۸۷٬۷۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==واژه برزخ== | ==واژه برزخ== | ||
برزخ واژهاى عربى از ریشه (ب - ر - ز) و در لغت به معناى حایل بین دو چیز است؛ گویا این واژه در اصل به معناى | برزخ واژهاى عربى از ریشه (ب - ر - ز) و در لغت به معناى حایل بین دو چیز است؛ گویا این واژه در اصل به معناى پارهزمینى بوده که بین دو چیز خودنمایى و بروز داشته؛ ولى بعدها این معنا توسعه یافته و بر هر امر حایل بین دو چیز، برزخ اطلاق گشته است.[۱] برخى معناى اصلى برزخ را حالت ثانوى و جدیدى دانستهاند که بر شىء عارض شده و با حالت پیشین فرق مىکند،[۲] به هر حال در صورت عربى بودن «برزخ» حرف «خ» در آن زاید بوده، بر مبالغه دلالت دارد؛[۳] ولى در صورتى که آن را معرّب «بَرْزَهْ» بدانیم[۴] که آن نیز به معناى حاجز و حایل است، حرف مزبور جزو حروف اصلى کلمه خواهد بود. | ||
==برزخ در اصطلاح== | ==برزخ در اصطلاح== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==اثبات برزخ== | ==اثبات برزخ== | ||
برخى گفتهاند: اصولا مسئله برزخ ماهیت نقلى دارد و عقل را به آن راهى نیست[۲۰] و بعضى بر این عقیدهاند که افزون بر ادله نقلى، دلایل عقلى نیز مىتواند پاداش و کیفر برزخى را ثابت کند.[۲۱] البته تجزیه و تحلیل ادله یاد شده نشان مىدهد که این ادله بیش از آن که ضرورت برزخ را ثابت کند امکان آن را ثابت مىکند، در هر حال این نکته درخور توجه است که اولین گام براى اثبات برزخ، اثبات حقیقت روح و تجرد نفس و بقاى آن است، از اینرو کسانى که به سبب جهانبینى مادى خود، همه حقایق موجودات عالم را در مادیات منحصر مىدانند به طور کلى منکر عالم پس از مرگ هستند،[۲۲] افزون بر این براى اثبات برزخ ممکن است به ادله تجربى و حسّى با استفاده از روشهایى که مىتوان با ارواح گذشتگان ارتباط برقرار کرد نیز بهره گرفت. این | برخى گفتهاند: اصولا مسئله برزخ ماهیت نقلى دارد و عقل را به آن راهى نیست[۲۰] و بعضى بر این عقیدهاند که افزون بر ادله نقلى، دلایل عقلى نیز مىتواند پاداش و کیفر برزخى را ثابت کند.[۲۱] البته تجزیه و تحلیل ادله یاد شده نشان مىدهد که این ادله بیش از آن که ضرورت برزخ را ثابت کند امکان آن را ثابت مىکند، در هر حال این نکته درخور توجه است که اولین گام براى اثبات برزخ، اثبات حقیقت روح و تجرد نفس و بقاى آن است، از اینرو کسانى که به سبب جهانبینى مادى خود، همه حقایق موجودات عالم را در مادیات منحصر مىدانند به طور کلى منکر عالم پس از مرگ هستند،[۲۲] افزون بر این براى اثبات برزخ ممکن است به ادله تجربى و حسّى با استفاده از روشهایى که مىتوان با ارواح گذشتگان ارتباط برقرار کرد نیز بهره گرفت. این روشها که در علمى به نام فراروانشناسى (Parapsychology) طرح مىگردد ثابت مىکند که براى مردگان، نوعى حیات و ادامه زندگى تحقق دارد که آن همان برزخ است. | ||
توجه به این نکته نیز لازم است که خواه دلیل عقلى را نیز دلیلى مستقل براى اثبات حیات برزخى بپذیریم یا آن را تمام ندانیم، در هر صورت اصل این مسئله در مجموعه معارف اسلامى امرى روشن است و از همین روى برخى از صاحب نظران احتمال ضرورى بودن آن را بعید ندانستهاند،[۲۳] گرچه به گفته برخى از محققان مسئله حیات برزخى در اواسط عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله از ضروریات قرآنى نبوده است و حتى امروزه نیز برخى از مسلمین که نفس انسان را مجرد نمىدانند به نوعى این حقیقت را نمىپذیرند،[۲۴] به هر حال مهمترین ادلّه حیات برزخى آیات و روایات است که آیات در این زمینه به شرح ذیل است: | توجه به این نکته نیز لازم است که خواه دلیل عقلى را نیز دلیلى مستقل براى اثبات حیات برزخى بپذیریم یا آن را تمام ندانیم، در هر صورت اصل این مسئله در مجموعه معارف اسلامى امرى روشن است و از همین روى برخى از صاحب نظران احتمال ضرورى بودن آن را بعید ندانستهاند،[۲۳] گرچه به گفته برخى از محققان مسئله حیات برزخى در اواسط عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله از ضروریات قرآنى نبوده است و حتى امروزه نیز برخى از مسلمین که نفس انسان را مجرد نمىدانند به نوعى این حقیقت را نمىپذیرند،[۲۴] به هر حال مهمترین ادلّه حیات برزخى آیات و روایات است که آیات در این زمینه به شرح ذیل است: |