confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
هشام این گونه براى کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق(ع) نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهاى هشام، با بردبارى پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایى از این پرسش و پاسخها در کتابهاى توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | هشام این گونه براى کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق(ع) نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهاى هشام، با بردبارى پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایى از این پرسش و پاسخها در کتابهاى توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | ||
= | =هترازوى امامت و الگوى شیعیان= | ||
[[امام صادق(ع)]] میفرمود: هشام بنحکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهاى باطل دشمنان ماست. کسى که از او پیروى کند، از ما پیروى کرده است و کسى که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بنحکم، صفایى، ص 14.; رجال نجاشى، ص433; فهرستشیخ طوسى، ص 355.</ref>. | [[امام صادق(ع)]] میفرمود: هشام بنحکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهاى باطل دشمنان ماست. کسى که از او پیروى کند، از ما پیروى کرده است و کسى که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بنحکم، صفایى، ص 14.; رجال نجاشى، ص433; فهرستشیخ طوسى، ص 355.</ref>. | ||
= | =در محضر امام کاظم(ع)= | ||
پایههاى اعتقادى و شخصیت والاى علمى هشام در مکتب امام صادق(ع) استوار شد. چون پیشواى ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم(ع)]] روى آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جاى گرفت. او نزد هفتمین امام(ع) چنان جایگاهى یافت که تاریخنگاران وى را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت خاص آن حضرت شمردهاند<ref>معجم رجال الحدیث، ج19، ص 271.</ref>. | پایههاى اعتقادى و شخصیت والاى علمى هشام در مکتب امام صادق(ع) استوار شد. چون پیشواى ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم(ع)]] روى آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جاى گرفت. او نزد هفتمین امام(ع) چنان جایگاهى یافت که تاریخنگاران وى را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت خاص آن حضرت شمردهاند<ref>معجم رجال الحدیث، ج19، ص 271.</ref>. | ||
=مقام علمى هشام بن حکم= | |||
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل بیت(ع)]] نه تنها در علوم نقلى و عقلى سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس میکرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پى آن میشتافت و دانشى تازه میآموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتابهاى حدیثى مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد. | |||
متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجرى، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روانشناسى و سایر دانشهاى رایج عصر خویش اطلاعات گستردهاى داشت. [[عبدالله نعمه]] مینویسد: [[یحیى بنخالد برمکى]]، وزیر هارونالرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشستهاى علمى و تخصصى برگزار میکرد. در یکى از نشستها، که هشام بن حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمى، یحیى گفت: در باره «عشق» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبى بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت شد. وقتى نوبت به هشام بن حکم رسید، با بیانى شیرین مطالبى بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج9، ص 324.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |