پرش به محتوا

ایران و مصر در راه تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
|-
|-
|نویسنده
|نویسنده
|[[سید هادی خسرو شاهی]]<ref>محقق و پژوهش‌گر و عضو هیئت علمى کنفرانس وحدت</ref>
|[[سید هادی خسروشاهی|سید هادی خسرو شاهی]]
|-
|-
|تعداد صفحات
|تعداد صفحات
خط ۲۷: خط ۲۷:
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
'''ایران و مصر در راه تقریب''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره ششم می‌باشد که به قلم [[سیدهادی خسرو شاهی]]<ref>محقق و پژوهش‌گر و عضو هیئت علمى کنفرانس وحدت</ref>و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] تدوین و منتشر شده است. این مقاله در  فصل بهار سال 1385 منتشر شده است.</div>
'''ایران و مصر در راه تقریب''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره ششم می‌باشد که به قلم [[سیدهادی خسرو شاهی]]<ref>محقق و پژوهش‌گر و عضو هیئت علمى کنفرانس وحدت</ref>و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] تدوین و منتشر شده است. این مقاله در  فصل بهار سال 1385 منتشر شده است.</div>
ایران و مصر در راه تقریب
حجت‌الإسلام والمسلمین سیدهادى خسروشاهى
=چکیده:=
=چکیده:=
ایران و مصر به عنوان دو کانون اصلى تمدن شرق، از گذشته با یک‌دیگر مراوده داشته و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشرى نقشى حیاتى ایفا کرده‌اند. در طول تاریخ، مردم ایران و مصر همواره به همکارى روزافزون تمایل نشان مى‌دادند. آشنایى با پیشینه تاریخى و فرهنگى روابط دو کشور مى‌تواند ما را در درک موقعیت‌ها و ضرورت‌هاى کنونى کمک نماید. این مقاله به بررسى مناسبات ایران و مصر در دوران‌هاى قدیم و پس از اسلام و در قرن اخیر و نیز نقش روحانیون در روابط دو کشور، حرکت اصلاحى [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سید جمال‌الدین حسینى]] [اسدآبادى]، و [[قمی، شیخ محمد تقی|شیخ محمدتقى قمى]] پرداخته و در پایان نیز نقش [[ایران]] و [[مصر]] در چالش جهانى‌شدن و گفت‌وگوى تمدن‌ها را بررسى مى‌نماید. <br>
[[ایران]] و [[مصر]] به عنوان دو کانون اصلى تمدن شرق، از گذشته با یک‌دیگر مراوده داشته و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشرى نقشى حیاتى ایفا کرده‌اند. در طول تاریخ، مردم ایران و مصر همواره به همکارى روزافزون تمایل نشان مى‌دادند. آشنایى با پیشینه تاریخى و فرهنگى روابط دو کشور مى‌تواند ما را در درک موقعیت‌ها و ضرورت‌هاى کنونى کمک نماید. این مقاله به بررسى مناسبات ایران و مصر در دوران‌هاى قدیم و پس از اسلام و در قرن اخیر و نیز نقش روحانیون در روابط دو کشور، حرکت اصلاحى [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سید جمال‌الدین حسینى]] [اسدآبادى]، و [[قمی، شیخ محمد تقی|شیخ محمدتقى قمى]] پرداخته و در پایان نیز نقش [[ایران]] و [[مصر]] در چالش جهانى‌شدن و گفت‌وگوى تمدن‌ها را بررسى مى‌نماید. <br>
کلیدواژه‌ها: تقریب بین مذاهب، روابط حرکت اصلاحى، جهانى شدن، گفت‌وگوى تمدن‌ها<br>
کلیدواژه‌ها: تقریب بین مذاهب، روابط حرکت اصلاحى، جهانى شدن، گفت‌وگوى تمدن‌ها<br>


خط ۷۰: خط ۶۶:
# موضع‌گیرى نزدیک دو کشور درباره NPT (پیمان منع گسترش سلاح‌هاى کشتار جمعى)؛
# موضع‌گیرى نزدیک دو کشور درباره NPT (پیمان منع گسترش سلاح‌هاى کشتار جمعى)؛
# رایزنى‌هاى دو کشور در مسئله حقوق بشر که به تغییر رأى مصر نسبت به قطع نامه حقوق بشر علیه ایران از مثبت به ممتنع انجامید؛<br>
# رایزنى‌هاى دو کشور در مسئله حقوق بشر که به تغییر رأى مصر نسبت به قطع نامه حقوق بشر علیه ایران از مثبت به ممتنع انجامید؛<br>
# همکارى دو کشور در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامى و شرکت «عمرو موسى» وزیر خارجه مصر در اجلاس تهران و در پیش گرفتن مواضع مشترک در بسیارى از مسایل مطرح شده در کمیته‌هاى کنفرانس.
