confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
اقتصاد اسلامی در چارچوب عدالت اجتماعی معنا پیدا میکند به بیان دیگر، نظام اقتصادی جامعه باید تحقق عدالت اجتماعی را هدف اصلی خود بداند این اصل تضمین کننده رفاه عمومی و سعادت جامعه است. صدر از اصل عدالت اجتماعی دو اصل فرعی دیگر را نیز استنتاج میکند نخست همکاری عمومی و دوم توازن اجتماعی. | اقتصاد اسلامی در چارچوب عدالت اجتماعی معنا پیدا میکند به بیان دیگر، نظام اقتصادی جامعه باید تحقق عدالت اجتماعی را هدف اصلی خود بداند این اصل تضمین کننده رفاه عمومی و سعادت جامعه است. صدر از اصل عدالت اجتماعی دو اصل فرعی دیگر را نیز استنتاج میکند نخست همکاری عمومی و دوم توازن اجتماعی. | ||
= | =ویژگیهای اقتصاد اسلامی= | ||
اقتصاد اسلامی جزئی از یک نظام است. اقتصاد اسلامی را نمیتوان به عنوان یک جزء مستقل از کل نظام اعتقادی و آموزههای اسلامی در نظر گرفت. اسلام به عنوان یک نظام اقتصادی، همه ابعاد حیات بشر را در بر میگیرد. اقتصاد نیز جزئی از این نظام است و هنگامی به اهداف خود دست مییابد که در ارتباط با سایر اجزا در نظر گرفته شود. | |||
همانگونه که اقتصاد سرمایهداری جزئی از نظام دموکراسی سرمایهداری است و یا اقتصاد مارکسیستی جزئی از ایدئولوژی [[مارکسیسم]] است از آنجا که اندیشه و ایدئولوژی نظام سرمایهداری با تفکر و ایدئولوژی مارکسیسم فرق دارد، اقتصادهای آنها نیز از یکدیگر متمایزاند. در واقع این گونه نیست که ما یک نظام اقتصادی خاص داشته باشیم که در هر گونه مکتب و نظام فکری اجتماعی کسان باشد. به همین نحو نظام اقتصاد اسلامی هم متناسب با مبانی اعتقادی [[اسلام]] است. | |||
نظام اقتصادی اسلام علاوه بر آنکه با مجموعه اجزای گوناگون نظام اعتقادی و عملی اسلام در ارتباط است، خود نیز یک مجموعهای است که یک نظام هماهنگ را تشکیل میدهد به گونهای که در تحقق آن نمیتوان برخی از ابعاد آن را عملی ساخت و به برخی دیگر بی اعتنا بود. | |||
صدر در تحلیل ارتباط میان اقتصاد اسلامی با سایر اجزای نظام اسلامی به نکات زیر اشاره میکند: | |||
# اقتصاد اسلامی با عقاید اسلامی ارتباط تنگاتنگ دارد. عقاید اسلامی نشانگر نگاه اسلام به انسان و جهان و تفسیر آنها است. جهان بینی اسلامی در حکم روح برای همه اجزای نظام اسلامی و در عین حال ضامن اجزای بسیاری از احکام اقتصادی اسلام است. | |||
# اسلام مفاهیم اقتصادی را به گونهای خاص تفسیر میکند. برای مثال مالکیت به عنوان حقی برای انسان نشانگر مسئولیت اوست، نه تسلط مطلق بر اموال شخصی خود. تلقی اسلام نیز از سود محدود به منافع شخصی آنی فرد نیست و برخی از فعالیتها که در اندیشه غیر اسلامی زیان به شمار می اید برای فرد [[مسلمان]] سود تلقی میشود. | |||
# اقتصاد اسلامی با عواطف انسانی در ارتباط است. احساس اخوت میان مسلمانان در حیات اقتصادی جامعه نقش به سزایی دارد. | |||
# اقتصاد اسلامی هماهنگ با نظام سیاسی اسلام است. برای مثال اختیاراتی که حاکم جامعه اسلامی دارد در حل معضلات اقتصادی جامعه بسیار سازگار است. | |||
# اگر در اسلام [[ربا]] تحریم شده، شاید برای برخی این گمان پیش آید که این امر مشکلات اقتصادی بسیاری را به وجود خواهد آورد اما اگر آن را در ارتباط با برخی احکام اقتصادی اسلام مانند [[مضاربه]]، در نظر گرفت، نه تنها به نظام اقتصادی آسیبی وارد نمیکند بلکه حیات اقتصادی جامعه اسلامی را بهبود میبخشد. | |||
# | |||
=منبع= | |||
[[رده:علوم اسلامی]] | [[رده:علوم اسلامی]] | ||
[[رده:فقه مکاتب اقتصادی]] | [[رده:فقه مکاتب اقتصادی]] | ||
[[رده:نظام اقتصادی اسلام]] | [[رده:نظام اقتصادی اسلام]] |