۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
ایشان خاطرات دوران کودکی خود را اینگونه تعریف میکند: پدرم در حالی که من در پایان دوره راهنمایی بودم | ایشان خاطرات دوران کودکی خود را اینگونه تعریف میکند: پدرم در حالی که من در پایان دوره راهنمایی بودم از دنیا رفت؛ بنابراین برادر بزرگترم مجبور شد برای کار به [[عربستان سعودی]] سفر کند. | ||
عبدالعزیز یکی از دانشجویان ممتاز بود که او را واجد شرایط دریافت بورسیۀ تحصیلی در [[مصر]] با هزینۀ آژانس امداد و کار [[سازمان ملل متحد]] (UNRWA) کرد و در آنجا به مدت 9 سال در رشتۀ اطفال تحصیل کرد و از دانشکده فارغالتحصیل شد. دکترای پزشکی در دانشگاه اسکندریه در سال 1972 م، که بعداً مدرک کارشناسیارشد خود را در رشتۀ اطفال گرفت و سپس در سال 1976 م، بهعنوان پزشک مقیم در بیمارستان ناصر(مرکز اصلی پزشکی در خان یونس) مشغول به کار شد. دکتر رنتیسی چندین سمت را دردورۀ عمومی به عهده گرفت. از جمله: عضویت در یک نهاد اداری در جامعۀ اسلامی، جامعه پزشکی عرب در [[نوار غزه]] و هلالاحمر [[فلسطین]]، و کار در دانشگاه اسلامی غزه از زمان افتتاح آن در سال 1978 م، بهعنوان یک مدرس دروس علوم، ژنتیک و انگلشناسی آغازکرد.<br> | عبدالعزیز یکی از دانشجویان ممتاز بود که او را واجد شرایط دریافت بورسیۀ تحصیلی در [[مصر]] با هزینۀ آژانس امداد و کار [[سازمان ملل متحد]] (UNRWA) کرد و در آنجا به مدت 9 سال در رشتۀ اطفال تحصیل کرد و از دانشکده فارغالتحصیل شد. دکترای پزشکی در دانشگاه اسکندریه در سال 1972 م، که بعداً مدرک کارشناسیارشد خود را در رشتۀ اطفال گرفت و سپس در سال 1976 م، بهعنوان پزشک مقیم در بیمارستان ناصر(مرکز اصلی پزشکی در خان یونس) مشغول به کار شد. دکتر رنتیسی چندین سمت را دردورۀ عمومی به عهده گرفت. از جمله: عضویت در یک نهاد اداری در جامعۀ اسلامی، جامعه پزشکی عرب در [[نوار غزه]] و هلالاحمر [[فلسطین]]، و کار در دانشگاه اسلامی غزه از زمان افتتاح آن در سال 1978 م، بهعنوان یک مدرس دروس علوم، ژنتیک و انگلشناسی آغازکرد.<br> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
ایشان دربارۀ ماجرای تأسیس نهضت میگوید: | ایشان دربارۀ ماجرای تأسیس نهضت میگوید: | ||
من مسئول منطقۀ [[خان یونس]] در جنبش [[اخوانالمسلمین]] بودم و در سال 1987 م، تصمیم گرفتیم که در قیام فعالانه شرکت کنیم و در آن زمان هفت ساله بودم. که به همراه شیخ [[احمد یاسین]]، ''عبدالفتاح دخان''، ''محمد شماع''، ''ابراهیم الیزوری'' و ''عیسی النشر''، جنبش را آغاز کردیم و نامی را برای جنبش انتخاب کردیم که «حرکات مقاومت اسلامی» است، سپس مخفف آن «حماس» نام گرفت. | من مسئول منطقۀ [[خان یونس]] در جنبش [[اخوانالمسلمین]] بودم و در سال 1987 م، تصمیم گرفتیم که در قیام فعالانه شرکت کنیم و در آن زمان هفت ساله بودم. که به همراه شیخ [[احمد یاسین]]، ''عبدالفتاح دخان''، ''محمد شماع''، ''ابراهیم الیزوری'' و ''عیسی النشر''، جنبش را آغاز کردیم و نامی را برای جنبش انتخاب کردیم که «حرکات مقاومت اسلامی» است، سپس مخفف آن «حماس» نام گرفت.<br> | ||
== رهبری جنبش == | == رهبری جنبش == | ||
ایشان پس از شهادت شیخ [[احمد یاسین]] در تاریخ 23/3/2004 با اتفاق آرا به عنوان رهبر جنبش [[حماس]] در [[غزه]] انتخاب شد. الرنتیسی به خبرنگاری که از او درباره (درگیری) در داخل حماس بر سر جانشینی شهید شیخ [[احمد یاسین]] پرسیده بود، گفت: ما برای رهبری رقابت نمیکنیم... ما برای [[شهادت]] با هم رقابت میکنیم.<br> | ایشان پس از شهادت شیخ [[احمد یاسین]] در تاریخ 23/3/2004 با اتفاق آرا به عنوان رهبر جنبش [[حماس]] در [[غزه]] انتخاب شد. الرنتیسی به خبرنگاری که از او درباره (درگیری) در داخل حماس بر سر جانشینی شهید شیخ [[احمد یاسین]] پرسیده بود، گفت: ما برای رهبری رقابت نمیکنیم... ما برای [[شهادت]] با هم رقابت میکنیم.<br> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
=رهبر مجاهد= | =رهبر مجاهد= | ||
ایشان مردی اهل سیاست، تحصیل و جنگ با هم بود و تجربه آزمایشهای تلخ و جنگهای سختی را داشت که برادران مجاهدش پیش از او به [[جهاد]] و [[شهادت]] در راه [[خدا]] رفتند. | ایشان مردی اهل سیاست، تحصیل و جنگ با هم بود و تجربه آزمایشهای تلخ و جنگهای سختی را داشت که برادران مجاهدش پیش از او به [[جهاد]] و [[شهادت]] در راه [[خدا]] رفتند. | ||
او در راه خدا تلاش می کرد و آرزوی آزادی کشورهای [[مسلمان]] از [[فلسطین]] گرفته تا [[عراق]] و [[افغانستان]] و [[کشمیر]] و [[چچن]] و [[فیلیپین]] و سایر کشورهای مسلمان را داشت و در چندین جبهه با دشمنان میجنگید.<br> | |||
=مبارزه او با صهیونیستها= | =مبارزه او با صهیونیستها= | ||
اولین رویارویی او با رژیم صهیونیستی در سال 1981 م، بود که به دلیل امتناع از پرداخت مالیات به اشغالگران غاصب، تحت حصر خانگی قرار گرفت و پس از آن دستگیر شد. ایشان در زندانهای اشغالگران بود و یک سال را در مرج الظهور گذراند که در سال 1992 م، او را به همراه 417 نفر دیگر تبعید کردند. | اولین رویارویی او با رژیم صهیونیستی در سال 1981 م، بود که به دلیل امتناع از پرداخت مالیات به اشغالگران غاصب، تحت حصر خانگی قرار گرفت و پس از آن دستگیر شد. ایشان در زندانهای اشغالگران بود و یک سال را در مرج الظهور گذراند که در سال 1992 م، او را به همراه 417 نفر دیگر تبعید کردند. | ||
او اولین رهبر حماس است که در سال 1987 م، توسط مقامات اشغالگر دستگیر شد. آنها به مدت 6 روز متوالی از خوابیدن او جلوگیری کردند و او را به مدت 24 ساعت در یخچال گذاشتند، علاوه بر سایر اشکال شکنجه وحشیانه که 20 روز به طول انجامید.<br> | او اولین رهبر حماس است که در سال 1987 م، توسط مقامات اشغالگر دستگیر شد. آنها به مدت 6 روز متوالی از خوابیدن او جلوگیری کردند و او را به مدت 24 ساعت در یخچال گذاشتند، علاوه بر سایر اشکال شکنجه وحشیانه که 20 روز به طول انجامید.<br> | ||
= بازگشت از زندان = | = بازگشت از زندان = | ||
ایشان پس از آزادی از زندان برای ایفای نقش خود در رهبری حماس، به دفاع شدید از مواضع و اصول مردم [[فلسطین]] پرداخت و به قیام مجدد تشویق شد و چندین بار توسط مخالفین دستگیر شد. | ایشان پس از آزادی از زندان برای ایفای نقش خود در رهبری حماس، به دفاع شدید از مواضع و اصول مردم [[فلسطین]] پرداخت و به قیام مجدد تشویق شد و چندین بار توسط مخالفین دستگیر شد.<br> | ||
= شهادت = | = شهادت = | ||
بیش از نیم میلیون فلسطینی تنها در روز یکشنبه 18/4/2004 در غزه در مراسم تشییع پیکر شهید الرنتیسی و یارانش که با او به [[شهادت]] رسیدند، شرکت کردند. پس از شهادت ایشان تظاهرات گستردهای در تمام کشورهای عربی، اسلامی و خارجی برگزار شد.<br> | بیش از نیم میلیون فلسطینی تنها در روز یکشنبه 18/4/2004 در غزه در مراسم تشییع پیکر شهید الرنتیسی و یارانش که با او به [[شهادت]] رسیدند، شرکت کردند. پس از شهادت ایشان تظاهرات گستردهای در تمام کشورهای عربی، اسلامی و خارجی برگزار شد.<br> |