پرش به محتوا

نگاهی به جنبش نرم افزاری قرآن کریم در رشته تاریخ و پی آمدهای آن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
|-
|-
|عنوان مقاله
|عنوان مقاله
|نگاهی به جنبش نرم افزاری قرآن کریم در رشته تاریخ و پی آمدهای آن
|نگاهی به جنبش نرم‌افزاری قرآن کریم در رشته تاریخ و پی آمدهای آن
|-
|-
|نویسنده
|نویسنده
|آیت‌الله سید منذر حکیم  
|آیت‌الله سید منذر حکیم
|-
|-
|تعداد صفحات
|تعداد صفحات
خط ۲۵: خط ۲۵:
|}
|}
</div>
</div>
{{پانویس رنگی}}
'''نگاهی به جنبش نرم‌افزاری قرآن کریم در رشته تاریخ و پی‌آمدهای آن''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره هفتم می‌باشد که به قلم آیت‌الله سیدمنذر حکیم <ref>محقق و نويسنده و مدرس حوزه و دانشگاه.</ref> و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] تدوین و منتشر شده است. این مقاله در فصل تابستان سال 1385 منتشر شده است.</div>
'''نگاهی به جنبش نرم‌افزاری قرآن کریم در رشته تاریخ و پی‌آمدهای آن''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره هفتم می‌باشد که به قلم آیت‌الله سیدمنذر حکیم <ref>محقق و نويسنده و مدرس حوزه و دانشگاه.</ref> و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] تدوین و منتشر شده است. این مقاله در فصل تابستان سال 1385 منتشر شده است.</div>


=چکیده=
==چکیده==
تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرم‌افزارى قرآن کریم در جامعه جاهلى گذشته ـ که بستر نزول قرآن بود ـ مى‌باشد.
تمدن عظیم اسلامی مرهون جنبش نرم‌افزاری قرآن کریم در جامعه جاهلی گذشته ـ که بستر نزول قرآن بود ـ می‌باشد.<br>
جامعه جاهلى گذشته پرست، به وسیله قرآن، با توجه ویژه به اعماق تاریخ، به علت‌ها‌ى تحوّل و تکامل جوامع بشرى دست یافت، و با دانش‌ها‌ى برگرفته شده از قرآن کریم به تاریخ‌شناسى و شناخت عمیق فلسفه تاریخ راه یافته، و با توجه به منبع سرشار معرفتى ـ یعنى قرآن کریم ـ به سوى آینده‌شناسى و آینده سازى حرکت نمود و در زمانى بسیار کوتاه پرچم‌دار تحقق یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه نوپاى اسلامى شد.
جامعه جاهلی گذشته پرست، به وسیله قرآن، با توجه ویژه به اعماق تاریخ، به علت‌ها‌ی تحوّل و تکامل جوامع بشری دست یافت، و با دانش‌ها‌ی برگرفته شده از قرآن کریم به تاریخ‌شناسی و شناخت عمیق فلسفه تاریخ راه یافته، و با توجه به منبع سرشار معرفتی ـ یعنی قرآن کریم ـ به سوی آینده‌شناسی و آینده سازی حرکت نمود و در زمانی بسیار کوتاه پرچم‌دار تحقق یک جنبش عظیم معرفتی در جامعه نوپای اسلامی شد.
علوم اسلامى نشانه این تحول و جنبش عظیم نرم‌افزارى است که در کم‌تر از سه قرن پدیدار شد.
علوم اسلامی نشانه این تحول و جنبش عظیم نرم‌افزاری است که در کم‌تر از سه قرن پدیدار شد.<br>
نگرش قرآن به دانش و منهج تعامل قرآن با دانش، از مهم‌ترین علت‌ها‌ى این جنبش نرم‌افزارى است که در این مقاله مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
نگرش قرآن به دانش و منهج تعامل قرآن با دانش، از مهم‌ترین علت‌ها‌ی این جنبش نرم‌افزاری است که در این مقاله مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.


کلیدواژه‌ها‌: جنبش نرم‌افزارى، قرآن کریم، رشته تاریخ.
'''کلیدواژه‌ها‌:''' جنبش نرم‌افزاری، قرآن کریم، رشته تاریخ.


=مقدمه=
==مقدمه==
قرآن کریم که در جامعه‌اى جاهلى و بیگانه با علوم روز خود، بر یک فرد درس نخوانده فرود آمد، فرهیختگانى منحصر به فرد به وجود آورد، و پیروانى نخبه و دانشمندانى با معارفى عمیق تربیت نمود وجامعه جهانى را از تاریکى‌ها‌ى اسطوره‌ها‌ و تخیلات، به قله‌ها‌ى رفیع علم و معرفت رساند.
قرآن کریم که در جامعه‌ای جاهلی و بیگانه با علوم روز خود، بر یک فرد درس نخوانده فرود آمد، فرهیختگانی منحصر به فرد به وجود آورد، و پیروانی نخبه و دانشمندانی با معارفی عمیق‌تربیت نمود وجامعه جهانی را از تاریکی‌ها‌ی اسطوره‌ها‌ و تخیلات، به قله‌ها‌ی رفیع علم و معرفت رساند.<br>
تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرم‌افزارى قرآن کریم در آن جامعه جاهلى ـ و پى آمدهاى آن در سایر جوامع بشرى که به آغوش اسلام راه یافته و از خرمن معارف قرآن خوشته چینى نمودند ـ مى‌باشد.
تمدن عظیم اسلامی مرهون جنبش نرم‌افزاری قرآن کریم در آن جامعه جاهلی ـ و پی آمدهای آن در سایر جوامع بشری که به آغوش اسلام راه یافته و از خرمن معارف قرآن خوشته چینی نمودند ـ می‌باشد.
جامعه جاهلى گذشته پرست، از گذشته پرستى دست برداشت و به سوى اعماق تاریخ توجه نمود، و دلایل تحوّل و تکامل جوامع بشرى را شناخت، و با دانش‌ها‌ى برگرفته شده از رهنمودهاى قرآنى به تاریخ شناسى و فلسفه تاریخ راه یافته، و با این منبع معرفتى سرشار از حقایق، به سوى آینده شناسى و آینده سازى حرکت کرد، ودر مدتى بسیار کوتاه یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه اسلامى نوپا به وجود آمد.
جامعه جاهلی گذشته پرست، از گذشته پرستی دست برداشت و به سوی اعماق تاریخ توجه نمود، و دلایل تحوّل و تکامل جوامع بشری را شناخت، و با دانش‌ها‌ی برگرفته شده از رهنمودهای قرآنی به تاریخ‌شناسی و فلسفه تاریخ راه یافته، و با این منبع معرفتی سرشار از حقایق، به سوی آینده‌شناسی و آینده‌سازی حرکت کرد، ودر مدتی بسیار کوتاه یک جنبش عظیم معرفتی در جامعه اسلامی نوپا به وجود آمد.<br>
علوم اسلامى ـ از قرآن شناسى گرفته تا علوم حدیث و فقه و اصول و سپس ریاضیات و نجوم و طب و شیمى و فلسفه و کلام و انواع هنر ـ نشانه این تحول عظیم نرم‌افزارى مى‌باشد که در کم‌تر از سه قرن به وجود آمد.
علوم اسلامی ـ از قرآن‌شناسی گرفته تا علوم حدیث و فقه و اصول و سپس ریاضیات و نجوم و طب و شیمی و فلسفه و کلام و انواع هنر ـ نشانه این تحول عظیم نرم‌افزاری می‌باشد که در کم‌تر از سه قرن به وجود آمد.<br>
نگرش قرآن کریم به علم، نگرشى متفاوت از نگرش جوامع آن روز یا امروز مى‌باشد و این نگرش، یکى از عوامل اساسى تحول این جنبش نرم‌افزارى است.
نگرش قرآن کریم به علم، نگرشی متفاوت از نگرش جوامع آن روز یا امروز می‌باشد و این نگرش، یکی از عوامل اساسی تحول این جنبش نرم‌افزاری است.<br>
منهج و روش تعامل قرآن کریم با مقوله علم، و هدفمند نمودن علم و معرفت، و ابزار قراردادن علم براى مقاصد برتر، با آن نگرش ویژه نسبت به تکامل انسان‌ها‌، مهم‌ترین عامل‌ها‌ى این جنبش نرم‌افزارى به شمار مى‌روند.
منهج و روش تعامل قرآن کریم با مقوله علم، و هدفمند نمودن علم و معرفت، و ابزار قراردادن علم برای مقاصد برتر، با آن نگرش ویژه نسبت به تکامل انسان‌ها‌، مهم‌ترین عامل‌ها‌ی این جنبش نرم‌افزاری به شمار می‌روند.<br>
قرآن کریم روح پژوهشگرى و تحقیق را در جان‌ها‌ى خفته بیدار نمود و روش صحیح پژوهش را درسرتاسر قرآن و در آیاتى ویژه مورد توجه قرارداد. <ref>به سوره زمر آيه 18 توجه فرماييد که در بردارنده روش صحيح پژوهش و انتخاب مبناى علمى در مسايل مختلف مى‌باشد.</ref>
قرآن کریم روح پژوهشگری و تحقیق را در جان‌ها‌ی خفته بیدار نمود و روش صحیح پژوهش را درسرتاسر قرآن و در آیاتی ویژه مورد توجه قرارداد. <ref>به سوره زمر آيه 18 توجه فرماييد که در بردارنده روش صحيح پژوهش و انتخاب مبناى علمى در مسايل مختلف مى‌باشد.</ref><br>
قرآن کریم خود بسترى مناسب و منبعى نامحدود براى کاوش و تحقیق مى‌باشد، و انسان‌ها‌ را نیز به سایر منابع معرفتى راهنمایى کرده و انگیزه‌ها‌ى فراوانى براى تحقیق ومعرفت و کنکاش در سایر منابع معرفتى به وجود مى‌آورد.
قرآن کریم خود بستری مناسب و منبعی نامحدود برای کاوش و تحقیق می‌باشد، و انسان‌ها‌ را نیز به سایر منابع معرفتی راهنمایی کرده و انگیزه‌ها‌ی فراوانی برای تحقیق ومعرفت و کنکاش در سایر منابع معرفتی به وجود می‌آورد.<br>
یکى از منابع معرفتى نامحدود و قابل توجه، گذشته انسان‌ها‌ و جوامع بشرى است، که معارفى فراوان و با ارزش براى ایجاد تحوّل پیوسته در جامعه انسانى، به انسان‌ها‌ى تاریخ شناس و تحلیل گر ارایه مى‌دهد، و آنان را براى آینده شناسى و آینده سازى در بهترین شرایط قرار مى‌دهد.
یکی از منابع معرفتی نامحدود و قابل توجه، گذشته انسان‌ها‌ و جوامع بشری است، که معارفی فراوان و با ارزش برای ایجاد تحوّل پیوسته در جامعه انسانی، به انسان‌ها‌ی تاریخ‌شناس و تحلیل‌گر ارایه می‌دهد، و آنان را برای آینده‌شناسی و آینده سازی در بهترین شرایط قرار می‌دهد.<br>
آن چه در این مقاله به اختصار مطرح مى‌شود، نگاه قرآن کریم به علم و به مقوله تاریخ و به خود قرآن کریم است که ریشه‌ها‌ى این تحوّل نرم‌افزارى را نشان خواهد داد و در یک اصطلاح نامه و هفت فصل ارایه مى‌گردد:
آن چه در این مقاله به اختصار مطرح می‌شود، نگاه قرآن کریم به علم و به مقوله تاریخ و به خود قرآن کریم است که ریشه‌ها‌ی این تحوّل نرم‌افزاری را نشان خواهد داد و در یک اصطلاح نامه و هفت فصل ارایه می‌گردد:
=اصطلاح‌نامه (واژه نامه)=
==1 ـ جنبش نرم‌افزارى==
تحوّل علمى و تولید علم و دانش را جنبش نرم‌افزارى نام نهاده، و این تحوّل، شامل تحوّل در روش دست‌یابى به حقایق علمى نیز مى‌گردد. و هنگامى که تکامل علمى از لحاظ کمّى و کیفى چشم گیر باشد و یک مقطع جدیدى از تحوّل و تکامل علمى به شمار رود به صورت یک جنبش نمودار مى‌گردد. بنابراین، جنبش نرم‌افزارى عبارت است از یک تحوّل عظیم در یک یا چند رشته علمى.


==2 ـ قرآن کریم:==
==اصطلاح‌نامه (واژه نامه)==
آن چه به صورت وحى قرآنى در 114 سوره قرآن کریم گردآورى شده است، مورد نظر ما در این نوشته مى‌باشد.
===1 ـ جنبش نرم‌افزاری ===
تحوّل علمی و تولید علم و دانش را جنبش نرم‌افزاری نام نهاده، و این تحوّل، شامل تحوّل در روش دست‌یابی به حقایق علمی نیز می‌گردد. و هنگامی که تکامل علمی از لحاظ کمّی و کیفی چشم‌گیر باشد و یک مقطع جدیدی از تحوّل و تکامل علمی به شمار رود به صورت یک جنبش نمودار می‌گردد. بنابراین، جنبش نرم‌افزاری عبارت است از یک تحوّل عظیم در یک یا چند رشته علمی.


==3 ـ رشته تاریخ:==
===2 ـ قرآن کریم:===
علم تاریخ (گذشته‌شناسى ـ باستان شناسى)، تحولات فرهنگى و اجتماعى امت‌ها‌، فلسفه تاریخ، تاریخ صدر اسلام، تاریخ ملت‌ها‌ى جهان، تاریخ جهان... و آنچه در رشته تاریخ مى‌توان آن را بررسى نمود، مورد نظر ما در این نوشته مى‌باشد.
آن چه به صورت وحی قرآنی در 114 سوره قرآن کریم گردآوری شده است، مورد نظر ما در این نوشته می‌باشد.


=فصل 1: علمِ هدایت‌گر=
===3 ـ رشته تاریخ:===
==هدایت مدارى به جاى علم پرستى==
علم تاریخ (گذشته‌شناسی ـ باستان‌شناسی)، تحولات فرهنگی و اجتماعی امت‌ها‌، فلسفه تاریخ، تاریخ صدر اسلام، تاریخ ملت‌ها‌ی جهان، تاریخ جهان... و آنچه در رشته تاریخ می‌توان آن را بررسی نمود، مورد نظر ما در این نوشته می‌باشد.
قرآن کریم به علم و دانش توجهى ویژه دارد. این توجه ویژه عامل اصلى در ایجاد و شکوفایى تمدن اسلامى بوده است.
 
روشن است که تمدن اسلامى تمدنى مبتنى برعلم و فرهنگ و دانش و ادب بوده، ولى این به آن معنا نیست که قرآن کریم علم‌گرایى و علم‌زدگى را ترویج نموده و فرهنگ علمى خود را بر این اساس ساخته و پرداخته است.
==فصل 1: علمِ هدایت‌گر==
قرآن کریم اصطلاح «هدایت» و مشتقات آن را حدود 340 مورد و در کنار «علم» و مشتقات آن در بیش از 700 مورد آورده است، که با محور قرار دادن هدایت براى انسان‌ها‌، توجهى ویژه به علم دارد. تعبیر قرآن در جریان هبوط آدم به سرزمین تکلیف و مسئولیت، چنین است:
=== هدایت مداری به جای علم پرستی ===
(فَإِمَّا یأْتِینَّکم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ)<ref>بقره / 38 (هرآينه از سوى من هدايتى براى شما بيايد، هر کس که هدايت مرا پيروى نمايد از هر گونه ترس و هراس به دور خواهد بود.) تعبير قرآن به هدايت، به جاى علم و دانش، بسيار قابل تأمل مى‌باشد.</ref>
قرآن کریم به علم و دانش توجهی ویژه دارد. این توجه ویژه عامل اصلی در ایجاد و شکوفایی تمدن اسلامی بوده است.<br>
روشن است که تمدن اسلامی تمدنی مبتنی برعلم و فرهنگ و دانش و ادب بوده، ولی این به آن معنا نیست که قرآن کریم علم‌گرایی و علم‌زدگی را ترویج نموده و فرهنگ علمی خود را بر این اساس ساخته و پرداخته است.<br>
قرآن کریم اصطلاح «هدایت» و مشتقات آن را حدود 340 مورد و در کنار «علم» و مشتقات آن در بیش از 700 مورد آورده است، که با محور قرار دادن هدایت برای انسان‌ها‌، توجهی ویژه به علم دارد. تعبیر قرآن در جریان هبوط آدم به سرزمین تکلیف و مسئولیت، چنین است:<br>
(فَإِمَّا یأْتِینَّکم مِّنِّی هُدًی فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ)<ref>بقره / 38 (هرآينه از سوى من هدايتى براى شما بيايد، هر کس که هدايت مرا پيروى نمايد از هر گونه ترس و هراس به دور خواهد بود.) تعبير قرآن به هدايت، به جاى علم و دانش، بسيار قابل تأمل مى‌باشد.</ref><br>
علاوه بر این نکته، در قرآن کریم، تعلیم نیز در کنار تزکیه بلکه در پرتو تزکیه قرار داده شده است. <ref>به سوره بقره، آيه‌ها‌ى 129 و 151 و سوره آل عمران آيه 164 و سوره جمعه آيه 2 توجه شود.</ref>
علاوه بر این نکته، در قرآن کریم، تعلیم نیز در کنار تزکیه بلکه در پرتو تزکیه قرار داده شده است. <ref>به سوره بقره، آيه‌ها‌ى 129 و 151 و سوره آل عمران آيه 164 و سوره جمعه آيه 2 توجه شود.</ref>
تزکیه همان تربیت مطلوب است که رستگارى و فلاح انسان در گرو آن قرار داده شده است. <ref>«به درستى که رستگار شد هرکس که خود را تزکيه نمود» (اعلى /14).</ref>
تزکیه همان تربیت مطلوب است که رستگاری و فلاح انسان در گرو آن قرار داده شده است. <ref>«به درستى که رستگار شد هرکس که خود را تزکيه نمود» (اعلى /14).</ref><br>
در قرآن کریم همیشه باید سراغ اهداف برتر و هدف نهایى از آفرینش بشریت باشیم، و جایگاه علم و دانش را در یک خط سیر تکاملى، که انسان و رستگارى را به هم ربط مى‌دهد، ببینیم، تا بتوانیم دیدگاه قرآن را نسبت به علم و دانش به طور دقیق پیدا نماییم.
در قرآن کریم همیشه باید سراغ اهداف برتر و هدف نهایی از آفرینش بشریت باشیم، و جایگاه علم و دانش را در یک خط سیر تکاملی، که انسان و رستگاری را به هم ربط می‌دهد، ببینیم، تا بتوانیم دیدگاه قرآن را نسبت به علم و دانش به طور دقیق پیدا نماییم.<br>
از چهار آیه‌اى که تزکیه و تعلیم را در کنار هم مطرح نموده، سه آیه، تعلیم را در پرتو تزکیه و پس از تزکیه یاد کرده است، در حالى‌که فقط یک آیه، تعلیم را قبل از تزکیه و مقدّم بر آن مطرح کرده است که این امر مى‌تواند گویاى این حقیقت باشد که تعلیم اگر با هدف تزکیه و تربیت انسان انجام مى‌گیرد خود نیز تزکیه‌اى دیگر و تربیتى برتر به دنبال خواهد داشت. <ref>البته آيه‌اى که تعليم را مقدّم بر تزکيه مطرح نموده از زبان حضرت ابراهيم(عليه السلام) مى‌باشد، در حالى‌که سه آيه ديگر که تعليم را پس از تزکيه آورده است از زبان و کلام خداوند منّان است.</ref>
از چهار آیه‌ای که تزکیه و تعلیم را در کنار هم مطرح نموده، سه آیه، تعلیم را در پرتو تزکیه و پس از تزکیه یاد کرده است، در حالی‌که فقط یک آیه، تعلیم را قبل از تزکیه و مقدّم بر آن مطرح کرده است که این امر می‌تواند گویای این حقیقت باشد که تعلیم اگر با هدف تزکیه و تربیت انسان انجام می‌گیرد خود نیز تزکیه‌ای دیگر و تربیتی برتر به دنبال خواهد داشت. <ref>البته آيه‌اى که تعليم را مقدّم بر تزکيه مطرح نموده از زبان حضرت ابراهيم(عليه السلام) مى‌باشد، در حالى‌که سه آيه ديگر که تعليم را پس از تزکيه آورده است از زبان و کلام خداوند منّان است.</ref><br>
هدایت همان دانش هدف‌مندى است که انسان را به آن هدف مطلوب مى‌رساند و آنچه به عنوان مهم‌ترین خواسته و نیاز انسان در مهم‌ترین سوره قرآن کریم ـ فاتحة الکتاب ـ مطرح شده است همان هدایت است که تمام انسان‌ها‌ آن را با تمام وجود از خدا مى‌خواهند.
هدایت همان دانش هدف‌مندی است که انسان را به آن هدف مطلوب می‌رساند و آنچه به عنوان مهم‌ترین خواسته و نیاز انسان در مهم‌ترین سوره قرآن کریم ـ فاتحة الکتاب ـ مطرح شده است همان هدایت است که تمام انسان‌ها‌ آن را با تمام وجود از خدا می‌خواهند.<br>
در خواست هدایت به صراط مستقیم در آیه (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد/6) یعنى درخواست راه یابى به کوتاه‌ترین راه و بهترین مسیر براى رسیدن به هدف والاى آفرینش انسان که خواسته نهفته و آشکار هر انسان است که از اعماق وجود خود، خواهانِ آن مى‌باشد.
در خواست هدایت به صراط مستقیم در آیه (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد/6) یعنی درخواست راه یابی به کوتاه‌ترین راه و بهترین مسیر برای رسیدن به هدف والای آفرینش انسان که خواسته نهفته و آشکار هر انسان است که از اعماق وجود خود، خواهانِ آن می‌باشد.<br>
بنابراین فراگیرى علم و دانش در چنین بسترى معنایى ویژه و مفهومى تربیتى خواهد داشت و به همین دلیل جایگاه رفیع علم و معرفت در قرآن کریم جایگاهى منحصر به فرد و ممتاز خواهد بود و همین جایگاه ممتاز علم در قرآن کریم، ریشه انقلاب فرهنگى اسلام و منشأ یک جنبش نرم‌افزارى توسط قرآن کریم بوده است، زیرا قرآن در تاریک‌ترین محیط اجتماعى و در پایین‌ترین سطح علمى در شبه جزیره عربستان فرودآمد که این خود یک معجزه به شمار مى‌رود، به ویژه وقتى دریابیم که تمدن عظیم اسلامى را تمدنى ممتاز و رفیع و قابل توجه و قابل ستایش نسبت به سایر تمدن‌ها‌ قرارداده است.
بنابراین فراگیری علم و دانش در چنین بستری معنایی ویژه و مفهومی تربیتی خواهد داشت و به همین دلیل جایگاه رفیع علم و معرفت در قرآن کریم جایگاهی منحصر به فرد و ممتاز خواهد بود و همین جایگاه ممتاز علم در قرآن کریم، ریشه انقلاب فرهنگی اسلام و منشأ یک جنبش نرم‌افزاری توسط قرآن کریم بوده است، زیرا قرآن در تاریک‌ترین محیط اجتماعی و در پایین‌ترین سطح علمی در شبه جزیره عربستان فرودآمد که این خود یک معجزه به شمار می‌رود، به ویژه وقتی دریابیم که تمدن عظیم اسلامی را تمدنی ممتاز و رفیع و قابل توجه و قابل ستایش نسبت به سایر تمدن‌ها‌ قرارداده است.
==فلسفه علم در قرآن کریم==
 
قرآن کریم به زمینه‌ها‌ى گوناگون معرفتى توجه نموده و علم را به عنوان یکى از عوامل برترى انسان بر ملائک معرفى نموده است؛ همان‌طور که در سوره بقره آمده است: (وَعَلَّمَ آدَمَ الاَْسْمَآءَ کلَّهَا) <ref>بقره / 31: «تمام نام‌ها‌ را به آدم آموخت».</ref>
=== فلسفه علم در قرآن کریم ===
سرفصل‌ها‌یى از قرآن کریم که در زمینه علم و دانش الهى و بشرى قابل مطالعه و بررسى و استنباط است و باید مد نظر اندیشمندان قرارگیرد و دیدگاه قرآن کریم درباره علم را از آن به دست آورد<ref>اين مجموعه از سرفصل‌ها‌، مى‌تواند نظريه علم در قرآن کريم را نشان دهد.</ref> از قرار ذیل مى‌باشد:
قرآن کریم به زمینه‌ها‌ی گوناگون معرفتی توجه نموده و علم را به عنوان یکی از عوامل برتری انسان بر ملائک معرفی نموده است؛ همان‌طور که در سوره بقره آمده است: (وَعَلَّمَ آدَمَ الاَْسْمَآءَ کلَّهَا) <ref>بقره / 31: «تمام نام‌ها‌ را به آدم آموخت».</ref><br>
1 ـ تاریخچه علم در جامعه انسانى؛
سرفصل‌ها‌یی از قرآن کریم که در زمینه علم و دانش الهی و بشری قابل مطالعه و بررسی و استنباط است و باید مد نظر اندیشمندان قرارگیرد و دیدگاه قرآن کریم درباره علم را از آن به دست آورد<ref>اين مجموعه از سرفصل‌ها‌، مى‌تواند نظريه علم در قرآن کريم را نشان دهد.</ref> از قرار ذیل می‌باشد:<br>
2 ـ حقیقت علم؛
1 ـ تاریخچه علم در جامعه انسانی؛<br>
3 ـ ارزش گوهر علم؛
2 ـ حقیقت علم؛<br>
4 ـ منابع علم براى انسان؛
3 ـ ارزش گوهر علم؛<br>
5 ـ ابزار علمى؛
4 ـ منابع علم برای انسان؛<br>
6 ـ روش‌ها‌ى علمى؛
5 ـ ابزار علمی؛<br>
7 ـ مراحل حرکت براى رسیدن به علم؛
6 ـ روش‌ها‌ی علمی؛<br>
8 ـ مراتب علم و معرفت؛
7 ـ مراحل حرکت برای رسیدن به علم؛<br>
9 ـ شرایط لازم براى دست‌یابى به علم؛
8 ـ مراتب علم و معرفت؛<br>
10 ـ موانع دست‌یابى به علم؛
9 ـ شرایط لازم برای دست‌یابی به علم؛<br>
11 ـ علوم مفید و غیر مفید؛
10 ـ موانع دست‌یابی به علم؛<br>
12 ـ علوم مجاز و ممنوع؛
11 ـ علوم مفید و غیر مفید؛<br>
13 ـ اهداف نهایى و مرحله‌اى در فراگیرى علوم؛
12 ـ علوم مجاز و ممنوع؛<br>
14 ـ ظرفیت‌ها‌ى علوم و ظرفیت‌ها‌ى انسان؛
13 ـ اهداف نهایی و مرحله‌ای در فراگیری علوم؛<br>
15 ـ دانش‌اندوزى و دانش پژوهى و اندیشمندى؛
14 ـ ظرفیت‌ها‌ی علوم و ظرفیت‌ها‌ی انسان؛<br>
16 ـ مسئولیت‌ها‌ى اندیشمندان و دانش پژوهان؛
15 ـ دانش‌اندوزی و دانش پژوهی و اندیشمندی؛<br>
17 ـ طبقه بندى علوم و معارف انسانى؛
16 ـ مسئولیت‌ها‌ی اندیشمندان و دانش پژوهان؛<br>
18 ـ فلسفه علم؛
17 ـ طبقه بندی علوم و معارف انسانی؛<br>
19 ـ نظام آموزشى؛
18 ـ فلسفه علم؛<br>
20 ـ تولید علم و تکامل علوم و جنبش نرم‌افزارى از دیدگاه قرآن کریم.<ref>بررسى ديدگاه قرآن کريم نسبت به اين سرفصل‌ها‌ کتابى جامع مى‌طلبد که تمام آيات علم و هدايت در قرآن را در کنار هم ببيند و ديدگاه‌ها‌ى ويژه قرآن را با مصاديق و نمونه‌ها‌ى قرآنى که بيش از هزار آيه را در بر مى‌گيرد، روشن نمايد.</ref>
19 ـ نظام آموزشی؛<br>
=فصل 2: جایگاه ویژه قرآن کریم در پژوهش‌ها‌ى تاریخى=
20 ـ تولید علم و تکامل علوم و جنبش نرم‌افزاری از دیدگاه قرآن کریم.<ref>بررسى ديدگاه قرآن کريم نسبت به اين سرفصل‌ها‌ کتابى جامع مى‌طلبد که تمام آيات علم و هدايت در قرآن را در کنار هم ببيند و ديدگاه‌ها‌ى ويژه قرآن را با مصاديق و نمونه‌ها‌ى قرآنى که بيش از هزار آيه را در بر مى‌گيرد، روشن نمايد.</ref>
ویژگى‌ها‌ى منحصر به فرد قرآن کریم را در این بخش نمى‌توان نادیده گرفت؛ ویژگى‌ها‌یى که قرآن کریم را منبعى اجتناب ناپذیر براى پژوهش‌ها‌ى تاریخى قرار مى‌دهد. برخى از این ویژگى‌ها‌ عبارت است از:
 
==1 ـ جامعیت قرآن کریم:==
==فصل 2: جایگاه ویژه قرآن کریم در پژوهش‌ها‌ی تاریخی==
قرآن کریم بر خاتم پیامبران فرود آمده و برترین دلیل و سند جاوید بر حقانیت خاتم ادیان و آخرین شرایع الهى بوده و مى‌باشد.
ویژگی‌ها‌ی منحصر به فرد قرآن کریم را در این بخش نمی‌توان نادیده گرفت؛ ویژگی‌ها‌یی که قرآن کریم را منبعی اجتناب‌ناپذیر برای پژوهش‌ها‌ی تاریخی قرار می‌دهد. برخی از این ویژگی‌ها‌ عبارت است از:
جاوید بودن قرآن وخاتمیت دین مبین اسلام مستلزم جامعیت این کتاب آسمانى و توجه او به تمام نیازهاى انسانى در طول مسیر تکاملى بشریت بوده است؛ (وَنَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیاناً لِّکلِّ شَیء).<ref>نحل / 89: «وما کتاب (قرآن) را برتو فرود آورديم در حالى‌که بيان کننده هر چيزى است».</ref>
 
قدر مسلّم اینکه قرآن کریم با توجه به مجموعه اهدافى که براى تربیت انسان‌ها‌ در طول مسیر تکاملى ویژه بشر در نظر داشته، حتماً باید مجموعه نیازهاى بشریت را به طور کامل و جامع در نظر گرفته و راه‌ها‌ى صحیح تأمین این مجموعه نیازها را در اختیار انسان قرار داده باشد.
===1 ـ جامعیت قرآن کریم:===
قرآن کریم بر خاتم پیامبران فرود آمده و برترین دلیل و سند جاوید بر حقانیت خاتم ادیان و آخرین شرایع الهی بوده و می‌باشد.<br>
جاوید بودن قرآن وخاتمیت دین مبین اسلام مستلزم جامعیت این کتاب آسمانی و توجه او به تمام نیازهای انسانی در طول مسیر تکاملی بشریت بوده است؛ (وَنَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیاناً لِّکلِّ شَیء).<ref>نحل / 89: «وما کتاب (قرآن) را برتو فرود آورديم در حالى‌که بيان‌کننده هر چيزى است».</ref><br>
قدر مسلّم اینکه قرآن کریم با توجه به مجموعه اهدافی که برای تربیت انسان‌ها‌ در طول مسیر تکاملی ویژه بشر در نظر داشته، حتماً باید مجموعه نیازهای بشریت را به طور کامل و جامع در نظر گرفته و راه‌ها‌ی صحیح تأمین این مجموعه نیازها را در اختیار انسان قرار داده باشد.
 
===2 ـ قرآن منبعی سرشار برای علوم انسانی:===
علم و آگاهی مهم‌ترین رابط میان انسان و انسان، انسان وخدا، انسان و جامعه، و انسان و طبیعت می‌باشد، و به همین جهت، مهم‌ترین ابزار برای کسب کمال در اختیار انسان بوده و خواهد بود.<br>
انسان نیز برای دست‌یابی به کمال، به مجموعه‌ای از علوم انسانی و طبیعی نیازمند است و با توجه به اصل جامعیت قرآن کریم، بسیار طبیعی است که قرآن کریم به علوم مورد نیاز انسان توجه جدّی داشته باشد، و به عنوان منبعی سرشار برای این مجموعه از علوم ـ در حدّ اطلاع رسانی یا در حدّ جهت دهی و تعیین هدف و تشخیص مسیر سالم برای رسیدن به علوم و آگاهی‌ها‌ی مطلوب ـ ایفای نقش کند.<br>
آیه‌ای که در بحث جامعیت قرآن به آن اشاره شد، گواهی روشن بر منبع بودن قرآن برای تأمین مهم‌ترین نیاز انسان ـ که در مجموعه‌ای از علوم انسانی تجلّی می‌یابد ـ می‌باشد.<br>
مراجعه پیوسته پژوهش‌گران در علوم مختلف و در طی قرون گذشته به قرآن کریم، و الهام گرفتن آنان از آیات الهیِ آن، دلیلی دیگر بر سرشار بودن این منبع بزرگ علمی است.
 
===3 ـ قرآن منبعی منحصر به فرد:===
قرآن کریم ویژگی‌ها‌ی منحصر به فردی دارد که آن را کتابی بی‌نظیر و منبعی ویژه وبی‌بدیل قرار می‌دهد.<br>
این ویژگی‌ها‌ عبارت‌اند از:
الف: منبع وسرچشمه اطلاعات و دانش‌ها‌ی یاد شده در قرآن کریم، مهم‌ترین و بالاترین منبع است؛<br>
ب: قرآن کریم معجزه‌ای جاوید و ابدی است؛
ج: با وجود تمام تلاش‌ها‌ی موذیانه دشمنان و مخالفان اسلام، قرآن کریم از هرگونه دست کاری و تحریف مصون مانده است و برای همیشه اطلاعات و رهنمودهای دست اول، متقن و بی شائبه دارد؛
د: حقانیت قرآن، با توجه به ویژگی‌ها‌ی بالا، درجه انطباق اطلاعات قرآنی را با واقعیت‌ها‌ به بالاترین درجه ممکن می‌رساند؛<br>
هـ: قرآن با ژرف‌نگری نسبت به انسان و جهان و هدف قرار دادن تربیت، انسان را در این جهان هدف دار دانسته و علم و دانش قرآنی را هدف‌مند نموده، و این هدف‌داری و هدف‌مندی با جامعیت نگرش‌ها‌ی قرآنی همراه می‌باشد.<br>
با توجه به این ویژگی‌ها‌، قرآن کریم در افقی بالاتر و در سطحی برتر از هر کتاب و منبع علمی دیگر ـ برای پژوهش‌گران معتقد به این ویژگی‌ها‌ ـ قرار خواهد گرفت و کلیه اندیشمندان و صاحب‌نظران را به خود جلب خواهد نمود، همان‌طور که در طول تاریخ بشریت ـ از عصر نزول قرآن تاکنون ـ شاهد فتوحات علمی مستند به قرآن کریم بوده و می‌باشیم.
 
===4 ـ توجه ویژه قرآن به نیازهای واقعی انسان:===
قرآن کریم هدف از آفرینش را به کمال رساندن انسان‌ها‌ اعلام نموده است و تجلی این کمال را در پیوستن به خدا و لقای او مطرح کرده <ref>وَ أَنَّ إِلى رَبِّک الْمُنْتَهى (نجم/42); فَمَنْ کانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لايُشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف/11).</ref> و عبادت خدا را یگانه راه رسیدن به این فرجام نیک دانسته است. <ref>وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ (ذاريات / 56).</ref><br>
هم‌چنین هدف از بعثت تمام انبیا ـ به ویژه خاتم انبیا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ـ را تحقق بخشیدن به هدف برتر آفرینش، یعنی تربیت و تزکیه انسان‌ها‌ در جهت رسیدن به کمال معرفی نموده است. <ref>هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُْمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ (جمعه / 2).</ref><br>
بنابراین، لازمه مطرح نمودن چنین هدفی توجه ویژه به مجموعه نیازهای واقعی انسان‌ها‌ است، زیرا تربیتِ انسان، جز تأمین نیازهای واقعی او و حرکت دادن او به سوی اهداف مورد نظر، از راه پرپار نمودن استعدادهای نهفته او به صورتی مطلوب و ایده آل، معنی و مسیر دیگری نخواهد داشت.


==2 ـ قرآن منبعى سرشار براى علوم انسانى:==
==فصل 3: علوم مورد نیاز انسان==
علم و آگاهى مهم‌ترین رابط میان انسان و انسان، انسان وخدا، انسان و جامعه، و انسان و طبیعت مى‌باشد، و به همین جهت، مهم‌ترین ابزار براى کسب کمال در اختیار انسان بوده و خواهد بود.
علم و آگاهی، شاهراه انسان‌ها‌ برای تکامل و پویایی و حرکت به سوی اهداف ترسیم شده توسط آفریننده انسان می‌باشد.<br>
انسان نیز براى دست‌یابى به کمال، به مجموعه‌اى از علوم انسانى و طبیعى نیازمند است و با توجه به اصل جامعیت قرآن کریم، بسیار طبیعى است که قرآن کریم به علوم مورد نیاز انسان توجه جدّى داشته باشد، و به عنوان منبعى سرشار براى این مجموعه از علوم ـ در حدّ اطلاع رسانى یا در حدّ جهت دهى و تعیین هدف و تشخیص مسیر سالم براى رسیدن به علوم و آگاهى‌ها‌ى مطلوب ـ ایفاى نقش کند.
آگاهی‌ها‌ی مورد نیاز انسان برای رسیدن به کمال لایق خود متنوع و گوناگون است.<br>
آیه‌اى که در بحث جامعیت قرآن به آن اشاره شد، گواهى روشن بر منبع بودن قرآن براى تأمین مهم‌ترین نیاز انسان ـ که در مجموعه‌اى از علوم انسانى تجلّى مى‌یابد ـ مى‌باشد.
شناخت خود، شناخت هستی و شناخت جهان یکی از پایه‌ها‌ی آگاهی‌ها‌ی مورد نیاز انسان است که بدون آن هیچ‌گونه حرکت تکاملی امکان‌پذیر نمی‌باشد.<br>
مراجعه پیوسته پژوهش‌گران در علوم مختلف و در طى قرون گذشته به قرآن کریم، و الهام گرفتن آنان از آیات الهىِ آن، دلیلى دیگر بر سرشار بودن این منبع بزرگ علمى است.
خودشناسی نیز دامنه‌ای گسترده و جهاتی متعدد دارد که رشته‌ها‌ی روان‌شناسی، جامعه‌شناسی وعلوم تربیتی را در بر می‌گیرد.<br>
==3 ـ قرآن منبعى منحصر به فرد:==
از علوم طبیعی نیز آنچه را که انسان به دست می‌آورد می‌تواند در خدمت تکامل خود درآورد.<br>
قرآن کریم ویژگى‌ها‌ى منحصر به فردى دارد که آن را کتابى بى نظیر و منبعى ویژه وبى بدیل قرار مى‌دهد.
ولی انسان‌ها‌ از بدو آفرینش با داشتن مشترکاتی از امکان رسیدن به کمال لایق برخوردار می‌باشد.<br>
این ویژگى‌ها‌ عبارت‌اند از:
ادیان الهی این مشترکات و آگاهی‌ها‌ی ضروری را مورد توجه قرار داده و منبعی بسیار خوب برای دست‌یابی به آن آگاهی‌های ضروری و مشترک بوده، و این آگاهی‌های اساسی در تمام مراحل زندگی بشر همراه او و در اختیار او باید باشند.
الف: منبع وسرچشمه اطلاعات و دانش‌ها‌ى یاد شده در قرآن کریم، مهم‌ترین و بالاترین منبع است؛
ب: قرآن کریم معجزه‌اى جاوید و ابدى است؛
ج: با وجود تمام تلاش‌ها‌ى موذیانه دشمنان و مخالفان اسلام، قرآن کریم از هرگونه دست کارى و تحریف مصون مانده است و براى همیشه اطلاعات و رهنمودهاى دست اول، متقن و بى شائبه دارد؛
د: حقانیت قرآن، با توجه به ویژگى‌ها‌ى بالا، درجه انطباق اطلاعات قرآنى را با واقعیت‌ها‌ به بالاترین درجه ممکن مى‌رساند؛
هـ : قرآن با ژرف‌نگرى نسبت به انسان و جهان و هدف قرار دادن تربیت، انسان را در این جهان هدف دار دانسته و علم و دانش قرآنى را هدف‌مند نموده، و این هدف‌دارى و هدف‌مندى با جامعیت نگرش‌ها‌ى قرآنى همراه مى‌باشد.
با توجه به این ویژگى‌ها‌، قرآن کریم در افقى بالاتر و در سطحى برتر از هر کتاب و منبع علمى دیگر ـ براى پژوهش‌گران معتقد به این ویژگى‌ها‌ ـ قرار خواهد گرفت و کلیه اندیشمندان و صاحب‌نظران را به خود جلب خواهد نمود، همان‌طور که در طول تاریخ بشریت ـ از عصر نزول قرآن تاکنون ـ شاهد فتوحات علمى مستند به قرآن کریم بوده و مى‌باشیم.


==4 ـ توجه ویژه قرآن به نیازهاى واقعى انسان:==
=== علوم تجربی و علوم انسانی ===
قرآن کریم هدف از آفرینش را به کمال رساندن انسان‌ها‌ اعلام نموده است و تجلى این کمال را در پیوستن به خدا و لقاى او مطرح کرده <ref>وَ أَنَّ إِلى رَبِّک الْمُنْتَهى (نجم/42); فَمَنْ کانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لايُشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف/11).</ref> و عبادت خدا را یگانه راه رسیدن به این فرجام نیک دانسته است. <ref>وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ (ذاريات / 56).</ref>
آگاهی، ایمان و تقوا سه موتور محرک انسان به سوی آزادی و کمال لایق او می‌باشند که حرکت تکاملی او را بیمه نموده و او را به مقصد اصلی می‌رسانند.<br>
هم‌چنین هدف از بعثت تمام انبیا ـ به ویژه خاتم انبیا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) ـ را تحقق بخشیدن به هدف برتر آفرینش، یعنى تربیت و تزکیه انسان‌ها‌ در جهت رسیدن به کمال معرفى نموده است. <ref>هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُْمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ (جمعه / 2).</ref>
آگاهی انسان از خود و طبیعت و هستی نیز به آگاهی‌ها‌ی نظری و تجربی تقسیم می‌شود، و بخشی از علوم نظری، زیربنایی برای علوم طبیعی و تجربی قرار می‌گیرند.<br>
بنابراین، لازمه مطرح نمودن چنین هدفى توجه ویژه به مجموعه نیازهاى واقعى انسان‌ها‌ است، زیرا تربیتِ انسان، جز تأمین نیازهاى واقعى او و حرکت دادن او به سوى اهداف مورد نظر، از راه پرپار نمودن استعدادهاى نهفته او به صورتى مطلوب و ایده آل، معنى و مسیر دیگرى نخواهد داشت.
شاید علوم نظری ـ که نوع بینش انسان را به خود و جهان و هستی ترسیم می‌کند ـ مهم‌ترین سهم را در تکامل انسان داشته باشد. در حالی‌که علوم تجربی به سرعت در حال تکامل بوده و تمام انسان‌ها‌ در تمام دوره‌ها‌ی تاریخی باید از امکان دست‌یابی به کمال بر خوردار باشند تا اهداف برتر آفرینش در هر عصر قابل دست‌یابی باشد.<br>
ولی معنای این سخن این نیست که علوم طبیعی و تجربی سهمی در تکامل انسان‌ها‌ نداشته و ندارند، بلکه چه بسا می‌توان گفت: به تناسب تکامل علوم طبیعی، سرعت حرکت انسان به سوی اهداف برتر آفرینش بیش‌تر می‌گردد.


=فصل 3: علوم مورد نیاز انسان=
==فصل 4: نیاز جدّی انسان به رهنمودهای وحیانی در حوزه علوم انسانی==
علم و آگاهى، شاهراه انسان‌ها‌ براى تکامل و پویایى و حرکت به سوى اهداف ترسیم شده توسط آفریننده انسان مى‌باشد.
با تجربه حسی مستند به امور عقلی قطعی (یقینی) و بدیهی می‌توان بسیاری از فرضیه‌ها‌ را محک زد و صحت و سقم آنها را به دست آورد.<br>
آگاهى‌ها‌ى مورد نیاز انسان براى رسیدن به کمال لایق خود متنوع و گوناگون است.
در حالی‌که بسیاری از قضایای نظری ـ که در حوزه علوم انسانی مورد نیاز انسان بوده ومی باشد ـ یا قابلیت تجربه حسی نداشته، و یا آنکه تجربه حسی آنها ـ که باید مستلزم ایمان به آنها باشد ـ باید توسط چندین نسل متوالی اجرا گردد و به طور مکرر تجربه شود تا ایمان لازم به آنها حاصل شود، و چنین تجربه‌ای مساوی با بازی با سرنوشت چندین نسل است، و هیچ عاقلی حاضر نیست با سرنوشت خود بازی کند یا دیگران او را مورد آزمایش قرار دهند تا از او بهره‌مند شوند.
شناخت خود، شناخت هستى و شناخت جهان یکى از پایه‌ها‌ى آگاهى‌ها‌ى مورد نیاز انسان است که بدون آن هیچ‌گونه حرکت تکاملى امکان پذیر نمى‌باشد.
به عنوان مثال، در مسئله حتمی بودن معاد و آثار عملی مهم آنکه در زندگی روزمرّه انسان نقشی اساسی دارد، باید به عقل و وحی استناد نمود تا از تکیه‌گاهی محکم و استوار برخوردار باشد.
خودشناسى نیز دامنه‌اى گسترده و جهاتى متعدد دارد که رشته‌ها‌ى روان‌شناسى، جامعه‌شناسى وعلوم تربیتى را در بر مى‌گیرد.
از علوم طبیعى نیز آنچه را که انسان به دست مى‌آورد مى‌تواند در خدمت تکامل خود درآورد.
ولى انسان‌ها‌ از بدو آفرینش با داشتن مشترکاتى از امکان رسیدن به کمال لایق برخوردار مى‌باشد.
ادیان الهى این مشترکات و آگاهى‌ها‌ى ضرورى را مورد توجه قرار داده و منبعى بسیار خوب براى دست‌یابى به آن آگاهی‌هاى ضرورى و مشترک بوده، و این آگاهی‌هاى اساسى در تمام مراحل زندگى بشر همراه او و در اختیار او باید باشند.


==علوم تجربى و علوم انسانى==
==فصل 5: جایگاه ویژه علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانی==
آگاهى، ایمان و تقوا سه موتور محرک انسان به سوى آزادى و کمال لایق او مى‌باشند که حرکت تکاملى او را بیمه نموده و او را به مقصد اصلى مى‌رسانند.
تاریخ مجموعه‌ای از تجربیات گران‌بها و ارزشمند است که می‌تواند مورد مطالعه جدّی قرار گیرد.
آگاهى انسان از خود و طبیعت و هستى نیز به آگاهى‌ها‌ى نظرى و تجربى تقسیم مى‌شود، و بخشى از علوم نظرى، زیربنایى براى علوم طبیعى و تجربى قرار مى‌گیرند.
تکرار حوادث مشابه در تاریخ برای ما امکان کشف علل و معلولات را فراهم می‌نماید، و با فراهم آمدن تمام شرایط لازم برای تحقیق و بررسی علمی، بسیاری از مسایل علم تاریخ ـ هر چند در حوزه علوم انسانی قرار می‌گیرند ـ رنگی تجربی پیدا نموده و برزخی را میان علوم نظری محض وعلوم تجربی تشکیل می‌دهند.
شاید علوم نظرى ـ که نوع بینش انسان را به خود و جهان و هستى ترسیم مى‌کند ـ مهم‌ترین سهم را در تکامل انسان داشته باشد. در حالى‌که علوم تجربى به سرعت در حال تکامل بوده و تمام انسان‌ها‌ در تمام دوره‌ها‌ى تاریخى باید از امکان دست‌یابى به کمال بر خوردار باشند تا اهداف برتر آفرینش در هر عصر قابل دست‌یابى باشد.
ولی تمام مسایل علوم تاریخ نمی‌تواند در حوزه علوم تجربی مورد مطالعه قرار گیرد یا به حساب علوم تجربی گذاشته شود. و در صورت استفاده علوم تاریخی از عقل و وحی در کنار تجربیات بشری که منبع و سرچشمه اطلاعات تاریخی به شمارمی‌روند، می‌توان گفت: علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانی بر بسیاری از علوم نظری انسانی تقدّم داشته، و از این نظر یک سر و گردن بالاتر بوده، زیرا همراه با تجربیاتی گران‌بها بوده و به همین خاطر تأثیر بسیار زیادی بر مخاطبین خود داشته است.
ولى معناى این سخن این نیست که علوم طبیعى و تجربى سهمى در تکامل انسان‌ها‌ نداشته و ندارند، بلکه چه بسا مى‌توان گفت: به تناسب تکامل علوم طبیعى، سرعت حرکت انسان به سوى اهداف برتر آفرینش بیش‌تر مى‌گردد.
کسانی که با علوم تاریخی سروکار داشته و دارند، علاوه بر گذشته‌نگری، از آینده‌نگری بسیار خوبی برخوردار می‌باشند و بیش از فلاسفه و متکلمان و فقیهان می‌توانند به درون عقول و نفوس مردم نفوذ کنند.


=فصل 4: نیاز جدّى انسان به رهنمودهاى وحیانى در حوزه علوم انسانى=
=== جایگاه علوم تاریخ در قرآن کریم ===
با تجربه حسى مستند به امور عقلى قطعى (یقینى) و بدیهى مى‌توان بسیارى از فرضیه‌ها‌ را محک زد و صحت و سقم آنها را به دست آورد.
چنان‌چه تاریخ را موضوع مشترک «علم تاریخ نقلی» و «علم تاریخ تحلیلی» و «علم فلسفه تاریخ» دانسته و به سراغ مطالب این سه علم در قرآن برویم به روشنی مشاهده خواهیم کرد که بیش از یک سوم قرآن به علوم تاریخ مرتبط می‌باشد و در واقع می‌توان گفت تمام آیات قرآن منبعی تاریخی برای عصر نزول قرآن به شمار می‌رود.
در حالى‌که بسیارى از قضایاى نظرى ـ که در حوزه علوم انسانى مورد نیاز انسان بوده ومى باشد ـ یا قابلیت تجربه حسى نداشته، و یا آنکه تجربه حسى آنها ـ که باید مستلزم ایمان به آنها باشد ـ باید توسط چندین نسل متوالى اجرا گردد و به طور مکرر تجربه شود تا ایمان لازم به آنها حاصل شود، و چنین تجربه‌اى مساوى با بازى با سرنوشت چندین نسل است، و هیچ عاقلى حاضر نیست با سرنوشت خود بازى کند یا دیگران او را مورد آزمایش قرار دهند تا از او بهره مند شوند.
ضمن اینکه آیات فراوانی نیز درباره ضرورت توجه به تاریخ و بهره‌برداری بهینه از آن در قرآن کریم آمده است.
به عنوان مثال، در مسئله حتمى بودن معاد و آثار عملى مهم آنکه در زندگى روزمرّه انسان نقشى اساسى دارد، باید به عقل و وحى استناد نمود تا از تکیه گاهى محکم و استوار برخوردار باشد.
قرآن کریم عمده جوامع بشری و حرکت‌ها‌ی سالم و انحرافی آن جوامع، و مسیر تکاملی یا نزولی آنها را مورد توجه قرار داده، و با پرداختن به تاریخ انسانیت و جهان، از بیان آنچه برای جوامعِ آینده می‌تواند مفید باشد دریغ نکرده، و پس از بحث‌ها‌ی معاد و توحید و نبوت، بیش‌ترین و مهم‌ترین بحث‌ها‌ی زندگی ساز را بحث‌ها‌ی تاریخی عنوان کرده است. به همین دلیل می‌توان به سراغ قرآن رفت و روش تعامل قرآن با تاریخ را به دست آورد و آن را در علوم زندگی ساز خود مورد بهره‌برداری قرار داد.


