confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=تاریخچه= | =تاریخچه= | ||
به جز آنچه جهانگردان دربارة شهر نجف نوشته اند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨) باشد؛ آن جا که می گوید: | |||
وارد شهر نجف شدیم؛ منطقه ای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصلة یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابی طالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص١۶٣ و ١۶۴</ref> | |||
ابن بطوطه (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف می کند: | |||
به شهر بارگاه علی بن ابی طالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آن گاه به حرمی که مردم می پندارند قبر علی (ع) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسه ها و تکیه ها و استراحت گاه های آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی می کرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref> | |||
١٠١٣«یعقوب سرکیس» از قول تکسیرا نقل می کند: | |||
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ ربیع الثانی ) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانه ها نشان می دهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمی رود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که شاه طهماسب صفوی در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم می خورد که گواه عظمت گذشته آن است.<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref> | |||
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف می کند: | |||
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه می گفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده می شود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن می خوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آب های ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته می شود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی می کند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است.<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref> | |||
«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان می کند: | |||
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قنات های زیرزمینی، به کار می رود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغ ها به شهر منتقل می کنند. همة خانه ها از خشت های سفالی و بر پایه های آهکی ساخته شده و سقف های گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعه اند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس می ماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کرده اند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن می توان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (ع) ساخته اند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد.<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref> | |||
مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابان ها و جاده های شهر نجف می گوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابان های آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | |||
نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» در این باره می خوانیم: | |||
خیابان ها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمان ها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع می شود تا می رسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقک های پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمت های آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نام های مختلف دارد.<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | |||
در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچه ها و ساختمان های بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمان ها و بازارچه های نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زین العابدین» که به طور موازی از میدان شروع می شوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان می رسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیة این خیابان ها برپا شده است. بزرگ ترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنة فرعی منشعب می شود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورندة نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد. | |||
شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانه های فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقه های مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانه ها و خیابان های بزرگ و وسیع، باغ ها، پارک ها، مدارس و ساختمان های دولتی است. | |||
=جغرافیا= | =جغرافیا= |