۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مهدویت، موعود باوری به معنای اعتقاد به یک نجاتبخش است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد. اعتقاد به منجی، در ادیان و ملل و اقوام مختلف و با آیینها و فرهنگهای کاملاً متفاوت وجود دارد و در آنها منجی موعود و نجاتبخش به اَشکال و صور گوناگون و متنوعی مطرح شده است. در میان این گروهها، شیعه به ظهور حضرت مهدی(ع) معتقد است. | مهدویت، موعود باوری به معنای اعتقاد به یک نجاتبخش است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد. اعتقاد به منجی، در ادیان و ملل و اقوام مختلف و با آیینها و فرهنگهای کاملاً متفاوت وجود دارد و در آنها منجی موعود و نجاتبخش به اَشکال و صور گوناگون و متنوعی مطرح شده است. در میان این گروهها، شیعه به ظهور حضرت مهدی(ع) معتقد است. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در دیدگاه مفسران شیعه و با استناد به سخنان اهل بیت قرآن درباره ویژگیهای عصرغیبت و همچنین نشانههای عصر ظهور و دوران پس از آن سخن گفته است. | در دیدگاه مفسران شیعه و با استناد به سخنان اهل بیت قرآن درباره ویژگیهای عصرغیبت و همچنین نشانههای عصر ظهور و دوران پس از آن سخن گفته است. | ||
در ویژگیهای عصر غیبت قران کریم درباره مقام و منزلت منتظران در عصر غیبت (بقره،۱-۳) | در ویژگیهای عصر غیبت قران کریم درباره مقام و منزلت منتظران در عصر غیبت (بقره،۱-۳)، صبر و ارتباط قلبی(آل عمران،۲۰۰) ، اطاعت محض(نساء، آیه ۵۹) و امتحانات بسیار دشوار آنها(بقره، آیه ۱۵۵)و شرایط سخت زندگی منتظران(یوسف، آیه۱۱۰) و پاداش بر این دشواریها را بیان میکند.(نساء، آیه۶۹) قرآن کریم در آیه ۴۶ سوره ابراهیم به توطئههایی اشاره میکند که به هدف تضعیف اعتقادات مردم انجام میشود.امام صادق(ع) در حدیثی این آیه را به تلاش دشمنان در عصر غیبت برای زائل کردن اعتقاد مردم به مسئله مهدویت تفسیر کرده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۲۳۵.</ref> | ||
مسئله اختلاف مردم درباره اعتقاد به مهدویت (شوری،۱۸) | مسئله اختلاف مردم درباره اعتقاد به مهدویت (شوری،۱۸) و همچنین سرگردانی مردم در تشخیص حق(یونس،۵)و قساوت دل ها(حدید،۱۶) و انکار و تکذیب امام زمان در عصر غیبت(فرقان،۱۱) ثابت نمیمانند مگر کسی که یقینش قوی و معرفتش صحیح باشد و نسبت به ما اهل بیت تسلیم باشداز جمله موضوعاتی است که مفسران شیعه به آیات مختلفی در قران کریم استناد میکنند. | ||
نشانههای ظهور هم موضوعی است که مفسران به آن اشاره میکنند؛ کشتار بیسابقه مردم(مریم،۳۷) | نشانههای ظهور هم موضوعی است که مفسران به آن اشاره میکنند؛ کشتار بیسابقه مردم(مریم،۳۷) کشته شدن کسانی که در حق پیامبر و عترت او مرتکب ظلمی شدهاند(اسرا،۴-۶)و نزول عذاب در عصر غیبت به جهت امتحان و عذاب گنه کاران و مؤاخذه آنها(فصلت،۱۶) از جمله آنهاست. | ||
== مهدویت در روایات شیعی == | == مهدویت در روایات شیعی == | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
احمد امین در کتاب ضحی الاسلام و رشید رضا در تفسیر المنار معتقدند که این روایات در صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم) نیامدهاند؛ بنابراین اعتبار ندارند.[۹۰] ر<ref>شید رضا، تفسیر المنار، ج۹،</ref> | احمد امین در کتاب ضحی الاسلام و رشید رضا در تفسیر المنار معتقدند که این روایات در صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم) نیامدهاند؛ بنابراین اعتبار ندارند.[۹۰] ر<ref>شید رضا، تفسیر المنار، ج۹،</ref> | ||
ابن صلاح درباره این موضوع آورده است: «بخاری و مسلم همه احادیث صحیح را در صحاحشان جمعآوری نکردهاند».[۹۱] <ref>ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۱-۲۲</ref> | |||
از بخاری نقل است: «من در این کتاب جز حدیث صحیح ذکر نکردهام؛ ولی آنچه را از احادیث صحیح نیاوردهام بیشتر است»[۹۲] <ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ص۷۱</ref> | از بخاری نقل است: «من در این کتاب جز حدیث صحیح ذکر نکردهام؛ ولی آنچه را از احادیث صحیح نیاوردهام بیشتر است»[۹۲] <ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ص۷۱</ref> | ||
و از مسلم نیز نقل شده: «چنین نیست که هر حدیثی که نزد من صحیح باشد آن را در اینجا بیاورم».[۹۳] <ref>ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۱-۲۲</ref> | و از مسلم نیز نقل شده: «چنین نیست که هر حدیثی که نزد من صحیح باشد آن را در اینجا بیاورم».[۹۳] <ref>ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۱-۲۲</ref> | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
همچنین حاکم نیشابوری، از محدثان بزرگ اهل سنت، در کتابالمستدرک علی الصحیحین، صدها حدیث را ذکر میکند که بر اساس شرایط این دو کتاب صحیحاند؛ ولی در آنها نیامدهاند.[۹۴] <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۱۷۵</ref> | همچنین حاکم نیشابوری، از محدثان بزرگ اهل سنت، در کتابالمستدرک علی الصحیحین، صدها حدیث را ذکر میکند که بر اساس شرایط این دو کتاب صحیحاند؛ ولی در آنها نیامدهاند.[۹۴] <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۱۷۵</ref> | ||
منحصر دانستن احادیث صحیح در این دو کتاب، به معنای تشکیک و تردید در همه کتابهای حدیثی دیگر است. | |||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
احمد الکاتب ریشه مهدویت را نه در آیات و روایات، بلکه در شهادت امام حسن عسکری و پدید آمدن دوران حیرت میداند. او معتقد است هنگامی که امام عسکری فوت کرد، فرزندی نداشت و مردم دچار حیرت شدند. در این میان عدهای از یاران امام عسکری ادعای وجود فرزند برای او را مطرح کردند. آنان ادعا کردند که این فرزند قبل از مرگ امام عسکری به دنیا آمده است. به همین دلیل اعتقاد به مهدی غایب به وجود آمد.<ref>[۹۵] احمد الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی، ص۱۲۷</ref> | احمد الکاتب ریشه مهدویت را نه در آیات و روایات، بلکه در شهادت امام حسن عسکری و پدید آمدن دوران حیرت میداند. او معتقد است هنگامی که امام عسکری فوت کرد، فرزندی نداشت و مردم دچار حیرت شدند. در این میان عدهای از یاران امام عسکری ادعای وجود فرزند برای او را مطرح کردند. آنان ادعا کردند که این فرزند قبل از مرگ امام عسکری به دنیا آمده است. به همین دلیل اعتقاد به مهدی غایب به وجود آمد.<ref>[۹۵] احمد الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی، ص۱۲۷</ref> | ||
نعمانی، محدث شیعی، با اینکه حیرت و سرگردانی را تصدیق میکند، این حیرت را نتیجه عدم توجه به روایات مربوط به غیبت میداند.[۹۶] <ref>النعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۲</ref> | نعمانی، محدث شیعی، با اینکه حیرت و سرگردانی را تصدیق میکند، این حیرت را نتیجه عدم توجه به روایات مربوط به غیبت میداند.[۹۶] <ref>النعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۲</ref> | ||
نعمانی کتاب الغیبه را برای این مینویسد که توجه شیعیان را به این احادیث جلب کند. شیخ صدوق نیز ضمن تصدیق وجود حیرت، معتقد است عدم مراجعه مردم به سخنان ائمه موجب حیرت شده است؛ زیرا در سخنان پیامبر(ص) و ائمه بر امر غیبت بسیار تأکید شده است.[۹۷<ref>قاضی زاده، کاظم، «تحلیلی درباره احادیث غیبت در کتاب الغیبة نعمانی»، ص۱۹۷]</ref> | |||
رشید رضا مینویسد: «شیعیان میکوشیدند خلافت را در آل الرسول از علی قرار دهند، بنابراین احادیثی را برای آمادهسازی این کار وضع کردند».[۹۸] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۹، ص۵۰۲۵۰۳</ref> | رشید رضا مینویسد: «شیعیان میکوشیدند خلافت را در آل الرسول از علی قرار دهند، بنابراین احادیثی را برای آمادهسازی این کار وضع کردند».[۹۸] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۹، ص۵۰۲۵۰۳</ref> | ||
احمد امین نیز در تأیید این نظریه مینویسد: «این رهبران ماهر (منظور رؤسای شیعه) افکار توده مردم را به کار گرفتند... و احادیثی را وضع کردند که از رسول خدا روایت میکردند».[۹۹] <ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۴۱</ref> | احمد امین نیز در تأیید این نظریه مینویسد: «این رهبران ماهر (منظور رؤسای شیعه) افکار توده مردم را به کار گرفتند... و احادیثی را وضع کردند که از رسول خدا روایت میکردند».[۹۹] <ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۴۱</ref> | ||
بستوی، نویسنده کتاب المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحه، در پاسخ به این ادعا مینویسد: «از مجموع ۴۶ حدیث صحیحی که درباره مهدی وجود دارد، جز ۱۱ حدیث که برخی افراد متهم به شیعه بودن در اسناد آنها وجود دارد، دیگر احادیث هیچگونه اتهامی در این باب در سندشان وجود ندارد»؛[۱۰۰] <ref>بستوی، المهدی المنتظر، ص۳۷۵</ref> | بستوی، نویسنده کتاب المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحه، در پاسخ به این ادعا مینویسد: «از مجموع ۴۶ حدیث صحیحی که درباره مهدی وجود دارد، جز ۱۱ حدیث که برخی افراد متهم به شیعه بودن در اسناد آنها وجود دارد، دیگر احادیث هیچگونه اتهامی در این باب در سندشان وجود ندارد»؛[۱۰۰] <ref>بستوی، المهدی المنتظر، ص۳۷۵</ref> | ||
یعنی ۳۵ حدیث از طریق اهل سنت نقل شده است. احادیث مهدویت در کتابهایی مانند جامع الاصول نوشته ابن اثیر، المصنف نوشته صنعانی، المصنف نوشته ابن ابیشیبه و مسند نوشته احمد بن حنبل آمده است و دستکم ۳۲ نفر از اصحاب رسول خدا این احادیث را نقل کردهاند. | |||
خط ۲۷۴: | خط ۲۸۰: | ||
ناقدان معتقدند انتظار موعود، موجب خمودگی و رکود اجتماعی شده است. رشید رضا مینویسد: «گسترش این اندیشه میان مسلمانان، باعث سستی آنان نسبت به واجبات الاهی شده است».[۱۰۱] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۳۹۳</ref> | ناقدان معتقدند انتظار موعود، موجب خمودگی و رکود اجتماعی شده است. رشید رضا مینویسد: «گسترش این اندیشه میان مسلمانان، باعث سستی آنان نسبت به واجبات الاهی شده است».[۱۰۱] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۳۹۳</ref> | ||
مرتضی مطهری در پاسخ به این نگاه، مفهوم انتظار را به دو نوع انتظار سازنده و انتظار ویرانگر تقسیم کرده است و معتقد است که انتظار سازنده در مقابل انتظار مخرب است: «از آیات استفاده میشود که ظهور مهدی موعود حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق با باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود».[۱۰۲] <ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸</ref> | مرتضی مطهری در پاسخ به این نگاه، مفهوم انتظار را به دو نوع انتظار سازنده و انتظار ویرانگر تقسیم کرده است و معتقد است که انتظار سازنده در مقابل انتظار مخرب است: «از آیات استفاده میشود که ظهور مهدی موعود حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق با باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود».[۱۰۲] <ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸</ref> | ||
نیز او معتقد است که با موعودباوری تکلیف از انسان برداشته نمیشود: «به انتظار ظهور حجت، هیچ تکلیفی از ما ساقط نمیشود، نه تکلیف فردی و نه تکلیف اجتماعی».[۱۰۳] <ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸</ref> | نیز او معتقد است که با موعودباوری تکلیف از انسان برداشته نمیشود: «به انتظار ظهور حجت، هیچ تکلیفی از ما ساقط نمیشود، نه تکلیف فردی و نه تکلیف اجتماعی».[۱۰۳] <ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۷۵۸</ref> | ||
منتقدان مهدویت، ظهور مدعیان مهدویت را باعث تفرقه بین مسلمانان میدانند. رشید رضا مینویسد: «اعتقاد به مهدی باعث پیدایش فتنههای عظیمی شده که در مناطق و زمانهای مختلف افرادی به پا خواسته و مدعی مهدویت شدهاند و بر اهل و نزدیگان سلطان وقت خروج کرده و فریب خوردگانی وی را اجابت کرده و میان آنها و حاکمان جور خون به راه افتاده».[۱۰۴] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۶، ص۵۷۵۸</ref> | منتقدان مهدویت، ظهور مدعیان مهدویت را باعث تفرقه بین مسلمانان میدانند. رشید رضا مینویسد: «اعتقاد به مهدی باعث پیدایش فتنههای عظیمی شده که در مناطق و زمانهای مختلف افرادی به پا خواسته و مدعی مهدویت شدهاند و بر اهل و نزدیگان سلطان وقت خروج کرده و فریب خوردگانی وی را اجابت کرده و میان آنها و حاکمان جور خون به راه افتاده».[۱۰۴] <ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج۶، ص۵۷۵۸</ref> | ||
احمد امین نیز با همین مضمون اعتراضاتی را به تفکر مهدویت وارد میکند: «اگر شمار کسانی که در تاریخ اسلام خروج کردهاند و ادعای مهدویت داشتهاند بر شماریم،... سخن به درازا میکشد».[۱۰۵] <ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۱۳، ص۲۴۴</ref> | احمد امین نیز با همین مضمون اعتراضاتی را به تفکر مهدویت وارد میکند: «اگر شمار کسانی که در تاریخ اسلام خروج کردهاند و ادعای مهدویت داشتهاند بر شماریم،... سخن به درازا میکشد».[۱۰۵] <ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۱۳، ص۲۴۴</ref> | ||
خط ۲۹۰: | خط ۳۰۴: | ||
مفهوم مهدویت آموزۀ مشترک میان فرق اسلامی است. مهدیباوری را حتی میتوان در سایر ادیان آسمانی هم مشاهده کرد. این مفهوم در طول تاریخ دچار تطور شده و همواره یک معنا نداشته. هرچند در نصوص دینی و توسط شخص پیامبر، هم مفهوم مهدویت و هم مصداق آن دقیقاً مشخص شده بود، اما در طول تاریخ شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، سبب شد مدعیان مختلف مهدویت ظهور کنند و حتی تعریف جدیدی از آن ارائه شود. همین امر حتی باعث پیدایش مذاهب و فرق مختلف مذهبی همچون کیسانیه، واقفیه، مبارکیه و ادیانی مثل قادریه و بهائیت شده است.[۱۰۷] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۴۹</ref> | مفهوم مهدویت آموزۀ مشترک میان فرق اسلامی است. مهدیباوری را حتی میتوان در سایر ادیان آسمانی هم مشاهده کرد. این مفهوم در طول تاریخ دچار تطور شده و همواره یک معنا نداشته. هرچند در نصوص دینی و توسط شخص پیامبر، هم مفهوم مهدویت و هم مصداق آن دقیقاً مشخص شده بود، اما در طول تاریخ شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، سبب شد مدعیان مختلف مهدویت ظهور کنند و حتی تعریف جدیدی از آن ارائه شود. همین امر حتی باعث پیدایش مذاهب و فرق مختلف مذهبی همچون کیسانیه، واقفیه، مبارکیه و ادیانی مثل قادریه و بهائیت شده است.[۱۰۷] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۴۹</ref> | ||
گروهی مهدویت را امری اکتسابی میدانستند. در چنین تلقیای مهدویت برخی شرایط عمومی و غیرانحصاری دارد که افراد با احراز آن شرایط میتوانند مصداق مهدی موعود باشند. یکی از افراد این رویکرد محمدبن عبدالله بن حسن (۹۳-۱۴۵ق) معروف به نفس زکیه است.[۱۰۸] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۱</ref> | گروهی مهدویت را امری اکتسابی میدانستند. در چنین تلقیای مهدویت برخی شرایط عمومی و غیرانحصاری دارد که افراد با احراز آن شرایط میتوانند مصداق مهدی موعود باشند. یکی از افراد این رویکرد محمدبن عبدالله بن حسن (۹۳-۱۴۵ق) معروف به نفس زکیه است.[۱۰۸] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۱</ref> | ||
در نظریۀ دیگری که مبدع آن سید محمد مشعشع (۸۷۰ق) است، مهدویت در شخصی غیر از مهدی موعود که حاجب، حامل و وکیل اوست، تحقق پیدا میکند. مشعشع میان گوهر امام زمانی و فرزند امام حسن عسکری تمایز قائل بود. گوهر امام زمانی در هر زمان میتوانست در کالبد کسی ظهور کند، لذا عنوان مهدی به مصداق خاصی منحصر نمیشد.[۱۰۹] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۲</ref> | در نظریۀ دیگری که مبدع آن سید محمد مشعشع (۸۷۰ق) است، مهدویت در شخصی غیر از مهدی موعود که حاجب، حامل و وکیل اوست، تحقق پیدا میکند. مشعشع میان گوهر امام زمانی و فرزند امام حسن عسکری تمایز قائل بود. گوهر امام زمانی در هر زمان میتوانست در کالبد کسی ظهور کند، لذا عنوان مهدی به مصداق خاصی منحصر نمیشد.[۱۰۹] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۲</ref> | ||
در دیدگاه دیگری از معنای اصطلاحی مهدی در روایات صرفنظر میکنند و تنها بر معنای لغوی مهدی، یعنی هدایتشده، تأکید دارند. براساس این نگاه مهدی کسی است که از جانب خدا هدایت شده و با ظلم و ظالمان مبارزه میکند و از مظلومان در برابر ظالمان دفاع میکند. لذا این نگاه به نوعی موعود مصطلح در کلام انبیاء را انکار میکند. سید محمد نوربخش (۸۶۹ق) را میتوان با تسامح از قائلین این قول دانست.[۱۱۰] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۴</ref> | در دیدگاه دیگری از معنای اصطلاحی مهدی در روایات صرفنظر میکنند و تنها بر معنای لغوی مهدی، یعنی هدایتشده، تأکید دارند. براساس این نگاه مهدی کسی است که از جانب خدا هدایت شده و با ظلم و ظالمان مبارزه میکند و از مظلومان در برابر ظالمان دفاع میکند. لذا این نگاه به نوعی موعود مصطلح در کلام انبیاء را انکار میکند. سید محمد نوربخش (۸۶۹ق) را میتوان با تسامح از قائلین این قول دانست.[۱۱۰] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۴</ref> | ||
در تلقی دیگری مؤلفۀ غیبت در مهدویت را نه ترفندی برای حفظ جان مهدی و فراهم شدن شرایط لازم ظهور، بلکه آن را مجازاتی الهی میدانند. طبق این نظر چون آن حضرت در انجام رسالت خود کوتاهی کرده، مستحق مجازات غیبت است. مثلاً در مورد محمد بن حنفیه چنین ادعایی شد.[۱۱۱] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۶</ref> | در تلقی دیگری مؤلفۀ غیبت در مهدویت را نه ترفندی برای حفظ جان مهدی و فراهم شدن شرایط لازم ظهور، بلکه آن را مجازاتی الهی میدانند. طبق این نظر چون آن حضرت در انجام رسالت خود کوتاهی کرده، مستحق مجازات غیبت است. مثلاً در مورد محمد بن حنفیه چنین ادعایی شد.[۱۱۱] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۶</ref> | ||
در تعریف دیگری از مهدویت، تمام آثار مادی و معنوی ظهور مهدی در یک سلسله یا خاندان خاص متجلی میشود. خلفای فاطمی قرن چهارم از شواهد تاریخی این رویکرداند که حکومت خود را با ادعای مهدویت آغاز کردند.[۱۱۲] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۷</ref> | در تعریف دیگری از مهدویت، تمام آثار مادی و معنوی ظهور مهدی در یک سلسله یا خاندان خاص متجلی میشود. خلفای فاطمی قرن چهارم از شواهد تاریخی این رویکرداند که حکومت خود را با ادعای مهدویت آغاز کردند.[۱۱۲] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۷</ref> | ||
طبق دیدگاه دیگری مهم نیست که شرایط ذکر شده برای مهدویت در نصوص، احراز شود. بلکه این روابط و مناسبات سیاسی و فکری است که شرایط، اهداف و ویژگیهای مهدی و مهدویت را تعیین میکند.[۱۱۳] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۹</ref> لذا چه بسا میان آن مهدویتی که در نصوص آمده و آن مهدویتی که بسته به شرایط خاص اجتماعی تعریف میشود، تفاوتهای جزئی یا حتی بنیادین وجود داشته باشد. از شواهد تاریخی این دیدگاه میتوان به ادعای مهدویت منصور عباسی برای فرزندش و یا مهدویت ابداع شده توسط خالدبن معاویه اشاره کرد.[۱۱۴] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۶۰</ref> | طبق دیدگاه دیگری مهم نیست که شرایط ذکر شده برای مهدویت در نصوص، احراز شود. بلکه این روابط و مناسبات سیاسی و فکری است که شرایط، اهداف و ویژگیهای مهدی و مهدویت را تعیین میکند.[۱۱۳] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۵۹</ref> لذا چه بسا میان آن مهدویتی که در نصوص آمده و آن مهدویتی که بسته به شرایط خاص اجتماعی تعریف میشود، تفاوتهای جزئی یا حتی بنیادین وجود داشته باشد. از شواهد تاریخی این دیدگاه میتوان به ادعای مهدویت منصور عباسی برای فرزندش و یا مهدویت ابداع شده توسط خالدبن معاویه اشاره کرد.[۱۱۴] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۶۰</ref> | ||
در رویکرد دیگری که نوعی مهدویت ارتدادی بود، برخی از افراد یا نحلهها با گرایشهای خاص فکری و مذهبی، از گفتمان مذهبی غالب در جامعه خارج میشدند و ادعای مهدویت میکردند. این مفهوم از مهدویت، بسته به هدفش به نصوص دینی نزدیک یا دور میشد. ادعایی که اسپهبدان گبر در مورد ابومسلم خراسانی داشتند، از این قسم است.[۱۱۵] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۶۳</ref> | در رویکرد دیگری که نوعی مهدویت ارتدادی بود، برخی از افراد یا نحلهها با گرایشهای خاص فکری و مذهبی، از گفتمان مذهبی غالب در جامعه خارج میشدند و ادعای مهدویت میکردند. این مفهوم از مهدویت، بسته به هدفش به نصوص دینی نزدیک یا دور میشد. ادعایی که اسپهبدان گبر در مورد ابومسلم خراسانی داشتند، از این قسم است.[۱۱۵] <ref>فرمانیان، گونهشناسی کارکردی مفهوم مهدویت با تکیه بر گزارشات تاریخی، ص۱۶۳</ref> | ||
این تحول و تطور در نقطهای از تاریخ متوقف نشد و تا زمان معاصر ادامه داشت. به عنوان مثال پدیدۀ انقلاب اسلامی در ایران به آموزۀ مهدویت بیارتباط نیست. از طرفی در تفکر اسلامی، تحقق جامعۀ موعود، کاملترین مرحلۀ تمدن اسلامی به شمار میرود. از طرف دیگر انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان حکومتی که اجرای احکام اسلامی را تسهیل میکند، رویکرد تمدنی دارد. آموزۀ مهدویت نه تنها در شکلگیری و پیروزی انقلاب، بلکه در استمرار و بقاء آن هم نقش محوری داشت. بنابراین میان آموزۀ مهدویت و رویکرد تمدنی انقلاب اسلامی ربط و نسبت هست. به طوریکه میتوان گفت آموزههای مربوط به مهدویت راهنمای انقلاب اسلامی بود.[۱۱۶] <ref>الویری، گونهشناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چهارچوب ظرفیت تمدنی، ص۷-۵۶</ref> | این تحول و تطور در نقطهای از تاریخ متوقف نشد و تا زمان معاصر ادامه داشت. به عنوان مثال پدیدۀ انقلاب اسلامی در ایران به آموزۀ مهدویت بیارتباط نیست. از طرفی در تفکر اسلامی، تحقق جامعۀ موعود، کاملترین مرحلۀ تمدن اسلامی به شمار میرود. از طرف دیگر انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان حکومتی که اجرای احکام اسلامی را تسهیل میکند، رویکرد تمدنی دارد. آموزۀ مهدویت نه تنها در شکلگیری و پیروزی انقلاب، بلکه در استمرار و بقاء آن هم نقش محوری داشت. بنابراین میان آموزۀ مهدویت و رویکرد تمدنی انقلاب اسلامی ربط و نسبت هست. به طوریکه میتوان گفت آموزههای مربوط به مهدویت راهنمای انقلاب اسلامی بود.[۱۱۶] <ref>الویری، گونهشناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چهارچوب ظرفیت تمدنی، ص۷-۵۶</ref> | ||
پس از انقلاب در میان صاحبنظران رهیافتها و رویکردهای مختلفی در حوزۀ مهدویت شکل گرفت. میتوان از خلال مصاحبه با اساتید و صاحبنظران و منابع مکتوب و چند رسانهای موجود، این رویکردها را استخراج کرد. رویکرد قرآنی، روایی، کلامی، فلسفی، فقهی، تاریخی، تمدنی، سیاسی، تربیتی، عرفانی، تبلیغی و اطلاعرسانی، راهبردی و آیندهنگارانه، مدیریتی، اجتماعی، جامعهشناختی، روششناختی، ادبی و آیینی و مناسکی، از جملۀ این رویکردها هستند.[۱۱۷] <ref>الویری، گونهشناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چهارچوب ظرفیت تمدنی، ص۷۹ | پس از انقلاب در میان صاحبنظران رهیافتها و رویکردهای مختلفی در حوزۀ مهدویت شکل گرفت. میتوان از خلال مصاحبه با اساتید و صاحبنظران و منابع مکتوب و چند رسانهای موجود، این رویکردها را استخراج کرد. رویکرد قرآنی، روایی، کلامی، فلسفی، فقهی، تاریخی، تمدنی، سیاسی، تربیتی، عرفانی، تبلیغی و اطلاعرسانی، راهبردی و آیندهنگارانه، مدیریتی، اجتماعی، جامعهشناختی، روششناختی، ادبی و آیینی و مناسکی، از جملۀ این رویکردها هستند.[۱۱۷] <ref>الویری، گونهشناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چهارچوب ظرفیت تمدنی، ص۷۹ | ||
== آسیبشناسی مهدویت؛ مدعیان مهدویت، خرافات و بدعتها</ref> | == آسیبشناسی مهدویت؛ مدعیان مهدویت، خرافات و بدعتها</ref> | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۴۸: | ||
== | == منابع == | ||
امین، احمد، ضحی الاسلام، مصر، مکتبه الاسره، ۱۹۹۹۹م | |||
ابن بطری، عمده عیون، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق. | |||
ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرف | |||
ابن صلاح، عثمان، علوم الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق | |||
ابنعربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، بیروت،دار احیاء التراث العربی، بیتا. | |||
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۹ق. | |||
احمد الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه، بیروت، دارالجدید، ۱۹۹۸م، ص۱۲۷ | |||
اسفندیار، محمود رضا، نصرالله پورجوادی و گروهی از نویسندگان، آشنایان ره عشق۱. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴. | |||
اسفندیار، محمودرضا و فائزه رحمان، نگاهی گذرا به سیر تاریخی مهدویت در تصوف، ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی،ش ۸، ۱۳۹۱. | |||
اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ترجمه حسن مؤیدی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲ش. | |||
