۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=چکیده= | =چکیده= | ||
تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرمافزارى قرآن کریم در جامعه جاهلى گذشته ـ که بستر نزول قرآن بود ـ مىباشد. | تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرمافزارى قرآن کریم در جامعه جاهلى گذشته ـ که بستر نزول قرآن بود ـ مىباشد.<br> | ||
جامعه جاهلى گذشته پرست، به وسیله قرآن، با توجه ویژه به اعماق تاریخ، به علتهاى تحوّل و تکامل جوامع بشرى دست یافت، و با دانشهاى برگرفته شده از قرآن کریم به تاریخشناسى و شناخت عمیق فلسفه تاریخ راه یافته، و با توجه به منبع سرشار معرفتى ـ یعنى قرآن کریم ـ به سوى آیندهشناسى و آینده سازى حرکت نمود و در زمانى بسیار کوتاه پرچمدار تحقق یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه نوپاى اسلامى شد. | جامعه جاهلى گذشته پرست، به وسیله قرآن، با توجه ویژه به اعماق تاریخ، به علتهاى تحوّل و تکامل جوامع بشرى دست یافت، و با دانشهاى برگرفته شده از قرآن کریم به تاریخشناسى و شناخت عمیق فلسفه تاریخ راه یافته، و با توجه به منبع سرشار معرفتى ـ یعنى قرآن کریم ـ به سوى آیندهشناسى و آینده سازى حرکت نمود و در زمانى بسیار کوتاه پرچمدار تحقق یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه نوپاى اسلامى شد. | ||
علوم اسلامى نشانه این تحول و جنبش عظیم نرمافزارى است که در کمتر از سه قرن پدیدار شد. | علوم اسلامى نشانه این تحول و جنبش عظیم نرمافزارى است که در کمتر از سه قرن پدیدار شد.<br> | ||
نگرش قرآن به دانش و منهج تعامل قرآن با دانش، از مهمترین علتهاى این جنبش نرمافزارى است که در این مقاله مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. | نگرش قرآن به دانش و منهج تعامل قرآن با دانش، از مهمترین علتهاى این جنبش نرمافزارى است که در این مقاله مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.<br> | ||
کلیدواژهها: جنبش نرمافزارى، قرآن کریم، رشته تاریخ. | '''کلیدواژهها:''' جنبش نرمافزارى، قرآن کریم، رشته تاریخ.<br> | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
قرآن کریم که در جامعهاى جاهلى و بیگانه با علوم روز خود، بر یک فرد درس نخوانده فرود آمد، فرهیختگانى منحصر به فرد به وجود آورد، و پیروانى نخبه و دانشمندانى با معارفى عمیق تربیت نمود وجامعه جهانى را از تاریکىهاى اسطورهها و تخیلات، به قلههاى رفیع علم و معرفت رساند. | قرآن کریم که در جامعهاى جاهلى و بیگانه با علوم روز خود، بر یک فرد درس نخوانده فرود آمد، فرهیختگانى منحصر به فرد به وجود آورد، و پیروانى نخبه و دانشمندانى با معارفى عمیق تربیت نمود وجامعه جهانى را از تاریکىهاى اسطورهها و تخیلات، به قلههاى رفیع علم و معرفت رساند.<br> | ||
تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرمافزارى قرآن کریم در آن جامعه جاهلى ـ و پى آمدهاى آن در سایر جوامع بشرى که به آغوش اسلام راه یافته و از خرمن معارف قرآن خوشته چینى نمودند ـ مىباشد. | تمدن عظیم اسلامى مرهون جنبش نرمافزارى قرآن کریم در آن جامعه جاهلى ـ و پى آمدهاى آن در سایر جوامع بشرى که به آغوش اسلام راه یافته و از خرمن معارف قرآن خوشته چینى نمودند ـ مىباشد. | ||
جامعه جاهلى گذشته پرست، از گذشته پرستى دست برداشت و به سوى اعماق تاریخ توجه نمود، و دلایل تحوّل و تکامل جوامع بشرى را شناخت، و با دانشهاى برگرفته شده از رهنمودهاى قرآنى به تاریخ شناسى و فلسفه تاریخ راه یافته، و با این منبع معرفتى سرشار از حقایق، به سوى آینده شناسى و آینده سازى حرکت کرد، ودر مدتى بسیار کوتاه یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه اسلامى نوپا به وجود آمد. | جامعه جاهلى گذشته پرست، از گذشته پرستى دست برداشت و به سوى اعماق تاریخ توجه نمود، و دلایل تحوّل و تکامل جوامع بشرى را شناخت، و با دانشهاى برگرفته شده از رهنمودهاى قرآنى به تاریخ شناسى و فلسفه تاریخ راه یافته، و با این منبع معرفتى سرشار از حقایق، به سوى آینده شناسى و آینده سازى حرکت کرد، ودر مدتى بسیار کوتاه یک جنبش عظیم معرفتى در جامعه اسلامى نوپا به وجود آمد.<br> | ||
علوم اسلامى ـ از قرآن شناسى گرفته تا علوم حدیث و فقه و اصول و سپس ریاضیات و نجوم و طب و شیمى و فلسفه و کلام و انواع هنر ـ نشانه این تحول عظیم نرمافزارى مىباشد که در کمتر از سه قرن به وجود آمد. | علوم اسلامى ـ از قرآن شناسى گرفته تا علوم حدیث و فقه و اصول و سپس ریاضیات و نجوم و طب و شیمى و فلسفه و کلام و انواع هنر ـ نشانه این تحول عظیم نرمافزارى مىباشد که در کمتر از سه قرن به وجود آمد.<br> | ||
نگرش قرآن کریم به علم، نگرشى متفاوت از نگرش جوامع آن روز یا امروز مىباشد و این نگرش، یکى از عوامل اساسى تحول این جنبش نرمافزارى است. | نگرش قرآن کریم به علم، نگرشى متفاوت از نگرش جوامع آن روز یا امروز مىباشد و این نگرش، یکى از عوامل اساسى تحول این جنبش نرمافزارى است.<br> | ||
منهج و روش تعامل قرآن کریم با مقوله علم، و هدفمند نمودن علم و معرفت، و ابزار قراردادن علم براى مقاصد برتر، با آن نگرش ویژه نسبت به تکامل انسانها، مهمترین عاملهاى این جنبش نرمافزارى به شمار مىروند. | منهج و روش تعامل قرآن کریم با مقوله علم، و هدفمند نمودن علم و معرفت، و ابزار قراردادن علم براى مقاصد برتر، با آن نگرش ویژه نسبت به تکامل انسانها، مهمترین عاملهاى این جنبش نرمافزارى به شمار مىروند.<br> | ||
قرآن کریم روح پژوهشگرى و تحقیق را در جانهاى خفته بیدار نمود و روش صحیح پژوهش را درسرتاسر قرآن و در آیاتى ویژه مورد توجه قرارداد. <ref>به سوره زمر آيه 18 توجه فرماييد که در بردارنده روش صحيح پژوهش و انتخاب مبناى علمى در مسايل مختلف مىباشد.</ref> | قرآن کریم روح پژوهشگرى و تحقیق را در جانهاى خفته بیدار نمود و روش صحیح پژوهش را درسرتاسر قرآن و در آیاتى ویژه مورد توجه قرارداد. <ref>به سوره زمر آيه 18 توجه فرماييد که در بردارنده روش صحيح پژوهش و انتخاب مبناى علمى در مسايل مختلف مىباشد.</ref><br> | ||
قرآن کریم خود بسترى مناسب و منبعى نامحدود براى کاوش و تحقیق مىباشد، و انسانها را نیز به سایر منابع معرفتى راهنمایى کرده و انگیزههاى فراوانى براى تحقیق ومعرفت و کنکاش در سایر منابع معرفتى به وجود مىآورد. | قرآن کریم خود بسترى مناسب و منبعى نامحدود براى کاوش و تحقیق مىباشد، و انسانها را نیز به سایر منابع معرفتى راهنمایى کرده و انگیزههاى فراوانى براى تحقیق ومعرفت و کنکاش در سایر منابع معرفتى به وجود مىآورد.<br> | ||
یکى از منابع معرفتى نامحدود و قابل توجه، گذشته انسانها و جوامع بشرى است، که معارفى فراوان و با ارزش براى ایجاد تحوّل پیوسته در جامعه انسانى، به انسانهاى تاریخ شناس و تحلیل گر ارایه مىدهد، و آنان را براى آینده شناسى و آینده سازى در بهترین شرایط قرار مىدهد. | یکى از منابع معرفتى نامحدود و قابل توجه، گذشته انسانها و جوامع بشرى است، که معارفى فراوان و با ارزش براى ایجاد تحوّل پیوسته در جامعه انسانى، به انسانهاى تاریخ شناس و تحلیل گر ارایه مىدهد، و آنان را براى آینده شناسى و آینده سازى در بهترین شرایط قرار مىدهد.<br> | ||
آن چه در این مقاله به اختصار مطرح مىشود، نگاه قرآن کریم به علم و به مقوله تاریخ و به خود قرآن کریم است که ریشههاى این تحوّل نرمافزارى را نشان خواهد داد و در یک اصطلاح نامه و هفت فصل ارایه مىگردد: | آن چه در این مقاله به اختصار مطرح مىشود، نگاه قرآن کریم به علم و به مقوله تاریخ و به خود قرآن کریم است که ریشههاى این تحوّل نرمافزارى را نشان خواهد داد و در یک اصطلاح نامه و هفت فصل ارایه مىگردد:<br> | ||
=اصطلاحنامه (واژه نامه)= | =اصطلاحنامه (واژه نامه)= | ||
==1 ـ جنبش نرمافزارى== | ==1 ـ جنبش نرمافزارى== | ||
تحوّل علمى و تولید علم و دانش را جنبش نرمافزارى نام نهاده، و این تحوّل، شامل تحوّل در روش دستیابى به حقایق علمى نیز مىگردد. و هنگامى که تکامل علمى از لحاظ کمّى و کیفى چشم گیر باشد و یک مقطع جدیدى از تحوّل و تکامل علمى به شمار رود به صورت یک جنبش نمودار مىگردد. بنابراین، جنبش نرمافزارى عبارت است از یک تحوّل عظیم در یک یا چند رشته علمى. | تحوّل علمى و تولید علم و دانش را جنبش نرمافزارى نام نهاده، و این تحوّل، شامل تحوّل در روش دستیابى به حقایق علمى نیز مىگردد. و هنگامى که تکامل علمى از لحاظ کمّى و کیفى چشم گیر باشد و یک مقطع جدیدى از تحوّل و تکامل علمى به شمار رود به صورت یک جنبش نمودار مىگردد. بنابراین، جنبش نرمافزارى عبارت است از یک تحوّل عظیم در یک یا چند رشته علمى.<br> | ||
==2 ـ قرآن کریم:== | ==2 ـ قرآن کریم:== | ||
آن چه به صورت وحى قرآنى در 114 سوره قرآن کریم گردآورى شده است، مورد نظر ما در این نوشته مىباشد. | آن چه به صورت وحى قرآنى در 114 سوره قرآن کریم گردآورى شده است، مورد نظر ما در این نوشته مىباشد.<br> | ||
==3 ـ رشته تاریخ:== | ==3 ـ رشته تاریخ:== | ||
علم تاریخ (گذشتهشناسى ـ باستان شناسى)، تحولات فرهنگى و اجتماعى امتها، فلسفه تاریخ، تاریخ صدر اسلام، تاریخ ملتهاى جهان، تاریخ جهان... و آنچه در رشته تاریخ مىتوان آن را بررسى نمود، مورد نظر ما در این نوشته مىباشد. | علم تاریخ (گذشتهشناسى ـ باستان شناسى)، تحولات فرهنگى و اجتماعى امتها، فلسفه تاریخ، تاریخ صدر اسلام، تاریخ ملتهاى جهان، تاریخ جهان... و آنچه در رشته تاریخ مىتوان آن را بررسى نمود، مورد نظر ما در این نوشته مىباشد.<br> | ||
=فصل 1: علمِ هدایتگر= | =فصل 1: علمِ هدایتگر= | ||
==هدایت مدارى به جاى علم پرستى== | ==هدایت مدارى به جاى علم پرستى== | ||
قرآن کریم به علم و دانش توجهى ویژه دارد. این توجه ویژه عامل اصلى در ایجاد و شکوفایى تمدن اسلامى بوده است. | قرآن کریم به علم و دانش توجهى ویژه دارد. این توجه ویژه عامل اصلى در ایجاد و شکوفایى تمدن اسلامى بوده است.<br> | ||
روشن است که تمدن اسلامى تمدنى مبتنى برعلم و فرهنگ و دانش و ادب بوده، ولى این به آن معنا نیست که قرآن کریم علمگرایى و علمزدگى را ترویج نموده و فرهنگ علمى خود را بر این اساس ساخته و پرداخته است. | روشن است که تمدن اسلامى تمدنى مبتنى برعلم و فرهنگ و دانش و ادب بوده، ولى این به آن معنا نیست که قرآن کریم علمگرایى و علمزدگى را ترویج نموده و فرهنگ علمى خود را بر این اساس ساخته و پرداخته است.<br> | ||
قرآن کریم اصطلاح «هدایت» و مشتقات آن را حدود 340 مورد و در کنار «علم» و مشتقات آن در بیش از 700 مورد آورده است، که با محور قرار دادن هدایت براى انسانها، توجهى ویژه به علم دارد. تعبیر قرآن در جریان هبوط آدم به سرزمین تکلیف و مسئولیت، چنین است: | قرآن کریم اصطلاح «هدایت» و مشتقات آن را حدود 340 مورد و در کنار «علم» و مشتقات آن در بیش از 700 مورد آورده است، که با محور قرار دادن هدایت براى انسانها، توجهى ویژه به علم دارد. تعبیر قرآن در جریان هبوط آدم به سرزمین تکلیف و مسئولیت، چنین است:<br> | ||
(فَإِمَّا یأْتِینَّکم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ)<ref>بقره / 38 (هرآينه از سوى من هدايتى براى شما بيايد، هر کس که هدايت مرا پيروى نمايد از هر گونه ترس و هراس به دور خواهد بود.) تعبير قرآن به هدايت، به جاى علم و دانش، بسيار قابل تأمل مىباشد.</ref> | (فَإِمَّا یأْتِینَّکم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ)<ref>بقره / 38 (هرآينه از سوى من هدايتى براى شما بيايد، هر کس که هدايت مرا پيروى نمايد از هر گونه ترس و هراس به دور خواهد بود.) تعبير قرآن به هدايت، به جاى علم و دانش، بسيار قابل تأمل مىباشد.</ref><br> | ||
علاوه بر این نکته، در قرآن کریم، تعلیم نیز در کنار تزکیه بلکه در پرتو تزکیه قرار داده شده است. <ref>به سوره بقره، آيههاى 129 و 151 و سوره آل عمران آيه 164 و سوره جمعه آيه 2 توجه شود.</ref> | علاوه بر این نکته، در قرآن کریم، تعلیم نیز در کنار تزکیه بلکه در پرتو تزکیه قرار داده شده است. <ref>به سوره بقره، آيههاى 129 و 151 و سوره آل عمران آيه 164 و سوره جمعه آيه 2 توجه شود.</ref> | ||
تزکیه همان تربیت مطلوب است که رستگارى و فلاح انسان در گرو آن قرار داده شده است. <ref>«به درستى که رستگار شد هرکس که خود را تزکيه نمود» (اعلى /14).</ref> | تزکیه همان تربیت مطلوب است که رستگارى و فلاح انسان در گرو آن قرار داده شده است. <ref>«به درستى که رستگار شد هرکس که خود را تزکيه نمود» (اعلى /14).</ref><br> | ||
در قرآن کریم همیشه باید سراغ اهداف برتر و هدف نهایى از آفرینش بشریت باشیم، و جایگاه علم و دانش را در یک خط سیر تکاملى، که انسان و رستگارى را به هم ربط مىدهد، ببینیم، تا بتوانیم دیدگاه قرآن را نسبت به علم و دانش به طور دقیق پیدا نماییم. | در قرآن کریم همیشه باید سراغ اهداف برتر و هدف نهایى از آفرینش بشریت باشیم، و جایگاه علم و دانش را در یک خط سیر تکاملى، که انسان و رستگارى را به هم ربط مىدهد، ببینیم، تا بتوانیم دیدگاه قرآن را نسبت به علم و دانش به طور دقیق پیدا نماییم.<br> | ||
از چهار آیهاى که تزکیه و تعلیم را در کنار هم مطرح نموده، سه آیه، تعلیم را در پرتو تزکیه و پس از تزکیه یاد کرده است، در حالىکه فقط یک آیه، تعلیم را قبل از تزکیه و مقدّم بر آن مطرح کرده است که این امر مىتواند گویاى این حقیقت باشد که تعلیم اگر با هدف تزکیه و تربیت انسان انجام مىگیرد خود نیز تزکیهاى دیگر و تربیتى برتر به دنبال خواهد داشت. <ref>البته آيهاى که تعليم را مقدّم بر تزکيه مطرح نموده از زبان حضرت ابراهيم(عليه السلام) مىباشد، در حالىکه سه آيه ديگر که تعليم را پس از تزکيه آورده است از زبان و کلام خداوند منّان است.</ref> | از چهار آیهاى که تزکیه و تعلیم را در کنار هم مطرح نموده، سه آیه، تعلیم را در پرتو تزکیه و پس از تزکیه یاد کرده است، در حالىکه فقط یک آیه، تعلیم را قبل از تزکیه و مقدّم بر آن مطرح کرده است که این امر مىتواند گویاى این حقیقت باشد که تعلیم اگر با هدف تزکیه و تربیت انسان انجام مىگیرد خود نیز تزکیهاى دیگر و تربیتى برتر به دنبال خواهد داشت. <ref>البته آيهاى که تعليم را مقدّم بر تزکيه مطرح نموده از زبان حضرت ابراهيم(عليه السلام) مىباشد، در حالىکه سه آيه ديگر که تعليم را پس از تزکيه آورده است از زبان و کلام خداوند منّان است.</ref><br> | ||
هدایت همان دانش هدفمندى است که انسان را به آن هدف مطلوب مىرساند و آنچه به عنوان مهمترین خواسته و نیاز انسان در مهمترین سوره قرآن کریم ـ فاتحة الکتاب ـ مطرح شده است همان هدایت است که تمام انسانها آن را با تمام وجود از خدا مىخواهند. | هدایت همان دانش هدفمندى است که انسان را به آن هدف مطلوب مىرساند و آنچه به عنوان مهمترین خواسته و نیاز انسان در مهمترین سوره قرآن کریم ـ فاتحة الکتاب ـ مطرح شده است همان هدایت است که تمام انسانها آن را با تمام وجود از خدا مىخواهند.<br> | ||
در خواست هدایت به صراط مستقیم در آیه (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد/6) یعنى درخواست راه یابى به کوتاهترین راه و بهترین مسیر براى رسیدن به هدف والاى آفرینش انسان که خواسته نهفته و آشکار هر انسان است که از اعماق وجود خود، خواهانِ آن مىباشد. | در خواست هدایت به صراط مستقیم در آیه (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد/6) یعنى درخواست راه یابى به کوتاهترین راه و بهترین مسیر براى رسیدن به هدف والاى آفرینش انسان که خواسته نهفته و آشکار هر انسان است که از اعماق وجود خود، خواهانِ آن مىباشد.<br> | ||
بنابراین فراگیرى علم و دانش در چنین بسترى معنایى ویژه و مفهومى تربیتى خواهد داشت و به همین دلیل جایگاه رفیع علم و معرفت در قرآن کریم جایگاهى منحصر به فرد و ممتاز خواهد بود و همین جایگاه ممتاز علم در قرآن کریم، ریشه انقلاب فرهنگى اسلام و منشأ یک جنبش نرمافزارى توسط قرآن کریم بوده است، زیرا قرآن در تاریکترین محیط اجتماعى و در پایینترین سطح علمى در شبه جزیره عربستان فرودآمد که این خود یک معجزه به شمار مىرود، به ویژه وقتى دریابیم که تمدن عظیم اسلامى را تمدنى ممتاز و رفیع و قابل توجه و قابل ستایش نسبت به سایر تمدنها قرارداده است. | بنابراین فراگیرى علم و دانش در چنین بسترى معنایى ویژه و مفهومى تربیتى خواهد داشت و به همین دلیل جایگاه رفیع علم و معرفت در قرآن کریم جایگاهى منحصر به فرد و ممتاز خواهد بود و همین جایگاه ممتاز علم در قرآن کریم، ریشه انقلاب فرهنگى اسلام و منشأ یک جنبش نرمافزارى توسط قرآن کریم بوده است، زیرا قرآن در تاریکترین محیط اجتماعى و در پایینترین سطح علمى در شبه جزیره عربستان فرودآمد که این خود یک معجزه به شمار مىرود، به ویژه وقتى دریابیم که تمدن عظیم اسلامى را تمدنى ممتاز و رفیع و قابل توجه و قابل ستایش نسبت به سایر تمدنها قرارداده است.<br> | ||
==فلسفه علم در قرآن کریم== | ==فلسفه علم در قرآن کریم== | ||
قرآن کریم به زمینههاى گوناگون معرفتى توجه نموده و علم را به عنوان یکى از عوامل برترى انسان بر ملائک معرفى نموده است؛ همانطور که در سوره بقره آمده است: (وَعَلَّمَ آدَمَ الاَْسْمَآءَ کلَّهَا) <ref>بقره / 31: «تمام نامها را به آدم آموخت».</ref> | قرآن کریم به زمینههاى گوناگون معرفتى توجه نموده و علم را به عنوان یکى از عوامل برترى انسان بر ملائک معرفى نموده است؛ همانطور که در سوره بقره آمده است: (وَعَلَّمَ آدَمَ الاَْسْمَآءَ کلَّهَا) <ref>بقره / 31: «تمام نامها را به آدم آموخت».</ref><br> | ||
سرفصلهایى از قرآن کریم که در زمینه علم و دانش الهى و بشرى قابل مطالعه و بررسى و استنباط است و باید مد نظر اندیشمندان قرارگیرد و دیدگاه قرآن کریم درباره علم را از آن به دست آورد<ref>اين مجموعه از سرفصلها، مىتواند نظريه علم در قرآن کريم را نشان دهد.</ref> از قرار ذیل مىباشد: | سرفصلهایى از قرآن کریم که در زمینه علم و دانش الهى و بشرى قابل مطالعه و بررسى و استنباط است و باید مد نظر اندیشمندان قرارگیرد و دیدگاه قرآن کریم درباره علم را از آن به دست آورد<ref>اين مجموعه از سرفصلها، مىتواند نظريه علم در قرآن کريم را نشان دهد.</ref> از قرار ذیل مىباشد:<br> | ||
1 ـ تاریخچه علم در جامعه انسانى؛ | 1 ـ تاریخچه علم در جامعه انسانى؛<br> | ||
2 ـ حقیقت علم؛ | 2 ـ حقیقت علم؛<br> | ||
3 ـ ارزش گوهر علم؛ | 3 ـ ارزش گوهر علم؛<br> | ||
4 ـ منابع علم براى انسان؛ | 4 ـ منابع علم براى انسان؛<br> | ||
5 ـ ابزار علمى؛ | 5 ـ ابزار علمى؛<br> | ||
6 ـ روشهاى علمى؛ | 6 ـ روشهاى علمى؛<br> | ||
7 ـ مراحل حرکت براى رسیدن به علم؛ | 7 ـ مراحل حرکت براى رسیدن به علم؛<br> | ||
8 ـ مراتب علم و معرفت؛ | 8 ـ مراتب علم و معرفت؛<br> | ||
9 ـ شرایط لازم براى دستیابى به علم؛ | 9 ـ شرایط لازم براى دستیابى به علم؛<br> | ||
10 ـ موانع دستیابى به علم؛ | 10 ـ موانع دستیابى به علم؛<br> | ||
11 ـ علوم مفید و غیر مفید؛ | 11 ـ علوم مفید و غیر مفید؛<br> | ||
12 ـ علوم مجاز و ممنوع؛ | 12 ـ علوم مجاز و ممنوع؛<br> | ||
13 ـ اهداف نهایى و مرحلهاى در فراگیرى علوم؛ | 13 ـ اهداف نهایى و مرحلهاى در فراگیرى علوم؛<br> | ||
14 ـ ظرفیتهاى علوم و ظرفیتهاى انسان؛ | 14 ـ ظرفیتهاى علوم و ظرفیتهاى انسان؛<br> | ||
15 ـ دانشاندوزى و دانش پژوهى و اندیشمندى؛ | 15 ـ دانشاندوزى و دانش پژوهى و اندیشمندى؛<br> | ||
16 ـ مسئولیتهاى اندیشمندان و دانش پژوهان؛ | 16 ـ مسئولیتهاى اندیشمندان و دانش پژوهان؛<br> | ||
17 ـ طبقه بندى علوم و معارف انسانى؛ | 17 ـ طبقه بندى علوم و معارف انسانى؛<br> | ||
18 ـ فلسفه علم؛ | 18 ـ فلسفه علم؛<br> | ||
19 ـ نظام آموزشى؛ | 19 ـ نظام آموزشى؛<br> | ||
20 ـ تولید علم و تکامل علوم و جنبش نرمافزارى از دیدگاه قرآن کریم.<ref>بررسى ديدگاه قرآن کريم نسبت به اين سرفصلها کتابى جامع مىطلبد که تمام آيات علم و هدايت در قرآن را در کنار هم ببيند و ديدگاههاى ويژه قرآن را با مصاديق و نمونههاى قرآنى که بيش از هزار آيه را در بر مىگيرد، روشن نمايد.</ref> | 20 ـ تولید علم و تکامل علوم و جنبش نرمافزارى از دیدگاه قرآن کریم.<ref>بررسى ديدگاه قرآن کريم نسبت به اين سرفصلها کتابى جامع مىطلبد که تمام آيات علم و هدايت در قرآن را در کنار هم ببيند و ديدگاههاى ويژه قرآن را با مصاديق و نمونههاى قرآنى که بيش از هزار آيه را در بر مىگيرد، روشن نمايد.</ref><br> | ||
=فصل 2: جایگاه ویژه قرآن کریم در پژوهشهاى تاریخى= | =فصل 2: جایگاه ویژه قرآن کریم در پژوهشهاى تاریخى= | ||
ویژگىهاى منحصر به فرد قرآن کریم را در این بخش نمىتوان نادیده گرفت؛ ویژگىهایى که قرآن کریم را منبعى اجتناب ناپذیر براى پژوهشهاى تاریخى قرار مىدهد. برخى از این ویژگىها عبارت است از: | ویژگىهاى منحصر به فرد قرآن کریم را در این بخش نمىتوان نادیده گرفت؛ ویژگىهایى که قرآن کریم را منبعى اجتناب ناپذیر براى پژوهشهاى تاریخى قرار مىدهد. برخى از این ویژگىها عبارت است از:<br> | ||
==1 ـ جامعیت قرآن کریم:== | ==1 ـ جامعیت قرآن کریم:== | ||
قرآن کریم بر خاتم پیامبران فرود آمده و برترین دلیل و سند جاوید بر حقانیت خاتم ادیان و آخرین شرایع الهى بوده و مىباشد. | قرآن کریم بر خاتم پیامبران فرود آمده و برترین دلیل و سند جاوید بر حقانیت خاتم ادیان و آخرین شرایع الهى بوده و مىباشد.<br> | ||
جاوید بودن قرآن وخاتمیت دین مبین اسلام مستلزم جامعیت این کتاب آسمانى و توجه او به تمام نیازهاى انسانى در طول مسیر تکاملى بشریت بوده است؛ (وَنَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیاناً لِّکلِّ شَیء).<ref>نحل / 89: «وما کتاب (قرآن) را برتو فرود آورديم در حالىکه بيان کننده هر چيزى است».</ref> | جاوید بودن قرآن وخاتمیت دین مبین اسلام مستلزم جامعیت این کتاب آسمانى و توجه او به تمام نیازهاى انسانى در طول مسیر تکاملى بشریت بوده است؛ (وَنَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیاناً لِّکلِّ شَیء).<ref>نحل / 89: «وما کتاب (قرآن) را برتو فرود آورديم در حالىکه بيان کننده هر چيزى است».</ref><br> | ||
قدر مسلّم اینکه قرآن کریم با توجه به مجموعه اهدافى که براى تربیت انسانها در طول مسیر تکاملى ویژه بشر در نظر داشته، حتماً باید مجموعه نیازهاى بشریت را به طور کامل و جامع در نظر گرفته و راههاى صحیح تأمین این مجموعه نیازها را در اختیار انسان قرار داده باشد. | قدر مسلّم اینکه قرآن کریم با توجه به مجموعه اهدافى که براى تربیت انسانها در طول مسیر تکاملى ویژه بشر در نظر داشته، حتماً باید مجموعه نیازهاى بشریت را به طور کامل و جامع در نظر گرفته و راههاى صحیح تأمین این مجموعه نیازها را در اختیار انسان قرار داده باشد.<br> | ||
==2 ـ قرآن منبعى سرشار براى علوم انسانى:== | ==2 ـ قرآن منبعى سرشار براى علوم انسانى:== | ||
علم و آگاهى مهمترین رابط میان انسان و انسان، انسان وخدا، انسان و جامعه، و انسان و طبیعت مىباشد، و به همین جهت، مهمترین ابزار براى کسب کمال در اختیار انسان بوده و خواهد بود. | علم و آگاهى مهمترین رابط میان انسان و انسان، انسان وخدا، انسان و جامعه، و انسان و طبیعت مىباشد، و به همین جهت، مهمترین ابزار براى کسب کمال در اختیار انسان بوده و خواهد بود.<br> | ||
انسان نیز براى دستیابى به کمال، به مجموعهاى از علوم انسانى و طبیعى نیازمند است و با توجه به اصل جامعیت قرآن کریم، بسیار طبیعى است که قرآن کریم به علوم مورد نیاز انسان توجه جدّى داشته باشد، و به عنوان منبعى سرشار براى این مجموعه از علوم ـ در حدّ اطلاع رسانى یا در حدّ جهت دهى و تعیین هدف و تشخیص مسیر سالم براى رسیدن به علوم و آگاهىهاى مطلوب ـ ایفاى نقش کند. | انسان نیز براى دستیابى به کمال، به مجموعهاى از علوم انسانى و طبیعى نیازمند است و با توجه به اصل جامعیت قرآن کریم، بسیار طبیعى است که قرآن کریم به علوم مورد نیاز انسان توجه جدّى داشته باشد، و به عنوان منبعى سرشار براى این مجموعه از علوم ـ در حدّ اطلاع رسانى یا در حدّ جهت دهى و تعیین هدف و تشخیص مسیر سالم براى رسیدن به علوم و آگاهىهاى مطلوب ـ ایفاى نقش کند.<br> | ||
آیهاى که در بحث جامعیت قرآن به آن اشاره شد، گواهى روشن بر منبع بودن قرآن براى تأمین مهمترین نیاز انسان ـ که در مجموعهاى از علوم انسانى تجلّى مىیابد ـ مىباشد. | آیهاى که در بحث جامعیت قرآن به آن اشاره شد، گواهى روشن بر منبع بودن قرآن براى تأمین مهمترین نیاز انسان ـ که در مجموعهاى از علوم انسانى تجلّى مىیابد ـ مىباشد.<br> | ||
مراجعه پیوسته پژوهشگران در علوم مختلف و در طى قرون گذشته به قرآن کریم، و الهام گرفتن آنان از آیات الهىِ آن، دلیلى دیگر بر سرشار بودن این منبع بزرگ علمى است. | مراجعه پیوسته پژوهشگران در علوم مختلف و در طى قرون گذشته به قرآن کریم، و الهام گرفتن آنان از آیات الهىِ آن، دلیلى دیگر بر سرشار بودن این منبع بزرگ علمى است.<br> | ||
==3 ـ قرآن منبعى منحصر به فرد:== | ==3 ـ قرآن منبعى منحصر به فرد:== | ||
قرآن کریم ویژگىهاى منحصر به فردى دارد که آن را کتابى بى نظیر و منبعى ویژه وبى بدیل قرار مىدهد. | قرآن کریم ویژگىهاى منحصر به فردى دارد که آن را کتابى بى نظیر و منبعى ویژه وبى بدیل قرار مىدهد.<br> | ||
این ویژگىها عبارتاند از: | این ویژگىها عبارتاند از: | ||
الف: منبع وسرچشمه اطلاعات و دانشهاى یاد شده در قرآن کریم، مهمترین و بالاترین منبع است؛ | الف: منبع وسرچشمه اطلاعات و دانشهاى یاد شده در قرآن کریم، مهمترین و بالاترین منبع است؛<br> | ||
ب: قرآن کریم معجزهاى جاوید و ابدى است؛ | ب: قرآن کریم معجزهاى جاوید و ابدى است؛ | ||
ج: با وجود تمام تلاشهاى موذیانه دشمنان و مخالفان اسلام، قرآن کریم از هرگونه دست کارى و تحریف مصون مانده است و براى همیشه اطلاعات و رهنمودهاى دست اول، متقن و بى شائبه دارد؛ | ج: با وجود تمام تلاشهاى موذیانه دشمنان و مخالفان اسلام، قرآن کریم از هرگونه دست کارى و تحریف مصون مانده است و براى همیشه اطلاعات و رهنمودهاى دست اول، متقن و بى شائبه دارد؛ | ||
د: حقانیت قرآن، با توجه به ویژگىهاى بالا، درجه انطباق اطلاعات قرآنى را با واقعیتها به بالاترین درجه ممکن مىرساند؛ | د: حقانیت قرآن، با توجه به ویژگىهاى بالا، درجه انطباق اطلاعات قرآنى را با واقعیتها به بالاترین درجه ممکن مىرساند؛<br> | ||
هـ : قرآن با ژرفنگرى نسبت به انسان و جهان و هدف قرار دادن تربیت، انسان را در این جهان هدف دار دانسته و علم و دانش قرآنى را هدفمند نموده، و این هدفدارى و هدفمندى با جامعیت نگرشهاى قرآنى همراه مىباشد. | هـ : قرآن با ژرفنگرى نسبت به انسان و جهان و هدف قرار دادن تربیت، انسان را در این جهان هدف دار دانسته و علم و دانش قرآنى را هدفمند نموده، و این هدفدارى و هدفمندى با جامعیت نگرشهاى قرآنى همراه مىباشد.<br> | ||
با توجه به این ویژگىها، قرآن کریم در افقى بالاتر و در سطحى برتر از هر کتاب و منبع علمى دیگر ـ براى پژوهشگران معتقد به این ویژگىها ـ قرار خواهد گرفت و کلیه اندیشمندان و صاحبنظران را به خود جلب خواهد نمود، همانطور که در طول تاریخ بشریت ـ از عصر نزول قرآن تاکنون ـ شاهد فتوحات علمى مستند به قرآن کریم بوده و مىباشیم. | با توجه به این ویژگىها، قرآن کریم در افقى بالاتر و در سطحى برتر از هر کتاب و منبع علمى دیگر ـ براى پژوهشگران معتقد به این ویژگىها ـ قرار خواهد گرفت و کلیه اندیشمندان و صاحبنظران را به خود جلب خواهد نمود، همانطور که در طول تاریخ بشریت ـ از عصر نزول قرآن تاکنون ـ شاهد فتوحات علمى مستند به قرآن کریم بوده و مىباشیم.<br> | ||
==4 ـ توجه ویژه قرآن به نیازهاى واقعى انسان:== | ==4 ـ توجه ویژه قرآن به نیازهاى واقعى انسان:== | ||
قرآن کریم هدف از آفرینش را به کمال رساندن انسانها اعلام نموده است و تجلى این کمال را در پیوستن به خدا و لقاى او مطرح کرده <ref>وَ أَنَّ إِلى رَبِّک الْمُنْتَهى (نجم/42); فَمَنْ کانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لايُشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف/11).</ref> و عبادت خدا را یگانه راه رسیدن به این فرجام نیک دانسته است. <ref>وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ (ذاريات / 56).</ref> | قرآن کریم هدف از آفرینش را به کمال رساندن انسانها اعلام نموده است و تجلى این کمال را در پیوستن به خدا و لقاى او مطرح کرده <ref>وَ أَنَّ إِلى رَبِّک الْمُنْتَهى (نجم/42); فَمَنْ کانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لايُشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف/11).</ref> و عبادت خدا را یگانه راه رسیدن به این فرجام نیک دانسته است. <ref>وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ (ذاريات / 56).</ref><br> | ||
همچنین هدف از بعثت تمام انبیا ـ به ویژه خاتم انبیا(صلىاللهعلیهوآله) ـ را تحقق بخشیدن به هدف برتر آفرینش، یعنى تربیت و تزکیه انسانها در جهت رسیدن به کمال معرفى نموده است. <ref>هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُْمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ (جمعه / 2).</ref> | همچنین هدف از بعثت تمام انبیا ـ به ویژه خاتم انبیا(صلىاللهعلیهوآله) ـ را تحقق بخشیدن به هدف برتر آفرینش، یعنى تربیت و تزکیه انسانها در جهت رسیدن به کمال معرفى نموده است. <ref>هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُْمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ (جمعه / 2).</ref><br> | ||
بنابراین، لازمه مطرح نمودن چنین هدفى توجه ویژه به مجموعه نیازهاى واقعى انسانها است، زیرا تربیتِ انسان، جز تأمین نیازهاى واقعى او و حرکت دادن او به سوى اهداف مورد نظر، از راه پرپار نمودن استعدادهاى نهفته او به صورتى مطلوب و ایده آل، معنى و مسیر دیگرى نخواهد داشت. | بنابراین، لازمه مطرح نمودن چنین هدفى توجه ویژه به مجموعه نیازهاى واقعى انسانها است، زیرا تربیتِ انسان، جز تأمین نیازهاى واقعى او و حرکت دادن او به سوى اهداف مورد نظر، از راه پرپار نمودن استعدادهاى نهفته او به صورتى مطلوب و ایده آل، معنى و مسیر دیگرى نخواهد داشت.<br> | ||
=فصل 3: علوم مورد نیاز انسان= | =فصل 3: علوم مورد نیاز انسان= | ||
علم و آگاهى، شاهراه انسانها براى تکامل و پویایى و حرکت به سوى اهداف ترسیم شده توسط آفریننده انسان مىباشد. | علم و آگاهى، شاهراه انسانها براى تکامل و پویایى و حرکت به سوى اهداف ترسیم شده توسط آفریننده انسان مىباشد.<br> | ||
آگاهىهاى مورد نیاز انسان براى رسیدن به کمال لایق خود متنوع و گوناگون است. | آگاهىهاى مورد نیاز انسان براى رسیدن به کمال لایق خود متنوع و گوناگون است.<br> | ||
شناخت خود، شناخت هستى و شناخت جهان یکى از پایههاى آگاهىهاى مورد نیاز انسان است که بدون آن هیچگونه حرکت تکاملى امکان پذیر نمىباشد. | شناخت خود، شناخت هستى و شناخت جهان یکى از پایههاى آگاهىهاى مورد نیاز انسان است که بدون آن هیچگونه حرکت تکاملى امکان پذیر نمىباشد.<br> | ||
خودشناسى نیز دامنهاى گسترده و جهاتى متعدد دارد که رشتههاى روانشناسى، جامعهشناسى وعلوم تربیتى را در بر مىگیرد. | خودشناسى نیز دامنهاى گسترده و جهاتى متعدد دارد که رشتههاى روانشناسى، جامعهشناسى وعلوم تربیتى را در بر مىگیرد.<br> | ||
از علوم طبیعى نیز آنچه را که انسان به دست مىآورد مىتواند در خدمت تکامل خود درآورد. | از علوم طبیعى نیز آنچه را که انسان به دست مىآورد مىتواند در خدمت تکامل خود درآورد.<br> | ||
ولى انسانها از بدو آفرینش با داشتن مشترکاتى از امکان رسیدن به کمال لایق برخوردار مىباشد. | ولى انسانها از بدو آفرینش با داشتن مشترکاتى از امکان رسیدن به کمال لایق برخوردار مىباشد.<br> | ||
ادیان الهى این مشترکات و آگاهىهاى ضرورى را مورد توجه قرار داده و منبعى بسیار خوب براى دستیابى به آن آگاهیهاى ضرورى و مشترک بوده، و این آگاهیهاى اساسى در تمام مراحل زندگى بشر همراه او و در اختیار او باید باشند. | ادیان الهى این مشترکات و آگاهىهاى ضرورى را مورد توجه قرار داده و منبعى بسیار خوب براى دستیابى به آن آگاهیهاى ضرورى و مشترک بوده، و این آگاهیهاى اساسى در تمام مراحل زندگى بشر همراه او و در اختیار او باید باشند.<br> | ||
==علوم تجربى و علوم انسانى== | ==علوم تجربى و علوم انسانى== | ||
آگاهى، ایمان و تقوا سه موتور محرک انسان به سوى آزادى و کمال لایق او مىباشند که حرکت تکاملى او را بیمه نموده و او را به مقصد اصلى مىرسانند. | آگاهى، ایمان و تقوا سه موتور محرک انسان به سوى آزادى و کمال لایق او مىباشند که حرکت تکاملى او را بیمه نموده و او را به مقصد اصلى مىرسانند.<br> | ||
آگاهى انسان از خود و طبیعت و هستى نیز به آگاهىهاى نظرى و تجربى تقسیم مىشود، و بخشى از علوم نظرى، زیربنایى براى علوم طبیعى و تجربى قرار مىگیرند. | آگاهى انسان از خود و طبیعت و هستى نیز به آگاهىهاى نظرى و تجربى تقسیم مىشود، و بخشى از علوم نظرى، زیربنایى براى علوم طبیعى و تجربى قرار مىگیرند.<br> | ||
شاید علوم نظرى ـ که نوع بینش انسان را به خود و جهان و هستى ترسیم مىکند ـ مهمترین سهم را در تکامل انسان داشته باشد. در حالىکه علوم تجربى به سرعت در حال تکامل بوده و تمام انسانها در تمام دورههاى تاریخى باید از امکان دستیابى به کمال بر خوردار باشند تا اهداف برتر آفرینش در هر عصر قابل دستیابى باشد. | شاید علوم نظرى ـ که نوع بینش انسان را به خود و جهان و هستى ترسیم مىکند ـ مهمترین سهم را در تکامل انسان داشته باشد. در حالىکه علوم تجربى به سرعت در حال تکامل بوده و تمام انسانها در تمام دورههاى تاریخى باید از امکان دستیابى به کمال بر خوردار باشند تا اهداف برتر آفرینش در هر عصر قابل دستیابى باشد.<br> | ||
ولى معناى این سخن این نیست که علوم طبیعى و تجربى سهمى در تکامل انسانها نداشته و ندارند، بلکه چه بسا مىتوان گفت: به تناسب تکامل علوم طبیعى، سرعت حرکت انسان به سوى اهداف برتر آفرینش بیشتر مىگردد. | ولى معناى این سخن این نیست که علوم طبیعى و تجربى سهمى در تکامل انسانها نداشته و ندارند، بلکه چه بسا مىتوان گفت: به تناسب تکامل علوم طبیعى، سرعت حرکت انسان به سوى اهداف برتر آفرینش بیشتر مىگردد.<br> | ||
=فصل 4: نیاز جدّى انسان به رهنمودهاى وحیانى در حوزه علوم انسانى= | =فصل 4: نیاز جدّى انسان به رهنمودهاى وحیانى در حوزه علوم انسانى= | ||
با تجربه حسى مستند به امور عقلى قطعى (یقینى) و بدیهى مىتوان بسیارى از فرضیهها را محک زد و صحت و سقم آنها را به دست آورد. | با تجربه حسى مستند به امور عقلى قطعى (یقینى) و بدیهى مىتوان بسیارى از فرضیهها را محک زد و صحت و سقم آنها را به دست آورد.<br> | ||
در حالىکه بسیارى از قضایاى نظرى ـ که در حوزه علوم انسانى مورد نیاز انسان بوده ومى باشد ـ یا قابلیت تجربه حسى نداشته، و یا آنکه تجربه حسى آنها ـ که باید مستلزم ایمان به آنها باشد ـ باید توسط چندین نسل متوالى اجرا گردد و به طور مکرر تجربه شود تا ایمان لازم به آنها حاصل شود، و چنین تجربهاى مساوى با بازى با سرنوشت چندین نسل است، و هیچ عاقلى حاضر نیست با سرنوشت خود بازى کند یا دیگران او را مورد آزمایش قرار دهند تا از او بهره مند شوند. | در حالىکه بسیارى از قضایاى نظرى ـ که در حوزه علوم انسانى مورد نیاز انسان بوده ومى باشد ـ یا قابلیت تجربه حسى نداشته، و یا آنکه تجربه حسى آنها ـ که باید مستلزم ایمان به آنها باشد ـ باید توسط چندین نسل متوالى اجرا گردد و به طور مکرر تجربه شود تا ایمان لازم به آنها حاصل شود، و چنین تجربهاى مساوى با بازى با سرنوشت چندین نسل است، و هیچ عاقلى حاضر نیست با سرنوشت خود بازى کند یا دیگران او را مورد آزمایش قرار دهند تا از او بهره مند شوند.<br> | ||
به عنوان مثال، در مسئله حتمى بودن معاد و آثار عملى مهم آنکه در زندگى روزمرّه انسان نقشى اساسى دارد، باید به عقل و وحى استناد نمود تا از تکیه گاهى محکم و استوار برخوردار باشد. | به عنوان مثال، در مسئله حتمى بودن معاد و آثار عملى مهم آنکه در زندگى روزمرّه انسان نقشى اساسى دارد، باید به عقل و وحى استناد نمود تا از تکیه گاهى محکم و استوار برخوردار باشد.<br> | ||
=فصل 5: جایگاه ویژه علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى= | =فصل 5: جایگاه ویژه علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى= | ||
تاریخ مجموعهاى از تجربیات گرانبها و ارزشمند است که مىتواند مورد مطالعه جدّى قرار گیرد. | تاریخ مجموعهاى از تجربیات گرانبها و ارزشمند است که مىتواند مورد مطالعه جدّى قرار گیرد.<br> | ||
تکرار حوادث مشابه در تاریخ براى ما امکان کشف علل و معلولات را فراهم مىنماید، و با فراهم آمدن تمام شرایط لازم براى تحقیق و بررسى علمى، بسیارى از مسایل علم تاریخ ـ هر چند در حوزه علوم انسانى قرار مىگیرند ـ رنگى تجربى پیدا نموده و برزخى را میان علوم نظرى محض وعلوم تجربى تشکیل مىدهند. | تکرار حوادث مشابه در تاریخ براى ما امکان کشف علل و معلولات را فراهم مىنماید، و با فراهم آمدن تمام شرایط لازم براى تحقیق و بررسى علمى، بسیارى از مسایل علم تاریخ ـ هر چند در حوزه علوم انسانى قرار مىگیرند ـ رنگى تجربى پیدا نموده و برزخى را میان علوم نظرى محض وعلوم تجربى تشکیل مىدهند.<br> | ||
ولى تمام مسایل علوم تاریخ نمىتواند در حوزه علوم تجربى مورد مطالعه قرار گیرد یا به حساب علوم تجربى گذاشته شود. و در صورت استفاده علوم تاریخى از عقل و وحى در کنار تجربیات بشرى که منبع و سرچشمه اطلاعات تاریخى به شمارمىروند، مىتوان گفت: علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى بر بسیارى از علوم نظرى انسانى تقدّم داشته، و از این نظر یک سر و گردن بالاتر بوده، زیرا همراه با تجربیاتى گرانبها بوده و به همین خاطر تأثیر بسیار زیادى بر مخاطبین خود داشته است. | ولى تمام مسایل علوم تاریخ نمىتواند در حوزه علوم تجربى مورد مطالعه قرار گیرد یا به حساب علوم تجربى گذاشته شود. و در صورت استفاده علوم تاریخى از عقل و وحى در کنار تجربیات بشرى که منبع و سرچشمه اطلاعات تاریخى به شمارمىروند، مىتوان گفت: علوم تاریخ در مجموعه علوم انسانى بر بسیارى از علوم نظرى انسانى تقدّم داشته، و از این نظر یک سر و گردن بالاتر بوده، زیرا همراه با تجربیاتى گرانبها بوده و به همین خاطر تأثیر بسیار زیادى بر مخاطبین خود داشته است.<br> | ||
کسانى که با علوم تاریخى سروکار داشته و دارند، علاوه بر گذشتهنگرى، از آیندهنگرى بسیار خوبى برخوردار مىباشند و بیش از فلاسفه و متکلمان و فقیهان مىتوانند به درون عقول و نفوس مردم نفوذ کنند. | کسانى که با علوم تاریخى سروکار داشته و دارند، علاوه بر گذشتهنگرى، از آیندهنگرى بسیار خوبى برخوردار مىباشند و بیش از فلاسفه و متکلمان و فقیهان مىتوانند به درون عقول و نفوس مردم نفوذ کنند. | ||
==جایگاه علوم تاریخ در قرآن کریم== | ==جایگاه علوم تاریخ در قرآن کریم== | ||
چنانچه تاریخ را موضوع مشترک «علم تاریخ نقلى» و «علم تاریخ تحلیلى» و «علم فلسفه تاریخ» دانسته و به سراغ مطالب این سه علم در قرآن برویم به روشنى مشاهده خواهیم کرد که بیش از یک سوم قرآن به علوم تاریخ مرتبط مىباشد و در واقع مىتوان گفت تمام آیات قرآن منبعى تاریخى براى عصر نزول قرآن به شمار مىرود. | چنانچه تاریخ را موضوع مشترک «علم تاریخ نقلى» و «علم تاریخ تحلیلى» و «علم فلسفه تاریخ» دانسته و به سراغ مطالب این سه علم در قرآن برویم به روشنى مشاهده خواهیم کرد که بیش از یک سوم قرآن به علوم تاریخ مرتبط مىباشد و در واقع مىتوان گفت تمام آیات قرآن منبعى تاریخى براى عصر نزول قرآن به شمار مىرود.<br> | ||
