پرش به محتوا

بحثی در ابتدای ماه‌های قمری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۸۱: خط ۸۱:
=ادلّه طرفداران کفایت رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر=
=ادلّه طرفداران کفایت رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر=
پیش از هر چیزی، [[سوره قدر]] را یادآور شده‌اند که دلالت می‌کند شب قدر فقط یک شب برای اهل زمین است با اختلافی که در افق‌های شهرهای ساکنان آن وجود دارد؛ به علّت آن که قرآن کریم در یک شب نازل شده و این شب همان شب قدر است که بر هزار ماه برتری دارد و در آن امور بر اساس حکمت الاهی تدبیر و جدا می‌شود .<ref>دخان (44)، 4.</ref>، و همه مناطق کره زمین را در بر می‌گیرد.<br>
پیش از هر چیزی، [[سوره قدر]] را یادآور شده‌اند که دلالت می‌کند شب قدر فقط یک شب برای اهل زمین است با اختلافی که در افق‌های شهرهای ساکنان آن وجود دارد؛ به علّت آن که قرآن کریم در یک شب نازل شده و این شب همان شب قدر است که بر هزار ماه برتری دارد و در آن امور بر اساس حکمت الاهی تدبیر و جدا می‌شود .<ref>دخان (44)، 4.</ref>، و همه مناطق کره زمین را در بر می‌گیرد.<br>
بعد از شاهد قرآنی پیشین، روایاتی ذکر می‌شود که برخی از آن‌ها از این قرار است: <br>
بعد از شاهد قرآنی پیشین، روایاتی ذکر می‌شود که برخی از آنها از این قرار است: <br>
1. گفتار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که فرموده است: تا رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت ماه [جدید] نیز افطار کنید.<ref>بحار الانوار، ج 55، ص 356.</ref> این روایت، خطابی کلی برای همه امّت است؛ پس هر کس در هر مکانی آن را ببیند، رؤیت او همانند رؤیت برای همه است.<br>
1. گفتار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که فرموده است: تا رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت ماه [جدید] نیز افطار کنید.<ref>بحار الانوار، ج 55، ص 356.</ref> این روایت، خطابی کلی برای همه امّت است؛ پس هر کس در هر مکانی آن را ببیند، رؤیت او همانند رؤیت برای همه است.<br>
2. صحیحه هشام بن حکم که از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده. حضرت در مورد کسی که 29 روز را روزه گرفته بود فرمود: اگر برای این فرد بینه عادل [شهادت دو عادل] از اهل شهر بود که آنان بر اساس رؤیت هلال، سی روز روزه گرفته‌اند، باید یک روز را قضا کند.<ref>الوسائل، ج 10، ص 265.</ref><br>
2. صحیحه هشام بن حکم که از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده. حضرت در مورد کسی که 29 روز را روزه گرفته بود فرمود: اگر برای این فرد بینه عادل [شهادت دو عادل] از اهل شهر بود که آنان بر اساس رؤیت هلال، سی روز روزه گرفته‌اند، باید یک روز را قضا کند.<ref>الوسائل، ج 10، ص 265.</ref><br>
خط ۹۶: خط ۹۶:
أ. بعید پنداشتن این مسأله که در روایتی که تعبیر «شهر دیگر» را دارد، نظر به شهرهایی هم داشته باشد که در دورترین نقطه زمین باشد. <br>
أ. بعید پنداشتن این مسأله که در روایتی که تعبیر «شهر دیگر» را دارد، نظر به شهرهایی هم داشته باشد که در دورترین نقطه زمین باشد. <br>
ب. تأکید عرف بر تشبیه و قیاس اختلاف اوقات طلوع قمری بر اوقات مختلف طلوع‌های خورشیدی، به رغم بطلان این قیاس، امّا در هر حال، این باور عرفی باعث منصرف کردن ظهور کلام از شمول همه شهرها می‌شود و این مسأله سبب می‌شود که اگر به واقع منظور از «شهر دیگر» اعم از شهرهای نزدیک و دور بوده، لازم بود در خود روایات تصریح می‌شد که فرقی میان شهر نزدیک یا دور نیست و چون چنین تصریحی در روایات موجود نیست، همان باور عرف و فهم عرفی که از تعبیر «شهر دیگر» فقط شهر نزدیک را می‌فهمد، پذیرفته شده است. <br>
ب. تأکید عرف بر تشبیه و قیاس اختلاف اوقات طلوع قمری بر اوقات مختلف طلوع‌های خورشیدی، به رغم بطلان این قیاس، امّا در هر حال، این باور عرفی باعث منصرف کردن ظهور کلام از شمول همه شهرها می‌شود و این مسأله سبب می‌شود که اگر به واقع منظور از «شهر دیگر» اعم از شهرهای نزدیک و دور بوده، لازم بود در خود روایات تصریح می‌شد که فرقی میان شهر نزدیک یا دور نیست و چون چنین تصریحی در روایات موجود نیست، همان باور عرف و فهم عرفی که از تعبیر «شهر دیگر» فقط شهر نزدیک را می‌فهمد، پذیرفته شده است. <br>
از استدلال طرفداران کفایت رؤیت به سوره قدر پاسخ داده می‌شود که شاید آن شب در علم خداوند فقط یک شب است و این مسأله با حکم ظاهری این شهر با دیگری فرق دارد. نیز شاید از استدلال آن‌ها به گفتار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) (روزه بگیرید تا رؤیت، و افطار کنید با رؤیت) چنین پاسخ داده شود که حکم گرچه کلی و عمومی است، به‌اندازه افراد و شهرهای متعدد، این حکم نیز منحل و متعدّد می‌شود به ویژه آنگه که قاعده «انصراف» ذکر شده را هم مدّ نظر قرار دهیم. <br>
از استدلال طرفداران کفایت رؤیت به سوره قدر پاسخ داده می‌شود که شاید آن شب در علم خداوند فقط یک شب است و این مسأله با حکم ظاهری این شهر با دیگری فرق دارد. نیز شاید از استدلال آنها به گفتار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) (روزه بگیرید تا رؤیت، و افطار کنید با رؤیت) چنین پاسخ داده شود که حکم گرچه کلی و عمومی است، به‌اندازه افراد و شهرهای متعدد، این حکم نیز منحل و متعدّد می‌شود به ویژه آنگه که قاعده «انصراف» ذکر شده را هم مدّ نظر قرار دهیم. <br>
به این طریق نیز از شواهد دیگری که ذکر کرده بودند، پاسخ داده می‌شود و افزون بر این‌ها در سند روایات نیز ضعف وجود دارد؛ اما این‌که گفتند روایات از اعتبار وحدت افق ساکت است، همین سکوت می‌تواند دلیلی ضدّ طرفداران کفایت رؤیت باشد؛ زیرا این روایات از بیان عدم فرق میان شهرهای دور و نزدیک ساکتند به رغم آن که متعارف میان مردم ، وجود این فرق است؛ پس اگر روایات در صدد عدم فرق شهر نزدیک با دور بود، می‌بایست این عدم فرق را بیان می‌کرد. <br>
به این طریق نیز از شواهد دیگری که ذکر کرده بودند، پاسخ داده می‌شود و افزون بر این‌ها در سند روایات نیز ضعف وجود دارد؛ اما این‌که گفتند روایات از اعتبار وحدت افق ساکت است، همین سکوت می‌تواند دلیلی ضدّ طرفداران کفایت رؤیت باشد؛ زیرا این روایات از بیان عدم فرق میان شهرهای دور و نزدیک ساکتند به رغم آن که متعارف میان مردم ، وجود این فرق است؛ پس اگر روایات در صدد عدم فرق شهر نزدیک با دور بود، می‌بایست این عدم فرق را بیان می‌کرد. <br>
در هر حال، منشأ این مسأله و بازگشت آن به فهم ظاهر کلام برمی‌گردد؛ پس نمی‌توان برهان قاطعی اقامه کرد؛ چرا که در مسأله، متن صریحی نداریم. بر این اساس، ما معتقدیم که مسأله یگانه کردن ماه‌های قمری، امری است که با این اختلاف‌ها تا زمانی که وجود دارند، سازگاری ندارد و امکان بهره‌برداری و رسیدن به نظامی کلی نیست؛ حال چه قائل به انفتاح باب اجتهاد یا بسته بودن آن باشیم؛ زیرا با عرضه کردن آرا می‌یابیم که مذاهب در این مسأله مختلفند و نیز آرای مجتهدانی هم که طرفدار انفتاح باب اجتهاد هستند نیز متعدّد و پراکنده است و طبیعی است تا وقتی اوضاع چنین است، امکان اجبار فرد یا دولتی به نظام خاصی که گاهی هم آن را باور ندارد، ممکن نیست؛ پس چگونه امکان دارد بیانه‌ای بر وحدت ابتدای ماه صادر شود. بله، مگر ولیّ امر مسلمانان در این زمینه، دستوری صادر کند. <br>
در هر حال، منشأ این مسأله و بازگشت آن به فهم ظاهر کلام برمی‌گردد؛ پس نمی‌توان برهان قاطعی اقامه کرد؛ چرا که در مسأله، متن صریحی نداریم. بر این اساس، ما معتقدیم که مسأله یگانه کردن ماه‌های قمری، امری است که با این اختلاف‌ها تا زمانی که وجود دارند، سازگاری ندارد و امکان بهره‌برداری و رسیدن به نظامی کلی نیست؛ حال چه قائل به انفتاح باب اجتهاد یا بسته بودن آن باشیم؛ زیرا با عرضه کردن آرا می‌یابیم که مذاهب در این مسأله مختلفند و نیز آرای مجتهدانی هم که طرفدار انفتاح باب اجتهاد هستند نیز متعدّد و پراکنده است و طبیعی است تا وقتی اوضاع چنین است، امکان اجبار فرد یا دولتی به نظام خاصی که گاهی هم آن را باور ندارد، ممکن نیست؛ پس چگونه امکان دارد بیانه‌ای بر وحدت ابتدای ماه صادر شود. بله، مگر ولیّ امر مسلمانان در این زمینه، دستوری صادر کند. <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش