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن خلافت عباسی توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای اهل سنت بود، آثار بسیار ویرانگری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان بار و ویران ساز حمله ی مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.
روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در جنگ‌های صلیبی ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله ی مغول به جهان اسلام در سال 617 قمری، مسأله‌ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن خلافت عباسی توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای اهل سنت بود، آثار بسیار ویرانگری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان بار و ویران ساز حمله ی مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که‌ ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.


از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف خلافت عثمانی و حکومت ممالیک، زمینه ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.
از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف خلافت عثمانی و حکومت ممالیک، زمینه‌ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.


بی تردید فضای آشفته ی سیاسی، تأثیر خود را بر فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد گذاشت. در این سال‌ها سیل، قحطی، بیماری و زلزله، این منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد؛ برای نمونه، در سال 656 وبا در شام گسترش یافت و آن قدر تلفات گرفت که غسالخانه‌ها پاسخ گویی جنازه‌های قربانیان نبودند. در سال 680 دمشق در سیل فرو رفت و در سال 718 قحطی در شمال مناطق شام و موصل پدید آمد که موجب مهاجرت مردم از این مناطق و کشته شدن بسیاری از آنان شد. هم چنین در سال 720، زلزله ی شدیدی مصر و شام را لرزاند.
بی تردید فضای آشفته ی سیاسی، تأثیر خود را بر فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد گذاشت. در این سال‌ها سیل، قحطی، بیماری و زلزله، این منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد؛ برای نمونه، در سال 656 وبا در شام گسترش یافت و آن قدر تلفات گرفت که غسالخانه‌ها پاسخ گویی جنازه‌های قربانیان نبودند. در سال 680 دمشق در سیل فرو رفت و در سال 718 قحطی در شمال مناطق شام و موصل پدید آمد که موجب مهاجرت مردم از این مناطق و کشته شدن بسیاری از آنان شد. هم چنین در سال 720، زلزله ی شدیدی مصر و شام را لرزاند.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
فرقه‌های نوظهور صوفیه، که رشد آن‌ها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمی‌داشت؛ اینان در فرقه‌های اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند.
فرقه‌های نوظهور صوفیه، که رشد آن‌ها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمی‌داشت؛ اینان در فرقه‌های اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند.


در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشه ای تقریبی احساس می‌شد که با تکیه بر منابع دینی و ارزش‌های اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آن‌ها، بر اوج‌گیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید.
در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشه‌ای تقریبی احساس می‌شد که با تکیه بر منابع دینی و ارزش‌های اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آن‌ها، بر اوج‌گیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید.
اما آنچه درباره ی ابن تیمیه و مذهب سلفی‌گری روی داد، نه تنها مرهمی بر دردهای بی شمار جهان اسلام نبود، که همچون غده ی سرطانی جدید، در دل جهان اسلام رشد کرد و به جای آن که به مبارزه با مکاتب الحادی بپردازد، قلب مذاهب اسلامی را در قالب مکتبی جعلی با نام «سلفی‌گری» نشانه گرفت.
اما آنچه درباره ی ابن تیمیه و مذهب سلفی‌گری روی داد، نه تنها مرهمی بر دردهای بی شمار جهان اسلام نبود، که همچون غده ی سرطانی جدید، در دل جهان اسلام رشد کرد و به جای آن که به مبارزه با مکاتب الحادی بپردازد، قلب مذاهب اسلامی را در قالب مکتبی جعلی با نام «سلفی‌گری» نشانه گرفت.
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:


=پانویس=
=پانویس=
[[رده:مخالفین وحدت]]
<references />
[[رده:وهابیت]]
[[رده:سلفیت]]
[[رده: مقالات]]


<references />
 
[[رده: وهابیت]]
[[رده: سلفیت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش