۸۸٬۱۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی میباشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد <ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیدهاند. | ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی میباشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد <ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیدهاند. | ||
بیضاوی سالها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. <ref>الادنه | بیضاوی سالها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. <ref>الادنه وی، احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم، چاپ اول، 1417ق</ref> | ||
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب میآمد. <ref>زغلول، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، مکتبة | او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب میآمد. <ref>زغلول، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، مکتبة فارابی، چاپ دوم، 1425ق</ref> | ||
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند. <ref>معرفت، محمد | در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند. <ref>معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق</ref> | ||
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه | در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع همعصر بوده است. <ref> استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref> | ||
او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> | او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهابالدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref> | ||
=شخصیت علمی= | =شخصیت علمی= | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[تفسیر قرآن]]: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل». | [[تفسیر قرآن]]: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل». | ||
علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه | علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسی». | ||
[[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة | [[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوی». | ||
لغت: «شرح المنتخب». | لغت: «شرح المنتخب». | ||
منطق: «شرح المطالع». | منطق: «شرح المطالع». | ||
[[اصول فقه]]: «منهج الوصول | [[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلی علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب». | ||
[[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة». | [[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة». | ||
[[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق». | [[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق». | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» | کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» | ||
به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. | به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. | ||
این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[ | این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشری]] نوشته شده است <ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازی و همچنین از تفسیر راغب اصفهانی نیز بهره گرفته و پارهای اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقی را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبی موجز و مختصر آمده است که گاهی چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد. <ref>همان، ج 2، ص 431</ref> | ||
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و | بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعی که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانی است که با خود میگفتم کتابی در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آرای بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفی را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». <ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبدالرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref> | ||
در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات | در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژههای مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج 5، ص 350</ref> | ||
این تفسیر که غالباً - به ویژه از | این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلامشناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده میشود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسهها یا مکتبیها و حوزههای علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصهای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». <ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی، بهاءالدین، ص 252، قم، مرکز ترجمه قرآن، چاپ اول، 1382ش</ref> | ||
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و | به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آنرا برای تدریس در نظر گرفتند. <ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303</ref> حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. <ref>ر.ک: ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش</ref> | ||
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد. <ref> | روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد. <ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref> بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. | ||
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت | بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را همانطور که [[شیعه]] میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(ص) ایشان را برای مباهله آورد، میداند. <ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21</ref> | ||
=وفات= | =وفات= |