پرش به محتوا

اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۷۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
=معنای لغوی و اصطلاحی معجزه=
=معنای لغوی و اصطلاحی معجزه=


معجزه از ریشه‌ی «عجز» بوده و «عجز» به معاني‌اي همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>قرآن.</ref>؛ چنانكه [[خليل بن احمد]] مي‌نويسد:
معجزه از ریشه‌ی «عجز» بوده و «عجز» به معانی‌ای همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>قرآن.</ref>؛ چنانكه [[خلیل بن احمد]] می‌نویسد:


«العجز نقيض الحزم»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1372.</ref> «عجز نقيض استحكام است.»
«العجز نقیض الحزم»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1372.</ref> «عجز نقیض استحكام است.»


لغويون در تبيين واژه اعجاز نيز با الهام از اصل لغويِ اين واژه،‌ آن را به معناي ناتوان كردن طرفِ مقابل خود دانسته‌اند. طريحي در اين باره مي‌نويسد:
لغویون در تبیین واژه اعجاز نیز با الهام از اصل لغویِ این واژه،‌ آن را به معنای ناتوان كردن طرفِ مقابل خود دانسته‌اند. طریحی در این باره می‌نویسد:
«الإعجاز أن يأتي الإنسان بشي‏ء يعجز خصمه و يقصر دونه<ref>آشنایی با علوم قرآن، داوود عطار و سیدمحمد رادمنش، بنیاد قرآن، 1360.</ref>.»
«الإعجاز أن یأتی الإنسان بشی‏ء یعجز خصمه و یقصر دونه<ref>آشنایی با علوم قرآن، داوود عطار و سیدمحمد رادمنش، بنیاد قرآن، 1360.</ref>.»
باتوجه به این معانی، می­توان گفت اعجاز به معنی ایجاد ناتوانی و عجز در طرف مقابل می‌باشد.
باتوجه به این معانی، می­توان گفت اعجاز به معنی ایجاد ناتوانی و عجز در طرف مقابل می‌باشد.


در خصوص تعریف اصطلاحی معجزه به چند تعریف از صاحب‌نظران می­پردازیم:
در خصوص تعریف اصطلاحی معجزه به چند تعریف از صاحب‌نظران می­پردازیم:


الف) [[علامه حلي(ره)]] در تعریف معجزه می­گوید:
الف) [[علامه حلی(ره)]] در تعریف معجزه می­گوید:
«معجزه، وقوع چیزی است که تحقق آن امر عادی نیست و یا سلب و نفی چیزی می­باشد که عادی بوده است. در معجزه لازم است تا خرق عادتی صورت بگیرد و مطابق با همان ادعای آورنده آن باشد»<ref>المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، انتشارات هجرت، قم، 1425.</ref>.
«معجزه، وقوع چیزی است که تحقق آن امر عادی نیست و یا سلب و نفی چیزی می­باشد که عادی بوده است. در معجزه لازم است تا خرق عادتی صورت بگیرد و مطابق با همان ادعای آورنده آن باشد»<ref>المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، انتشارات هجرت، قم، 1425.</ref>.


خط ۳۷: خط ۳۷:


ج) شیخ [[ابوالفتح رازی]]، مولا [[محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کرده‌­اند: «معجزه کاری است خارق­العاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمی­آید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز می­دارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>اعجاز قرآن، سیدرضا مؤدّب، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1386.</ref>».
ج) شیخ [[ابوالفتح رازی]]، مولا [[محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کرده‌­اند: «معجزه کاری است خارق­العاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمی­آید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز می­دارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>اعجاز قرآن، سیدرضا مؤدّب، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1386.</ref>».
=تفاوت­های معجزه همراه با خوارق عادت دیگر=
[[معجزه]] یک امر خارق­العاده­ای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از این رو می‌توان گفت:
* اولا معجزه قابل آموزش نیست، در حالیكه امور خارق عادت را می‌توان یاد گرفت؛
*
* ثانیا معجزه قابل معارضه و هماوردی از سوی انسان‌ها نیست، در حالیكه امور خارق عادت را می‌توان مغلوب كرد؛
*
* ثالثا هدف معجزه اثبات [[نبوت]] شخص مدعی نبوت است، در حالیكه هدف در امور خارق عادت غیر از این است<ref> اعجازها و شگفتی­های علمی قرآن، محمدعلی رضایی؛ محسن ملاكاظمی، پژوهش­های تفسیر و علوم قرآن، قم، 1386.</ref>.
*
=ضرورت ارائه معجزه از سوی پیامبران=
ارائه معجزه از سوی [[پیامبران]] دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول می­نمایند. بدون اینکه معجزه­ای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسان‌ها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره‌ی ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او [[ایمان]] نمی­‌آورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است<ref> پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمدعلی رضایی، انتشارات کتاب مبین، رشت، 1380.</ref>. علامه طباطبائی در این باره می‌فرماید: «اعجاز برای اثبات معارف الهی نیست، اعجاز برای اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست»<ref>  درسنامه‌ی  علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، بوستان کتاب، قم، 1387.</ref>.
از سویی دیگر می­توان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری می­بندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه
می­خواهند و وقتی نتوانستند معجزه­ای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت می­شود.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش