۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
=چگونگی پیدایش اهل حدیث و عقاید اهل حدیث= | =چگونگی پیدایش اهل حدیث و عقاید اهل حدیث= | ||
در ابتدای [[اسلام]]، تنها | در ابتدای [[اسلام]]، تنها تعدادی انگشت شمار حدیث درباره تشبیه وجود داشت که برخی از آنها دارای معنای باطنی یا تأویل عقلی بوده و برخی نیز از اساس، جعلی بودند، اما پس از چندی ابن خزیمه در کتاب «التوحید»، چندین هزار احادیث جعلی درباره تشبیه جمعآوری کرد که بر اساس آنان، فرقهای به نام مشبّهه شکل گرفتند.<ref>به عموم فرقههایی که در توحید به تشبیه قایل شدند مشبّهه میگویند. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 412، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش</ref> | ||
آنان - بدون توجه به معنای باطنی و یا جعلی بودن روایت - | آنان - بدون توجه به معنای باطنی و یا جعلی بودن روایت - می پنداشتند خدا را ظاهری مثل آدمی است؛ دارای رخساری مانند رخسار انسان، چشم و گوش، و جسمی با دست و پا و... ! | ||
اموری از این دست که همگی برگرفته از جمود بر ظاهر احادیث و نیز اعتماد بر احادیث جعلی بود به تدریج بدان منجر شد که نظم | اموری از این دست که همگی برگرفته از جمود بر ظاهر احادیث و نیز اعتماد بر احادیث جعلی بود به تدریج بدان منجر شد که نظم دینی بخش وسیعی جامعه اسلامی آن روز بر محور چنین تفکری سازماندهی شده و بدینسان بود که فرقه «اهل حدیث» شکل گرفتند.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص 412 – 413، قم، انصاریان، چاپ ششم؛ عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، ج 2، ص 353، تهران، مرکز فرهنگی انتشارات منیر، چاپ اول، 1382ش</ref> | ||
ناگفته نماند؛ اگر بخواهیم تاریخ پیدایش و تحولات | ناگفته نماند؛ اگر بخواهیم تاریخ پیدایش و تحولات فکری گروهی را که اکنون «سلفیه» خوانده میشوند به چند مرحله زمانی تقسیم کنیم، ظهور اهل حدیث را باید یکی از نقاط عطف این جریان فکری بدانیم. اهل حدیث که ریشههای فکری آنها، قبل از ظهور اندیشههای کلامی احمد بن حنبل وجود داشت و افرادی مانند واصل بن عطاء نیز در جهت مقابل آن بودند، با ورود احمد بن حنبل به عرصه گفتوگوهای اعتقادی میان اهل سنّت و تدوین آثاری، نظیر «السنّة»، به یک مکتب فکری مستقل با اصول معیّن تبدیل گردید.<ref>ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج 1، ص 494، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1423ق؛ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 16، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، مؤسسة الإمام الصادق(ع)</ref> | ||
این گروه خود را پیروان | این گروه خود را پیروان اصلی و انحصاری سنت [[رسول خدا]](ص) دانستند و خویش را [[اهل سنت]] و اهل نجات نامیدند.<ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ص 5، بیروت، دار الجیل، دار الآفاق، 1408ق</ref> و حدیث «الاعتصام بالسّنة نجاةُ»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref> را مبنای فکری و عمل خویش قرار داده و بر مبنای روایت: «الذّبُ عَن السنّة افضل من الجهاد فی سبیل الله»<ref>بشیر آبادی، جمال بن احمد، آثار الواردة عن أئمة السنة فی ابواب الاعتقاد، ص 119، ریاض، دارالوطن، 1416ق</ref>(دفاع از سنت برتر از جهاد با خداست)، به دفاع از عقاید خویش به عنوان عقیده اهل سنت پرداختند. | ||
به گزارش ابن حزم و | به گزارش ابن حزم و ذهبی مهمترین دوره رواج حدیث، نیمه اول قرن سوم هجری؛ یعنی بعد از به قدرت رسیدن متوکل عباسی است.<ref>ذهبی، شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ص 256، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1992م</ref> | ||
البته جمود و | البته جمود و تعبّدی که اهل حدیث بر ظواهر کتاب و سنّت و معانی ابتدایی آن داشتند، چهره این گرایش فکری را میان دانشمندان جامعه اهل سنّت تاریک کرده بود و کم و بیش اندیشمندانی؛ مانند ابوالهذیل علّاف، ابوعلی جُبّایی و در نهایت قاضی عبدالجبّار را به صف آرایی در مقابل آنان واداشت تا پایهگذار مکتبی عقلگرا به نام معتزله گردند. در این میان شخصیت مهم و تأثیرگذاری به نام ابوالحسن اشعری پا به میدان کلام اهل سنّت نهاد که بیشترین تأثیر را در پیروان این مذهب از خود برجای گذاشت. اشعری که خود از پرورش یافتگان حوزه درسی ابوعلی جبّایی بود به صراحت از مکتب اعتزال استاد کناره گرفت و به سوی اهل حدیث تمایل یافت. | ||
اشعری هیچگاه به طور | اشعری هیچگاه به طور جدی با اهل حدیث مقابله نکرد و حتی از احمد بن حنبل به تجلیل یاد کرد<ref>بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 170</ref> و در گام نخست با نگارش کتاب «الابانه» به تبیین عقاید اهل حدیث پرداخت، اما به تدریج کوشید از سخافت و جمود باورهای عقل ستیز آنان بکاهد و با دلایل و توجیهات عقل پسند، آنها را از افراط در دیدگاه تعبدگرایی بازدارد و به نحله عقلگرایان نزدیک کند. بدین روی پایه گذار «مکتب اشاعره» شد و گرایشی میانه در عقلگرایی و تعبدگرایی بین دو نحله اهل حدیث و معتزله برای خود برگزید و بهرهمند از بیشترین پیروان در میان جامعه اهل سنّت گردید.<ref>«اهل حدیث» چگونه به وجود آمدند و چه عقایدی داشتند؟ - گنجینه ... | ||
https://www.islamquest.net › question</ref> | https://www.islamquest.net › question</ref> | ||