پرش به محتوا

تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۳۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۰: خط ۸۰:


شاخصه‌های عمده بیداری اسلامی را می‌توان چنین برشمرد: رجوع به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر(ص)]] و سیره بزرگان اسلام، احساس تأسف درباره انحطاط جهان اسلام و تلاش برای جبران گذشته‌ها، ایفای نقش جدی اندیشمندان مسلمان در فراهم کردن زمینه‌های بیداری، تأثیر موج بیداری بر روشنفکران و توده‌های عظیم مردم، گستردگی موج بیداری در قلمرو جغرافیایی حضور مسلمانان، احساس تقابل و تعارض با نظام‌های سیاسی متأثر از غرب و شرق، احساس مظلومیت ناشی از سلطه استعمار بر مقدرات جهان اسلام، تمایل به ایفای نقش واقعی‌تر در معادلات جهانی و نیل به جایگاه واقعی خود.
شاخصه‌های عمده بیداری اسلامی را می‌توان چنین برشمرد: رجوع به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر(ص)]] و سیره بزرگان اسلام، احساس تأسف درباره انحطاط جهان اسلام و تلاش برای جبران گذشته‌ها، ایفای نقش جدی اندیشمندان مسلمان در فراهم کردن زمینه‌های بیداری، تأثیر موج بیداری بر روشنفکران و توده‌های عظیم مردم، گستردگی موج بیداری در قلمرو جغرافیایی حضور مسلمانان، احساس تقابل و تعارض با نظام‌های سیاسی متأثر از غرب و شرق، احساس مظلومیت ناشی از سلطه استعمار بر مقدرات جهان اسلام، تمایل به ایفای نقش واقعی‌تر در معادلات جهانی و نیل به جایگاه واقعی خود.
=چالش‌های پیش روی احیای تمدن اسلامی=
ایجاد و اعتلای تمدن تابع یک سری از عوامل و شرایط خاص است که فقدان آن‌ها می‌تواند رکود و انحطاط تمدن را در پی داشته باشد. موانع شکل‌گیری تمدن اسلامی را می‌توان به دو بخش عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم کرد. عوامل درونی عبارت‌اند از استبداد حکام، جهالت و بی‌خبری توده‌های مسلمان و عقب‌ماندگی آن‌ها از کاروان علم و تمدن، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و فاصله گرفتن آن‌ها از اسلام نخستین، اختلافات مذهبی و تفسیر نادرست برخی از مفاهیم اسلامی. عوامل بیرونی نیز عبارت‌اند از نفوذ استعمار غربی و فعالیت‌های تخریبی دشمنان اسلام که اغلب به‌صورت تهاجم نظامی، سیاسی و فرهنگی بروز می‌یابد.
از دیگر چالش‌های فراروی احیای تمدن اسلامی می‌توان به نداشتن رهبری واحد، [[تهاجم فرهنگی]] غرب، اختلافات قومی بین مسلمانان، مشکلات اقتصادی جوامع مسلمانان، عدم اعتقاد به عقلانیت دینی، مقابله غرب با جهان اسلام و نیز تحریف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهیم دینی از سوی برخی افراطیون و گرایش سیاسی حاکمان کشورهای اسلامی ([[لائیک]]، پادشاهی و دنباله‌روی قدرت‌های بزرگ) اشاره کرد.
درنهایت در پاسخ به این پرسش که آیا تمدن اسلامی قادر است در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقابتی داشته باشد یا خیر؟ باید اشاره کرد که تمدن اسلامی درگذر زمان و بنا به دلایلى، برای مدت‌ها نتوانست در عرصه رقابت تمدنی نقش‌آفرینى کند و حضور مؤثری داشته باشد؛ هرچند مسلمانان تا مدت‌ها ازآنچه پیش‌آمده بود، آگاه نبودند، چون نه با دنیای اطراف خود در ارتباط بودند تا در نگاهی مقایسه‌ای و انتقادی به کاستى‌های پیش‌آمده وقوف یابند، نه اساساً به برتری تمدنی دیگران باور داشتند؛ تا این‌که در یک سده اخیر با گسترش تعامل و آشنایی مسلمانان با جهان غرب و مدرنیته و پیدایش رسانه‌ها و توسعه اطلاعات، دسته‌ای از متفکران نواندیش، در رویکردی مقایسه‌ای میان وضعیت [[جهان اسلام]] و داشته‌های دیگران و با رازکاوی اوضاع پیش‌آمده، در جستجوی راهکارهایی برای برون‌رفت از آن برآمدند.
برخی در نگاه به گذشته تمدن اسلامی و توانایی سنجی پیشرفت‌های تجربه‌شده، از توانایی مسلمانان در ایجاد تمدن جدید سخن گفتند و دسته‌ای دیگر با نگاهی آسیب شناسانه به فرآیند تمدن اسلامی، دیدگاه‌ها، نظریه‌ها و پیشنهادهایی ارائه کردند که برآیند آن‌ها امکان احیای تمدن اسلامی یا ضرورت ایجاد تمدن جدید اسلامی است.
درنهایت باید گفت که تمدن اسلامی به‌رغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، می‌تواند دوباره درصحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد؛ با این پیش‌فرض که مبانی و ظرفیت‌های تمدن‌ساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم می‌سازد.


=منبع=
=منبع=
confirmed، مدیران
۳۳٬۴۶۵

ویرایش