پرش به محتوا

بنی امیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


'''بَنی اُمَیِّه''' یکی از تیره‌های بزرگ [[قریش|قبیله قریش]] است که شماری از آنان نزدیک یک سده (۴۱-۱۳۲ق) بر سرزمین‌های اسلامی حکومت کردند.
'''بَنی اُمَیِّه''' یکی از تیره‌های بزرگ [[قریش|قبیله قریش]] است که شماری از آنان نزدیک یک سده (۴۱-۱۳۲ق) بر سرزمین‌های اسلامی حکومت کردند.
نسب آنها به امیه بن عبدشمس بن عبدمناف برادرزاده [[هاشم بن عبد مناف|هاشم بن عبدمناف]] می‌رسد. مرکز حکومت آنها [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و پایه‌گذار حکومت آن‌ها [[معاویة بن ابی سفیان|معاویة بن ابی‌سفیان]] بود.  
نسب آنها به امیة بن عبدشمس بن عبدمناف برادرزاده [[هاشم بن عبد مناف|هاشم بن عبدمناف]] می‌رسد. مرکز حکومت آنها [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و پایه‌گذار حکومت آن‌ها [[معاویة بن ابی سفیان|معاویة بن ابی‌سفیان]] بود.  


=اصل ونسب بنی‌امیه=
=اصل ونسب بنی‌امیه=
خط ۶۲: خط ۶۲:
بنی‌امیه در درگیری‌ها و اختلافات میان خاندان‌های بنی‌عبدمناف از پشتیبانی بنی‌نوفل بن عبدمناف و نیز برخی از بنی‌عبدشمس، هم‌پیمان بنی‌امیه، مانند عتبه و شیبه فرزندان ربیعة بن عبدشمس برخوردار بودند. <ref> المحبر، ص160</ref> در برابر، بنی‌مطلب بن عبدمناف کنار بنی‌هاشم قرار داشتند. در محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابی‌طالب چنین آرایشی مشاهده می‌شد. بنی‌امیه به رغم روابط خصومت‌آمیز و رقابت با بنی‌هاشم، گاه پیوندهایی با بنی‌هاشم داشتند. ازدواج ام جمیل خواهر ابوسفیان با ابولهب عموی پیامبر از آن جمله است. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص354-355؛ الطبقات، ج8، ص40-41؛ النزاع و التخاصم، ص58</ref>
بنی‌امیه در درگیری‌ها و اختلافات میان خاندان‌های بنی‌عبدمناف از پشتیبانی بنی‌نوفل بن عبدمناف و نیز برخی از بنی‌عبدشمس، هم‌پیمان بنی‌امیه، مانند عتبه و شیبه فرزندان ربیعة بن عبدشمس برخوردار بودند. <ref> المحبر، ص160</ref> در برابر، بنی‌مطلب بن عبدمناف کنار بنی‌هاشم قرار داشتند. در محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابی‌طالب چنین آرایشی مشاهده می‌شد. بنی‌امیه به رغم روابط خصومت‌آمیز و رقابت با بنی‌هاشم، گاه پیوندهایی با بنی‌هاشم داشتند. ازدواج ام جمیل خواهر ابوسفیان با ابولهب عموی پیامبر از آن جمله است. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص354-355؛ الطبقات، ج8، ص40-41؛ النزاع و التخاصم، ص58</ref>


=بنی امیه در عصر بعثت حضرت رسول(ص)=
=بنی‌امیه در عصر بعثت حضرت رسول(ص)=
   
   
ظهور پیامبری از بنی هاشم باعث حسادت بنی امیه گردید، از این رو امویان همچون دیگر قبائل قریش، مواضع سختی در برابر رسول خدا (ص) اتخاذ کردند، تنها تعداد انگشت‌شماری به پیامبر ایمان آوردند و برای حفظ ایمانشان به حبشه مهاجرت کردند. <ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب، 1386، ج 3، ص 234-232</ref>
ظهور پیامبری از بنی‌هاشم باعث حسادت بنی‌امیه گردید، از این رو امویان همچون دیگر قبائل قریش، مواضع سختی در برابر رسول خدا (ص) اتخاذ کردند، تنها تعداد انگشت‌شماری به پیامبر ایمان آوردند و برای حفظ ایمانشان به حبشه مهاجرت کردند. <ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب، 1386، ج 3، ص 234-232</ref>


=حکومت بنی امیه=
=حکومت بنی‌امیه=


در دوران خلافت امام علی(ع) سران بنی‌امیه به مکه گریختند. امام علی(ع) فتنه بنی‌امیه را خطرناک‌ترین فتنه‌ها معرفی می‌‌کرد، ولی در عین حال از آنجا که اقتضای مقام امامت است در فرازهای گوناگون آنها را مورد نصیحت قرار می‌داد. برای مثال آنها را از کوتاهی عمر حکومتشان مطلع می‌سازد. آنها هنگامی که طلحه و زبیر به خون‌خواهی عثمان به مخالفت با امام برخاستند، مجالی برای مخالفت با امام یافتند و پس از جنگ جمل بیشتر آنها راهی شام، مقر خلافت معاویه شدند.
در دوران خلافت امام علی(ع) سران بنی‌امیه به مکه گریختند. امام علی(ع) فتنه بنی‌امیه را خطرناک‌ترین فتنه‌ها معرفی می‌‌کرد، ولی در عین حال از آنجا که اقتضای مقام امامت است در فرازهای گوناگون آنها را مورد نصیحت قرار می‌داد. برای مثال آنها را از کوتاهی عمر حکومتشان مطلع می‌سازد. آنها هنگامی که طلحه و زبیر به خون‌خواهی عثمان به مخالفت با امام برخاستند، مجالی برای مخالفت با امام یافتند و پس از جنگ جمل بیشتر آنها راهی شام، مقر خلافت معاویه شدند.


از این‌رو نقطه آغازین حکومت امویان را باید ولایت شام و به دست معاویه در سال ۴۱ هجری دانست که تا سال ۱۳۲ هجری حکومت داشتند و به تبع حکومت‌های روم و فارس، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوش‌هایی راه انداخته بودند. برخی از خلفای بنی امیه عبارت بودند از: معاویه، یزید، مروان، عبدالملک، ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز، یزید، هشام و... که با مروان حمار، این سلسله منقرض شد. در جریان قیام ابومسلم خراسانی مدت حکومتشان هزار ماه بود. امویان اولین کسانی بودند که سنت رسول خدا(ص) را تغییر دادند و پیامبر اکرم(ص) پیشگویی کرده بود که چنین خواهد شد: إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یُبَدِّلْ سُنَّتِی رَجُلُ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ<ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>. <ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>
از این‌رو نقطه آغازین حکومت امویان را باید ولایت شام و به دست معاویه در سال ۴۱ هجری دانست که تا سال ۱۳۲ هجری حکومت داشتند و به تبع حکومت‌های روم و فارس، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوش‌هایی راه انداخته بودند. برخی از خلفای بنی‌امیه عبارت بودند از: معاویه، یزید، مروان، عبدالملک، ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز، یزید، هشام و... که با مروان حمار، این سلسله منقرض شد. در جریان قیام ابومسلم خراسانی مدت حکومتشان هزار ماه بود. امویان اولین کسانی بودند که سنت رسول خدا(ص) را تغییر دادند و پیامبر اکرم(ص) پیشگویی کرده بود که چنین خواهد شد: إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یُبَدِّلْ سُنَّتِی رَجُلُ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ<ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>. <ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>


