۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنى امیه' به 'بنىامیه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|چهارم بعثت | |چهارم بعثت | ||
|- | |- | ||
| | |نقشهای برجسته | ||
|همسر پیامبر(ص) • از روایان احادیث پیامبر(ص) • از مخالفان امام علی(ع) | |همسر پیامبر(ص) • از روایان احادیث پیامبر(ص) • از مخالفان امام علی(ع) | ||
|- | |- | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''عایشه''' دختر [[ابوبکر]] بن ابیقحافه متولد ۴ یا ۵ [[بعثت]] است. او سومین زنی است که به همسری [[رسول خدا]] (ص) در آمد. [[اهلسنت]] با استناد به روایاتی از فضایل عایشه و محبوبیت او نزد پیامبر خبر دادهاند و برای او جایگاه ارزشمندی قائلاند اما در مقابل [[شیعیان]] به دلیل موضعگیریهای عایشه در دوران [[خلافت]] [[امام علی]](ع) و تأثیرگذاری او در شکلگیری [[جنگ جمل]] و همچنین جلوگیری از دفن پیکر [[امام حسن]](ع) کنار قبر پیامبر (ص) نقدهای فراوانی به رفتار و سیره او مطرح کردهاند. | '''عایشه''' دختر [[ابوبکر]] بن ابیقحافه متولد ۴ یا ۵ [[بعثت]] است. او سومین زنی است که به همسری [[رسول خدا]] (ص) در آمد. [[اهلسنت]] با استناد به روایاتی از فضایل عایشه و محبوبیت او نزد پیامبر خبر دادهاند و برای او جایگاه ارزشمندی قائلاند. اما در مقابل [[شیعیان]] به دلیل موضعگیریهای عایشه در دوران [[خلافت]] [[امام علی]](ع) و تأثیرگذاری او در شکلگیری [[جنگ جمل]] و همچنین جلوگیری از دفن پیکر [[امام حسن]](ع) کنار قبر پیامبر (ص) نقدهای فراوانی به رفتار و سیره او مطرح کردهاند. | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
عایشه دختر ابوبکر از خاندان تَیْم و مادرش امّرومان دختر عامر بن عُوَیْمِر از قبیله بنیکِنانه بود.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۰۹</ref> او در سال چهارم یا پنجم بعثت در مکه به دنیا آمد.<ref>عسکری، نقش عایشه در احادیث اسلام، ج۱، ص۴۵؛ ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۱</ref> | عایشه دختر ابوبکر از خاندان تَیْم و مادرش امّرومان دختر عامر بن عُوَیْمِر از قبیله بنیکِنانه بود.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۰۹</ref> او در سال چهارم یا پنجم بعثت در مکه به دنیا آمد.<ref>عسکری، نقش عایشه در احادیث اسلام، ج۱، ص۴۵؛ ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۱</ref> | ||
کنیه عایشه | کنیه عایشه <sub>اُمّعبدالله</sub> بود که به علت وجود خواهرزادهاش [[عبدالله بن زبیر]] به این نام شهرت یافت.<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۶۸؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۲۲</ref> در بسیاری از منابع تاریخی، او را [[اُمُّ الْمؤمنین]] خواندهاند.<ref>ابن طولون، الائمة الاثناعشر، ص۱۳۱</ref> | ||
نقل شده است که پیامبر(ص)، عایشه را <sub>حُمَیْراء</sub> خوانده و خطاب کرده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ص۸۲</ref> روایتی نیز در این مورد به شهرت رسیده که براساس آن | نقل شده است که پیامبر(ص)، عایشه را <sub>حُمَیْراء</sub> خوانده و خطاب کرده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ص۸۲</ref> روایتی نیز در این مورد به شهرت رسیده که براساس آن پیامبر خطاب به عایشه فرمود: <sub>کَلِّمینی یا حُمَیْراء؛ ای حمیرا با من سخن بگوی</sub>. گفته شده نخستین بار غزالی در کتاب احیاء علوم الدین چنین حدیثی را نقل کرده و پیش از آن در هیچ کتابی نیامده است. | ||
چنانکه اَلْفَتَّنی از علمای اهل تسنن (متوفای ۹۸۶ق) نوشته است آنچه غزالی نقل کرده هیچ اصل و ریشهای ندارد.<ref>الفتنی، تذکرة الموضوعات، ص۱۹۶</ref> سید مرتضی عسکری از عالمان شیعه نیز هیچ اصل و اساسی برای سخن غزالی قائل نیست و آن را از جعلیات او میداند که به دروغ گفته و افترا به پیامبر نسبت داده است.<ref>عسکری، احادیث امالمؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۲۵و۲۶</ref> | چنانکه اَلْفَتَّنی از علمای اهل تسنن (متوفای ۹۸۶ق) نوشته است آنچه غزالی نقل کرده هیچ اصل و ریشهای ندارد.<ref>الفتنی، تذکرة الموضوعات، ص۱۹۶</ref> سید مرتضی عسکری از عالمان شیعه نیز هیچ اصل و اساسی برای سخن غزالی قائل نیست و آن را از جعلیات او میداند که به دروغ گفته و افترا به پیامبر نسبت داده است.<ref>عسکری، احادیث امالمؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۲۵و۲۶</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
