۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پس از آن، ابن ادریس به دعوت [[سید احمد سنوسی]] به مغرب بازگشت و آنگاه به دعوت محمد مجذوبی سواکنی، از عالمان [[سودان]]، به آن دیار سفر کرد و مدتی در آنجا ماند.<ref>خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، ۱۹۸۶م.</ref> | پس از آن، ابن ادریس به دعوت [[سید احمد سنوسی]] به مغرب بازگشت و آنگاه به دعوت محمد مجذوبی سواکنی، از عالمان [[سودان]]، به آن دیار سفر کرد و مدتی در آنجا ماند.<ref>خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، ۱۹۸۶م.</ref> | ||
== نفوذ در میان اهل تصوف == | == نفوذ در میان اهل تصوف == | ||
چنانکه از منابع احوال و افکار ابن ادریس بر میآید، او در روزگار خود در [[مراکش|مغرب]] و [[یمن]]، و در میان اهل تصوف و عرفان از شهرت و نفوذ قابل ملاحظهای برخوردار بود. با اینکه طریقه اصلی او «<big>شاذلیه</big>» بود، خود طریقهای را پایهگذاری کرد که به «<big>احمدیه</big>» یا «[[ادریسیه|ادریسیه]]» | چنانکه از منابع احوال و افکار ابن ادریس بر میآید، او در روزگار خود در [[مراکش|مغرب]] و [[یمن]]، و در میان اهل تصوف و عرفان از شهرت و نفوذ قابل ملاحظهای برخوردار بود. با اینکه طریقه اصلی او «<big>شاذلیه</big>» بود، خود طریقهای را پایهگذاری کرد که به «<big>احمدیه</big>» یا «[[ادریسیه|ادریسیه]]» <ref>یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیا، بیروت، ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م.</ref> | ||
شهرت یافت. برخی از صوفیانِ بنام مغرب و یمن در سده ۱۳ق/۱۹م، از آرای او بسیار تأثیر پذیرفتند و بر اساس تعلیمات او طریقههایی را در سیر و سلوک صوفیانه بنیاد نهادند. <big>احمد سنوسی</big> با اینکه خود پیرو فرقه شاذلیه بود، تحت تأثیر افکار ابن ادریس قرار گفت و فرقه خاصی به نام «[[سنوسیه|سنوسیه]]» منسوب به او بنیاد پذیرفت. از این رو این فرقه از حیث تعالیم و اندیشهها، طریقهای است بین شاذلیه و ادریسیه. | شهرت یافت. برخی از صوفیانِ بنام مغرب و یمن در سده ۱۳ق/۱۹م، از آرای او بسیار تأثیر پذیرفتند و بر اساس تعلیمات او طریقههایی را در سیر و سلوک صوفیانه بنیاد نهادند. <big>احمد سنوسی</big> با اینکه خود پیرو فرقه شاذلیه بود، تحت تأثیر افکار ابن ادریس قرار گفت و فرقه خاصی به نام «[[سنوسیه|سنوسیه]]» منسوب به او بنیاد پذیرفت. از این رو این فرقه از حیث تعالیم و اندیشهها، طریقهای است بین شاذلیه و ادریسیه. | ||
<big>عبدالرحمان بن سلیمان</big> اهدل، با اینکه خود از عالمان و فقیهان بزرگ بود، از مریدان و پیروان ابن ادریس به شمار میرفت. <big>شیخ محمد مجذوبی سواکنی سودانی</big> نیز از شاگردان و پیروان وی بود. [[شیخ ابراهیم رشید]]، مؤسس طریقه [[رشیدیه]]، [[شیخ احمد مرغنی]]، مؤسس [[مرغنیه]] که در یمن و سودان پیروانی دارد و نیز شیخ محمد عابد سندی عالم و مفتی مدینه، | <big>عبدالرحمان بن سلیمان</big> اهدل، با اینکه خود از عالمان و فقیهان بزرگ بود، از مریدان و پیروان ابن ادریس به شمار میرفت. <big>شیخ محمد مجذوبی سواکنی سودانی</big> نیز از شاگردان و پیروان وی بود. [[شیخ ابراهیم رشید]]، مؤسس طریقه [[رشیدیه]]، [[شیخ احمد مرغنی]]، مؤسس [[مرغنیه]] که در یمن و سودان پیروانی دارد و نیز شیخ محمد عابد سندی عالم و مفتی مدینه، | ||
[[سنوسیه|محمد بن علی سنوسی]]، محمد حسن ظافر مدنی و عثمان مرغنی | [[سنوسیه|محمد بن علی سنوسی]]، محمد حسن ظافر مدنی و عثمان مرغنی | ||
از شاگردان ابن ادریس بوده و از شخصیت و افکار او تأثیر پذیرفتهاند. سلسله [[ادریسیه|ادریسیه]] هم اکنون نیز در [[سومالی]]، <big>جیبوتی</big> و <big>اریتره</big> طرفدارانی دارد. | از شاگردان ابن ادریس بوده و از شخصیت و افکار او تأثیر پذیرفتهاند. سلسله [[ادریسیه|ادریسیه]] هم اکنون نیز در [[سومالی]]، <big>جیبوتی</big> و <big>اریتره</big> طرفدارانی دارد. | ||