اکبرنژاد، مهدی، «بررسی و نقد دیدگاه رشید رضا و احمد امین درباره احادیث مهدویت»، مقالات و بررسیها، بهار و تابستان ۱۳۸۴،ش ۷۷. | |||
النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۹۷ق | |||
الویری، محسن، «گونهشناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چهارچوب ظرفیت تمدنی»، مشرق موعود، تابستان ۱۳۹۴ش، ش۳۴ | |||
بستوی، عبدالعظیم، المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحه، بیروت،دار ابن حزم، ۱۴۲۰ق | |||
حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه محمدتقی آتیاللهی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۶ش | |||
حسینی قزوینی، سید محمد، «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت در اهل سنت»، مربیان، تابستان ۱۳۸۸،ش ۳۲ | |||
حمیری، نشوان بن سعید، رسالة الحور العین، تصحیح مصطفی کمال، قاهره، مکتبة خانجی، ۱۹۴۸ق. | |||
خسروشاهی، باقر و صدرالدین صدر. المهدی(عج)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۶. | |||
دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، ۱۳۸۶ش. | |||
ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، بیروت، الرساله، ۱۴۰۶ق | |||
رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالفکر | |||
سعد بن عبدالله اشعری، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش | |||
سلطانی، مصطفی، تاریخ و عقاید زیدیه، قم نشر ادیان، ۱۳۹۰ش. | |||
صادقی ارزگانی، محمدامین، آموزۀ مهدویت در عرفان اسلامی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶. | |||
صدر، سید محمد باقر، بحث حول المهدی، قم، مرکز الغدیر، ۱۴۱۷ق | |||
طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامه، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق | |||
فاسی، محمد بن احمد، العقد الثمین فی أحکام الأئمة الطاهرین، بیروت دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق. | |||
فضل الله همدانی، رشید الدین، جامع التواریخ، تاریخ اسماعیلیان، تصحیح محمد روشن، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۸۷ش. | |||
قاضی زاده، کاظم و علیرضا مختاری، «تحلیلی درباره احادیث غیبت در کتاب الغیبة نعمانی»، علوم حدیث، پاییز و زمستان ۱۳۸۶،ش ۴۵۴۶ | |||
قرطبی، تفسیر القرطبی(الجامع الاحکام القرآن)، تحقیق ابواسحاق ابراهیم اطفیش، بیروت، دارالحیاء التراث العربی، ۱۹۸۵ | |||
لاهیجی، شمسالدین محمد، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، انتشارات سعدی، ۱۳۷۱. | |||
مجموع کتب و رسائل امام زید بن علی، صنعاء، دارالحکمة الیمانیة، ۱۴۲۲ق. | |||
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، قم، مؤسسه دارالهجرة، ۱۴۰۹ق. | |||
مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، تهران، صدرا، ۱۳۷۹ش | |||
موحدیان عطار، علی، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹. | |||
موحدیانعطار، علی، گونه شناسی اندیشه منجی موعود در اسلام، هفت آسمان ۱،ش ۶، ۱۳۸۳. | |||
موسوی نژاد، سید علی، مهدویت و فرقه حسینیه زیدیه، هفت آسمان،ش ۲۷، پاییز ۱۳۸۴ش. | |||
موسوی نژاد، سیدعلی، عقل گرایی زیدیه در انحراف از مهدویت، خبرگزاری شبستان. | |||
موسوی نژاد، جریان فکری سیاسی زیدیه، مؤسسه فرهنگی فهیم. | |||
نوبختی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | |||
نوربخش، سید محمد، من مهدی هستم، (ترجمه رساله • | |||
منبع : ویکی شیعه (با حذف برخی قسمتها ) | |||
ویرایش