۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:شعرآیینی.jpg|جایگزین=شعرآیینی|بندانگشتی|شعرآیینی]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:شعرآیینی.jpg|جایگزین=شعرآیینی|بندانگشتی|شعرآیینی]] | ||
</div> | </div> | ||
در واقع عالمان، عارفان و فیلسوفان شاعری چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی(شیخاشراق)، [[شیخ بهایی]]، ملاهادی سبزواری، [[علامه حلی]]، [[ملا محسن فیض کاشانی|ملامحسن فیض کاشانی]]، شیخ محمود شبستری، علامه [[اقبال لاهوری]]، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمد حسین غروی اصفهانی]](کمپانی)، میرزاحبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمرهای، ادیب نیشابوری، علامه جلالالدین همایی، علامه سیداسماعیل بلخی، الهی قمشه ای، [[علامه طباطبایی]]، [[امام خمینی(ره)|امام راحل]] و... از هنر شعر به عنوان وسیلهای در خدمت نشر و اشاعه آموزههای اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامتهای انسانی در جامعه استفاده میکردند. هم چنانکه نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام برمیدارند. عالمان و عارفان بزرگی همچون آیتالله حسن حسنزاده آملی، مقام معظم رهبری، و... با مرور و بازخوانی زندگی این چهرههای ماندگار به روشنی میتوان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیشتر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز – به هر جهت – صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی شان تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری | در واقع عالمان، عارفان و فیلسوفان شاعری چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی(شیخاشراق)، [[شیخ بهایی]]، ملاهادی سبزواری، [[علامه حلی]]، [[ملا محسن فیض کاشانی|ملامحسن فیض کاشانی]]، شیخ محمود شبستری، علامه [[اقبال لاهوری]]، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمد حسین غروی اصفهانی]](کمپانی)، میرزاحبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمرهای، ادیب نیشابوری، علامه جلالالدین همایی، علامه سیداسماعیل بلخی، الهی قمشه ای، [[علامه طباطبایی]]، [[امام خمینی(ره)|امام راحل]] و... از هنر شعر به عنوان وسیلهای در خدمت نشر و اشاعه آموزههای اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامتهای انسانی در جامعه استفاده میکردند. هم چنانکه نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام برمیدارند. عالمان و عارفان بزرگی همچون آیتالله حسن حسنزاده آملی، مقام معظم رهبری، و... با مرور و بازخوانی زندگی این چهرههای ماندگار به روشنی میتوان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیشتر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز – به هر جهت – صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی شان تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری نداشتهاند، تا جایی که در بعضی از تذکرهها آمده است که اشعار آنان بعدها توسط مریدان و شاگردان شان گردآوری و منتشر شده است. | ||
=شاعری در روزگار ما= | =شاعری در روزگار ما= | ||
خط ۲۳: | خط ۱۲: | ||
شاعری که به «فقر اندیشه» مبتلاست، ناگزیر از پرداختن صرف به مشاطهگری و دلبرانگی کلام و فرو افتادن در چاه و چاله صنعتگری و زبانآوری است. چنین شاعری، گاهی نیز برای پنهان کردن مُشت خالی خویش در عرصه شعر، در جاده مُغلق گویی میافتد و خلق الله را با جادوی کلمات پر طنطنه «هیپنوتیزم» و مرعوب میکند تا کسی نفهمد که حنایش رنگی ندارد! ولی پشت پردهخیال پردازیهای تردستانه او هیچ حکمت و حقیقتی پنهان نیست و در نهایت همه این شعبده بازیهای ادبی، به هیچ و پوچ میانجامد. شگرد مرعوب کردن مخاطب با کاربرد واژگان دشوار و دیریاب، شگردی است برای خام کردن مخاطب عام. آن گونه که مخاطب تصور کند علت اینکه شعر فلان شاعر پر ادعا را نمیفهمد، حرفهای بزرگی است که خارج از دایره درک و فهم اوست، حال آنکه اینگونه نیست و شاعر با افراط در پیچیده گویی، مشاطهگری و آرایش کلام – چگونه گفتن - پردهای بر روی بیدانشی خویش میکشد. | شاعری که به «فقر اندیشه» مبتلاست، ناگزیر از پرداختن صرف به مشاطهگری و دلبرانگی کلام و فرو افتادن در چاه و چاله صنعتگری و زبانآوری است. چنین شاعری، گاهی نیز برای پنهان کردن مُشت خالی خویش در عرصه شعر، در جاده مُغلق گویی میافتد و خلق الله را با جادوی کلمات پر طنطنه «هیپنوتیزم» و مرعوب میکند تا کسی نفهمد که حنایش رنگی ندارد! ولی پشت پردهخیال پردازیهای تردستانه او هیچ حکمت و حقیقتی پنهان نیست و در نهایت همه این شعبده بازیهای ادبی، به هیچ و پوچ میانجامد. شگرد مرعوب کردن مخاطب با کاربرد واژگان دشوار و دیریاب، شگردی است برای خام کردن مخاطب عام. آن گونه که مخاطب تصور کند علت اینکه شعر فلان شاعر پر ادعا را نمیفهمد، حرفهای بزرگی است که خارج از دایره درک و فهم اوست، حال آنکه اینگونه نیست و شاعر با افراط در پیچیده گویی، مشاطهگری و آرایش کلام – چگونه گفتن - پردهای بر روی بیدانشی خویش میکشد. | ||
شعر هدف غایی و نهایی نیست | شعر هدف غایی و نهایی نیست | ||
آنچه که در آموزههای اصیل دینی مورد تاکید است، این است که نباید شعر غایت و نهایت تلاش یک شاعر مسلمان باشد. نگاه قلههای شعر پارسی به شعر و شاعری نیز دقیقا مشابه نگاهی است که علامه اقبال به شعر دارد: | آنچه که در آموزههای اصیل دینی مورد تاکید است، این است که نباید شعر غایت و نهایت تلاش یک شاعر مسلمان باشد. نگاه قلههای شعر پارسی به شعر و شاعری نیز دقیقا مشابه نگاهی است که علامه اقبال به شعر دارد: | ||
شعر را مقصود اگر آدمگری است | شعر را مقصود اگر آدمگری است | ||
خط ۵۵: | خط ۴۴: | ||
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه | گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه | ||
گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست | گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست | ||
گفت: | گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی | ||
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست | گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست | ||
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را | گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را | ||
خط ۶۱: | خط ۵۰: | ||
==تعریف شعر آیینی== | ==تعریف شعر آیینی== | ||
هر مقوله | هر مقوله شعری که صبغه دینی داشته باشد و متأثر از آموزههای اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار نمیگیرد. | ||
به طور کلی تنها مسأله ای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا | به طور کلی تنها مسأله ای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا میکند، قلمرو موضوعی آن است. برخلاف بسیاری از صاحب نظران که شعر مذهبی را موضوعاً، به دو مقوله کلی منقبت و مرثیه محدود میدانند، آثار اخلاقی و عرفانی چون خمسه نظامی و سایر متون نظم عرفانی و تعلیمی، و نیز آثار غزل سرایان بزرگی چون حافظ، سرشار از رهنمودهای قرآنی و مفاهیم دینی و مقلوههای ارزشی روایی بوده و بیانگر تأثیرپذیری فراوان آنان از متون دینی است. | ||
در واقع اگر نگاه خود را صرفاً به دو قلمرو موضوعی منقبت و مرثیه | در واقع اگر نگاه خود را صرفاً به دو قلمرو موضوعی منقبت و مرثیه شعر آیینی معطوف بداریم، ارایه طریق در مورد آثار منظوم توحیدی، نیایشی، عرفانی، اخلاقی و تعلیمی در گستره شعر فارسی نامشخص باقی خواهد ماند. | ||
از منظر و گستره ای که میتوان به حیطه | از منظر و گستره ای که میتوان به حیطه شعر آیینی نگریست، اغلب آثار فاخر و ماندگار شعر فارسی، صبغه آیینی دارد و در قلمرو شعر آیینی قرار نمیگیرد. | ||
بنا بر تعریفی که از شعر آیینی و گستره | بنا بر تعریفی که از شعر آیینی و گستره آن ارایه شد، ما با سه قلمرو موضوعی مشخص و قابل تعریف روبه رو هستیم و از این رو میتوانیم تقسیم بندی موضوعی زیر را از شعر آیینی به دست آوریم: | ||
#شعر توحیدی، نیاشی و عرفانی. | #شعر توحیدی، نیاشی و عرفانی. | ||
#شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس. که در گونه | #شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس. که در گونه دوم، شاعر به رهایی انسان از اسارت دشمنان درونی، یعنی شیطان و نفس و هواهای نفسانی، و نیز رهایی انسان از بند دشمنان بیرونی، مانند قدرتهای سلطه گر و خودکامه و استعماری میپردازد و با به کار بستن آنهاست که انسان به رهایی میرسد و از آن جا که دست او را نمیگیرد و از خاک به افلاک میکشاند، در مقوله ماورایی به شمار میآید. | ||
#شعر ولایی. | #شعر ولایی. | ||
شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره | شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره اخلاقی و فضای وجودی آنان در «شعر ولایی» بازتاب درخوری پیدا میکند. | ||
برای شعر ولایی میتوان | برای شعر ولایی میتوان زیرمجموعههایی درنظر گرفت، که مهمترین آنها عبارتند از: شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی. | ||
با بررسی آثار برجامانده از موضوعات یاد شده، درخواهیم یافت که مقوله | با بررسی آثار برجامانده از موضوعات یاد شده، درخواهیم یافت که مقوله مرثیه در تمامی زیرمجموعههای شعر ولایی به جز شعر مهدوی حضور دارد و مقوله منقبت در همه آنها ساری و جاری میباشد. | ||
با این نگرش تازه و تفاوت میدان دید، در | با این نگرش تازه و تفاوت میدان دید، در مییابیم که مقولههای منقبت و مرثیه تنها در بخشی از «شعر ولایی» حضور دارد، و ابعاد موضوعی گسترده ای چون: بعثت، معراج، نزول قرآن، غزوات، غدیر، حکومت علوی، مبانی ارزشی فرهنگ عاشورا و... وجود دارد که میتواند فاقد جنبههای سوگواری، و مبتنی بر مؤلفههای ارزشی باشد. | ||
=ابعاد و ویژگیهای شعر آیینی= | =ابعاد و ویژگیهای شعر آیینی= | ||
