۲۱٬۸۹۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پدرش پس از آنکه پسرش را در میان مسافران یارانش دوان دید، به عقد دختر عمویش حاجی سید عبد ربه عبدالرحمن عجله کرد و خداوند او را به فرزند ارشدش محمد عطا کرد که در تاریخ 1386 به دنیا آمد. 3/3/1945 م و فارغ التحصیل از دانشکده حقوق در سال 1968 م از انتصاب به دادستانی جلوگیری شد. به دلیل دستگیری پدرش در وزارت ادارات محلی کار کرد و تا زمانی که در سال 2005 میلادی به عنوان معاون اول وزارت ادارات محلی بازنشسته شد در آنجا ماند و در سنین پایین به دعوت اخوان المسلمین پیوست و سپس صاحب دختر شد. عزیزا در سال 1949. | پدرش پس از آنکه پسرش را در میان مسافران یارانش دوان دید، به عقد دختر عمویش حاجی سید عبد ربه عبدالرحمن عجله کرد و خداوند او را به فرزند ارشدش محمد عطا کرد که در تاریخ 1386 به دنیا آمد. 3/3/1945 م و فارغ التحصیل از دانشکده حقوق در سال 1968 م از انتصاب به دادستانی جلوگیری شد. به دلیل دستگیری پدرش در وزارت ادارات محلی کار کرد و تا زمانی که در سال 2005 میلادی به عنوان معاون اول وزارت ادارات محلی بازنشسته شد در آنجا ماند و در سنین پایین به دعوت اخوان المسلمین پیوست و سپس صاحب دختر شد. عزیزا در سال 1949. | ||
در سال 1950 میلادی با پسر عمویش ازدواج کرد و در 20/9/1953 عبدالفتاح را به دنیا آورد، سپس سمیه را در 21/7/1961 میلادی، سپس اسماء را در 11/7/1965 میلادی، سپس حجاج را در 27/27/27 به دنیا آورد. 7/1972 م.=منبع= | در سال 1950 میلادی با پسر عمویش ازدواج کرد و در 20/9/1953 عبدالفتاح را به دنیا آورد، سپس سمیه را در 21/7/1961 میلادی، سپس اسماء را در 11/7/1965 میلادی، سپس حجاج را در 27/27/27 به دنیا آورد. 7/1972 م. | ||
به محض اینکه سعد حجاج به دعوت اخوان المسلمین پیوست، طرف های او را تحت تأثیر قرار داد. پس با عزم خالصانه و قلبی سرشار از ایمان برای آن تلاش کرد، از این رو به گشتیل و روستاهای همجوار پرداخت تا دعوت خود را بر سر زبان ها بیاندازد و به برادرانش در امبابا در گسترش آن کمک کند و از حقوق والدین خود غافل نشد. همسران، پسران یا برادران و شرایط سختی را که گروه پس از انقلاب پشت سر گذاشتند. | |||
جایی که با مردان انقلاب برخورد کرد و مردان انقلاب با تبدیل آن به گروهی وابسته به سازمان آزادیبخش که توسط عبدالناصر تأسیس شده بود و همچنین وسوسه ها و توطئه هایی که عبدالناصر برای از بین بردن آن نقشه می کشید، تلاش کردند تا دعوت اخوان را از بین ببرند. صفوف منسجم اخوان | |||
در 26 اکتبر 1954 پس از میلاد، امبابا خصوصی بود و مصر به طور کلی در یک تاریخ با یک رویداد مهم، یعنی حادثه منشیه بود. در جایی که عبدالناصر در آن شب به مناسبت امضای توافقنامه تخلیه در جمع حاضران ایستاده بود و ناگهان هشت گلوله در آسمان شلیک شد و هیاهو برپا شد، سپس اعلام کرد که یکی از برادران امبابا قصد ترور عبدالناصر را داشته است. و خطبه به پایان نرسید و خودروهای تحقیقات عمومی راه اندازی شدند. اطلاعات نظامی از شرق تا غرب در خیابان های مصر پرسه می زند و اخوان را دستگیر می کند و برای کسانی که محل اختفای برادری را فاش می کنند پاداش می گیرد. حتی قبل از انجام تحقیقات در مورد اینکه چه کسی عبدالناصر را شلیک کرد، زندان ها پر از زندانیان اخوان بود. | |||
=منبع= | |||
*ر.ک: مدخل سعد حجاج در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | *ر.ک: مدخل سعد حجاج در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | ||
[[رده: شخصیت ها]] | [[رده: شخصیت ها]] |