روش حکومتی بنی امیه در طول دوران خلافت بر غلبه سیاسی و نظامی استوار بود و دین در حکومت آنها جایگاهی نداشت و تنها محملی برای بنی‌عباس بود تا با دعوت به دین و تأکید بر حق اهل بیت پیامبر(ص) پایه حکومتی آنها را سست و ساقط کنند. <ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>
روش حکومتی بنی‌امیه در طول دوران خلافت بر غلبه سیاسی و نظامی استوار بود و دین در حکومت آنها جایگاهی نداشت و تنها محملی برای بنی‌عباس بود تا با دعوت به دین و تأکید بر حق اهل بیت پیامبر(ص) پایه حکومتی آنها را سست و ساقط کنند. <ref>شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج‏۲، ص: ۱۵۷</ref>


=بنی امیه بعد از پیامبر (ص)=
=بنی‌امیه بعد از پیامبر (ص)=
   
   
ابوسفیان در عهد عمر بن خطاب محترم بود و معاویه را از مخالفت با عمر بر حذر می‌داشت با انتخاب عثمان بن عفان به مقام خلافت (که خود از خاندان بنی امیه بود) امویان توانستند قدرت و نفوذ خود را پیش از گذشته گسترش دهند، افرادی از بنی امیه به ولایت شهرهای مهم گماشته شدند و به برخی، اموال هنگفتی رسید. <ref>موسوی، بجنوردی کاظم؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1383، اول، ج  12ص 392</ref>
ابوسفیان در عهد عمر بن خطاب محترم بود و معاویه را از مخالفت با عمر بر حذر می‌داشت با انتخاب عثمان بن عفان به مقام خلافت (که خود از خاندان بنی‌امیه بود) امویان توانستند قدرت و نفوذ خود را پیش از گذشته گسترش دهند، افرادی از بنی‌امیه به ولایت شهرهای مهم گماشته شدند و به برخی، اموال هنگفتی رسید. <ref>موسوی، بجنوردی کاظم؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1383، اول، ج  12ص 392</ref>
   
   
نخستین کسی که در بنی امیه حکومت تشکیل داد و دولت اموی را پایه گذاری کرد، "معاویه" پسر ابوسفیان بود.وی یک دولت عربی محض در شام پی افکند که 90 سال دوام یافت و پس از او 13 تن از اعضای خاندان او بر جهان اسلام حکومت کردند.<ref>صدر حاج سیدجوادی، احمد و بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی؛ دائرةالمعارف تشیع، تهران، مؤسسه دائرةالمعارف تشیع، 1371، اول، ج 3، ص 450.</ref> چهره‌های مشهور بنی امیه در زمان حضرت امیر (ع) از بیعت با ایشان سرباز زدند و به بهانۀ خونخواهی عثمان، با عایشه همراه شدند و جنگ جمل را به راه انداختند و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و بسیاری از بنی هاشم و شیعیان را به شهادت رساندند.
نخستین کسی که در بنی‌امیه حکومت تشکیل داد و دولت اموی را پایه‌گذاری کرد، "معاویه" پسر ابوسفیان بود.وی یک دولت عربی محض در شام پی افکند که 90 سال دوام یافت و پس از او 13 تن از اعضای خاندان او بر جهان اسلام حکومت کردند.<ref>صدر حاج سیدجوادی، احمد و بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی؛ دائرةالمعارف تشیع، تهران، مؤسسه دائرةالمعارف تشیع، 1371، اول، ج 3، ص 450.</ref> چهره‌های مشهور بنی‌امیه در زمان حضرت امیر (ع) از بیعت با ایشان سرباز زدند و به بهانۀ خونخواهی عثمان، با عایشه همراه شدند و جنگ جمل را به راه انداختند و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و بسیاری از بنی‌هاشم و شیعیان را به شهادت رساندند.
   
   
از خلفای اموی چهار تن سر آمد دیگران بودند: معاویه، عبدالملک، هشام و عمر بن عبدالعزیز، به جز عمر بن عبدالعزیز همه آنها مردانی دنیاجوی و خوشگذران بودند اما عمر بن عبدالعزیز کوشید بار دیگر سنت رسول اکرم(ص) را احیا کند و فساد رایج در دستگاه بنی امیه را براندازد. وی فدک را بازگردانید، ناسزاگویی به حضرت امیر (ع) بر سر منبرها را برداشت و...<ref>خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، 1377، اول، ج 1ص 250</ref>
از خلفای اموی چهار تن سر آمد دیگران بودند: معاویه، عبدالملک، هشام و عمر بن عبدالعزیز، به جز عمر بن عبدالعزیز همه آنها مردانی دنیاجوی و خوشگذران بودند اما عمر بن عبدالعزیز کوشید بار دیگر سنت رسول اکرم(ص) را احیا کند و فساد رایج در دستگاه بنی‌امیه را براندازد. وی فدک را بازگردانید، ناسزاگویی به حضرت امیر (ع) بر سر منبرها را برداشت و...<ref>خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، 1377، اول، ج 1ص 250</ref>


=عوامل سقوط خلافت بنی امیه=  
=عوامل سقوط خلافت بنی‌امیه=  


1) گرایش امویان به اشرافیت و دوری از مردم: خلفای اموی به زندگی اشرافی گرایش داشته و در بسیاری از موارد و ابعاد، از مردم و خواسته‌های حقیقی آنان غفلت ورزیده و بخش فراوانی از زمان خود را به شکار، مجالس [[شرب خمر]]، عیش و نوش و خوش گذرانی می پرداختند. امویان آن چنان در خوشی های مادی غوطه ور شدند که صدای مطالبات مردمی و گرفتاری های ضعیفان، تهیدیستان و طبقات زیرین جامعه را نشنیده و نسبت بدان بی تفاوت بودند.
1) گرایش امویان به اشرافیت و دوری از مردم: خلفای اموی به زندگی اشرافی گرایش داشته و در بسیاری از موارد و ابعاد، از مردم و خواسته‌های حقیقی آنان غفلت ورزیده و بخش فراوانی از زمان خود را به شکار، مجالس [[شرب خمر]]، عیش و نوش و خوش گذرانی می‌پرداختند. امویان آن چنان در خوشی‌های مادی غوطه ور شدند که صدای مطالبات مردمی و گرفتاری‌های ضعیفان، تهیدیستان و طبقات زیرین جامعه را نشنیده و نسبت بدان بی تفاوت بودند.


دوران بنی امیه بیشتر به دوران شاهانی خوشگذران و بی تفاوت نسبت به مردم شباهت داشته و می‌توان گفت در میان امویان یزید بن معاویه، یزید بن عبدالملک و ولید بن عبدالملک افرادی بسیار خوشگذران بوده که در میگساری و کام جویی های مادی شیوه افراط را در پیش گرفته و بیشتر اوقات خود را به لذت جویی و خوش گذرانی اختصاص می‌دادند. از ولید بن یزید بن عبدالملک نقل است که می خواست حج به جای آورده تا بر فراز کعبه به میگساری بپردازد!<ref>أخبار الدول و آثار الأول، ج2 ص</ref> غفلت خاندان اموی از مردم و به دیگر سخن، مردمی نبودن آنان یکی از عوامل مهم سقوط خلافت امویان محسوب می‌گردد. <ref>مروج الذهب، ج3 ص150؛ واکاوی زندگی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، ص29- 24؛ الخلیفة الزاهد، ص43؛ طبقات الفقهاء، ص64</ref>
دوران بنی‌امیه بیشتر به دوران شاهانی خوشگذران و بی تفاوت نسبت به مردم شباهت داشته و می‌توان گفت در میان امویان یزید بن معاویه، یزید بن عبدالملک و ولید بن عبدالملک افرادی بسیار خوشگذران بوده که در میگساری و کام جویی‌های مادی شیوه افراط را در پیش گرفته و بیشتر اوقات خود را به لذت جویی و خوش گذرانی اختصاص می‌دادند. از ولید بن یزید بن عبدالملک نقل است که می‌خواست حج به جای آورده تا بر فراز کعبه به میگساری بپردازد!<ref>أخبار الدول و آثار الأول، ج2 ص</ref> غفلت خاندان اموی از مردم و به دیگر سخن، مردمی نبودن آنان یکی از عوامل مهم سقوط خلافت امویان محسوب می‌گردد. <ref>مروج الذهب، ج3 ص150؛ واکاوی زندگی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، ص29- 24؛ الخلیفة الزاهد، ص43؛ طبقات الفقهاء، ص64</ref>


2) خشونت افسار گسیخته امویان و سخت‌گیری بر ایرانیان: نکته دیگری که در سقوط خاندان اموی و روی کار آمدن [[عباسیان]] تاثیرگذار بود و به سرنگونی امویان انجامید، سخت‌گیری بیش از اندازه آنان بر توده های مردم بویژه ایرانیان است. خاندان اموی، یک حکومت متعصب عربی به شمار می‌رفت و به قومیت های دیگر (که آنان را مَوَالی می خواندند)، توجه چندانی نمی‌کرد؛ بلکه فشار بسیاری بر آنان تحمیل نموده و همین موضوع به افزایش نارضایتی دیگر قومیت ها از جمله ایرانیان از بیداد و ظلم امویان انجامید و در ادامه، گروه بسیاری از ایرانیان به خیزش علیه دستگاه اموی پیوسته و [[ابومسلم خراسانی]] نیز این نفرت فزاینده مردم نسبت به خاندان اموی بهره برداری کرد و گروه فراوانی از مردم را به سوی عباسیان کشاند.
2) خشونت افسار گسیخته امویان و سخت‌گیری بر ایرانیان: نکته دیگری که در سقوط خاندان اموی و روی کار آمدن [[عباسیان]] تاثیرگذار بود و به سرنگونی امویان انجامید، سخت‌گیری بیش از اندازه آنان بر توده‌های مردم بویژه ایرانیان است. خاندان اموی، یک حکومت متعصب عربی به شمار می‌رفت و به قومیت‌های دیگر (که آنان را مَوَالی می‌خواندند)، توجه چندانی نمی‌کرد؛ بلکه فشار بسیاری بر آنان تحمیل نموده و همین موضوع به افزایش نارضایتی دیگر قومیت‌ها از جمله ایرانیان از بیداد و ظلم امویان انجامید و در ادامه، گروه بسیاری از ایرانیان به خیزش علیه دستگاه اموی پیوسته و [[ابومسلم خراسانی]] نیز این نفرت فزاینده مردم نسبت به خاندان اموی بهره برداری کرد و گروه فراوانی از مردم را به سوی عباسیان کشاند.


لازم به ذکر است در بسیاری از قیام هایی که علیه امویان انجام می شد همانند [[قیام مختار]]، [[قیام یحیی بن زید]] (نواده امام زین‌العابدین(ع)) که در سرزمین جوزجان ([[افغانستان]]<ref>ر.ک:مقاله افغانستان</ref> امروزی) انجام شد، قیام ابن أشعث و دیگر قیام ها، ایرانیان حضوری چشمگیر داشته و در صفوف مخالفت با امویان، همواره حاضر بودند. می‌توان گفت خاندان اموی به دلیل سیاست نژادگرایی، زمینه قیام دیگر قومیت ها (بویژه ایرانیان) را فراهم کرده و ایرانیان که از ستم امویان به ستوه آمده بودند، به عباسیان پیوسته و به سرنگون ساختن حکومت اموی کمک شایانی کردند. از این رو این رویکرد نژادگرایانه دودمان اموی یکی از عوامل منفور شدن آنان در میان مردم و در نتیجه سقوط این خلافت به شمار می‌رود.
لازم به ذکر است در بسیاری از قیام‌هایی که علیه امویان انجام می‌شد همانند [[قیام مختار]]، [[قیام یحیی بن زید]] (نواده امام زین‌العابدین(ع)) که در سرزمین جوزجان ([[افغانستان]]<ref>ر.ک:مقاله افغانستان</ref> امروزی) انجام شد، قیام ابن أشعث و دیگر قیام‌ها، ایرانیان حضوری چشمگیر داشته و در صفوف مخالفت با امویان، همواره حاضر بودند. می‌توان گفت خاندان اموی به دلیل سیاست نژادگرایی، زمینه قیام دیگر قومیت‌ها (بویژه ایرانیان) را فراهم کرده و ایرانیان که از ستم امویان به ستوه آمده بودند، به عباسیان پیوسته و به سرنگون ساختن حکومت اموی کمک شایانی کردند. از این رو این رویکرد نژادگرایانه دودمان اموی یکی از عوامل منفور شدن آنان در میان مردم و در نتیجه سقوط این خلافت به شمار می‌رود.


3) نزاع و اختلاف گسترده میان امویان: از دیگر عوامل شکست امویان و پیروزی مخالفان خاندان اموی به فرماندهی ابومسلم خراسانی، اختلاف گسترده در میان بزرگان اموی و تلاش فراوان بزرگان خاندان اموی برای حذف دیگری و دستیازی به قدرت به شمار می‌رود.
3) نزاع و اختلاف گسترده میان امویان: از دیگر عوامل شکست امویان و پیروزی مخالفان خاندان اموی به فرماندهی ابومسلم خراسانی، اختلاف گسترده در میان بزرگان اموی و تلاش فراوان بزرگان خاندان اموی برای حذف دیگری و دستیازی به قدرت به شمار می‌رود.


دولت بنی امیه در دهه های پایانی خلافت، دچار اختلاف و نزاع های فراوانی در میان خاندان و بزرگان اموی شده و این درگیری ها از عوامل مهم ضعف و در ادامه سقوط امویان به شمار می‌رود. پس از مرگ [[هشام بن عبدالملک]] و خلافت برادر زاده اش ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید پسر عموی خلیفه تازه به تخت نشسته علیه او قیام کرده و او را به فسق و کفر منسوب می‌نمود.
دولت بنی‌امیه در دهه‌های پایانی خلافت، دچار اختلاف و نزاع‌های فراوانی در میان خاندان و بزرگان اموی شده و این درگیری‌ها از عوامل مهم ضعف و در ادامه سقوط امویان به شمار می‌رود. پس از مرگ [[هشام بن عبدالملک]] و خلافت برادرزاده‌اش ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید پسر عموی خلیفه تازه به تخت نشسته علیه او قیام کرده و او را به فسق و کفر منسوب می‌نمود.


پس از پیروزی یزید بر پسر عمویش ولید، اوضاع دولت امویان رو به تیرگی نهاد و فتنه ها و پیکارهای داخلی، فزونی یافت. مردم حمص کوشیدند انتقام ولید را گرفته و به خون خواهی او برخاستند و مردم [[فلسطین]] نیز عامل خلیفه جدید [[یزید بن عبدالملک]] را اخراج کرده و با یزید بن سلیمان دست بیعت دادند. فتنه و آشوب در سرزمین های اردن، عراق و خراسان نیز افزایش یافت. پس از خلافت کوتاه یزید بن ولید، برادرش ابراهیم بن ولید به خلافت رسید. حکومت او نیز با مشکلات فراوانی همراه گردید و تنها مردم دمشق با او بیعت نمودند و دیگر مناطق او را به رسمیت نشناختند.
پس از پیروزی یزید بر پسر عمویش ولید، اوضاع دولت امویان رو به تیرگی نهاد و فتنه‌ها و پیکارهای داخلی، فزونی یافت. مردم حمص کوشیدند انتقام ولید را گرفته و به خون‌خواهی او برخاستند و مردم [[فلسطین]] نیز عامل خلیفه جدید [[یزید بن عبدالملک]] را اخراج کرده و با یزید بن سلیمان دست بیعت دادند. فتنه و آشوب در سرزمین‌های اردن، عراق و خراسان نیز افزایش یافت. پس از خلافت کوتاه یزید بن ولید، برادرش ابراهیم بن ولید به خلافت رسید. حکومت او نیز با مشکلات فراوانی همراه گردید و تنها مردم دمشق با او بیعت نمودند و دیگر مناطق او را به رسمیت نشناختند.


از این رو مروان بن محمد بن مروان بر او شورید و پیروزمندانه وارد دمشق شد و در ماه صفر 127 هجری به خلافت رسید. وی آخرین خلیفه بنی امیه به شمار می‌رود و خلافت امویان در روزگار وی به تیرگی گرایید و در حقیقت نفس خلافت اموی، به شماره افتاده بود. در روزگار خلافت مروان حمار، [[عبدالله بن معاویه]] در [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> بر او شورید و بقایای خوارج به سرکردگی ضحاک بن قیس شیبانی فعالیت خود را بیشتر کرده و حاکم بنی امیه ([[عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز]]) از کوفه اخراج گردید. فتنه در [[حجاز]] و بویژه در [[خراسان]] نیز بالا گرفت و اوضاع به سود امویان پیش نمی‌رفت. مروان نیز می‌کوشید این قیام ها و ناآرامی ها را سرکوب کرده و شورشیان را دستگیر و تعقیب نماید. از این رو از فعالیت عباسیان در سرزمین پهناور خراسان تا حد بسیاری غفلت ورزید و داعیان عباسی بویژه ابومسلم خراسانی توانستند از این اوضاع آشفته بهره جسته و مردم را به قیام گسترده علیه بنی امیه دعوت نموده و عرصه را بر امویان تنگ نمایند. <ref>الدولة العباسیة قیامها و سقوطها، ص25- 24</ref>
از این رو مروان بن محمد بن مروان بر او شورید و پیروزمندانه وارد دمشق شد و در ماه صفر 127 هجری به خلافت رسید. وی آخرین خلیفه بنی‌امیه به شمار می‌رود و خلافت امویان در روزگار وی به تیرگی گرایید و در حقیقت نفس خلافت اموی، به شماره افتاده بود. در روزگار خلافت مروان حمار، [[عبدالله بن معاویه]] در [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> بر او شورید و بقایای خوارج به سرکردگی ضحاک بن قیس شیبانی فعالیت خود را بیشتر کرده و حاکم بنی‌امیه ([[عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز]]) از کوفه اخراج گردید. فتنه در [[حجاز]] و بویژه در [[خراسان]] نیز بالا گرفت و اوضاع به سود امویان پیش نمی‌رفت. مروان نیز می‌کوشید این قیام‌ها و ناآرامی‌ها را سرکوب کرده و شورشیان را دستگیر و تعقیب نماید. از این رو از فعالیت عباسیان در سرزمین پهناور خراسان تا حد بسیاری غفلت ورزید و داعیان عباسی بویژه ابومسلم خراسانی توانستند از این اوضاع آشفته بهره جسته و مردم را به قیام گسترده علیه بنی‌امیه دعوت نموده و عرصه را بر امویان تنگ نمایند. <ref>الدولة العباسیة قیامها و سقوطها، ص25- 24</ref>


پس از انقراض خلافت اموی و خارج شدن خلافت از دستان بی کفایت امویان، از یکی از بزرگان این خاندان پرسیدند: چرا حکومت شما سقوط کرد؟
پس از انقراض خلافت اموی و خارج شدن خلافت از دستان بی کفایت امویان، از یکی از بزرگان این خاندان پرسیدند: چرا حکومت شما سقوط کرد؟


وی در پاسخ گفت: ما در لذت های خود فرو رفته بودیم و از رسیدگی به آنچه رسیدگی اش بر ما لازم بود، خودداری کردیم. به رعیت ستم روا داشتیم و آنان از اینکه ما شیوه انصاف را در پیش‌گیریم، ناامید شدند و آرزوی رهایی از ما را داشتند... به وزرای خود اعتماد کردیم اما آنان راحتی و رفاه خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارهایی را که به انجام می‌رساندند، از ما پنهان می‌کردند و پرداخت حقوق نظامیان نیز به تاخیر افتاد و از این رو، از اطاعت ما سرباز زدند... پوشیده ماندن اخبار از ما، از مهمترین دلایل زوال حکومتمان است. <ref>واکاوی زندگانی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، تهران، انتشارات نظری 1396</ref>
وی در پاسخ گفت: ما در لذت‌های خود فرو رفته بودیم و از رسیدگی به آنچه رسیدگی اش بر ما لازم بود، خودداری کردیم. به رعیت ستم روا داشتیم و آنان از اینکه ما شیوه انصاف را در پیش‌گیریم، ناامید شدند و آرزوی رهایی از ما را داشتند... به وزرای خود اعتماد کردیم اما آنان راحتی و رفاه خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارهایی را که به انجام می‌رساندند، از ما پنهان می‌کردند و پرداخت حقوق نظامیان نیز به تاخیر افتاد و از این رو، از اطاعت ما سرباز زدند... پوشیده ماندن اخبار از ما، از مهمترین دلایل زوال حکومتمان است. <ref>واکاوی زندگانی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، تهران، انتشارات نظری 1396</ref>


4) رویارویی امویان با اهل بیت(ع) و بویژه رویداد شهادت [[امام حسین]](ع): خاندان اموی هنگامی که به قدرت دست یافتند همواره بنی هاشم و بویژه اهل بیت(ع) را به دیده افرادی که می‌توانند آنان را از اریکه قدرت به زیر آورده و قدرت را از آنان سلب نمایند، نگریسته و از این رو، با آنان همواره دشمنی کرده و رویکردی منفی نسبت به خاندان وحی(ع) داشته و این دشمنی را ترویج می‌نمودند.
4) رویارویی امویان با اهل بیت(ع) و بویژه رویداد شهادت [[امام حسین]](ع): خاندان اموی هنگامی که به قدرت دست یافتند همواره بنی‌هاشم و بویژه اهل بیت(ع) را به دیده افرادی که می‌توانند آنان را از اریکه قدرت به زیر آورده و قدرت را از آنان سلب نمایند، نگریسته و از این رو، با آنان همواره دشمنی کرده و رویکردی منفی نسبت به خاندان وحی(ع) داشته و این دشمنی را ترویج می‌نمودند.


اوج این دشمنی و کینه توزی امویان در جریان قیام حسینی(ع) و جنایت بی مانند خاندان اموی در رویارویی با نهضت سالار شهیدان(ع) و سبط رسول خدا(ص) قابل مشاهده است. <ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، بیروت، المکتبة العصریة 2005</ref> قیام امام حسین بن علی(ع) در سال 60 هجری و شهادت آن امام همام(ع) در محرم سال 61 هجری و حوادث پس از آن که به رسوایی امویان انجامید و نقاب را از چهره آنان زدود، از مهمترین عوامل سقوط بنی امیه محسوب می‌گردد. این رویداد آن چنان تاثیری بر جان مردم برجای گذاشت و چنان موجی در جهان اسلام به راه انداخت که به سیلی خروشان تبدیل شده و امویان را در خود غرق ساخت.
اوج این دشمنی و کینه توزی امویان در جریان قیام حسینی(ع) و جنایت بی مانند خاندان اموی در رویارویی با نهضت سالار شهیدان(ع) و سبط رسول خدا(ص) قابل مشاهده است. <ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، بیروت، المکتبة العصریة 2005</ref> قیام امام حسین بن علی(ع) در سال 60 هجری و شهادت آن امام همام(ع) در محرم سال 61 هجری و حوادث پس از آن که به رسوایی امویان انجامید و نقاب را از چهره آنان زدود، از مهمترین عوامل سقوط بنی‌امیه محسوب می‌گردد. این رویداد آن چنان تاثیری بر جان مردم برجای گذاشت و چنان موجی در جهان اسلام به راه انداخت که به سیلی خروشان تبدیل شده و امویان را در خود غرق ساخت.


بسیاری از رویدادهای مهم تاریخی همانند قیام های عصر اموی و همچنین نهضت ابومسلم خراسانی که به سقوط خاندان اموی انجامید، با تاثیر پذیری از قیام سالار شهیدان(ع) آغاز شد و این قیام، بیشترین نقش را در بسیج کردن نیروی پنهان مردم در سراسر سرزمین های اسلامی (بویژه خراسان) ایفا کرد. ستیز و دشمنی فزاینده آل امیه با اهل بیت رسالت(ع) که در قلوب مردم جای داشتند، از مهمترین عوامل سقوط خاندان اموی به شمار می‌رود.
بسیاری از رویدادهای مهم تاریخی همانند قیام‌های عصر اموی و همچنین نهضت ابومسلم خراسانی که به سقوط خاندان اموی انجامید، با تاثیر پذیری از قیام سالار شهیدان(ع) آغاز شد و این قیام، بیشترین نقش را در بسیج کردن نیروی پنهان مردم در سراسر سرزمین‌های اسلامی (بویژه خراسان) ایفا کرد. ستیز و دشمنی فزاینده آل امیه با اهل بیت رسالت(ع) که در قلوب مردم جای داشتند، از مهمترین عوامل سقوط خاندان اموی به شمار می‌رود.


5) خیزش ها و قیام های جریان های مخالف: در روزگار بنی امیه، احزاب، گروه ها و جریان های فکری و سیاسی قدرتمندی شکل گرفت که با تمام وجود خواستار سقوط بنی امیه و رویارویی با دودمان اموی بودند؛ از جمله می‌توان به جریان های ذیل به عنوان احزاب بانفوذ و مخالف دودمان اموی اشاره جست:
5) خیزش‌ها و قیام‌های جریان‌های مخالف: در روزگار بنی‌امیه، احزاب، گروه‌ها و جریان‌های فکری و سیاسی قدرتمندی شکل گرفت که با تمام وجود خواستار سقوط بنی‌امیه و رویارویی با دودمان اموی بودند؛ از جمله می‌توان به جریان‌های ذیل به عنوان احزاب بانفوذ و مخالف دودمان اموی اشاره جست:


جریان تشیع (به عنوان یکی از قدرتمندترین و بانفوذ ترین جریان های مخالف بنی امیه که در میان توده های مردم نیز پایگاهی مستحکم برخوردار بود)، جریان زبیری (به رهبری [[عبدالله بن زبیر]] که در حجاز قدرت را در اختیار گرفته بودند)، جریان خوارج و دیگر جریان ها و نهضت هایی که در برابر خاندان اموی ایستادگی کرده و با آن به نبرد می پرداختند؛ از جمله، قیام ابن أشعث در روزگار خلافت عبدالملک بن مروان.
جریان تشیع (به عنوان یکی از قدرتمندترین و بانفوذ ترین جریان‌های مخالف بنی‌امیه که در میان توده‌های مردم نیز پایگاهی مستحکم برخوردار بود)، جریان زبیری (به رهبری [[عبدالله بن زبیر]] که در حجاز قدرت را در اختیار گرفته بودند)، جریان خوارج و دیگر جریان‌ها و نهضت‌هایی که در برابر خاندان اموی ایستادگی کرده و با آن به نبرد می‌پرداختند؛ از جمله، قیام ابن أشعث در روزگار خلافت عبدالملک بن مروان.


این گروه های سیاسی و دینی، با وجود تفاوتهای گسترده فکری یک هدف مشترک را دنبال می‌کردند و آن از میان برداشتن نظام اموی و تاسیس نظامی نوین با ساختاری متفاوت بوده است. از این رو، خیزش ها و نهضت های گوناگونی را شکل دادند که گاه برای حکومت اموی، مشکلات فراوانی ایجاد شد و آنان را به پرداخت هزینه های مالی و انسانی فراوانی برای دفع این حرکت ها و خیزش ها وادار ساخت. این قیام ها و نهضت ها در بسیاری از نقاط جهان اسلام (از جمله عراق، حجاز، مناطقی از [[ایران]] و...) به ضعف بنی امیه و آسیب پذیری آنان منجر گردید. در این میان، قیام [[شیعیان]] که با انگیزه های مذهبی و در راستای رویارویی با ستمگری امویان و دفاع از حقانیت اهل بیت(ع) صورت می‌پذیرفت، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ از جمله قیام هایی که در عصر اموی با نگرش شیعی انجام شد، می‌توان به خیزش ها و قیام های ذیل اشاره نمود:
این گروه‌های سیاسی و دینی، با وجود تفاوتهای گسترده فکری یک هدف مشترک را دنبال می‌کردند و آن از میان برداشتن نظام اموی و تاسیس نظامی نوین با ساختاری متفاوت بوده است. از این رو، خیزش‌ها و نهضت‌های گوناگونی را شکل دادند که گاه برای حکومت اموی، مشکلات فراوانی ایجاد شد و آنان را به پرداخت هزینه‌های مالی و انسانی فراوانی برای دفع این حرکت‌ها و خیزش‌ها وادار ساخت. این قیام‌ها و نهضت‌ها در بسیاری از نقاط جهان اسلام (از جمله عراق، حجاز، مناطقی از [[ایران]] و...) به ضعف بنی‌امیه و آسیب پذیری آنان منجر گردید. در این میان، قیام [[شیعیان]] که با انگیزه‌های مذهبی و در راستای رویارویی با ستمگری امویان و دفاع از حقانیت اهل بیت(ع) صورت می‌پذیرفت، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ از جمله قیام‌هایی که در عصر اموی با نگرش شیعی انجام شد، می‌توان به خیزش‌ها و قیام‌های ذیل اشاره نمود:


[[قیام توابین]]، [[قیام مختار ثقفی]]، [[قیام زید بن علی]](ع)، [[قیام یحیی بن زید]] و...
[[قیام توابین]]، [[قیام مختار ثقفی]]، [[قیام زید بن علی]](ع)، [[قیام یحیی بن زید]] و...


به هر روی عوامل یاد شده (به عنوان مهمترین دلایل آسیب پذیری خلافت اموی و در ادامه، سقوط بنی امیه) موجب شد ارکان حکومت اموی سست و لرزان شود و امویان سقوط کرده و به تاریخ بپیوندند.
به هر روی عوامل یاد شده (به عنوان مهمترین دلایل آسیب پذیری خلافت اموی و در ادامه، سقوط بنی‌امیه) موجب شد ارکان حکومت اموی سست و لرزان شود و امویان سقوط کرده و به تاریخ بپیوندند.


آخرین خلیفه اموی که "مروان بن محمد بن مروان بن حَکَم" نام داشته، در پیکار معروف به "معرکة الزأب" از عباسیان شکست خورد و به سمت مصر گریخت و در ادامه در منطقه بوصیر کشته شد. پس از آنکه خاندان عباسی بر اوضاع مسلط شده و ابوالعباس سفاح (نخستین خلیفه عباسی؛ نواده علی بن عبدالله بن عباس) به خلافت دست یافت، عبدالله بن علی (یکی از عموهای خلیفه) وارد شهر دمشق گردید؛ شهری که پیشتر پایگاه امویان و پایتخت خلافتشان به شمار می‌رفت. وی در دمشق خون های بسیاری را بر زمین ریخت و بسیاری از وفاداران بنی امیه را به قتل رساند؛ از جمله سلیمان بن یزید بن عبدالملک که در منطقه "بلقاء" کشته شد و سرش را برای عبدالله بن علی آوردند. <ref>مروج الذهب، ج3 ص206</ref>
آخرین خلیفه اموی که "مروان بن محمد بن مروان بن حَکَم" نام داشته، در پیکار معروف به "معرکة الزأب" از عباسیان شکست خورد و به سمت مصر گریخت و در ادامه در منطقه بوصیر کشته شد. پس از آنکه خاندان عباسی بر اوضاع مسلط شده و ابوالعباس سفاح (نخستین خلیفه عباسی؛ نواده علی بن عبدالله بن عباس) به خلافت دست یافت، عبدالله بن علی (یکی از عموهای خلیفه) وارد شهر دمشق گردید؛ شهری که پیشتر پایگاه امویان و پایتخت خلافتشان به شمار می‌رفت. وی در دمشق خون‌های بسیاری را بر زمین ریخت و بسیاری از وفاداران بنی‌امیه را به قتل رساند؛ از جمله سلیمان بن یزید بن عبدالملک که در منطقه "بلقاء" کشته شد و سرش را برای عبدالله بن علی آوردند. <ref>مروج الذهب، ج3 ص206</ref>


خلافت دودمان اموی بر پایه تعصب عربی استوار گردید و در دوران 91 ساله، فشار و سختی بسیاری بر توده های مردم (بویژه دوستداران خاندان رسالت) وارد آمد و سقوط خلافت امویان، معلول دلایل فراوانی بوده است؛ از جمله: قیام و نهضت حسینی(ع)، قیام دیگر مخالفان بنی امیه (شیعیان، زبیریان، [[خوارج]] و...)، تعصب های قبیلگی و بی توجهی به دیگر مسلمانان از نژادهای دیگر (از جمله ایرانیان که نقش مهمی در حمایت از عباسیان و سقوط دودمان اموی ایفا نمودند) و در مواردی سخت‌گیری فراوان بر آنان، اختلاف گسترده در میان شخصیت های اموی و...<ref>بولتن‌نیوز</ref>
خلافت دودمان اموی بر پایه تعصب عربی استوار گردید و در دوران 91 ساله، فشار و سختی بسیاری بر توده‌های مردم (بویژه دوستداران خاندان رسالت) وارد آمد و سقوط خلافت امویان، معلول دلایل فراوانی بوده است؛ از جمله: قیام و نهضت حسینی(ع)، قیام دیگر مخالفان بنی‌امیه (شیعیان، زبیریان، [[خوارج]] و...)، تعصب‌های قبیلگی و بی توجهی به دیگر مسلمانان از نژادهای دیگر (از جمله ایرانیان که نقش مهمی در حمایت از عباسیان و سقوط دودمان اموی ایفا نمودند) و در مواردی سخت‌گیری فراوان بر آنان، اختلاف گسترده در میان شخصیت‌های اموی و...<ref>بولتن‌نیوز</ref>


=دشمنی بنی امیه با اهل بیت=
=دشمنی بنی‌امیه با اهل بیت=


بنی‌امیه پیش از ظهور اسلام نیز با قبیله بنی‌هاشم رقابت داشتند، اما ظهور اسلام بر تقابل آنها با بنی‌هاشم و دشمنی آنها با رسول خدا(ص) و خاندانش افزود. هنگام ظهور اسلام، ابوسفیان برجسته‌ترین فرد خاندان بنی‌امیه در شمار مخالفان پیامبر اکرم(ص) قرار داشت. آنها در چندین مورد به اقدام عملی بر ضد پیامبر(ص) دست زدند. بزرگانی از بنی امیه در جنگ‌های صدر اسلام به دست مسلمانان کشته شدند، لذا آنها نسبت به عترت پیامبر(ص) و آل علی(ع) کینه و دشمنی شدید داشتند.
بنی‌امیه پیش از ظهور اسلام نیز با قبیله بنی‌هاشم رقابت داشتند، اما ظهور اسلام بر تقابل آنها با بنی‌هاشم و دشمنی آنها با رسول خدا(ص) و خاندانش افزود. هنگام ظهور اسلام، ابوسفیان برجسته‌ترین فرد خاندان بنی‌امیه در شمار مخالفان پیامبر اکرم(ص) قرار داشت. آنها در چندین مورد به اقدام عملی بر ضد پیامبر(ص) دست زدند. بزرگانی از بنی‌امیه در جنگ‌های صدر اسلام به دست مسلمانان کشته شدند، لذا آنها نسبت به عترت پیامبر(ص) و آل علی(ع) کینه و دشمنی شدید داشتند.


بنی‌امیه در طول حکومت خود ذکر فضائل امام علی(ع) را منع و آن حضرت را ناسزا می‌دادند. شجره ملعونه در آیه ۶۰ سوره اسراء بر بنی امیه تفسیر شده و رسول خدا(ص) آنها را لعنت کرده و به دلیل دشمنی آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص)، همواره مورد لعن و نفرین شیعیان‌اند و در زیارت عاشورا می‌خوانیم اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَةً یعنی همه بنی‌امیه ملعون‌اند چون در میان آنان جز دشمن اهل بیت(ع) به وجود نیامده و رسول خدا(ص) درباره آنان فرمود: هر دینی آفتی دارد و آفت دین من بنی‌امیه‌اند. <ref>ملاحم، ص ۱۶۲</ref>
بنی‌امیه در طول حکومت خود ذکر فضائل امام علی(ع) را منع و آن حضرت را ناسزا می‌دادند. شجره ملعونه در آیه ۶۰ سوره اسراء بر بنی‌امیه تفسیر شده و رسول خدا(ص) آنها را لعنت کرده و به دلیل دشمنی آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص)، همواره مورد لعن و نفرین شیعیان‌اند و در زیارت عاشورا می‌خوانیم اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَةً یعنی همه بنی‌امیه ملعون‌اند چون در میان آنان جز دشمن اهل بیت(ع) به وجود نیامده و رسول خدا(ص) درباره آنان فرمود: هر دینی آفتی دارد و آفت دین من بنی‌امیه‌اند. <ref>ملاحم، ص ۱۶۲</ref>


