۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بنابر نظر اسلام انجیل کتابی است آسمانی که خداوند بر [[حضرت عیسی]] علیهالسلام نازل کرده تا آن را بر [[مردم]] [[ابلاغ]] کند و آن مشتمل بر [[هدایت]]، [[ذکر]] و [[احکام الهی]] بوده است؛ اما [[مسیحیان]] این مفهوم از انجیل را از اساس منکرند. | بنابر نظر اسلام انجیل کتابی است آسمانی که خداوند بر [[حضرت عیسی]] علیهالسلام نازل کرده تا آن را بر [[مردم]] [[ابلاغ]] کند و آن مشتمل بر [[هدایت]]، [[ذکر]] و [[احکام الهی]] بوده است؛ اما [[مسیحیان]] این مفهوم از انجیل را از اساس منکرند. آنها هرگز نمیگویند که [[عیسی]] کتابی به نام ب آورده است. آوردن [[وحی]] از سوی [[عیسی]] به گونهای که [[حضرت موسی]] [[تورات]] را و [[حضرت محمد]] علیهما السلام [[قرآن]] را آوردهاند، در [[الهیات مسیحی]] جایگاهی ندارد. [[اناجیل]] اربعه به دست شاگردان [[حضرت عیسی]] علیهالسلام نگاشته شده و از میان [[اناجیل]] گوناگون انتخاب و ترویچ شده است. | ||
[[مسیحیان]]، حقیقت انجیل را [[بشارت]] به رستگاری میدانند که حاصل تجسد [[خدا]] در [[عیسی]]، [[تصلیب]]، و زنده شدن آن حضرت، پس از [[مرگ]] است. بنابراین میتوان گفت که دو قرائت کاملاً متفاوت از مفهوم انجیل نزد [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] وجود دارد. | [[مسیحیان]]، حقیقت انجیل را [[بشارت]] به رستگاری میدانند که حاصل تجسد [[خدا]] در [[عیسی]]، [[تصلیب]]، و زنده شدن آن حضرت، پس از [[مرگ]] است. بنابراین میتوان گفت که دو قرائت کاملاً متفاوت از مفهوم انجیل نزد [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] وجود دارد. | ||
در زبان انگلیسی معاصر، واژه «Gospel» معادل «انجیل» به کار میرود<ref>منیر بعلبکی، المورد قاموس انکلیزی ـ عربی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1995، ص 395.</ref> که اصل آن در انگلیسی باستان، «God-Spell» است.<ref>Encyclopedia Of Religion and Ethics, James Hastings (ed), New York, charles Scribners sons, 13 Volumes. V.6, P. 333. | در زبان انگلیسی معاصر، واژه «Gospel» معادل «انجیل» به کار میرود<ref>منیر بعلبکی، المورد قاموس انکلیزی ـ عربی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1995، ص 395.</ref> که اصل آن در انگلیسی باستان، «God-Spell» است.<ref>Encyclopedia Of Religion and Ethics, James Hastings (ed), New York, charles Scribners sons, 13 Volumes. V.6, P. 333. | ||
</ref> این کلمه نیز مرکّب از دو واژه انگلوساکسون «God» و «Spell» و در مجموع، به معنای «کلام الهی»،<ref>Ibid, V. 6, P. 333.</ref> یا «املای [[خداوند]]»<ref>محمّدرضا زیبایینژاد، مسیحیتشناسی مقایسهای، تهران، سروش، 1382، ص 139.</ref> یا «خبر خوش»<ref>The Catholic Encyclopedia, charles G. Herrermann (ed), New York, The Encyclopedia press, Inc, 1913, 16 Volumes. V. 6, P. 656.</ref> است. این واژه خود برگردانِ واژه یونانی «Evangelion» (اوانگلیون) است که در لاتین، «Evangelium» (اوانجلیوم) تلفظ میشود. واژه اخیر به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و دیگر زبانهای جدید راه یافته است.<ref>Ibid; Britanica, 2002, Deluxe Edition CD-Rom. V. 5, P. 379.</ref> با توجه به اینکه متون نخستین [[مسیحی]] به زبان یونانی بوده، باید گفت: واژه «انجیل» نیز در نهایت از واژه یونانی «اوانگلیون» گرفته شده؛ اما راهیابی مستقیم یا با واسطه آن به [[زبان عربی]] مورد اختلاف است. | </ref> این کلمه نیز مرکّب از دو واژه انگلوساکسون «God» و «Spell» و در مجموع، به معنای «کلام الهی»،<ref>Ibid, V. 6, P. 333.</ref> یا «املای [[خداوند]]»<ref>محمّدرضا زیبایینژاد، مسیحیتشناسی مقایسهای، تهران، سروش، 1382، ص 139.</ref> یا «خبر خوش»<ref>The Catholic Encyclopedia, charles G. Herrermann (ed), New York, The Encyclopedia press, Inc, 1913, 16 Volumes. V. 6, P. 656.</ref> است. این واژه خود برگردانِ واژه یونانی «Evangelion» (اوانگلیون) است که در لاتین، «Evangelium» (اوانجلیوم) تلفظ میشود. واژه اخیر به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و دیگر زبانهای جدید راه یافته است.<ref>Ibid; Britanica, 2002, Deluxe Edition CD-Rom. V. 5, P. 379.</ref> با توجه به اینکه متون نخستین [[مسیحی]] به زبان یونانی بوده، باید گفت: واژه «انجیل» نیز در نهایت از واژه یونانی «اوانگلیون» گرفته شده؛ اما راهیابی مستقیم یا با واسطه آن به [[زبان عربی]] مورد اختلاف است. | ||
نولدکه (Noldke) بر وامگیری از طریق گویش حَبَشی آن، یعنی «Wangel» استدلال میکند<ref>Encyclopedia Of Islam, prepared by a Number of Leading orientalists, Leiden, 1986, 10 Volumes. V. 3, P. 1205.</ref> و گروهی نیز احتمال دادهاند که به طور مستقیم، از یونانی یا یکی از زبانهای [[سریانی]]، [[عبری]] یا سبایی به عربی راه یافته باشد.<ref>آرتور جعفری، واژههای دخیل در قرآن، ترجمه فریدون بدرهای، توس، 1372، ص 131 ـ 132.</ref> در این میان، برخی [[مفسّران]] [[مسلمان]] در تلاش برای عربی نشان دادن واژه یاد شده، آن را بر وزن افعیل، از ریشه «ن ج ل» دانسته و معانی متفاوتی برایش گفتهاند.<ref> محمّدبن حسن طوسی، التبیان، به کوشش احمد حبیب عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 3، ص 542 / فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان، بیروت، دارالمعرفه، افست؛ تهران، ناصر خسرو، 1406، ج 2، ص 6 / محمّدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چپنجم، بیروت، دارالکتبالعلمیه،1417، ج 4، ص 6.</ref> این نظر مقبول واژهنگاران عربی نیفتاده است.<ref>سید محمّدمرتضی حسینی زبیدی حنفی، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414، ج 8، ص 128 / ابن منظور، لسانالعرب، به کوشش علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 14، ص 58 / حسن مصطفوی، التحقیق فی کلماتالقرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374، ج 12، ص 39، «نجل».</ref> | نولدکه (Noldke) بر وامگیری از طریق گویش حَبَشی آن، یعنی «Wangel» استدلال میکند<ref>Encyclopedia Of Islam, prepared by a Number of Leading orientalists, Leiden, 1986, 10 Volumes. V. 3, P. 1205.</ref> و گروهی نیز احتمال دادهاند که به طور مستقیم، از یونانی یا یکی از زبانهای [[سریانی]]، [[عبری]] یا سبایی به عربی راه یافته باشد.<ref>آرتور جعفری، واژههای دخیل در قرآن، ترجمه فریدون بدرهای، توس، 1372، ص 131 ـ 132.</ref> در این میان، برخی [[مفسّران]] [[مسلمان]] در تلاش برای عربی نشان دادن واژه یاد شده، آن را بر وزن افعیل، از ریشه «ن ج ل» دانسته و معانی متفاوتی برایش گفتهاند.<ref> محمّدبن حسن طوسی، التبیان، به کوشش احمد حبیب عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 3، ص 542 / فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان، بیروت، دارالمعرفه، افست؛ تهران، ناصر خسرو، 1406، ج 2، ص 6 / محمّدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چپنجم، بیروت، دارالکتبالعلمیه،1417، ج 4، ص 6.</ref> این نظر مقبول واژهنگاران عربی نیفتاده است.<ref>سید محمّدمرتضی حسینی زبیدی حنفی، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414، ج 8، ص 128 / ابن منظور، لسانالعرب، به کوشش علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 14، ص 58 / حسن مصطفوی، التحقیق فی کلماتالقرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374، ج 12، ص 39، «نجل».</ref>آنها بر دخیل بودن و وامگیری آن از زبان [[عبری]]، یونانی یا [[سُریانی]] تأکید میورزند.<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، به کوشش محمود محمّد طناحی و طاهر احمد زاوی، قم، اسماعیلیان، 1367، ج 5، ص 23 / فخرالدین طریحی، مجمعالبحرین، به کوشش محمود عادل و احمد حسینی، چ دوم، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1408، ج 4، ص 274 / ابن منظور، پیشین، ج 4، ص 58.</ref>اغلب [[مفسّران]] [[مسلمان]] نیز «انجیل» را از واژگان دخیل دانسته<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، چ چهارم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1413، ج 7، ص 171 / محمّد رشیدرضا، تفسیر المنار، چ چهارم، قاهره، دارالمنار، 1373، ج 3، ص 158 / سید محمود آلوسی، روحالمعانی فی تفسیر القرآنالعظیم، به کوشش محمّدحسین عرب، بیروت، دارالفکر، 1417، ج 3، ص 124.</ref> و کسانی همچون [[زمخشری]] و [[بیضاوی]]، عربی خواندن آن را به دیده تحقیر نگریستهاند.<ref>محمودبن عمر زمخشری، الکشّاف، چ دوم، قم، بلاغت، 1415، ج 1، ص 335 / ناصرالدین عبداللّهبن عمر بیضاوی، تفسیر بیضاوی، بیروت، مؤسسة¶الاعلمی للمطبوعات، 1410، ج 1، ص 237 / محمّدبن محمّدرضا قمی مشهدی، کنزالدقائق و بحرالغرائب، به کوشش حسین درگاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411، ص 237.</ref> | ||
=انجیل در ادبیات دینی مسیحیان= | =انجیل در ادبیات دینی مسیحیان= | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
نکته شایان توجه آنکه [[قرآن]] به عنوان یک توضیح تکمیلی درباره تصدیق کتابهای آسمانی گذشته، بر «مُهَیْمِن» بودن خود نسبت به آنها تصریح میکند تا از پیدایش توهّم تصدیق بیهیچ دخل و تصرفی، پیشگیری کند. «مهیمن» بودن [[قرآن]] را هرچند متفاوت، ولی نزدیک به هم معنا کردهاند.<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 360 ـ 363 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 313 / اسماعیلبن کثیر دمشقی، تفسیرالقرآن العظیم، به کوشش یوسف مرعشی، چ سوم، بیروت، دارالمعرفه، 1409، ج 2، ص 68.</ref> برآیند این معانی آن است که [[قرآن]] نسبت به کتب گذشته مسلّط، فرادست و فراگیر است و بر اساس آن، میتواند انواع دخل و تصرفها را در آنها انجام دهد. بر همین اساس، آموزههای اصلی آنها را حفظ و امضا، موارد حذف و تحریف شده را یادآوری و اصلاح، و تعالیم تابع شرایط خاص زمان، مکان و مخاطبان را نسخ کرده است.<ref>محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 410 ـ 411 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 5، ص 349.</ref> | نکته شایان توجه آنکه [[قرآن]] به عنوان یک توضیح تکمیلی درباره تصدیق کتابهای آسمانی گذشته، بر «مُهَیْمِن» بودن خود نسبت به آنها تصریح میکند تا از پیدایش توهّم تصدیق بیهیچ دخل و تصرفی، پیشگیری کند. «مهیمن» بودن [[قرآن]] را هرچند متفاوت، ولی نزدیک به هم معنا کردهاند.<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 360 ـ 363 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 313 / اسماعیلبن کثیر دمشقی، تفسیرالقرآن العظیم، به کوشش یوسف مرعشی، چ سوم، بیروت، دارالمعرفه، 1409، ج 2، ص 68.</ref> برآیند این معانی آن است که [[قرآن]] نسبت به کتب گذشته مسلّط، فرادست و فراگیر است و بر اساس آن، میتواند انواع دخل و تصرفها را در آنها انجام دهد. بر همین اساس، آموزههای اصلی آنها را حفظ و امضا، موارد حذف و تحریف شده را یادآوری و اصلاح، و تعالیم تابع شرایط خاص زمان، مکان و مخاطبان را نسخ کرده است.<ref>محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 410 ـ 411 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 5، ص 349.</ref> | ||
در دسته دوم [[آیات]]، تعابیری همچون «لِما مَعَکُم» و «لِما مَعَهُم» به کار رفته و اشاره به اهل کتاب ([[یهود]] و [[نصارا]]) است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقا لِمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوها...» <ref>نساء: 47 و نیز بقره: 41،91</ref> هرچند میتوان ظاهر این تعابیر را اشاره به [[تورات]] و اناجیل موجود در عصر نزول دانست که در دست [[اهل کتاب]] بود؛ اما قطعاً نه به معنای تصدیق همه محتوا، بلکه ـ چنانکه برخی از [[آیات]] نیز اشعار دارند ـ<ref>«و من الذین قالوا انّا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظّا ممّا ذکروا فاغرینا بینهم العداوة والبغضاء الی یوم القیامة.» مائده: 14</ref> تأیید بخشی از آموزههای [[تحریف]] ناشده | در دسته دوم [[آیات]]، تعابیری همچون «لِما مَعَکُم» و «لِما مَعَهُم» به کار رفته و اشاره به اهل کتاب ([[یهود]] و [[نصارا]]) است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقا لِمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوها...» <ref>نساء: 47 و نیز بقره: 41،91</ref> هرچند میتوان ظاهر این تعابیر را اشاره به [[تورات]] و اناجیل موجود در عصر نزول دانست که در دست [[اهل کتاب]] بود؛ اما قطعاً نه به معنای تصدیق همه محتوا، بلکه ـ چنانکه برخی از [[آیات]] نیز اشعار دارند ـ<ref>«و من الذین قالوا انّا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظّا ممّا ذکروا فاغرینا بینهم العداوة والبغضاء الی یوم القیامة.» مائده: 14</ref> تأیید بخشی از آموزههای [[تحریف]] ناشده آنهاست و این بدان سبب است که اناجیل یاد شده دارای آموزههای ضد و نقیض و شرکآمیز هستند و سخنان، رفتارها و حوادثی را به [[حضرت عیسی]] علیهالسلام نسبت میدهند که با [[عقل]] و تعالیم توحیدی سازگار نیست. مصلوب و کشته شدن [[حضرت مسیح]] علیهالسلام، اعتقاد به خداوندی و پسر خدا بودن آن حضرت و عقیده «تثلیث» از این قبیل است. <ref>نساء: 157، 171؛ مائده: 17، 72 ـ 73، 116 ـ 117؛ توبه: 30</ref> | ||
تأیید ضمنی و به اجمال اناجیل عصر نزول از برخی [[آیات]] دیگر نیز برمیآید. آیه 66 مائده از این قبیل است که در ترغیب اهل کتاب برای عمل به آموزههای [[تورات]] و انجیل، برخوردار شدن از برکات [[آسمان]] و زمین را پیامد آن میخواند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم....» مفسّران مراد از اقامه [[تورات]] و انجیل را اعتقاد و عمل به تعالیم آن دو درباره مبدأ، معاد،<ref>سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> احکام و حدود الهی<ref>محمّدبن عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 46 / تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 444 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> و نیز اعتراف به وجود بشارت مربوط به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله،<ref>ابوجعفر نحّاس، معانیالقرآن، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة امّالقری، 1409، ج 2، ص 337 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 46/ اسماعیلبنکثیردمشقی، پیشین، ج 1، ص 169.</ref> بدون هرگونه تحریف و کتمان<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 3، ص 585 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 341 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> دانستهاند. بنابراین، دستکم اناجیل موجود در عصر نزول، آموزههایی از انجیل نازل شده را دربر داشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان انجیل واقعی، دعوت به اقامه آن، توجیه خردمندانهای نخواهد داشت. تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده را از آیه 68 مائده نیز میتوان برداشت کرد: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِن رَّبِّکُمْ....» | تأیید ضمنی و به اجمال اناجیل عصر نزول از برخی [[آیات]] دیگر نیز برمیآید. آیه 66 مائده از این قبیل است که در ترغیب اهل کتاب برای عمل به آموزههای [[تورات]] و انجیل، برخوردار شدن از برکات [[آسمان]] و زمین را پیامد آن میخواند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم....» مفسّران مراد از اقامه [[تورات]] و انجیل را اعتقاد و عمل به تعالیم آن دو درباره مبدأ، معاد،<ref>سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> احکام و حدود الهی<ref>محمّدبن عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 46 / تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 444 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> و نیز اعتراف به وجود بشارت مربوط به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله،<ref>ابوجعفر نحّاس، معانیالقرآن، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة امّالقری، 1409، ج 2، ص 337 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 46/ اسماعیلبنکثیردمشقی، پیشین، ج 1، ص 169.</ref> بدون هرگونه تحریف و کتمان<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 3، ص 585 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 341 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> دانستهاند. بنابراین، دستکم اناجیل موجود در عصر نزول، آموزههایی از انجیل نازل شده را دربر داشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان انجیل واقعی، دعوت به اقامه آن، توجیه خردمندانهای نخواهد داشت. تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده را از آیه 68 مائده نیز میتوان برداشت کرد: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِن رَّبِّکُمْ....» |