=فصل 5: جایگاه ویژه علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى=
==فصل 6: برنامه‌ریزی برای بیگانگی با تاریخ‌شناسی و تاریخ‌گرایی==
تاریخ مجموعه‌اى از تجربیات گران‌بها و ارزشمند است که مى‌تواند مورد مطالعه جدّى قرار گیرد.
تاریخِ یک جامعه، نشان‌گر عمق و گستردگی ریشه‌ها‌ی فکری و فرهنگی و انسانی آن جامعه می‌باشد.<br>
تکرار حوادث مشابه در تاریخ براى ما امکان کشف علل و معلولات را فراهم مى‌نماید، و با فراهم آمدن تمام شرایط لازم براى تحقیق و بررسى علمى، بسیارى از مسایل علم تاریخ ـ هر چند در حوزه علوم انسانى قرار مى‌گیرند ـ رنگى تجربى پیدا نموده و برزخى را میان علوم نظرى محض وعلوم تجربى تشکیل مى‌دهند.
یک جامعه ریشه دار با یک جامعه نوپا و بی ریشه بسیار متفاوت می‌باشد، و اصالت فرهنگی و اجتماعی یک ملت مایه قوّت و قدرت آن جامعه و ملّت است.<br>
ولى تمام مسایل علوم تاریخ نمى‌تواند در حوزه علوم تجربى مورد مطالعه قرار گیرد یا به حساب علوم تجربى گذاشته شود. و در صورت استفاده علوم تاریخى از عقل و وحى در کنار تجربیات بشرى که منبع و سرچشمه اطلاعات تاریخى به شمارمى‌روند، مى‌توان گفت: علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى بر بسیارى از علوم نظرى انسانى تقدّم داشته، و از این نظر یک سر و گردن بالاتر بوده، زیرا همراه با تجربیاتى گران‌بها بوده و به همین خاطر تأثیر بسیار زیادى بر مخاطبین خود داشته است.
قرآن کریم جامعه ایمانی را جامعه‌ای ریشه دار وقوی بُنیه معرفی نموده و ایمان را سر آغاز حرکت اجتماعی اولین جامعه بشری می‌داند و از مؤمنین انتظار مبارزه همه‌جانبه و گسترده با جریان‌ها‌ی انحرافی دارد و برای آن شواهد گوناگون تاریخی ذکر می‌کند.<br>
کسانى که با علوم تاریخى سروکار داشته و دارند، علاوه بر گذشته‌نگرى، از آینده‌نگرى بسیار خوبى برخوردار مى‌باشند و بیش از فلاسفه و متکلمان و فقیهان مى‌توانند به درون عقول و نفوس مردم نفوذ کنند.
اما از سوی دیگر، تلاش‌ها‌ی برنامه‌ریزان فرهنگی در جوامع اسلامی تحت تأثیر بیگانگان قرار گرفته، و آنها در صدد ایجاد بیگانگی جدّی مسلمانان با تاریخ خود و به حاشیه‌راندن آن بوده و هستند.<br>
==جایگاه علوم تاریخ در قرآن کریم==
این تلاش‌ها‌ بسیار پرمعنا بوده و مسلمانان خود را در معرض توطئه‌ای استعماری برای ایجاد بیگانگی آنها با ریشه‌ها‌ی فرهنگی و تاریخی خود می‌بینند.<br>
چنان‌چه تاریخ را موضوع مشترک «علم تاریخ نقلى» و «علم تاریخ تحلیلى» و «علم فلسفه تاریخ» دانسته و به سراغ مطالب این سه علم در قرآن برویم به روشنى مشاهده خواهیم کرد که بیش از یک سوم قرآن به علوم تاریخ مرتبط مى‌باشد و در واقع مى‌توان گفت تمام آیات قرآن منبعى تاریخى براى عصر نزول قرآن به شمار مى‌رود.
این توطئه درجوامعی دیگر نیز مطرح بوده و تا حدودی توانسته است بیگانگی، بحران هویت مسخ فرهنگی را به وجود آورد.<br>
ضمن اینکه آیات فراوانى نیز درباره ضرورت توجه به تاریخ و بهره‌بردارى بهینه از آن در قرآن کریم آمده است.
این توطئه حساب شده بسیار جدی است و اهداف استعماری بلندی را تأمین می‌کند.
قرآن کریم عمده جوامع بشرى و حرکت‌ها‌ى سالم و انحرافى آن جوامع، و مسیر تکاملى یا نزولى آنها را مورد توجه قرار داده، و با پرداختن به تاریخ انسانیت و جهان، از بیان آنچه براى جوامعِ آینده مى‌تواند مفید باشد دریغ نکرده، و پس از بحث‌ها‌ى معاد و توحید و نبوت، بیش‌ترین و مهم‌ترین بحث‌ها‌ى زندگى ساز را بحث‌ها‌ى تاریخى عنوان کرده است. به همین دلیل مى‌توان به سراغ قرآن رفت و روش تعامل قرآن با تاریخ را به دست آورد و آن را در علوم زندگى ساز خود مورد بهره‌بردارى قرار داد.


=فصل 6: برنامه‌ریزى براى بیگانگى با تاریخ‌شناسى و تاریخ‌گرایى=
==فصل 7: راه‌کارهای بررسی روش تعامل قرآن و تاریخ==
تاریخِ یک جامعه، نشان‌گر عمق و گستردگى ریشه‌ها‌ى فکرى و فرهنگى و انسانى آن جامعه مى‌باشد.
=== ضرورت بررسی راه‌کارها و روش تعامل قرآن کریم با تاریخ ===
یک جامعه ریشه دار با یک جامعه نوپا و بى ریشه بسیار متفاوت مى‌باشد، و اصالت فرهنگى و اجتماعى یک ملت مایه قوّت و قدرت آن جامعه وملّت است.
قرآن کریم برای تاریخ‌شناسی اهمیتی فراوان قایل شده است و انسان‌ها‌ را به بهره‌برداری بهینه و بایسته از تاریخ در زمینه تربیت و ایجاد تحوّل در جوامع بشری فراخوانده است، و این مطلب ما را وامی دارد تا برای قرآن کریم روشی ویژه در تعامل با تاریخ قایل باشیم، زیرا امکان ندارد که قرآن کریم با این میزان اهمیت که برای تاریخ قایل است، روش صحیح برای تعامل و بهره‌برداری از آن نداشته باشد.<br>
قرآن کریم جامعه ایمانى را جامعه‌اى ریشه دار وقوى بُنیه معرفى نموده و ایمان را سر آغاز حرکت اجتماعى اولین جامعه بشرى مى‌داند و از مؤمنین انتظار مبارزه همه جانبه و گسترده با جریان‌ها‌ى انحرافى دارد و براى آن شواهد گوناگون تاریخى ذکر مى‌کند.
خطوط کلی این روش را می‌توان از طریق شیوه‌ها‌ی مطرح نمودن تاریخ و بسترهای گوناگونی که تاریخ در آن بسترها مطرح شده است، دریافت.<br>
اما از سوى دیگر، تلاش‌ها‌ى برنامه‌ریزان فرهنگى در جوامع اسلامى تحت تأثیر بیگانگان قرار گرفته، و آنها در صدد ایجاد بیگانگى جدّى مسلمانان با تاریخ خود و به حاشیه‌راندن آن بوده و هستند.
با توجه به روش ویژه قرآن که در طول قرن‌ها‌ی گذشته آثار و برکات آن در ایجاد تحول در افراد و جوامع بشری مشاهده می‌شود، لزوم بررسی، مطالعه و کشف تمام اصول این روشِ تعامل روشن می‌گردد.<br>
این تلاش‌ها‌ بسیار پرمعنا بوده و مسلمانان خود را در معرض توطئه‌اى استعمارى براى ایجاد بیگانگى آنها با ریشه‌ها‌ى فرهنگى و تاریخى خود مى‌بینند.
کسی که رسالت تاریخ را در ایجاد تحوّل به روشنی مشاهده می‌کند نمی‌تواند نسبت به بررسی روش و منهج تعامل با تاریخ بی‌تفاوت باشد، بلکه برخود لازم می‌داند یکی از اولویت‌ها‌ی علمی خود را پرداختن به تاریخ ومنهج تعامل با آن قرار دهد.
این توطئه درجوامعى دیگر نیز مطرح بوده و تا حدودى توانسته است بیگانگى، بحران هویت مسخ فرهنگى را به وجود آورد.
این توطئه حساب شده بسیار جدى است و اهداف استعمارى بلندى را تأمین مى‌کند.
=فصل 7: راه‌کارهاى بررسى روش تعامل قرآن و تاریخ=
==ضرورت بررسى راه‌کارها و روش تعامل قرآن کریم با تاریخ==
قرآن کریم براى تاریخ شناسى اهمیتى فراوان قایل شده است و انسان‌ها‌ را به بهره‌بردارى بهینه و بایسته از تاریخ در زمینه تربیت و ایجاد تحوّل در جوامع بشرى فراخوانده است، و این مطلب ما را وامى دارد تا براى قرآن کریم روشى ویژه در تعامل با تاریخ قایل باشیم، زیرا امکان ندارد که قرآن کریم با این میزان اهمیت که براى تاریخ قایل است، روش صحیح براى تعامل و بهره‌بردارى از آن نداشته باشد.
خطوط کلى این روش را مى‌توان از طریق شیوه‌ها‌ى مطرح نمودن تاریخ و بسترهاى گوناگونى که تاریخ در آن بسترها مطرح شده است، دریافت.
با توجه به روش ویژه قرآن که در طول قرن‌ها‌ى گذشته آثار و برکات آن در ایجاد تحول در افراد و جوامع بشرى مشاهده مى‌شود، لزوم بررسى، مطالعه و کشف تمام اصول این روشِ تعامل روشن مى‌گردد.
کسى که رسالت تاریخ را در ایجاد تحوّل به روشنى مشاهده مى‌کند نمى‌تواند نسبت به بررسى روش و منهج تعامل با تاریخ بى تفاوت باشد، بلکه برخود لازم مى‌داند یکى از اولویت‌ها‌ى علمى خود را پرداختن به تاریخ ومنهج تعامل با آن قرار دهد.