== عقائد و شخصیت شناسی == | |||
از ابن ادریس ستایشهای بسیار شده است. برخی مقام عرفانی او را تا حد ابن عربی و جلالالدین بلخی بالا برده | |||
و کرامات بسیاری به او نسبت دادهاند. گفته شدهاست که او قادر بود در خواب و حتی در بیداری محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) را دیدار کند. | |||
چنانکه از گفته ریحانی برمیآید ابن ادریس، مانند صوفیان دیگر، دعوت به زهد و توکل میکرد و حتی کار برای کسب روزی و مال را نیز ناروا میدانست و جهاد را به جهاد با نفس منحصر میکرد، | |||
ولی در عین حال سکوت عالمان را در برابر فرمانروایان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را از سوی آنان، از بزرگترین مفاسدِ دین و دنیا میدانست.<ref>امین ریحانی، ملوک العرب، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، ۱۹۶۷م.</ref> | |||
او به علم کلام بیعلاقه بود، زیرا به گمان او این علم صفات خدا را محدود میکند، | |||
و نیز معتقد بود که متکلمان برآنچه دریافتهاند، ایمان آوردهاند، در حالی که «اهل الله» که کسانیند که از طریق آنچه خداوند به آنان آموخته است ایمان میآورند. فرق بین این دو روش این است که کسی از طریق تعلیم الهی ایمان آورده، ایمان او فوق عقل و نقل است، یعنی عقل و نقل مبنای ایمان او نیست، امّا کسی که به فهم و درک خود متکی است همواره در الفاظ باقی میماند. | |||
<ref>محمد بشیر ظافر ازهری، الیواقیت الثمنیة، ج۱، ص۶۸-۶۹، قاهره، ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ق.</ref> | |||
ابن ادریس دیگران را از تقلید در عقاید باز میداشت و معتقد بود که فهم و شناخت تکلیف آدمی است و هرکس که از نعمت فهم استفاده نکند کفران نعمت کرده است، از این رو خود میکوشید که تمامی عقاید و یا نظریهها و احکامی که صادر میکند، مبتنی بر دلایلی از قرآن و سنّت باشد. | |||
و بدین جهت در رأی و فتوا بسیار محتاط بود. | |||
<ref>صدیق نجاری قنوجی، التاج المکلّل، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش عبدالحکیم شرفالدین، بمبئی، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.</ref> | |||
وی در علوم قرآنی و حدیث مهارت تام داشت و در زمره حافظان حدیث بود. | |||
گویند روزگاری که وی در مکه میزیست گروهی از عالمان به او حسد میورزیدند و برای اینکه دانش او را بیازمایند، احادیث بسیاری، که در میان آنها حدیث <big>مقطوع</big>، <big>موصول</big>، <big>ضعیف</big> و <big>صحیح</big> وجود داشت، بر وی عرضه میکردند و او با حوصله تمام به نقّادی میپرداخت و اسناد صحیح آنها را باز میگفت. <ref>امین ریحانی، ملوک العرب، ج۱، ص۳۰۰، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، ۱۹۶۷م.</ref> | |||
== آثار == | |||
آثار او عبارتند از: السلوک، که چاپ شده است <ref>خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۹۵، بیروت، ۱۹۸۶م.</ref> | |||
المحامد الثمانیة (المحامید و الاحزاب)؛ روح السنة؛ رسالة القواعد، این ۳ کتاب با هم در سالهای ۱۳۱۸، ۱۳۲۸ و ۱۳۳۴ق در حجر، استانبول و در یمن چاپ شده است؛ شرح حدیث صَلِّ صلاةَ مودع، چاپی. <ref>تیموریه، فهرست، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref> | |||
بغدادی به کتاب دیگری با عنوان کیمیاء الیقین اشاره کرده است. <ref>اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج۱، ص۳۹۶، استانبول، ۱۹۵۱م. | |||
</ref> | |||
پس از مرگ ابن ادریس، نواده او <big>محمد بن علی</big> که در عین گرایشهای صوفیانه، مردی سیاسی نیز بود، در [[یمن]] و عُسیر به قدرت رسید و سلسله ادریسیان را بنیاد نهاد که سالها در آن سامان فرمانروایی کردند. <ref>امین ریحانی، ملوک العرب، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۰، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، ۱۹۶۷م.</ref> | |||
== منابع == |