موضوعات متنوع شعر فارسی، هر یک به فراخور مضمون قابل ارایه و نگرش خاص شاعران، از ابعاد و ویژگیهایی برخوردار | موضوعات متنوع شعر فارسی، هر یک به فراخور مضمون قابل ارایه و نگرش خاص شاعران، از ابعاد و ویژگیهایی برخوردار میباشد؛ به عنوان نمونه «ساختار و فرم، فضا، محتوا و درون مایه»، در اشعار عاشقانه سبک خاص خود را داراست و در اشعار اجتماعی و سیاسی، حال و هوای یاد شده دیگر گونه است. از این رو در شعرهای آیینی نیز مؤلفههای مذکور متناسب با موضوع شعرهای آیینی است. | ||
فرم و ساختار(قالب) موضوعات آیینی در | فرم و ساختار(قالب) موضوعات آیینی در سرودههای کهن، اغلب در چارچوب مثنوی، قطعه، ترکیب بند، ترجیع بند میباشد و به کمتر سروده ای برمی خوریم که در قالب غزل باشد. این در حالی است که در شعر معاصر، علاوه بر بهره مندی شاعران از قالبهای نو «نیمایی، سپید و...» قالب غزل نیز مفاهیم شعر آیینی فارسی را احتوا کرده است. رباعی، مثنوی و غزل- مثنوی نیز از دیگر قالبهایی است که شاعران معاصر در سرودههای آیینی خود از آن استفاده میکنند. | ||
عمده ترین عامل در بهره مندی از | عمده ترین عامل در بهره مندی از قالبهای یاد شده، و به نوعی تنوع قالب در شعر آیینی معاصر، فراهم شدن بستری درخور در جهت به کارگیری موضوعات و گاه مفاهیم متنوع در گستره شعر آیینی است. | ||
فضای موجود در مضامین و محتوای شعر آیینی نیز از آغاز تا دوره | فضای موجود در مضامین و محتوای شعر آیینی نیز از آغاز تا دوره معاصر، سیر بالنده ای را طی کرد و این رشد در روزگار ما در حال تکوین میباشد. با بررسی شواهد موجود در آثار آیینی فارسی، دو صورت متفاوت در فضا و نگرش شاعران به چگونگی مبحث منقبت و مرثیه ائمه اطهار(ع) را شاهدیم: | ||
==نوع اول:== | ==نوع اول:== | ||
پرداختن به منقبت و مدح و گاه مرثیه | پرداختن به منقبت و مدح و گاه مرثیه ائمه اطهار(ع) و پیشوایان دین، با نفوذ خاص دریافتهای شخصی شاعر است. در این آثار، زمانی که از منظور مدح و منقبت به سیره پیشوایان دین پرداخته میشود، با اندیشه ای نه چندان بارور و درخورِ مقام و مرتبه این بزرگان سخن به میان میآید، مگر در مورادی که آثار تعداد محدودی از شاعران با فرازهایی همراه است؛ مانند نعمت پیامبراکرم(ص) در خمسه نظامی و یا سرودههای مولانا در مثنوی کبیر و... | ||
آن گاه که شاعر با نگاه مرثیه و سوگ به شهادت و رحلت ائمه | آن گاه که شاعر با نگاه مرثیه و سوگ به شهادت و رحلت ائمه اطهار(ع) پرداخته است؛ میبینیم که تنها سوگ است و حزن و اندوه، که از سیری یکنواخت و گاه ملال آور برخوردار است و شاعر در این مراثی نتوانسته بشکوهی و ارزشمداری حرکت، قیام و شهادت بزرگان دین را به نمایش بگذارد. | ||
کاربرد کلمات و گاه صفاتی که در چگونگی توصیف رزم و شهادت آنان مشهود است، بیش از هرچه بیانگر مظلومیت صِرف و پامال شدن حقی است که غالباً توسط حاکمان عصر اعمال | کاربرد کلمات و گاه صفاتی که در چگونگی توصیف رزم و شهادت آنان مشهود است، بیش از هرچه بیانگر مظلومیت صِرف و پامال شدن حقی است که غالباً توسط حاکمان عصر اعمال میشده است. با این همه در این فضا و محتوا نیز آثاری چون گنجینه الاسرار عمان سامانی را نمیتوان نادیده انگاشت. آن جا که سراسر این اثر گران سنگ یاد کردِ قیام عاشورا و پاسداشت حماسه آفرینان آن میباشد؛ اما وجه غالب همانی است که اشاره شد. | ||
==نوع دوم:== | ==نوع دوم:== | ||
شعر آیینی در دوره | شعر آیینی در دوره معاصر، علاوه بر بهره مندی از متعلقات گسترده و متنوعی مانند؛ شهادت، دفاع مقدس، فرهنگ عاشورا و... در سرودههایی که به نوعی در منقبت و مرثیه ائمه اطهار و دیگر بزرگان مذهب بر جای مانده است، شاعر به شکوه و حماسه آفرینی آنان و هدفمند بودن شهادت طلبی و آرمانهای آنان اشارات خاصی داشته و بیش تر به این ابعاد پرداخته است تا سوگ صِرف و مرثیه اندوه بار. | ||
=سیر تاریخی و ویژگی نخستین اشعار آیینی فارسی= | =سیر تاریخی و ویژگی نخستین اشعار آیینی فارسی= | ||
با نگاهی به تاریخ ادبیات مذهبی در ایران، این نکته به خوبی دریافت | با نگاهی به تاریخ ادبیات مذهبی در ایران، این نکته به خوبی دریافت میشود که ادبیات به ویژه شعر مذهبی از روزگار دور در ارتباط با چگونگی حکومتها بوده است. تا قبل از دوره صفویه، به طور کلی گرایش به شعر مذهبی و سرودن در موضوعات مذهبی بسیار کم بود و آن چه از آثار آن دوره در قالب شعر مذهبی باقی ست، بیشتر نعت پیامبراکرم(ص)، حضرت علی(ع) و دیگر یاران پیامبر و در مواردی نیز یاد کرد قیام عاشورا است، و عمدتاً به موضوعات دیگر نپرداختهاند. | ||
در دوره | در دوره صفویه به جهت توجه خاص پادشاهان صفوی به مذهب تشیّع، شعر مذهبی در ادبیات مورد توجه بیش تر واقع شد. شاعر برجسته مذهبی سرای پس از صفویه، محتشم کاشانی بود. روند مذهبی سرایی همچنان تا قبل از روی کار آمدن نادرشاه در ایران ادامه داشت.<br> | ||
با حضور نادرشاه در صحنه | با حضور نادرشاه در صحنه قدرت ایران و با توجه به سنّی مذهب بودن وی، شعر مذهبی فارسی دیگر بار به انزوا گرایید؛ اما با روی کار آمدن حکومت زندیه، اقبال به سرودن شعر مذهبی از سر گرفته شد و کم کم از روزگار مشروطه به بعد پایگاه قدرتمندی نزد شاعران و علاقهمندان پیدا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به جریانی پویا و قوی در صحنه ادبیات مطرح شد. | ||
عمان سامانی، از بزرگترین شاعران مذهبی دوره | عمان سامانی، از بزرگترین شاعران مذهبی دوره مشروطه بود، که شعر مذهبی فارسی را در قامتی استوار و با مضامینی ژرف و عمیق ارایه کرد. | ||
البته فراز و | البته فراز و نشیبهای یاد شده در ساختار شعر مذهبی باعث ایجاد تحول محتوایی شعر آیینی فارسی نشد. | ||
چرا که در دوره | چرا که در دوره صفویه و پس از آن هیچ نهضت اصلاح گری شکل نگرفت تا به احیا و بازنگری باورهای مردمی بپردازد. در این عرصه متأسفانه کسی پیدا نشد که بسیاری از باورهایی را که ره آورد سیاست عباسیان، به نقادی فراخواند.<br> | ||
بسیاری از | بسیاری از نارواییها راه خود را در ذهن و زبان مردم ادامه داد و بازتاب این باورها را در متن شعر امروز نیز میتوان به وضوح دید. تغییر نگرش شاعران در شعر مذهبی، از حالت شخصی به اجتماعی و گستردگی اندیشه، در شعر دوره مشروطه صورت گرفت. | ||
شعر مذهبی به عنوان موضوع انتخاب شد و شاعران معتقد و مذهبی از آن به عنوان حربه ای در برابر شاعران به اصطلاح روشن فکر استفاده کردند. رویکرد دوباره به شعر آیینی ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع حاکمیت مذهبی بر مردم و طرح جامعه | شعر مذهبی به عنوان موضوع انتخاب شد و شاعران معتقد و مذهبی از آن به عنوان حربه ای در برابر شاعران به اصطلاح روشن فکر استفاده کردند. رویکرد دوباره به شعر آیینی ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع حاکمیت مذهبی بر مردم و طرح جامعه شیعی به عنوان بزرگترین تحول در جغرافیای اندیشه و سیاست اجتماعی، باعث ایجاد تحولاتی درخور در ادبیات ایران و طرح و اثبات ادبیاتآیینی شد.<br> | ||
