پرش به محتوا

محمدمحسن بن‌ علی ‌منزوی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: عالمان مسلمان' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
آقا بزرگ تهرانی با تألیف دائرةالمعارف بزرگ [[الذریعه]] و کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]] گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت.
آقا بزرگ تهرانی با تألیف دائرةالمعارف بزرگ [[الذریعه]] و کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]] گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت.


=تولد آقا بزرگ تهرانی=
=تولد آقا‌بزرگ تهرانی=


سال 1293 قمرى ماه ربیع الاول و شب پنجشنبه بود. درست یازده روز از ماه میلاد و ربیع المولود مى‌گذشت و تنها یک هفته به سال گشت میلاد بزرگترین مولود آفرینش [[حضرت محمد مصطفى(ص)]] مانده بود که از لطف خدا حاج ملا على تهرانى صاحب پسرى سالم و کامل شد.
سال 1293 قمرى ماه ربیع الاول و شب پنجشنبه بود. درست یازده روز از ماه میلاد و ربیع المولود مى‌گذشت و تنها یک هفته به سال گشت میلاد بزرگترین مولود آفرینش [[حضرت محمد مصطفى(ص)]] مانده بود که از لطف خدا حاج ملا على تهرانى صاحب پسرى سالم و کامل شد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
مادر محمد محسن زنى باورمند و نیکو کردار بود که از سادات علوى محسوب مى‌گشت و با نام بیگم خوانده مى شد و دختر حاج سید عطار تهرانى بود. <ref> شیخ الباحثین، عبدالرحیم محمد على، ص 14، چاپ اول، 1390 ق، نجف، مطبعه النعمان</ref>
مادر محمد محسن زنى باورمند و نیکو کردار بود که از سادات علوى محسوب مى‌گشت و با نام بیگم خوانده مى شد و دختر حاج سید عطار تهرانى بود. <ref> شیخ الباحثین، عبدالرحیم محمد على، ص 14، چاپ اول، 1390 ق، نجف، مطبعه النعمان</ref>


پس از دهها سال زمانى که هر کس براى گرفتن شناسنامه نام خانوادگى خاصى بر مى گزید او شهرت منزوى را برگزید و به این ترتیب مولود ماه میلاد در شناسنامه محمد مُحسن منزوى خوانده شد اما هیچ وقت به این اسم و رسم نامیده نگشت و مشهور نشد. <ref>شیخ الباحثین، ص 16 - 18</ref>
پس از ده‌ها سال زمانى که هر کس براى گرفتن شناسنامه نام خانوادگى خاصى بر مى‌گزید او شهرت منزوى را برگزید و به این ترتیب مولود ماه میلاد در شناسنامه محمد مُحسن منزوى خوانده شد اما هیچ وقت به این اسم و رسم نامیده نگشت و مشهور نشد. <ref>شیخ الباحثین، ص 16 - 18</ref>


اما از آنجا که در میان تهرانی‌ها از دیر باز عادت چنین بود که پسرى را به نام جد بزرگ خانواده و به اسم «آقا بزرگ» صدا کنند محمد محسن آقا بزرگ خوانده شد. با این تفاوت که آقا بزرگ خاندان مُحسنى براستى «آقایى بزرگ» شد و با همین نام شهره آفاق گشت. <ref> طبقات اعلام الشیعه، ج اول، مقدمه</ref>
اما از آنجا که در میان تهرانی‌ها از دیر باز عادت چنین بود که پسرى را به نام جد بزرگ خانواده و به اسم «آقا بزرگ» صدا کنند محمد محسن آقا‌بزرگ خوانده شد. با این تفاوت که آقا‌بزرگ خاندان مُحسنى براستى «آقایى بزرگ» شد و با همین نام شهره آفاق گشت. <ref> طبقات اعلام الشیعه، ج اول، مقدمه</ref>


=حدیث هجرت=
=حدیث هجرت=


شیخ آقابزرگ تهرانى تا سال 1315 ق در [[تهران]] بود و در آن مدّت تنها براى چند سفر زیارتى و تفریحى از تهران خارج شد. یکى از آن سفرها، سفر به [[مشهد مقدس]] بود که او و پدرش در حالى که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شیخ فضل الله نورى]] بودند در سال 1311ق انجام دادند و دیگرى سفر به ایلکا (از روستاهاى نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانى و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سوّمى سفر به کشور [[عراق]]، براى [[زیارت]] [[عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایى محمد ابراهیم و در سال 1313ق آغاز شد. شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمى خواست از این سفر برگردد و مصمّم بود که براى تحصل علم در [[حوزه علمیه نجف اشرف]]، در آن شهر بماند امّا اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت تا اینکه در سال 1315ق براى همیشه [[ایران]] را ترک کرد و راه [[نجف]] را در پیش گرفت.
شیخ آقابزرگ تهرانى تا سال 1315 ق در [[تهران]] بود و در آن مدّت تنها براى چند سفر زیارتى و تفریحى از تهران خارج شد. یکى از آن سفرها، سفر به [[مشهد مقدس]] بود که او و پدرش در حالى که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شیخ فضل الله نورى]] بودند در سال 1311ق انجام دادند و دیگرى سفر به ایلکا (از روستاهاى نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانى و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سوّمى سفر به کشور [[عراق]]، براى [[زیارت]] [[عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایى محمد ابراهیم و در سال 1313ق آغاز شد. شیخ آقا‌بزرگ به هیچ وجه نمى‌خواست از این سفر برگردد و مصمّم بود که براى تحصل علم در [[حوزه علمیه نجف اشرف]]، در آن شهر بماند امّا اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت تا اینکه در سال 1315ق براى همیشه [[ایران]] را ترک کرد و راه [[نجف]] را در پیش گرفت.


آن سال در حالى که تنها بیست و دو بهار از عمرش مى‌گذشت وارد عراق شد.
آن سال در حالى که تنها بیست و دو بهار از عمرش مى‌گذشت وارد عراق شد.


پس از آن که چند صباحى را در شهر [[کربلا]]، با زیارت و [[عبادت]] گذراند، روز چهارشنبه 17 [[شعبان]] همان سال وارد نجف گشت تا در سایه سار آستان قدس علوى، از چشمه هاى جارى علم و حکمت سیراب گردد. <ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره (فصلنامه) سال 4، شماره 1 و2، ص 303، (بهار و تابستان 1374 ش)، ص305، 308 و 310</ref>
پس از آن که چند صباحى را در شهر [[کربلا]]، با زیارت و [[عبادت]] گذراند، روز چهارشنبه 17 [[شعبان]] همان سال وارد نجف گشت تا در سایه سار آستان قدس علوى، از چشمه‌هاى جارى علم و حکمت سیراب گردد. <ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره (فصلنامه) سال 4، شماره 1 و2، ص 303، (بهار و تابستان 1374 ش)، ص305، 308 و 310</ref>


=اجازه های روایتی شیخ اقا بزرگ=
=اجازه‌های روایتی شیخ آقا بزرگ=


علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و [[نقل حدیث]] می‎داد و در کسب اجازه برای نقل احادیث می‎کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‌شود. کسانی‌که شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و [[نقل حدیث]] می‎داد و در کسب اجازه برای نقل احادیث می‎کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‌شود. کسانی‌که شیخ آقا‌بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:


==علمای شیعه==
==علمای شیعه==


*محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است.
*محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا‌بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است.
*
*
*آیت‌الله سید حسن صدر کاظمی (م 1354 ق)
*آیت‌الله سید حسن صدر کاظمی (م 1354 ق)
خط ۹۴: خط ۹۴:
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (1284ـ1333 ق)
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (1284ـ1333 ق)
*
*
*شیخ علی خاقانی (م 1334 ق)
*شیخ علی خآقانی (م 1334 ق)
*
*
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (1258ـ1334 ق)
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (1258ـ1334 ق)
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
*[[شیخ عباس قمی]]
*[[شیخ عباس قمی]]
*
*
*سید محمدعلی هبه الدین شهرستانی
*سید محمدعلی هبةالدین شهرستانی
*
*
*آقا میرزا هادی خراسانی حائری
*آقا میرزا هادی خراسانی حائری
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
*شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان [[دانشگاه الازهر]] و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین ‌علیه‌السلام» واقع در [[قاهره]] [[مصر]]. <ref>الهادی، سال 4، ش 4، ص 76، سال 1396 ق، شیخ الباحثین، ص 22</ref>
*شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان [[دانشگاه الازهر]] و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین ‌علیه‌السلام» واقع در [[قاهره]] [[مصر]]. <ref>الهادی، سال 4، ش 4، ص 76، سال 1396 ق، شیخ الباحثین، ص 22</ref>


=آثار  آقا بزرگ تهرانی=
=آثار  آقا‌بزرگ تهرانی=


آثار فرهنگی آقابزرگ در بیست‌وسه مورد در دست است. مهم‌ترین آن‌ها دو [[دائرةالمعارف بزرگ الذریعه الی تصانیف الشیعه]] در ۲۶ مجلد (که به سبب اینکه مجلد نهم در چهار جلد است در مجموع الذریعه ۲۹ جلد است)، و نیز طبقات اعلام الشیعه در ۱۷ جلد می‌باشد. به گفته آقا بزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه: «دائرةالمعارف (دانشنامه) نویسی ریشه‌ای کهن دارد و به قرنهای دوم و سوم پیش از میلاد بازمی‌گردد. وی سپس به ده‌ها دائرةالمعارف یونانی، لاتینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و چینی، و از [[مسلمین]] به ۵۱ تألیف در این زمینه اشاره می‌کند.» <ref>درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. ۲. صص. ۴۱۳</ref>
آثار فرهنگی آقابزرگ در بیست‌وسه مورد در دست است. مهم‌ترین آن‌ها دو [[دائرةالمعارف بزرگ الذریعه الی تصانیف الشیعه]] در ۲۶ مجلد (که به سبب اینکه مجلد نهم در چهار جلد است در مجموع الذریعه ۲۹ جلد است)، و نیز طبقات اعلام الشیعه در ۱۷ جلد می‌باشد. به گفته آقا‌بزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه: «دائرةالمعارف (دانشنامه) نویسی ریشه‌ای کهن دارد و به قرن‌های دوم و سوم پیش از میلاد بازمی‌گردد. وی سپس به ده‌ها دائرةالمعارف یونانی، لاتینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و چینی، و از [[مسلمین]] به ۵۱ تألیف در این زمینه اشاره می‌کند.» <ref>درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. ۲. صص. ۴۱۳</ref>


*الذریعه إلی تصانیف الشیعة. علی نقی منزوی و چند تن دیگر فهرستی برای الذریعه نوشته‌اند که در ۳ جلد توسط دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۷ چاپ شده‌است.
*الذریعه إلی تصانیف الشیعة. علی نقی منزوی و چند تن دیگر فهرستی برای الذریعه نوشته‌اند که در ۳ جلد توسط دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۷ چاپ شده‌است.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
=ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری شیخ آقا بزرگ=
=ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری شیخ آقا بزرگ=


از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل می‌کنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می‌کردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم.  
از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل می‌کنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می‌کردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا‌بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم.  


هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‌فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه می‎خوردم». <ref> مجله نور علم، ش 38، ص 54</ref>
هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا‌بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‌فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه می‎خوردم». <ref> مجله نور علم، ش 38، ص 54</ref>


[[محقق تهرانی]] تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از [[نجف]] تا [[مسجد سهله]] را پیاده می‎پیمود.
[[محقق تهرانی]] تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از [[نجف]] تا [[مسجد سهله]] را پیاده می‎پیمود.


شیخ اقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می‌کرد. همیشه به یاد خدا بود. در وفا به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود، چنان که از انتخابات شهرت «منزوی» نشان داد. نسبت به [[اهل بیت (ع)]] ارادات ویژه‌ای داشت. در ضمن آن تقریط که بر کتاب گران سنگ [[الغدیر]] نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و ستایش آن الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می‎توانم کرد این است که دعا کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...». <ref>میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص 145</ref>
شیخ آقا‌بزرگ نستوه و پرتلاش کار می‌کرد. همیشه به یاد خدا بود. در وفا به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود، چنان که از انتخابات شهرت «منزوی» نشان داد. نسبت به [[اهل بیت (ع)]] ارادات ویژه‌ای داشت. در ضمن آن تقریط که بر کتاب گران سنگ [[الغدیر]] نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گران‌بها و ستایش آن الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می‎توانم کرد این است که دعا کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...». <ref>میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص 145</ref>


استاد بزرگوار [[علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی]] قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب تقوا و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است». <ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص 236</ref>
استاد بزرگوار [[علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی]] قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب تقوا و صلاح، شیخ آقا‌بزرگ تهرانی است». <ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص 236</ref>


=پانویس=
=پانویس=
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:


[[رده: عالمان]]
[[رده: عالمان]]
[[رده: عالمان شیعه]]
[[رده: عالمان شیعه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۸

ویرایش