==تلاش‌ها‌ى محققان درجهت کشف روش تعامل قرآن با تاریخ==
=== تلاش‌ها‌ی محققان درجهت کشف روش تعامل قرآن با تاریخ ===
گرچه بسیارى معتقدند ابن خلدون اولین کسى است که به فلسفه تاریخ توجه نموده و به تاریخ رنگى علمى و فلسفى داده است، اما با مراجعه به آیات قرآن و روایات وارده پیرامون آنها ـ که از پیامبراسلام(صلى‌الله‌علیه‌وآله) و امامان معصوم(علیهم‌السلام) به ما رسیده است ـ و تلاش‌ها‌ى فراوان اصحاب و پیروان ائمه اطهار که زمینه تدوین و بهره‌بردارى از تاریخ اسلام را فراهم نموده، در مى‌یابیم که امامان ما رسالت تاریخ را به خوبى دریافته و یک خط‌مشى علمى و یک جریان اساسى در جامعه مسلمان به وجود آورده‌اند، تا در برابر جریان تحریف تاریخ ـ توسط خلفا یا سردمداران منع تدوین سنت ـ ایستادگى نماید. بر خلاف اهل‌سنت که عمدتاً خود را از ریشه‌ها‌ى تاریخى خود بریده مى‌بینند، شیعیان و پیروان اهل‌بیت عصمت با وجود سختى‌ها‌ و فشارهاى بسیار، خود را در طول قرن‌ها‌ از این آسیب حفظ نموده و توانسته‌اند منشأ تحوّلاتى گسترده در جهان باشند.
گرچه بسیاری معتقدند ابن خلدون اولین کسی است که به فلسفه تاریخ توجه نموده و به تاریخ رنگی علمی و فلسفی داده است، اما با مراجعه به آیات قرآن و روایات وارده پیرامون آنها ـ که از یامبراسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امامان معصوم(علیهم‌السلام) به ما رسیده است ـ و تلاش‌ها‌ی فراوان اصحاب و پیروان ائمه اطهار که زمینه تدوین و بهره‌برداری از تاریخ اسلام را فراهم نموده، در می‌یابیم که امامان ما رسالت تاریخ را به خوبی دریافته و یک خط‌مشی علمی و یک جریان اساسی در جامعه مسلمان به وجود آورده‌اند، تا در برابر جریان تحریف تاریخ ـ توسط خلفا یا سردمداران منع تدوین سنت ـ ایستادگی نماید. بر خلاف اهل‌سنت که عمدتاً خود را از ریشه‌ها‌ی تاریخی خود بریده می‌بینند، شیعیان و پیروان اهل‌بیت عصمت با وجود سختی‌ها‌ و فشارهای بسیار، خود را در طول قرن‌ها‌ از این آسیب حفظ نموده و توانسته‌اند منشأ تحوّلاتی گسترده در جهان باشند.
اخیراً عده‌اى از دانشمندان غیر شیعه به این واقعیت پى برده و خواستار حرکتى جدى در زمینه بازنویسى تاریخ به روایت و بینش دیگر شده‌اند، اما دیگر دیر شده است، زیرا کتاب‌ها‌ى تاریخ تدوین شده است و نمى‌توان آنها را از درون کتابخانه‌ها‌ و وجدان دانشمندان و محققان بیرون آورد، و هرچه نوشته مى‌شود ریشه آن باید به همان منابع برگردد، و گرنه حرکتى سطحى و گذرا خواهد بود.
اخیراً عده‌ای از دانشمندان غیر شیعه به این واقعیت پی برده و خواستار حرکتی جدی در زمینه بازنویسی تاریخ به روایت و بینش دیگر شده‌اند، اما دیگر دیر شده است، زیرا کتاب‌ها‌ی تاریخ تدوین شده است و نمی‌توان آنها را از درون کتابخانه‌ها‌ و وجدان دانشمندان و محققان بیرون آورد، و هرچه نوشته می‌شود ریشه آن باید به همان منابع برگردد، و گرنه حرکتی سطحی و گذرا خواهد بود.<br>
البته این سخن به این معنا نیست که هرچه در منابع تاریخى اسلامى اعم از کتاب‌ها‌ى سیره و حدیث و تفسیر و تاریخ آمده است نشان گر تمام واقعیت‌ها‌ى تاریخى است و هیچ‌گونه تحریفى در آنها رخ نداده است، بلکه نشان گر عمق جریان تاریخ‌نگرى و تاریخ گرایى است که ریشه‌ها‌ى اصلى آن را قرآن کریم به وجود آورده و امامان معصوم آن را تقویت نموده‌اند.
البته این سخن به این معنا نیست که هرچه در منابع تاریخی اسلامی اعم از کتاب‌ها‌ی سیره و حدیث و تفسیر و تاریخ آمده است نشان‌گر تمام واقعیت‌ها‌ی تاریخی است و هیچ‌گونه تحریفی در آنها رخ نداده است، بلکه نشان‌گر عمق جریان تاریخ‌نگری و تاریخ گرایی است که ریشه‌ها‌ی اصلی آن را قرآن کریم به وجود آورده و امامان معصوم آن را تقویت نموده‌اند.<br>
بر خلاف آنچه تصور مى‌شود که انسان‌ها‌ى تاریخ گرا، همیشه درگذشته زندگى مى‌کنند و از مسایل روز و آینده بیگانه‌اند، باید گفت دقیقاً خلاف این ادعا صحیح است؛ یعنى انسان‌ها‌ى تاریخ‌نگر و تاریخ گرا، همیشه مى‌توانند فراتر از زمان خود حرکت کنند، و به همین خاطر باید جریان تاریخ گرایى و تاریخ‌نگرى را در کلیه رشته‌ها‌ى علمى حیاتى تازه بخشید و آن را به گونه‌اى فعّال‌تر و قوى‌تر مطرح نمود تا بتوان به سوى آینده‌اى روشن حرکت کرد.
بر خلاف آنچه تصور می‌شود که انسان‌ها‌ی تاریخ گرا، همیشه درگذشته زندگی می‌کنند و از مسایل روز و آینده بیگانه‌اند، باید گفت دقیقاً خلاف این ادعا صحیح است؛ یعنی انسان‌ها‌ی تاریخ‌نگر و تاریخ گرا، همیشه می‌توانند فراتر از زمان خود حرکت کنند، و به همین خاطر باید جریان تاریخ گرایی و تاریخ‌نگری را در کلیه رشته‌ها‌ی علمی حیاتی تازه بخشید و آن را به گونه‌ای فعّال‌تر و قوی‌تر مطرح نمود تا بتوان به سوی آینده‌ای روشن حرکت کرد.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس}}


مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 می‌باشد.
مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 می‌باشد.<br>


[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده: مقالات]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۵

ویرایش