متأثر از تحولات یاد شده، تحولاتی در قلمرو شعر آیینی ایجاد شد، که مهمترین آن تعمیق آگاهی در شعر آیینی معاصر است. پیش از آن پرداختن به هر مضمونی (چه والا و ارزشمدار، و چه نازل و بی مقدار) در گستره | متأثر از تحولات یاد شده، تحولاتی در قلمرو شعر آیینی ایجاد شد، که مهمترین آن تعمیق آگاهی در شعر آیینی معاصر است. پیش از آن پرداختن به هر مضمونی (چه والا و ارزشمدار، و چه نازل و بی مقدار) در گستره شعر مذهبی مسبوق به سابقه بود، نمونههای آن را در لابه لای کارنامه شعر مذهبی ایران میتوان پیدا کرد. بسیای از شاعران مذهبی سرا به جای کمک به بالا رفتن سطح درک مردم، به همراهی و همنوایی با آنان میپرداختند. در واقع به جای این که مردم دنباله روِ اندیشه و برداشتهای شاعران در افقهای معنایی تازه باشند، بعضی از شاعران، دنباله روِ تفکر مردم بودند. اما این شیوه دیری نپایید که حال مضمون پردازی در شعر مذهبی، در قالبهای محتوایی شایسته تر و ماندگارتری تغییر یافت. | ||
نقش آگاهی از تحولات تاریخ و رسیدن به دانش و بینش دینی را کمتر کسی در ارزشمندی و ماندگاری یک اثر نادیده خواهد گرفت. اگر در گذشته شعر مذهبی پیرامون چند موضوع با ابهام فلسفی مضامین موجود در آن | نقش آگاهی از تحولات تاریخ و رسیدن به دانش و بینش دینی را کمتر کسی در ارزشمندی و ماندگاری یک اثر نادیده خواهد گرفت. اگر در گذشته شعر مذهبی پیرامون چند موضوع با ابهام فلسفی مضامین موجود در آن میچرخید، اما پس از پیروزی انقلاب اسلایم به دلیل تأثیرپذیری از چند عامل، شاعرانی چون؛ علی معلم، سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امین پور و... به فلسفه و نگرشی صحیح در مضامین دینی دست پیدا کردند. مطالعات دقیق و عمیق آنان در قلمرو مفاهیم دینی به آنان کمک بسیاری کرد.<br> | ||
حضور شخصیتهای مطرح انقلابی چون: شهید [[مرتضی مطهری]]، دکتر علی شریعتی و... که در ارایه | حضور شخصیتهای مطرح انقلابی چون: شهید [[مرتضی مطهری]]، دکتر علی شریعتی و... که در ارایه دانش و بینش مذهبی به جامعه، با سخنرانی و کتابهایی ارزنده، در پیرایش تاریخی مسائل دینی قدمهای ارزنده ای برداشتند، و توانستند تا حدودی از این طریق بدعتها و نارواییهایی را که بر تاریخ اسلام گذشته بود، بزدایند؛ عامل مؤثری در ایجاد فضای مناسب برای ظهور و پیدایش ادبیات انقلابی و مذهبی به شمار میآید. | ||
بدین طریق تلاشهای صورت گرفته، مورد توجه و بهره مندی شاعران آیینی معاصر قرار گرفت و کم کم جریانی اصلاح گرا و سالم، در حوزه | بدین طریق تلاشهای صورت گرفته، مورد توجه و بهره مندی شاعران آیینی معاصر قرار گرفت و کم کم جریانی اصلاح گرا و سالم، در حوزه شعر آیینی شکل گرفت؛ که از یک سو سعی در احیای شخصیتهای تحریف شده دینی نمودند، و از سوی دیگر در ارایه بینش صحیح به جامعه و تغییر ساختار فکری در حیطه ادبیات فارسی، گام برداشتند. | ||
نتیجه | نتیجه نگرش تاریخی صحیح به واژهها و همراهی با اصالت و هویتمندی آنها، در کنار پروراندن اندیشه در پس بهره مندی از هر عنصر مذهبی، شعر را از حالت روایی و تک زمانی بودن به عرصه ادب فرازمانی سوق داد و در آثار شاعران آیینی فرازهایی ژرف و ماندگار پدید آورد. | ||
=منابع= | =منابع= | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۰۲: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده: مقالات]] | ||