۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[ابن ابی الحدید]] در شرح خود، علت سکوت انس بن مالک را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان آن حضرت دانست. <ref>[http://lib.eshia.ir/15335/4/74/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۴.]</ref> | [[ابن ابی الحدید]] در شرح خود، علت سکوت انس بن مالک را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان آن حضرت دانست. <ref>[http://lib.eshia.ir/15335/4/74/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۴.]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
در بسیاری از منابع آمده است که وی مورد نفرین امام علی (علیهالسّلام) قرار گرفت. علت آن در ارشاد چنین ذکر شده: انس بن مالک هم که در [[روز غدیر]] حضور داشته و اتفاقا آن روز هم در میان این عده انصار بود صحبت فرموده، علی(علیهالسّلام) را گواهی ننمود، علی(علیهالسّلام) به او متوجه شده فرمود ای انس تو چرا شهادت ندادی و گفتهی مرا تصدیق نکردی با اینکه تو هم مانند دیگران فرموده پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را استماع کرده بودی، انس با اینکه حدود 50 سال سن داشت عرض کرد یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی و از من گواهی میطلبی چیزی به یاد ندارم. علی(علیهالسّلام) از سخن آن انس بن مالک متاثر شده او را اینگونه نفرین کرد: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید وی را به پیسی مبتلا کن که هیچ گاه عمامه آن را مستور نکند. <ref>ابن | در بسیاری از منابع آمده است که وی مورد نفرین امام علی (علیهالسّلام) قرار گرفت. علت آن در ارشاد چنین ذکر شده: انس بن مالک هم که در [[روز غدیر]] حضور داشته و اتفاقا آن روز هم در میان این عده انصار بود صحبت فرموده، علی(علیهالسّلام) را گواهی ننمود، علی(علیهالسّلام) به او متوجه شده فرمود ای انس تو چرا شهادت ندادی و گفتهی مرا تصدیق نکردی با اینکه تو هم مانند دیگران فرموده پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را استماع کرده بودی، انس با اینکه حدود 50 سال سن داشت عرض کرد یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی و از من گواهی میطلبی چیزی به یاد ندارم. علی(علیهالسّلام) از سخن آن انس بن مالک متاثر شده او را اینگونه نفرین کرد: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید وی را به پیسی مبتلا کن که هیچ گاه عمامه آن را مستور نکند. <ref>ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 75</ref> | ||
<br> | <br> | ||
[[طلحه]] گفته خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/351/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۵۱.]</ref> | [[طلحه]] گفته خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود. <ref>[http://lib.eshia.ir/27035/1/351/%D9%88%D8%A3%D9%86%D8%B3 مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص۳۵۱.]</ref> |