جنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۱۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


جنگ بر اساس معیارهاى مختلف به چند قسم تقسیم میشود. به عنوان مثال  
جنگ بر اساس معیارهاى مختلف به چند قسم تقسیم میشود. به عنوان مثال  
* بر اساس هدف، جنگ به جنگ‌هاى عادلانه و غیرعادلانه<ref>هر کسى ممکن است براساس ارزشهایى که به آن اعتقاد دارد، جنگ عادلانه را به گونه‏اى خاص تعریف نماید که با تعریف دیگرى در تضاد باشد. به عنوان مثال، مسیحیان جنگهاى صلیبى را عادلانه و مسلمانان آن را ناعادلانه مى‏دانند. </ref>؛
* بر اساس هدف، جنگ به جنگ‌هاى عادلانه و غیرعادلانه<ref>هر کسى ممکن است براساس ارزشهایى که به آن اعتقاد دارد، جنگ عادلانه را به گونه‏اى خاص تعریف نماید که با تعریف دیگرى در تضاد باشد. به عنوان مثال، مسیحیان جنگهاى صلیبى را عادلانه و مسلمانان آن را ناعادلانه میدانند. </ref>؛
* بر مبناى مقیاسهاى جغرافیایى، به جنگهاى محلّى، منطقه‌‏اى، فرامنطقه‏‌اى و جهانى (عمومى)؛   
* بر مبناى مقیاسهاى جغرافیایى، به جنگهاى محلّى، منطقه‌‏اى، فرامنطقه‏‌اى و جهانى (عمومى)؛   
* با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهاى منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکى)؛   
* با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهاى منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکى)؛   
خط ۴۱: خط ۴۱:


ب) این چارچوب شامل جنگهاى بیشترى میشود.  
ب) این چارچوب شامل جنگهاى بیشترى میشود.  
به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم.
==جنگ هسته‌‏اى==
به عقیده نویسنده آمریکایى کتاب «دام سلاح هسته‏‌اى و راهى براى گریز از آن<ref>ذکر نظرات این نویسنده آمریکایى به معناى تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایى،گناه بسیارى از کارها را به گردن شوروى (سابق) مى‏انداختند، در حالى که این بخشى از واقیت است.</ref>»، نظامیان و دولتمردان آمریکایى فکر میکردند [[شوروى]](سابق) با در اختیار داشتن هارتْلند(قلب زمین)، به راحتى میتواند به [[اروپاى غربى]](متحد [[آمریکا]]) حمله کند. بنابراین، تنها راهى که بتوان جلوى پیشروى شوروى(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌هاى هسته‏‌اى است؛ زیرا شوروى(سابق) را نمیتوان به علت دارا بودن سربازان بى شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همیشگى اقیانوس منجمد شمالى، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد<ref>رابرت والترز، دام سلاح هسته‏اى و راهى براى گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحى، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، تهران، 1363، صص 11ـ3.</ref>.
واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌اى، به کمک تصورات ذهنى صورت میگیرد. زیرا پس از بمباران اتمى [[ژاپن]]، در هیچ‏یک از میدانهاى جنگ از سلاحهاى اتمى استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌هاى کمى و کیفى سلاحهاى هسته‏‌اى، محدودیتهاى جدّى(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازى و به کارگیرى آن وضع شد. همچنین با فروپاشى شوروى(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏اى) رو به کاهش گذاشته است؛ ولى کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌اى قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادى از تسلیحات هسته‌‏اى وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیرى آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌اى سخن گفته شود<ref>مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.</ref>. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش براى ممانعت از دسترسى دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌اى، اهمیت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان میکند.
سؤال اصلى این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌اى چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبى چنین جنگى طبق بررسیهاى آمارى انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌اى میلیونها انسان میمیرند و به میلیونها نفر دیگر آسیب‌هاى جدّى<ref>جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهاى نخستین یک جنگ هسته‏اى، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد. ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته‏اى، ترجمه فریدون حاجتى، اکباتان، تهران، 1362، ص 32.</ref> و جبران ناپذیرى چون ابتلا به غدد سرطانى، ناراحتی‌هاى عصبى مانند نومیدى، اضطراب، ترس و «گروه ستیزى» وارد میشود<ref> براى اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.</ref>.
جنگ هسته‌‏اى به دو بخش تقسیم میشود:
'''الف) جنگ عمومى''':
طبق یکى از تعریف‌ها، جنگ عمومى<ref>جنگ عمومى در معناى غیر هسته‏اى آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهاى جهان که در آن تمام منابع طرفهاى درگیر براى حفظ بقاء و یا پیروزى در جنگ به کار گرفته مى‏شود.</ref> جنگى است که شامل حمله آمریکا و شوروى(سابق)، علیه یکدیگر میشود. در چنین جنگى از سلاحهاى اتمى استفاده خواهد شد و در زمانى کوتاه، جنگ به اکثر کشورهاى جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادى و معنوى آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برترى سلاحهاى اتمى یکى از طرفین درگیرى و یا مهارت در استفاده فورى از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومى (هسته‌‏اى) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومى هسته‌‏اى(بازدارندگى) که توأم به توانایى لازم و تصمیم جدى در به کارگیرى آن است، مانع از وقوع آن گردد<ref> جان ام. کالینز، استراتژى بزرگ اصول و رویه‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، 1370، صص 87ـ79.</ref>. هرگاه بازدارندگى، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏اى»<ref>جمود هسته‏اى یعنى این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهاى اتمى در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمى‏گیرند. </ref> پایان یابد و از «سلاحهاى گرما هسته‏‌اى» نیز استفاده گردد. در چنین حالتى یک جنگ هسته‏‌اى عمومى واقع خواهد شد<ref>سلاحهاى گرما هسته‏اى سلاحهایى هستند که در آن از مهمات هیدروژنى استفاده شده است.</ref>. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومى هسته‌‏اى وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر میگیرد؛ ولى جنگى است که بر کشورهاى فاقد قدرت هسته‌‏اى هم تحمیل میشود و خساراتى جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.
'''ب) جنگ محدود''':
بازدارندگى، وقوع جنگ را به کلى منتفى نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌اى، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌اى در معرض خطر جدى قرار میگیرد. بنابراین براى آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهى بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژى معاصر نظریات و خط مشى‏ها، ترجمه هوشمند فخرایى، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومى، داراى تعریف‌هاى متعددى است.
یکى از تعریفهاى جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌اى آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌اى) یک جنگ اتمى است که شامل خاک آمریکا و شوروى(سابق) نگردد. در چنین جنگى آمریکا و شوروى(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکى از طرفهاى درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیرى مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند<ref>چنین جنگهایى را جنگ نیابتى یا وکالتى گویند که طى آن آمریکا و شوروى (سابق) از مقابله مستقیم نظامى با یکدیگر خوددارى مى‏کردند؛ ولى براى دستیابى به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایى که وابسته به آنها بودند، حرکت مى‏کردند. جنگ محدود هسته‏اى بر افکار هرمان کان آمریکایى استوار است؛ وى جنگ هسته‏اى را باعث انهدام بشر نمى‏داند. </ref>؛ اما هیچ‏گونه تضمینى وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏اى، دیگر کشورهاى دارنده سلاحهاى هسته‌‏اى از خود خویشتن‏دارى نشان دهند و از هرگونه اقدامى که منجر به «تصاعد جنگى<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مى‏نامند.</ref>» شود، خوددارى نمایند<ref>جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هسته‌‏اى هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏اى متوجه ابرقدرتها و اعضاى باشگاه هسته‌‏اى(کلوپ هسته‏‌اى) باشد، متوجه کشورهاى فاقد چنین سلاح‏هایى است.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۳٬۴۵۱

ویرایش