۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کشور الجزایر نزدیک به یک قرن و نیم (1962-1830) در زیر سلطه بی رحمانه فرانسویان قرار داشت. در میان مبارزان الجزایر، امیر عبدالقادر الجزایری، شاعر، عارف، جنگاور و سیاستمداری برجسته بود که حتی دشمنانش نیز فتوت و جوانمردی او را میستودند. عبدالقادر، نخستین شاعر عارف پایداری الجزایر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود. یکی از بخشهای مهم عرفان عبدالقادر، قیام به سیف علیه ظلم و بیداد است. به بیان دیگر، عرفان امیر عبدالقادر الجزایری عرفان سلحشوری و انقلابی بود. | کشور الجزایر نزدیک به یک قرن و نیم (1962-1830) در زیر سلطه بی رحمانه فرانسویان قرار داشت. در میان مبارزان الجزایر، امیر عبدالقادر الجزایری، شاعر، عارف، جنگاور و سیاستمداری برجسته بود که حتی دشمنانش نیز فتوت و جوانمردی او را میستودند. عبدالقادر، نخستین شاعر عارف پایداری الجزایر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود. یکی از بخشهای مهم عرفان عبدالقادر، قیام به سیف علیه ظلم و بیداد است. به بیان دیگر، عرفان امیر عبدالقادر الجزایری عرفان سلحشوری و انقلابی بود. | ||
=معرفی اجمالی= | =معرفی اجمالی= | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
امیر عبدالقادر در طول مبارزه مستمر خود با فرانسویان، معاهداتی نیز با آنان منعقد کرد. وی در متن معاهده ۱۳ شوال ۱۲۴۹ ق/ ۲۴ فوریه ۱۸۳۴ خود با ژنرال دی میشل فرانسوی، به «امیرالمؤمنین» ملقب گردید و در همین سال فرانسویان، وی را به عنوان دای معسکر، در شمال غربی الجزایر به رسمیت شناختند. | امیر عبدالقادر در طول مبارزه مستمر خود با فرانسویان، معاهداتی نیز با آنان منعقد کرد. وی در متن معاهده ۱۳ شوال ۱۲۴۹ ق/ ۲۴ فوریه ۱۸۳۴ خود با ژنرال دی میشل فرانسوی، به «امیرالمؤمنین» ملقب گردید و در همین سال فرانسویان، وی را به عنوان دای معسکر، در شمال غربی الجزایر به رسمیت شناختند. | ||
به موجب قرارداد مزبور، به جز شهرهای ساحلی [[الجزایر]] که در اشغال فرانسویان باقی ماند، تمامیت ارضی این کشور، به عنوان یک کشور عربی مستقل به ریاست امیر عبدالقادر رسمیت مییافت. وی که برای تأمین هزینههای نگاهداری نیروهای خود از مالیاتهای اسلامی، مانند خمس و | به موجب قرارداد مزبور، به جز شهرهای ساحلی [[الجزایر]] که در اشغال فرانسویان باقی ماند، تمامیت ارضی این کشور، به عنوان یک کشور عربی مستقل به ریاست امیر عبدالقادر رسمیت مییافت. وی که برای تأمین هزینههای نگاهداری نیروهای خود از مالیاتهای اسلامی، مانند خمس و زکات استفاده میکرد، در این دوره سکههایی موسوم به «محمدیه» ضرب کرد و تشکیلات نظامی از جمله کارخانههای اسلحه سازی دایر نمود. | ||
===اتهام کفر=== | ===اتهام کفر=== | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۷: | ||
==مقابله نیروهای فرانسوی== | ==مقابله نیروهای فرانسوی== | ||
چند روز پس از آن نیروهای فرانسوی به | چند روز پس از آن نیروهای فرانسوی به مقابله سپاه مراکشی شتافتند و در نبردی کوتاه و سخت، سپاه مولی محمد را در ۲۸ رجب ۱۲۶۰ ق/ ۱۴ اوت ۱۸۴۴ به سختی شکست دادند. | ||
با مداخله انگلستان به طرفداری از مولی عبدالرحمن در ۲۷ شعبان ۱۲۶۰ ق/۱۰ سپتامبر ۱۸۴۴، عهدنامه طنجه میان [[فرانسه]] و مراکش منعقد گردید و مقرر شد که سلطان [[مراکش]] از آن پس به انقلابیون و مجاهدان الجزایری کمک نکند و امیر را از مراکش تبعید کند و یا آنکه او را تحت مراقبت قرار دهد و مانع هرگونه عملیات وی شود. | با مداخله انگلستان به طرفداری از مولی عبدالرحمن در ۲۷ شعبان ۱۲۶۰ ق/۱۰ سپتامبر ۱۸۴۴، عهدنامه طنجه میان [[فرانسه]] و مراکش منعقد گردید و مقرر شد که سلطان [[مراکش]] از آن پس به انقلابیون و مجاهدان الجزایری کمک نکند و امیر را از مراکش تبعید کند و یا آنکه او را تحت مراقبت قرار دهد و مانع هرگونه عملیات وی شود. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۵: | ||
==فتنههای قومی و مذهبی== | ==فتنههای قومی و مذهبی== | ||
در جریان فتنههای قومی و مذهبی که در سالهای دهه ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ در لبنان و سوریه روی داد، ۱۱ محرم ۱۲۷۷ ق/ ۹ ژوئیه ۱۸۶۰ غائله کشتار مسیحیان در دمشق آغاز شد. امیر همان روز، تمام الجزایریان مقیم دمشق را فراخواند و آنان را در سراسر محلات شهر پراکنده کرد و دستور داد که هر کس قادر است مسیحیان را نجات دهد سریعاً اقدام نماید. دو تن از علمای مسلمان به نامهای محمود افندی حمزه و برادرش اسعد افندی نیز به یاری امیر برخاستند. | |||
در سومین روز غائله، کردهای شورشی برای گرفتن و کشتن مسیحیان به خانه امیر هجوم بردند، لکن امیر و محافظانش به دفاع پرداختند و سرانجام کردها ناامید بازگشتند. این غائله هفت روز به طول انجامید و در این مدت، امیر لحظهای از مراقبت پناهندگان مسیحی غفلت نورزید، تا آنکه فرماندار جدیدی از سوی دولت عثمانی وارد دمشق شد و فرماندار سابق معزول گردید و فتنه و آشوب فرو نشست. ناپلئون سوم به پاس خدمات انسانی امیر در آن واقعه نشان «لژیون دونور» را در آن سال به وی اهدا کرد. | در سومین روز غائله، کردهای شورشی برای گرفتن و کشتن مسیحیان به خانه امیر هجوم بردند، لکن امیر و محافظانش به دفاع پرداختند و سرانجام کردها ناامید بازگشتند. این غائله هفت روز به طول انجامید و در این مدت، امیر لحظهای از مراقبت پناهندگان مسیحی غفلت نورزید، تا آنکه فرماندار جدیدی از سوی دولت عثمانی وارد دمشق شد و فرماندار سابق معزول گردید و فتنه و آشوب فرو نشست. ناپلئون سوم به پاس خدمات انسانی امیر در آن واقعه نشان «لژیون دونور» را در آن سال به وی اهدا کرد. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۰: | ||
{{پانویس|1}} | {{پانویس|1}} | ||
[[رده: | [[رده: شخصیتهای جهان اسلام]] |