confirmed، مدیران
۳۷٬۱۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
ضمناً طی طلاقنامه مذکور به زن خود که مطلقه ساخته بود اجازه میداد که بعد از او شوهری اختیار نماید. همچنین مرد حق داشت تا مادامی که زن، شوهر دیگری اختیار نکرده باشد به وی رجوع نماید. ولی هنگامی که زن شوهر دیگری اختیار کرده باشد دیگر شوهر اول نمیتواند به او رجوع نماید. با این که در دیانت یهود طلاق جایز شمرده شده است ولی در کتب مقدس یهود تاکید شده است که "خدای [[بنی اسرائیل]] از آننفرت دارد". | ضمناً طی طلاقنامه مذکور به زن خود که مطلقه ساخته بود اجازه میداد که بعد از او شوهری اختیار نماید. همچنین مرد حق داشت تا مادامی که زن، شوهر دیگری اختیار نکرده باشد به وی رجوع نماید. ولی هنگامی که زن شوهر دیگری اختیار کرده باشد دیگر شوهر اول نمیتواند به او رجوع نماید. با این که در دیانت یهود طلاق جایز شمرده شده است ولی در کتب مقدس یهود تاکید شده است که "خدای [[بنی اسرائیل]] از آننفرت دارد". | ||
=طلاق در مسیحیت= | |||
برخورد [[مسیحیان]] با طلاق به صور مختلف تجلی یافت، در [[انجیل]] طلاق در صورت زنا مجاز شمرده میشود(ممنوعیت نسبی) در حالی که انجیل لوقا و مرقس طلاق به طور مطلق محکوم شده است. کاتولیکهای شرق به انجیل ورایت اول(متی) استناد کردند و طلاق را به طور کامل مطرود ندانستند. در حالی که کاتولیکهای رم به طور مطلق طلاق را محکوم داشتند. | |||
براساس دیدگاه (دوم) که بر منع مطلق طلاق سخت تکیه دارد طلاق نه تنها امری جائز شمرده نمیشد، بلکه [[حرام]] بود و هیچ یک از زن و مرد حق نداشت دیگری را رها نموده و مجدداً ازدواج نماید زیرا اعتقاد بر آن بود که زن و مرد یک تن بوده که از پدر و مادر خود جدا شده و به یکدیگر میپیوستند و هیچ گاه نمی توانستند و حق نداشتند دیگری را رها سازند. دیانت مسیح به هنگام ظهور و با ممنوعیت طلاق در واقع برای خانواده شان و منزلتی آسمانی قائل شد. به عبارت دیگر در آیین [[مسیح]] عقد و ازدواج بطلان پذیر نیست و فقط هنگام [[مرگ]] این پیمان باطل میگردد. تنها زمانی که زن زنا کرده باشد مرد حق طلاق دادن وی را دارد. | |||
=منابع= | =منابع= |