پرش به محتوا

ابولهب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۰ اوت ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸: خط ۱۸:
|-
|-
|نام مادر
|نام مادر
|لُبْنى
|لُبْنی
|-
|-
|دین
|دین
خط ۴۹: خط ۴۹:
'''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م) عموی [[پیامبر (ص)]] و یکی از سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت بود. ابولهب در اصل به <big>ابوعتبه</big> کنیه داشت، ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره، <big>ابولهب</big> می‌خواند.
'''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م) عموی [[پیامبر (ص)]] و یکی از سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت بود. ابولهب در اصل به <big>ابوعتبه</big> کنیه داشت، ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره، <big>ابولهب</big> می‌خواند.


مادرش لُبْنى دختر هاجر بن عبدمناف از [[قبیلۀ خزاعه]] بود.
مادرش لُبْنی دختر هاجر بن عبدمناف از [[قبیلۀ خزاعه]] بود.


ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفته‌اند بدین سبب [[قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]]، از این ماجرا سخت برآشفته بود.  
ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفته‌اند بدین سبب [[قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]]، از این ماجرا سخت برآشفته بود.  
خط ۶۲: خط ۶۲:
نام اصلی او عبدالعزی بود و ابولهب، لقب و کنیه اوست. کنیه اصلی او ابوعُتبَه بود ولی پدرش، عبدالمطلب، او را به سبب زیبایی و سرخ‌رویی چهره، ابولهب می‌خواند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۱، ص۹۳</ref> برخی منابع در کنار زیبایی، به انحراف چشم او هم اشاره کرده‌اند. <ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> مادر ابولهب، لُبنیٰ دختر هاجر بن [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه، و ابولهب تنها فرزند او بود. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۱۱۰</ref>
نام اصلی او عبدالعزی بود و ابولهب، لقب و کنیه اوست. کنیه اصلی او ابوعُتبَه بود ولی پدرش، عبدالمطلب، او را به سبب زیبایی و سرخ‌رویی چهره، ابولهب می‌خواند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۱، ص۹۳</ref> برخی منابع در کنار زیبایی، به انحراف چشم او هم اشاره کرده‌اند. <ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> مادر ابولهب، لُبنیٰ دختر هاجر بن [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه، و ابولهب تنها فرزند او بود. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۱۱۰</ref>


از زندگی ابولهب پیش از ظهور اسلام اطلاعات زیادی در اختیار نیست؛ اما از آیه دوم [[سوره مسد]] (مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ: <ref>آیه 2 سوره مسد</ref> دارایى او و آنچه اندوخت، سودش نکرد) برمی‌آید که احتمالا همچون بیشتر قریشیان به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است. ابولهب به همراه عده‌ای، غزالی طلایی که عبدالمطلب به کعبه هدیه کرده بود را دزدید. پس از دستگیری دزدان، دست برخی از کسانی که در دزدی نقش داشتند قطع شد، ولی دایی‌های ابولهب از قبیله خزاعه مانع قطع شدن دست او شدند. <ref>ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۵۹-۷۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۲۵</ref>
از زندگی ابولهب پیش از ظهور اسلام اطلاعات زیادی در اختیار نیست؛ اما از آیه دوم [[سوره مسد]] (مَا أَغْنَیٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ: <ref>آیه 2 سوره مسد</ref> دارایی او و آنچه اندوخت، سودش نکرد) برمی‌آید که احتمالا همچون بیشتر قریشیان به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است. ابولهب به همراه عده‌ای، غزالی طلایی که عبدالمطلب به کعبه هدیه کرده بود را دزدید. پس از دستگیری دزدان، دست برخی از کسانی که در دزدی نقش داشتند قطع شد، ولی دایی‌های ابولهب از قبیله خزاعه مانع قطع شدن دست او شدند. <ref>ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۵۹-۷۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۲۵</ref>


پس از تولد [[محمد (ص)]]، پیش از آن که حلیمه شیر دادن او را بر عهده گیرد، کنیز ابولهب، [[ثوبیه]]، مدتی محمد (ص) را شیر داد. بعدها، [[پیامبر (ص)]] به ابولهب پیشنهاد کرد که ثویبه را به او بفروشد تا آزادش کند؛ اما ابولهب نپذیرفت. پس از [[هجرت]] پیامبر (ص) به [[مدینه]]، ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref>
پس از تولد [[محمد (ص)]]، پیش از آن که حلیمه شیر دادن او را بر عهده گیرد، کنیز ابولهب، [[ثوبیه]]، مدتی محمد (ص) را شیر داد. بعدها، [[پیامبر (ص)]] به ابولهب پیشنهاد کرد که ثویبه را به او بفروشد تا آزادش کند؛ اما ابولهب نپذیرفت. پس از [[هجرت]] پیامبر (ص) به [[مدینه]]، ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:
==تعصب و گرایش‌های قبیله‌ای==
==تعصب و گرایش‌های قبیله‌ای==


همسر او، ام جمیل بنت حرب، خواهر ابوسفیان و از [[بنی امیه]] بود، در نتیجه ابولهب از بنی‌امیه حمایت می‌کرد. <ref>شوشتری، احقاق الحق، ج۲۹، ص۶۱۳</ref> از طرف دیگر مادر او از قبیله خزاعه بود که نسبت به قریش کینه داشتند. <ref>حسنی، سیره المصطفى، ۱۴۱۶ق، ص۲۲۳</ref>
همسر او، ام جمیل بنت حرب، خواهر ابوسفیان و از [[بنی امیه]] بود، در نتیجه ابولهب از بنی‌امیه حمایت می‌کرد. <ref>شوشتری، احقاق الحق، ج۲۹، ص۶۱۳</ref> از طرف دیگر مادر او از قبیله خزاعه بود که نسبت به قریش کینه داشتند. <ref>حسنی، سیره المصطفی، ۱۴۱۶ق، ص۲۲۳</ref>
      
      
==ترس از جنگ با عرب==
==ترس از جنگ با عرب==
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
#از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref>
#از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref>
#
#
#در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعله‌ور و پرلهیب می‌شود) پس «لهب» که در کنیه‌اش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref>
#در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَیٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعله‌ور و پرلهیب می‌شود) پس «لهب» که در کنیه‌اش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref>


در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم می‌خورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار می‌داد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو می‌توانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان عذاب در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref>
در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم می‌خورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار می‌داد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو می‌توانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان عذاب در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref>


در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ (آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینه‌شان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی(ع)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند. <ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref> نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (ص) و آله قصد تصمیم‌گیری داشتند گفت: «من محمد (ص) را به شاعری متهم می‌کنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]] <ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref>  نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست». <ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref>
در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلیٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ (آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینه‌شان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی(ع)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند. <ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref> نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (ص) و آله قصد تصمیم‌گیری داشتند گفت: «من محمد (ص) را به شاعری متهم می‌کنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]] <ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref>  نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست». <ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref>


=دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب=
=دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش