۲۲٬۱۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
او یک فرد بسیار ساده بود و شاهد تاریخ [[اخوان المسلمین|اخوان]] در دورهای بود که ممکن است همه معاصران آن مرده باشند. | |||
من عاشق | من عاشق حرفهام هستم، بنابراین بار دفاع و دفاع از آن را به دوش کشیدم و برای آن با عشق و صبر با مصیبت بیست سال زندان روبرو شدم... چیزی جز لطف و لطف خداوند احساس نکردم. | ||
او علی نوتو یکی از مهمترین نمادهای نسل اولی است که در البناء زندگی کردند و توسط او پرورش یافتند و همه ارزشهای حسنه اسلامی و اخلاق شریف را در آنها نهادینه کرد. | او علی نوتو یکی از مهمترین نمادهای نسل اولی است که در البناء زندگی کردند و توسط او پرورش یافتند و همه ارزشهای حسنه اسلامی و اخلاق شریف را در آنها نهادینه کرد. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
روز خاطره انگیزی در زندان قنا بود. زندانیان یک تئاتر بزرگ در طبقه همکف برپا کردند و همه زندانیانی که با اخوان خاطرات داشتند از 13 اردیبهشت 1343 تا 31 آذر 1350 دور هم جمع شدند. برای اکثر زندانیان، برادران دستهای سخاوتمندانه، مهربانی، درمان بیماران خود و توانبخشی صنعتی در کارگاه نجاری برای بسیاری از آنها دارند، و کسانی که توبه کردند صدها نفر از دست اخوان بودند. | روز خاطره انگیزی در زندان قنا بود. زندانیان یک تئاتر بزرگ در طبقه همکف برپا کردند و همه زندانیانی که با اخوان خاطرات داشتند از 13 اردیبهشت 1343 تا 31 آذر 1350 دور هم جمع شدند. برای اکثر زندانیان، برادران دستهای سخاوتمندانه، مهربانی، درمان بیماران خود و توانبخشی صنعتی در کارگاه نجاری برای بسیاری از آنها دارند، و کسانی که توبه کردند صدها نفر از دست اخوان بودند. | ||
به خصوص که اکثر زندانیان زندان قنا نه اهل جنایتکاری هستند و نه اهل رفتارهای ناپسند، بلکه شور و حسادت و انتقام جویی آنها را به اعماق زندان ها کشاند و تاریکی به اعماق زندان رسید و | به خصوص که اکثر زندانیان زندان قنا نه اهل جنایتکاری هستند و نه اهل رفتارهای ناپسند، بلکه شور و حسادت و انتقام جویی آنها را به اعماق زندان ها کشاند و تاریکی به اعماق زندان رسید و [[اخوانالمسلمین]] را گرفت. و دست یاری به سوی آنان دراز کرد تا توبه کردند و [[نماز]] را برپا داشتند. | ||
و شهادت به خدا در رأس اخوان بود که هزار زندانی در زندان قنا دوستش داشتند. راهنماي هفتم، محمد مهدي عاكف.. او با همه اسيران، اسب سخاوتمندي بود، هر چه هزينه اش را داشت، به سؤال آنها پاسخ نمي داد.. كمك كرد چون خانواده مرفه اش او را مي فرستادند. هر ماه مقدار زیادی پول.. همه را خرج برادران و زندانیان کرد و فقط چند نفر را نگرفت. | و شهادت به خدا در رأس اخوان بود که هزار زندانی در زندان قنا دوستش داشتند. راهنماي هفتم، محمد مهدي عاكف.. او با همه اسيران، اسب سخاوتمندي بود، هر چه هزينه اش را داشت، به سؤال آنها پاسخ نمي داد.. كمك كرد چون خانواده مرفه اش او را مي فرستادند. هر ماه مقدار زیادی پول.. همه را خرج برادران و زندانیان کرد و فقط چند نفر را نگرفت. |