=دشمنی بنی امیه بابنی هاشم=
=دشمنی بنی‌امیه بابنی‌هاشم=


سابقه دشمنی دو خاندان بنی امیه و بنی هاشم در زمان پیامبر موضوع مشهوری بود که همچنان نیز در تاریخ باقی مانده است.
سابقه دشمنی دو خاندان بنی‌امیه و بنی‌هاشم در زمان پیامبر موضوع مشهوری بود که همچنان نیز در تاریخ باقی مانده است.
امیه فرزند عبدشمس فرزند عبدمناف بود. هاشم نیز فرزند دیگر عبدمناف و عموی امیه بود. در اینکه سبب این دشمنی دیرینه و دیرپا چه بوده است، در تاریخ داستانی نقل شده که به نظر می‌رسد بیشتر برای پوشش یک واقعیت بزرگتر بوده باشد. بر اساس این داستان هاشم و عبدشمس دوقلوهایی بودند که از ناحیه انگشت دست به هم چسبیده بودند. با جدا نمودن آن دو با شمشیر، کاهنان این گونه پیش بینی کردند که میان این دو برادر خونریزی برقرار خواهد بود. البته گذر زمان نشان داد که نه میان این دو برادر، که میان یکی و فرزند دیگری این اختلاف رخ داد.
امیه فرزند عبدشمس فرزند عبدمناف بود.هاشم نیز فرزند دیگر عبدمناف و عموی امیه بود. در اینکه سبب این دشمنی دیرینه و دیرپا چه بوده است، در تاریخ داستانی نقل شده که به نظر می‌رسد بیشتر برای پوشش یک واقعیت بزرگتر بوده باشد. بر اساس این داستان هاشم و عبدشمس دوقلوهایی بودند که از ناحیه انگشت دست به هم چسبیده بودند. با جدا نمودن آن دو با شمشیر، کاهنان این گونه پیش بینی کردند که میان این دو برادر خونریزی برقرار خواهد بود. البته گذر زمان نشان داد که نه میان این دو برادر، که میان یکی و فرزند دیگری این اختلاف رخ داد.


[[امام صادق]] (ع) در روایتی سبب این دشمنی را این‌گونه بیان می فرمایند:
[[امام صادق]] (ع) در روایتی سبب این دشمنی را این‌گونه بیان می‌فرمایند:
انا و آل ابی سفیان اهل بیتین تعادینا فی الله قلنا صدق الله و قالوا کذب الله قاتل ابوسفیان رسول الله (ص) و قاتل معاویه علی بن ابی‌طالب (ع) و قاتل یزید بن معاویه الحسین بن علی (ع) و السفیانی یقاتل القائم.
انا و آل ابی سفیان اهل بیتین تعادینا فی الله قلنا صدق الله و قالوا کذب الله قاتل ابوسفیان رسول الله (ص) و قاتل معاویه علی بن ابی‌طالب (ع) و قاتل یزید بن معاویه الحسین بن علی (ع) و السفیانی یقاتل القائم.
ما و فرزندان ابوسفیان افراد دو خانواده هستیم، دشمنی ما با هم در راه خداست، ما میگوییم: خدا راست گفته، ولی آنان می‌گویند: خدا دروغ گفته است. ابوسفیان با پیغمبر (ص) جنگید و معاویه با علی بن ابی‌طالب پیکار نمود، و یزید پسر معاویه با حسین بن علی (ع) جنگید و او را بشهادت رسانید و سفیانی با قائم آل محمد (ص) خواهد جنگید. <ref>صدوق، معانی الاخبار، ص346 نقل از: همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص391</ref>
ما و فرزندان ابوسفیان افراد دو خانواده هستیم، دشمنی ما با هم در راه خداست، ما میگوییم: خدا راست گفته، ولی آنان می‌گویند: خدا دروغ گفته است. ابوسفیان با پیغمبر (ص) جنگید و معاویه با علی بن ابی‌طالب پیکار نمود، و یزید پسر معاویه با حسین بن علی (ع) جنگید و او را بشهادت رسانید و سفیانی با قائم آل محمد (ص) خواهد جنگید. <ref>صدوق، معانی الاخبار، ص346 نقل از: همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص391</ref>
اسناد تاریخی در توضیح حدیث بالا دلالت می‌کند بر اینکه امیه، نه فرزند عبدشمس که فرزند خوانده وی بود و از روم آمده بود. <ref>همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص391</ref>
اسناد تاریخی در توضیح حدیث بالا دلالت می‌کند بر اینکه امیه، نه فرزند عبدشمس که فرزند خوانده وی بود و از روم آمده بود. <ref>همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص391</ref>


=بنی امیه در آخرالزمان=
=بنی‌امیه در آخرالزمان=


در حوادث آخرالزمان آمده است: مردی از فرزندان هاشم به حکومت می‌رسد و بنی‌امیه را قتل عام می‌کند، به حدی که جز اندکی از آنان باقی نمی‌ماند و با غیر بنی‌امیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنی‌امیه به پا می‌خیزد و به جای هر نفر از بنی‌امیه که کشته شده، دو نفر از بنی‌هاشم را به قتل می‌رساند تا جایی که جز زنان کسی باقی نمی‌ماند. سپس مهدی(ع) ظهور می‌نماید.
در حوادث آخرالزمان آمده است: مردی از فرزندان هاشم به حکومت می‌رسد و بنی‌امیه را قتل عام می‌کند، به حدی که جز اندکی از آنان باقی نمی‌ماند و با غیر بنی‌امیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنی‌امیه به پا می‌خیزد و به جای هر نفر از بنی‌امیه که کشته شده، دو نفر از بنی‌هاشم را به قتل می‌رساند تا جایی که جز زنان کسی باقی نمی‌ماند. سپس مهدی(ع) ظهور می‌نماید.
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
در روایتی آمده است: امام حسین(ع) بر گروهی از بنی‌امیه گذر کرد که دور هم در مسجد حلقه زده بودند. سپس حضرت به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! سوگند به خدا این جهان پایان نپذیرد مگر زمانی که خداوند مردی از فرزندان مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. راوی پرسید: فدایت شوم، قبیله بنی‌امیه این قدر جمعیت ندارند؟! حضرت با عتاب به او فرمود: در آن زمان فرزندان هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است.<ref>غیبت شیخ طوسی، ص ۱۱۶؛ موسوی دهسرخی، سید محمود، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۲۲.</ref>
در روایتی آمده است: امام حسین(ع) بر گروهی از بنی‌امیه گذر کرد که دور هم در مسجد حلقه زده بودند. سپس حضرت به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! سوگند به خدا این جهان پایان نپذیرد مگر زمانی که خداوند مردی از فرزندان مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. راوی پرسید: فدایت شوم، قبیله بنی‌امیه این قدر جمعیت ندارند؟! حضرت با عتاب به او فرمود: در آن زمان فرزندان هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است.<ref>غیبت شیخ طوسی، ص ۱۱۶؛ موسوی دهسرخی، سید محمود، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۲۲.</ref>


=همسویی یهود و بنی امیه=
=همسویی یهود و بنی‌امیه=


==جهت‌گیری مشترک یهود و خاندان امیه علیه ایرانیان==
==جهت‌گیری مشترک یهود و خاندان امیه علیه ایرانیان==
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
در بینابین آشوب و هجوم حوادث پس از پیامبر (ص) در میان [[امت اسلامی]] و مسائل و مشکلات داخلی که خلیفه با آن درگیر بود، و در حالی که هنوز خطر تهدید جامعه اسلامی از سوی روم منتفی نشده بود، حمله به فارس قدری عجولانه می‌نمود، به ویژه هنگامی که رابطه [[روم]] و [[یهود]] و سوابق تاریخی آن را در نظر گرفته و نقش آخرالزمانی ایرانیان و تمجیدهای پیامبر (ص) را از آنان در خاطر آوریم. <ref>همایون ، تاریخ تمدن و ملک مهدوی ، ص388</ref>
در بینابین آشوب و هجوم حوادث پس از پیامبر (ص) در میان [[امت اسلامی]] و مسائل و مشکلات داخلی که خلیفه با آن درگیر بود، و در حالی که هنوز خطر تهدید جامعه اسلامی از سوی روم منتفی نشده بود، حمله به فارس قدری عجولانه می‌نمود، به ویژه هنگامی که رابطه [[روم]] و [[یهود]] و سوابق تاریخی آن را در نظر گرفته و نقش آخرالزمانی ایرانیان و تمجیدهای پیامبر (ص) را از آنان در خاطر آوریم. <ref>همایون ، تاریخ تمدن و ملک مهدوی ، ص388</ref>


==تقابل یهود و بنی امیه با اهل بیت پیامبر (ص)==
==تقابل یهود و بنی‌امیه با اهل بیت پیامبر (ص)==


گروهی از افراد جامعه اسلامی بودند که بعد از فتح مکه چون خود را در زیر سایۀ شمشیر مسلمانان دیدند، اسلام آوردند. سر دسته این گروه [[ابوسفیان]] بود. این فرد و همراهان وی، معروف به [[طلقاء|طلقا]] می‌باشند. پیامبر (ص) دو راه را به ایشان پیشنهاد فرمود: از جامعه اسلامی مهاجرت کنند و اگر نمی خواهند اسلام بیاورند، [[جزیه]] بدهند. این گروه به <sub>طلقا معروف</sub> شدند که هرگز در دل به اسلام ایمان نیاوردند. با توجه به مطالب فوق الذکر لازم به ذکر است:
گروهی از افراد جامعه اسلامی بودند که بعد از فتح مکه چون خود را در زیر سایۀ شمشیر مسلمانان دیدند، اسلام آوردند. سر دسته این گروه [[ابوسفیان]] بود. این فرد و همراهان وی، معروف به [[طلقاء|طلقا]] می‌باشند. پیامبر (ص) دو راه را به ایشان پیشنهاد فرمود: از جامعه اسلامی مهاجرت کنند و اگر نمی خواهند اسلام بیاورند، [[جزیه]] بدهند. این گروه به <sub>طلقا معروف</sub> شدند که هرگز در دل به اسلام ایمان نیاوردند. با توجه به مطالب فوق الذکر لازم به ذکر است:


'''اولاً''' دو گروه بنی امیه و بنی هاشم به طور ریشه‌ای اختلاف داشته اند.  
'''اولاً''' دو گروه بنی‌امیه و بنی‌هاشم به طور ریشه‌ای اختلاف داشته اند.  


'''ثانیاً''' در طول عمر خلافت امویان تا سال 132 بنی امیه با اهل بیت (ع) به شدت در جنگ و ستیز بودند که برخی از ایشان را شهید نموده (امام حسین (ع) )و برخی را مسموم نمودند (امام حسن (ع) ) و برخی را به اسارت بردند (امام سجاد (ع) و خاندان ایشان). [[شیخ مفید]]<ref>ر.ک:مقاله شیخ مفید</ref> در کتاب ارشاد خود در مورد همدستی معاویه و روم می‌نویسد: سمی را که برای مسموم نمودن [[امام مجتبی]] (ع) معاویه از آن استفاده نمود، توسط مرد رومی به نام سر جونز آورده بودند. <ref>شیخ مفید، ارشاد</ref>
'''ثانیاً''' در طول عمر خلافت امویان تا سال 132 بنی‌امیه با اهل بیت (ع) به شدت در جنگ و ستیز بودند که برخی از ایشان را شهید نموده (امام حسین (ع) )و برخی را مسموم نمودند (امام حسن (ع) ) و برخی را به اسارت بردند (امام سجاد (ع) و خاندان ایشان). [[شیخ مفید]]<ref>ر.ک:مقاله شیخ مفید</ref> در کتاب ارشاد خود در مورد همدستی معاویه و روم می‌نویسد: سمی را که برای مسموم نمودن [[امام مجتبی]] (ع) معاویه از آن استفاده نمود، توسط مرد رومی به نام سر جونز آورده بودند. <ref>شیخ مفید، ارشاد</ref>


==آیات و روایات در به شهادت رساندن ائمه معصومین توسط یهود==
==آیات و روایات در به شهادت رساندن ائمه معصومین توسط یهود==


[[قرآن کریم]] در آیات 4 تا 8 سوره بنی اسرائیل مستقیما به دو فساد بزرگ و یک سرکشی عظیم توسط [[قوم یهود]] اشاره می‌کند: و در کتاب آسمانی شان به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست. پس آن گاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می گماریم،تا میان خانه ها یتان برای قتل و غارت شما به جستجو درآیند و این تهدید تحقق یافتنی است. پس از چندی دوباره شما را بر آنان چیره می کنیم و شما را با اموال و پسران یاری می دهیم و تعداد نفرات شما را بیشتر می‌گردانیم. اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید، و اگر بدی کنید به خود بد نموده اید. و چون تهدید آخر فرا رسد بیایند تا شما را اندوهگین کنند و در معبدتان چنان که بار اول داخل شدند به زور درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره آن را نابود کنند. امید است که پروردگارتان شما را رحمت کند ولی اگر به گناه بازگردید ما نیز به کیفر شما باز می‌گردیم و دوزخ را برای کافران زندان قرار دادیم. <ref>سوره بنی اسرائیل/ آیه1تا4
[[قرآن کریم]] در آیات 4 تا 8 سوره بنی‌اسرائیل مستقیما به دو فساد بزرگ و یک سرکشی عظیم توسط [[قوم یهود]] اشاره می‌کند: و در کتاب آسمانی‌شان به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست. پس آن گاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می‌گماریم تا میان خانه‌هایتان برای قتل و غارت شما به جستجو درآیند و این تهدید تحقق یافتنی است. پس از چندی دوباره شما را بر آنان چیره می‌کنیم و شما را با اموال و پسران یاری می‌دهیم و تعداد نفرات شما را بیشتر می‌گردانیم. اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده‌اید، و اگر بدی کنید به خود بد نموده‌اید. و چون تهدید آخر فرا رسد بیایند تا شما را اندوهگین کنند و در معبدتان چنان که بار اول داخل شدند به زور درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره آن را نابود کنند. امید است که پروردگارتان شما را رحمت کند ولی اگر به گناه بازگردید ما نیز به کیفر شما باز می‌گردیم و دوزخ را برای کافران زندان قرار دادیم. <ref>سوره بنی اسرائیل/ آیه1تا4
</ref>
</ref>


=سرانجام بنی امیه=
=سرانجام بنی‌امیه=
   
   
در سال 132 ه.ق عباسیان با تکیه بر قوای خراسانی (ابومسلم خراسانی) به حکومت بنی امیه پایان دادند و بسیاری از ایشان را کشتند، یکی از امویان به شهر اندلس گریخت و حکومتی در آنجا تأسیس کرد که نزدیک به سه قرن دوام یافت. <ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب ص 247</ref>
در سال 132 ه.ق عباسیان با تکیه بر قوای خراسانی (ابومسلم خراسانی) به حکومت بنی‌امیه پایان دادند و بسیاری از ایشان را کشتند، یکی از امویان به شهر اندلس گریخت و حکومتی در آنجا تأسیس کرد که نزدیک به سه قرن دوام یافت. <ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب ص 247</ref>


=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}


{{پانویس|2}}
[[رده: تاریخ حکومت های اسلامی ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده:حکومت ها]]
[[رده: حکومت‌ها]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:حکومت‌ها]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۹۳

ویرایش