# همکارى دو کشور در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامى و شرکت «عمرو موسى» وزیر خارجه مصر در اجلاس تهران و در پیش گرفتن مواضع مشترک در بسیارى از مسایل مطرح شده در کمیته‌هاى کنفرانس. <br>
<br>
در سطح همکارى‌هاى منطقه‌اى نیز دو کشور در موارد بسیارى مواضع مشترک دارند که از آن جمله مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد: <br>
در سطح همکارى‌هاى منطقه‌اى نیز دو کشور در موارد بسیارى مواضع مشترک دارند که از آن جمله مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد: <br>
# ضرورت جلوگیرى از گسترش سلاح‌هاى کشتار جمعى رژیم صهیونیستى؛
# ضرورت جلوگیرى از گسترش سلاح‌هاى کشتار جمعى رژیم صهیونیستى؛
خط ۹۲: خط ۸۷:
از شاگردان مشهور سید مى‌توان به [[شیخ محمد عبده]]، شیخ عبدالکریم سلمان، شیخ ابراهیم لقانى و شیخ ابراهیم حلباوى اشاره نمود. <br>
از شاگردان مشهور سید مى‌توان به [[شیخ محمد عبده]]، شیخ عبدالکریم سلمان، شیخ ابراهیم لقانى و شیخ ابراهیم حلباوى اشاره نمود. <br>
سید براى این گروه، علوم رسمى حوزوى و الازهرى تدریس مى‌کرد، اما گروه دیگرى هم بودند که در فرصت‌هاى مناسب از درس سید در علوم اجتماعى و سیاسى استفاده مى‌کردند و این دروس دوره‌اى، گاهى در منازل افراد عرضه مى‌شد و شاگردان معروف این دوره‌ها: محمود سامى البارودى، عبدالسلام مویلحى و برادرش ابراهیم مویلحى، سعد زغلول، على مظهر، سلیم نقاش، ادیب اسحاق و دیگران بودند. <br>
سید براى این گروه، علوم رسمى حوزوى و الازهرى تدریس مى‌کرد، اما گروه دیگرى هم بودند که در فرصت‌هاى مناسب از درس سید در علوم اجتماعى و سیاسى استفاده مى‌کردند و این دروس دوره‌اى، گاهى در منازل افراد عرضه مى‌شد و شاگردان معروف این دوره‌ها: محمود سامى البارودى، عبدالسلام مویلحى و برادرش ابراهیم مویلحى، سعد زغلول، على مظهر، سلیم نقاش، ادیب اسحاق و دیگران بودند. <br>
«احمد امین» در کتاب خود ضمن شرح حال سید مى‌نویسد: «سید از تدریس در مصر چه مى‌خواست؟» و سپس پاسخ مى‌دهد: «سید از تدریس علوم‌الازهرى و غیرحوزوى، دو هدف داشت: هدف اول بیدارى طلاب و روشن شدن اذهان الازهریان بود تا آنان را با دنیاى جدید آشنا کند، به ویژه با فلسفه که پس از دوران فاطمیان در مصر، تعطیل و تحریم شده بود». <ref>امین، ص 293.</ref> شیخ محمد عبده در مقدمه رساله «الواردات فی سرّ التجلیات» مى‌نویسد: «من وقتى سراغ فلسفه را گرفتم، در الازهر به من گفتند فلسفه حرام است: «کلما سألت اجابونی بان الاشتغال بها حرام تا این که خورشید حقایق ظهور کرد و به وجود حضرت الحکیم الکامل و الحق القائم استادنا السید جمال‌الدین الافغانی لطایفى از آن بر ما آشکار شد و از او در این باب خواستار شدیم و شکر خدا را که اجابت کرد...» <ref>حسینى، 1379، ص 43.</ref>
«احمد امین» در کتاب خود ضمن شرح حال سید مى‌نویسد: «سید از تدریس در مصر چه مى‌خواست؟» و سپس پاسخ مى‌دهد: «سید از تدریس علوم‌الازهرى و غیرحوزوى، دو هدف داشت: هدف اول بیدارى طلاب و روشن شدن اذهان الازهریان بود تا آنان را با دنیاى جدید آشنا کند، به ویژه با فلسفه که پس از دوران فاطمیان در مصر، تعطیل و تحریم شده بود». <ref>امین، ص 293.</ref> شیخ محمد عبده در مقدمه رساله «الواردات فی سرّ التجلیات» مى‌نویسد: «من وقتى سراغ فلسفه را گرفتم، در الازهر به من گفتند فلسفه حرام است: «کلما سألت اجابونی بان الاشتغال بها حرام تا این که خورشید حقایق ظهور کرد و به وجود حضرت الحکیم الکامل و الحق القائم استادنا السید جمال‌الدین الافغانی لطایفى از آن بر ما آشکار شد و از او در این باب خواستار شدیم و شکر خدا را که اجابت کرد...» <ref>حسینى، 1379، ص 43.</ref><br>
بر اساس همین تأثیر روحى و معنوى است که به نقل از «زعماء الاصلاح في العصر الحدیث» شیخ درباره سید مى‌گوید: «ان أبی وهبنی حیاة یشارکنی فیها على ومحروس السّید جمال‌الدین وهبنی حیاة أشارک فیها محمداً وابراهیم و موسى و عیسى و الاولیاء و القدیسین...» <ref>امین، پیشین.</ref> <br>
بر اساس همین تأثیر روحى و معنوى است که به نقل از «زعماء الاصلاح في العصر الحدیث» شیخ درباره سید مى‌گوید: «ان أبی وهبنی حیاة یشارکنی فیها على ومحروس السّید جمال‌الدین وهبنی حیاة أشارک فیها محمداً وابراهیم و موسى و عیسى و الاولیاء و القدیسین...» <ref>امین، پیشین.</ref> <br>
در همین دوران بود که عبده، رساله «نیجریه»<ref>«رساله نیجریه» یا ناتورالیسم سید که در زمان اقامت وى در هند تألیف و منتشرشده و بارها به زبان‌هاى مختلف چاپ شده است، توسط شیخ محمد عبده با همکارى ابوتراب، شاگرد سید، به عربى ترجمه گشته که اخیراً در ضمن «رسائل فى الفلسفة والعرفان»، تحت عنوان الرد على الدهریین با توضیحات براى بار دوم به چاپ رسیده است.</ref>  را با همکارى ابوتراب شاگرد ایرانى سید به عربى ترجمه و با مقدمه مشروحى در قاهره چاپ نمود. <br>
در همین دوران بود که عبده، رساله «نیجریه»<ref>«رساله نیجریه» یا ناتورالیسم سید که در زمان اقامت وى در هند تألیف و منتشرشده و بارها به زبان‌هاى مختلف چاپ شده است، توسط شیخ محمد عبده با همکارى ابوتراب، شاگرد سید، به عربى ترجمه گشته که اخیراً در ضمن «رسائل فى الفلسفة والعرفان»، تحت عنوان الرد على الدهریین با توضیحات براى بار دوم به چاپ رسیده است.</ref>  را با همکارى ابوتراب شاگرد ایرانى سید به عربى ترجمه و با مقدمه مشروحى در قاهره چاپ نمود. <br>
۱٬۷۴۱

ویرایش