=دلیل ازدواج پیامبر (ص) با عایشه= | =دلیل ازدواج پیامبر (ص) با عایشه= | ||
یکی از اهداف | یکی از اهداف ازدواجهای پیامبر(ص) برای کاستن از دشمنیها و تالف قلوب و جذب قبایل بود یعنی ازدواج ایشان باعث میشد موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید. | ||
حضرت به خاطر | حضرت به خاطر دستیابی بر موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی در تبلیغ دین خدا و استحکام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنیهای آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای [[مسلمان]] شدن قبایل عرب به برخی ازدواجها رو آورد. | ||
در راستای این اهداف پیامبر (ص) با زنان ذیل ازدواج کردند : | در راستای این اهداف پیامبر (ص) با زنان ذیل ازدواج کردند : | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی». | حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی». | ||
ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار | ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنیامیه. | ||
ام سلمه از قبیله | ام سلمه از قبیله بنیمخزوم. | ||
سوده از قبیله | سوده از قبیله بنیاسد. | ||
میمونه از قبیله | میمونه از قبیله بنیهلال. | ||
صفیه از | صفیه از بنیاسرائیل. | ||
ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد. | ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد. | ||
در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر | در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر ابن خلدون جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، <ref> مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286</ref> بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پیوند زناشویی بود. | ||
از این روی پیامبر(ص) با قبایل بزرگ قریش به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (ص) دشمن بودند مانند | از این روی پیامبر(ص) با قبایل بزرگ قریش به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (ص) دشمن بودند مانند بنیامیه و بنیاسرائیل ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر(ص) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد. | ||
گیورگیو نویسنده مسیحی مینویسد: | گیورگیو نویسنده مسیحی مینویسد: | ||
محمد (ص) | محمد (ص) امحبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد [[ابوسفیان]] شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنیامیه و هند زن ابوسفیان وسایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و امحبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانوادههای مکه شد.<ref>محمد پیامبری که از نو باید شناخت، ص 207</ref> | ||
در بعضی از تواریخ | در بعضی از تواریخ میخوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز آمیزش با آنها نکرد حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد. | ||
و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (ص) نامیده شده | و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (ص) نامیده شده و این افتخار برای آنها حاصل گشته است و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (ص) محکمتر و در دفاع از او مصممتر میشدند. | ||
[[ام سلمه]] از طایفه | [[ام سلمه]] از طایفه بنیمخزوم - طایفه [[ابوجهل]] و [[خالد بن ولید]] - بود، وقتی که رسول خدا (ص) وی را به همسری خویش درآورد، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدید نظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد. | ||
پس از ازدواج رسول خدا (ص) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی | پس از ازدواج رسول خدا (ص) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنینضیر و بنیمصطلق در برابر آن حضرت مشاهده نمیکنیم. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیله اش یک زن نمونه شناخته میشود و صحابه رسول خدا(ص) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر(ص) با او آزاد میکنند و میگویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منتگذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است. | ||
بنابراین | بنابراین ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمییافته است. | ||
=سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر= | =سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر= | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
در مورد سن ازدواج او با پیامبر اختلاف وجود دارد به گونهای که سنّ هنگام ازدواج و زفاف او را بین ۶ تا ۱۸ سال بیان کردهاند.<ref>ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۹۱</ref> بنابر نقل مشهور منابع تاریخی عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حدود شش یا هفت سال داشته،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> اما زفاف وی پس از مهاجرت به مدینه و بعد از جنگ بدر صورت گرفت؛<ref>عسکری٬ أحادیث أم المؤمنین عائشة٬ ۱۴۱۴ق٬ ص۵۵</ref> زمانی که عایشه سنی بالاتر از نُه سال داشت.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> بر این اساس او مدت هشت سال و پنج ماه در خانه پیامبر بوده است. | در مورد سن ازدواج او با پیامبر اختلاف وجود دارد به گونهای که سنّ هنگام ازدواج و زفاف او را بین ۶ تا ۱۸ سال بیان کردهاند.<ref>ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۹۱</ref> بنابر نقل مشهور منابع تاریخی عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حدود شش یا هفت سال داشته،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> اما زفاف وی پس از مهاجرت به مدینه و بعد از جنگ بدر صورت گرفت؛<ref>عسکری٬ أحادیث أم المؤمنین عائشة٬ ۱۴۱۴ق٬ ص۵۵</ref> زمانی که عایشه سنی بالاتر از نُه سال داشت.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> بر این اساس او مدت هشت سال و پنج ماه در خانه پیامبر بوده است. | ||
با این حال برخی پژوهشگران معتقدند بررسی گزارشهای مختلف از منابع تاریخی | با این حال برخی پژوهشگران معتقدند بررسی گزارشهای مختلف از منابع تاریخی روشن میکند که عایشه در هنگام ازدواج با محمد(ص) ۱۸ سال داشته است. اینان معتقدند عایشه از نخستین مسلمانان به شمار آمده و در ابتدای بعثت پیامبر کودکی بیش نبوده است. به باور اینان اگر عایشه در زمان [[بعثت]] حداقل هفت سال داشته باشد در هنگام ازدواج با پیامبر ۱۷ ساله بوده است.<ref> تقیزاده داوری، تصویر خانواده پیامبر در دائرةالمعارف اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۲-۹۳</ref> | ||
[[سید جعفر مرتضی عاملی]] | [[سید جعفر مرتضی عاملی]] سن پایین عایشه را نمیپذیرد و سن سیزده تا هفدهسالگی او را به هنگام عقد صحیح میداند. وی به نقل از ابن اسحاق عایشه را در شمار کسانی آورده که در ابتدای بعثت و پس از هجده نفر مسلمان شد؛ یعنی نوزدهمین نفری بود که آیین مسلمانی را برگزید. جعفر مرتضی در ادامه اینگونه میآورد که اگر عمر وی به هنگام بعثت به طور مثال هفت ساله بوده به هنگام عقد هفدهسال و موقع هجرت بیستسال سن داشته، مگر این که بگویند وقتی مسلمان شد، کمتر از هفت سال سن داشت.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۸۵-۲۸۷</ref> | ||
=رفتار عایشه با اهل بیت= | =رفتار عایشه با اهل بیت= | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
همچنین برخی روایات حاکی از عداوت عایشه با امام علی (ع) از زمان پیامبر است. چنانچه روایت شده است علىّ بن ابى طالب (ع) خدمت پیامبر (ص) و آله وارد شد در حالى که عایشه پشت سر حضرت نشسته بود و خانه پر از جمعیت بود. حضرت مکانى براى نشستن پیدا نکرد. | همچنین برخی روایات حاکی از عداوت عایشه با امام علی (ع) از زمان پیامبر است. چنانچه روایت شده است علىّ بن ابى طالب (ع) خدمت پیامبر (ص) و آله وارد شد در حالى که عایشه پشت سر حضرت نشسته بود و خانه پر از جمعیت بود. حضرت مکانى براى نشستن پیدا نکرد. | ||
پیامبر (ص) و آله به او اشاره کرد که اینجا یعنى پشت سر آن حضرت بنشیند. على (ع) آمد و بین پیامبر (ص) و عایشه نشست و مانند اعرابى ها زانوان را در بغل گرفت. عایشه آن حضرت را کنار زد و غضب کرد و گفت: براى نشستنت جایى جز بغل من نیافتى؟! پیامبر (ص) با شنیدن این سخن بر عایشه غضب کرد و فرمود: ساکت باش اى حمیرا! درباره برادرم على مرا اذیت مکن. او | پیامبر (ص) و آله به او اشاره کرد که اینجا یعنى پشت سر آن حضرت بنشیند. على (ع) آمد و بین پیامبر (ص) و عایشه نشست و مانند اعرابى ها زانوان را در بغل گرفت. عایشه آن حضرت را کنار زد و غضب کرد و گفت: براى نشستنت جایى جز بغل من نیافتى؟! پیامبر (ص) با شنیدن این سخن بر عایشه غضب کرد و فرمود: ساکت باش اى حمیرا! درباره برادرم على مرا اذیت مکن. او امیرالمؤمنین و آقاى مسلمانان و صاحب لواى حمد و پیشرو پیشانى سفیدان در روز قیامت است. خداوند اختیار پل صراط را به او مىسپارد و او آتش را تقسیم مىکند. دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل آتش مى نماید. <ref>أسرار آل محمد (ص) (ترجمه کتاب سلیم)، اسماعیل انصاری، ص ۴۱۵؛ مناقب ابن مردویه (منبع اهل سنت)، ص ۶۲</ref> | ||
تلاش عایشه در گردآوری احزاب مخالف امام علی(ع) و سازماندهی لشکری بزرگ علیه خلافت امام که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با [[علی بن ابیطالب]](ع) است. عایشه در [[مکه]] حضور داشت که خبر قتل عثمان را برای او آوردند. او عمره خود را بهجا آورد و به سمت [[مدینه]] راه افتاد اما همین که خبر به خلافت رسیدن علی(ع) را به او دادند، با ناراحتی به مکه بازگشت. پس از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب، به سوی [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح ساختند. آنها بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صفآرایی کردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۱۸۰</ref> | تلاش عایشه در گردآوری احزاب مخالف امام علی(ع) و سازماندهی لشکری بزرگ علیه خلافت امام که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با [[علی بن ابیطالب]](ع) است. عایشه در [[مکه]] حضور داشت که خبر قتل عثمان را برای او آوردند. او عمره خود را بهجا آورد و به سمت [[مدینه]] راه افتاد اما همین که خبر به خلافت رسیدن علی(ع) را به او دادند، با ناراحتی به مکه بازگشت. پس از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب، به سوی [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح ساختند. آنها بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صفآرایی کردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۱۸۰</ref> | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
حضرت علی (ع) در جریان جنگ جمل، نامهای برای عایشه نوشت و شخصیت وی را بدین گونه توصیف کرد: اما بعد فانک خرجت من بیتک عاصیه لله تعالی و لرسوله (ص) تطلبین امرا کان عنک موضوعاً، ثم تزعمین انّک تریدین الاصلاح بین النّاس فخبّرینی ما للنّساء و قود العساکر؟ و زعمت انک طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بنیامیه و انت امراه من بنیتمیم بن مره، ولعمری ان الذی عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه لأعظم الیک ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتی اغضبت و لاهجت حتی هیجت، فاتقی الله یا عایشه! و ارجعی الی منزلک و اسبلی علیک سترک، والسلام.<ref> کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۲۵</ref> | حضرت علی (ع) در جریان جنگ جمل، نامهای برای عایشه نوشت و شخصیت وی را بدین گونه توصیف کرد: اما بعد فانک خرجت من بیتک عاصیه لله تعالی و لرسوله (ص) تطلبین امرا کان عنک موضوعاً، ثم تزعمین انّک تریدین الاصلاح بین النّاس فخبّرینی ما للنّساء و قود العساکر؟ و زعمت انک طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بنیامیه و انت امراه من بنیتمیم بن مره، ولعمری ان الذی عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه لأعظم الیک ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتی اغضبت و لاهجت حتی هیجت، فاتقی الله یا عایشه! و ارجعی الی منزلک و اسبلی علیک سترک، والسلام.<ref> کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۲۵</ref> | ||
اما بعد، تو عصیان خداى تعالى و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شده ای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را | اما بعد، تو عصیان خداى تعالى و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شده ای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشى چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردى بود از [[بنىامیه]] و تو زنى هستى از بنى تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو درى از بلا بر خود گشودى، و امرى از معصیت براى خود اندوختى، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسى نکردى تا خود مغضوب شدى، و فتنه از براى کسى نینگیختى تا خود مفتون گشتى، اى عایشه از خداى تعالى بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روى خود فرو انداز و السلام. | ||
یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر امام حسن(ع) کنار قبر پیامبر(ص) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(ص) در خانه عایشه بود و پس از آن، خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(ع)، [[امام حسین]](ع) مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را، کنار قبر پیامبر(ص) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم، مانع این اقدام شد و امام حسین(ع) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(ع) در [[بقیع]] دفن شد.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶</ref> | یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر امام حسن(ع) کنار قبر پیامبر(ص) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(ص) در خانه عایشه بود و پس از آن، خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(ع)، [[امام حسین]](ع) مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را، کنار قبر پیامبر(ص) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم، مانع این اقدام شد و امام حسین(ع) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(ع) در [[بقیع]] دفن شد.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶</ref> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
وقتی که علی (ع) با اصحاب جمل جنگ نمود، چیزی را به غنیمت نگرفت. برخی از اصحابش گفتند: اگر جنگ با اینها حلال است، پس غنیمتشان نیز حلال است و اگر غنیمتشان حرام است، پس جنگشان هم [[حرام]] است؛ بنابراین چرا با آنان جنگیدی، اما کسی از آنها را اسیر نگرفتی؟ | وقتی که علی (ع) با اصحاب جمل جنگ نمود، چیزی را به غنیمت نگرفت. برخی از اصحابش گفتند: اگر جنگ با اینها حلال است، پس غنیمتشان نیز حلال است و اگر غنیمتشان حرام است، پس جنگشان هم [[حرام]] است؛ بنابراین چرا با آنان جنگیدی، اما کسی از آنها را اسیر نگرفتی؟ | ||
امام (ع) فرمود: کدام یک از شما حاضر است عایشه را بهعنوان سهم خود بردارد؟ برخی گفتند: عایشه از جهت رسول الله (ص) مصون و محفوظ است و او را به اسارت نمیگیریم؛ اما دیگران چنین مصونیتی ندارند؛ پس میتوانیم آنان را به اسارت بگیریم ... . <ref> سیدمرتضی، علمالهدی، تنزیه الأنبیاء (ع) ص ۱۵۵ ؟؟؟، شریف رضی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش</ref> | امام (ع) فرمود: کدام یک از شما حاضر است عایشه را بهعنوان سهم خود بردارد؟ برخی گفتند: عایشه از جهت رسول الله (ص) مصون و محفوظ است و او را به اسارت نمیگیریم؛ اما دیگران چنین مصونیتی ندارند؛ پس میتوانیم آنان را به اسارت بگیریم.... <ref> سیدمرتضی، علمالهدی، تنزیه الأنبیاء (ع) ص ۱۵۵ ؟؟؟، شریف رضی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش</ref> | ||
==حفاظت از جان عایشه== | ==حفاظت از جان عایشه== | ||
امیرالمؤمنین (ع) در مسیرشان به [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> دستور دادند عایشه را همراه چهل زن که [[عمامه]] و [[عرقچین]] به سر گذاشته و [[شمشیر]] حایل کرده بودند، به مدینه برسانند و دستور داده بود که از چپ و راست و پشت سر از او مواظبت کنند عایشه نیز در طول سفر به علی (ع) چنین و چنان میگفت که مردان (نامحرمی) را با من فرستاد و حرمت پیامبر اسلام (ص) را نگه نداشت؛ اما زمانی که وارد مدینه شدند و آنان را دید از سخنانش پشیمان شد و گفت: خداوند به پسر ابیطالب بهترین | امیرالمؤمنین (ع) در مسیرشان به [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> دستور دادند عایشه را همراه چهل زن که [[عمامه]] و [[عرقچین]] به سر گذاشته و [[شمشیر]] حایل کرده بودند، به مدینه برسانند و دستور داده بود که از چپ و راست و پشت سر از او مواظبت کنند عایشه نیز در طول سفر به علی (ع) چنین و چنان میگفت که مردان (نامحرمی) را با من فرستاد و حرمت پیامبر اسلام (ص) را نگه نداشت؛ اما زمانی که وارد مدینه شدند و آنان را دید از سخنانش پشیمان شد و گفت: خداوند به پسر ابیطالب بهترین پاداشها را بدهد که حرمت پیامبر (ص) را حفظ نمود. <ref>شیخ مفید، الجمل، ص ۴۱۵ ؟؟؟، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق</ref> | ||
=ماجرای تحریم عایشه= | =ماجرای تحریم عایشه= | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
=ماجرای افک و عایشه= | =ماجرای افک و عایشه= | ||
بر اساس روایت مشهوری که از خود عایشه نقل شده، در سال پنجم هجری و زمان بازگشت سپاه اسلام از [[غزوه]] | بر اساس روایت مشهوری که از خود عایشه نقل شده، در سال پنجم هجری و زمان بازگشت سپاه اسلام از [[غزوه]] بنیمصطلق و هنگامیکه اردوی مسلمانان برای استراحت، توقف کرده بودند، عایشه برای قضای حاجت از لشکرگاه فاصله گرفت. او که گردنبند خود را گم کرده بود، مدتی مشغول یافتن آن شد، اما لشکریان که از غیبت وی اطلاع نداشتند، به راه افتاده و کجاوه او را به تصور اینکه عایشه در آن است همراه خود بردند. | ||
وقتی عایشه بازگشت، محل استراحت کاروان را خالی یافت و در همان مکان ماند تا فردی به نام صفوان بن معطَّل به او رسید و شترش را در اختیار عایشه قرار داد و او را به لشکریان رساند. همین ماجرا موجب بدگویی گروهی از مردم مدینه درباره عایشه شد که از آنان بنابر متون اسلامی، منافقان یاد میشود که عایشه را به عمل منافیعفت متهم کردند. پس از این اتفاق، با نزول بخشی از آیات سوره نور <ref>آیات ۱۱ تا ۲۶</ref> عایشه از این اتهام تبرئه شد و اتهامزنندگان مورد سرزنش قرار گرفتند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۲۳-۲۲۷</ref> | وقتی عایشه بازگشت، محل استراحت کاروان را خالی یافت و در همان مکان ماند تا فردی به نام صفوان بن معطَّل به او رسید و شترش را در اختیار عایشه قرار داد و او را به لشکریان رساند. همین ماجرا موجب بدگویی گروهی از مردم مدینه درباره عایشه شد که از آنان بنابر متون اسلامی، منافقان یاد میشود که عایشه را به عمل منافیعفت متهم کردند. پس از این اتفاق، با نزول بخشی از آیات سوره نور <ref>آیات ۱۱ تا ۲۶</ref> عایشه از این اتهام تبرئه شد و اتهامزنندگان مورد سرزنش قرار گرفتند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۲۳-۲۲۷</ref> | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
=ویژگیهای عایشه= | =ویژگیهای عایشه= | ||
عایشه تنها همسر رسول الله (ص) بود که پیشتر ازدواج نکرده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹</ref> اهل سنت گزارشهایی درباره علاقه زیاد پیامبر(ص) به عایشه نقل میکنند تا او را محبوبترین همسر پیامبر(ص) معرفی کنند. آنان طبق همین | عایشه تنها همسر رسول الله (ص) بود که پیشتر ازدواج نکرده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹</ref> اهل سنت گزارشهایی درباره علاقه زیاد پیامبر(ص) به عایشه نقل میکنند تا او را محبوبترین همسر پیامبر(ص) معرفی کنند. آنان طبق همین روایت عایشه را دارای فضایل بسیاری میدانند.<ref>ابن الاثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۱۸۹- ۱۹۱</ref> | ||
در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(ص) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(ص) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
سرانجام وی در سال ۵۷ یا ۵۸ در مدینه به دست معاویه به قتل رسید. | سرانجام وی در سال ۵۷ یا ۵۸ در مدینه به دست معاویه به قتل رسید. | ||
در کتاب تاریخ حبیب السیر (از کتابهای اهل سنت) به نقل از تاریخ حافظ | در کتاب تاریخ حبیب السیر (از کتابهای اهل سنت) به نقل از تاریخ حافظ آبرو از علمای اهل سنت در مورد قتل عایشه توسط معاویه چنین نقل میکند: | ||
در تاریخ حافظ | در تاریخ حافظ آبرو از ربیع الابرار و کامل السفینه منقول است که : | ||
در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت. <ref>حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا</ref> | در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد. آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت. <ref>حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا</ref> | ||
بعد از مرگ وی [[ابوهریره]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد. <ref> بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۶، طبق برنامه الجامع الکبیر</ref> | بعد از مرگ وی [[ابوهریره]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد. <ref> بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۶، طبق برنامه الجامع الکبیر</ref> | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
{{پانویس رنگی}} | {{پانویس رنگی}} | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: همسران پیامبر]] | |||
[[رده:همسران پیامبر | |||