ضمن اینکه آیات فراوانى نیز درباره ضرورت توجه به تاریخ و بهرهبردارى بهینه از آن در قرآن کریم آمده است. | ضمن اینکه آیات فراوانى نیز درباره ضرورت توجه به تاریخ و بهرهبردارى بهینه از آن در قرآن کریم آمده است.<br> | ||
قرآن کریم عمده جوامع بشرى و حرکتهاى سالم و انحرافى آن جوامع، و مسیر تکاملى یا نزولى آنها را مورد توجه قرار داده، و با پرداختن به تاریخ انسانیت و جهان، از بیان آنچه براى جوامعِ آینده مىتواند مفید باشد دریغ نکرده، و پس از بحثهاى معاد و توحید و نبوت، بیشترین و مهمترین بحثهاى زندگى ساز را بحثهاى تاریخى عنوان کرده است. به همین دلیل مىتوان به سراغ قرآن رفت و روش تعامل قرآن با تاریخ را به دست آورد و آن را در علوم زندگى ساز خود مورد بهرهبردارى قرار داد. | قرآن کریم عمده جوامع بشرى و حرکتهاى سالم و انحرافى آن جوامع، و مسیر تکاملى یا نزولى آنها را مورد توجه قرار داده، و با پرداختن به تاریخ انسانیت و جهان، از بیان آنچه براى جوامعِ آینده مىتواند مفید باشد دریغ نکرده، و پس از بحثهاى معاد و توحید و نبوت، بیشترین و مهمترین بحثهاى زندگى ساز را بحثهاى تاریخى عنوان کرده است. به همین دلیل مىتوان به سراغ قرآن رفت و روش تعامل قرآن با تاریخ را به دست آورد و آن را در علوم زندگى ساز خود مورد بهرهبردارى قرار داد.<br> | ||
=فصل 6: برنامهریزى براى بیگانگى با تاریخشناسى و تاریخگرایى= | =فصل 6: برنامهریزى براى بیگانگى با تاریخشناسى و تاریخگرایى= | ||
تاریخِ یک جامعه، نشانگر عمق و گستردگى ریشههاى فکرى و فرهنگى و انسانى آن جامعه مىباشد. | تاریخِ یک جامعه، نشانگر عمق و گستردگى ریشههاى فکرى و فرهنگى و انسانى آن جامعه مىباشد.<br> | ||
یک جامعه ریشه دار با یک جامعه نوپا و بى ریشه بسیار متفاوت مىباشد، و اصالت فرهنگى و اجتماعى یک ملت مایه قوّت و قدرت آن جامعه | یک جامعه ریشه دار با یک جامعه نوپا و بى ریشه بسیار متفاوت مىباشد، و اصالت فرهنگى و اجتماعى یک ملت مایه قوّت و قدرت آن جامعه و ملّت است.<br> | ||
قرآن کریم جامعه ایمانى را جامعهاى ریشه دار وقوى بُنیه معرفى نموده و ایمان را سر آغاز حرکت اجتماعى اولین جامعه بشرى مىداند و از مؤمنین انتظار مبارزه همه جانبه و گسترده با جریانهاى انحرافى دارد و براى آن شواهد گوناگون تاریخى ذکر مىکند. | قرآن کریم جامعه ایمانى را جامعهاى ریشه دار وقوى بُنیه معرفى نموده و ایمان را سر آغاز حرکت اجتماعى اولین جامعه بشرى مىداند و از مؤمنین انتظار مبارزه همه جانبه و گسترده با جریانهاى انحرافى دارد و براى آن شواهد گوناگون تاریخى ذکر مىکند.<br> | ||
اما از سوى دیگر، تلاشهاى برنامهریزان فرهنگى در جوامع اسلامى تحت تأثیر بیگانگان قرار گرفته، و آنها در صدد ایجاد بیگانگى جدّى مسلمانان با تاریخ خود و به حاشیهراندن آن بوده و هستند. | اما از سوى دیگر، تلاشهاى برنامهریزان فرهنگى در جوامع اسلامى تحت تأثیر بیگانگان قرار گرفته، و آنها در صدد ایجاد بیگانگى جدّى مسلمانان با تاریخ خود و به حاشیهراندن آن بوده و هستند.<br> | ||
این تلاشها بسیار پرمعنا بوده و مسلمانان خود را در معرض توطئهاى استعمارى براى ایجاد بیگانگى آنها با ریشههاى فرهنگى و تاریخى خود مىبینند. | این تلاشها بسیار پرمعنا بوده و مسلمانان خود را در معرض توطئهاى استعمارى براى ایجاد بیگانگى آنها با ریشههاى فرهنگى و تاریخى خود مىبینند.<br> | ||
این توطئه درجوامعى دیگر نیز مطرح بوده و تا حدودى توانسته است بیگانگى، بحران هویت مسخ فرهنگى را به وجود آورد. | این توطئه درجوامعى دیگر نیز مطرح بوده و تا حدودى توانسته است بیگانگى، بحران هویت مسخ فرهنگى را به وجود آورد.<br> | ||
این توطئه حساب شده بسیار جدى است و اهداف استعمارى بلندى را تأمین مىکند. | این توطئه حساب شده بسیار جدى است و اهداف استعمارى بلندى را تأمین مىکند.<br> | ||
=فصل 7: راهکارهاى بررسى روش تعامل قرآن و تاریخ= | =فصل 7: راهکارهاى بررسى روش تعامل قرآن و تاریخ= | ||
==ضرورت بررسى راهکارها و روش تعامل قرآن کریم با تاریخ== | ==ضرورت بررسى راهکارها و روش تعامل قرآن کریم با تاریخ== | ||
قرآن کریم براى تاریخ شناسى اهمیتى فراوان قایل شده است و انسانها را به بهرهبردارى بهینه و بایسته از تاریخ در زمینه تربیت و ایجاد تحوّل در جوامع بشرى فراخوانده است، و این مطلب ما را وامى دارد تا براى قرآن کریم روشى ویژه در تعامل با تاریخ قایل باشیم، زیرا امکان ندارد که قرآن کریم با این میزان اهمیت که براى تاریخ قایل است، روش صحیح براى تعامل و بهرهبردارى از آن نداشته باشد. | قرآن کریم براى تاریخ شناسى اهمیتى فراوان قایل شده است و انسانها را به بهرهبردارى بهینه و بایسته از تاریخ در زمینه تربیت و ایجاد تحوّل در جوامع بشرى فراخوانده است، و این مطلب ما را وامى دارد تا براى قرآن کریم روشى ویژه در تعامل با تاریخ قایل باشیم، زیرا امکان ندارد که قرآن کریم با این میزان اهمیت که براى تاریخ قایل است، روش صحیح براى تعامل و بهرهبردارى از آن نداشته باشد.<br> | ||
خطوط کلى این روش را مىتوان از طریق شیوههاى مطرح نمودن تاریخ و بسترهاى گوناگونى که تاریخ در آن بسترها مطرح شده است، دریافت. | خطوط کلى این روش را مىتوان از طریق شیوههاى مطرح نمودن تاریخ و بسترهاى گوناگونى که تاریخ در آن بسترها مطرح شده است، دریافت.<br> | ||
با توجه به روش ویژه قرآن که در طول قرنهاى گذشته آثار و برکات آن در ایجاد تحول در افراد و جوامع بشرى مشاهده مىشود، لزوم بررسى، مطالعه و کشف تمام اصول این روشِ تعامل روشن مىگردد. | با توجه به روش ویژه قرآن که در طول قرنهاى گذشته آثار و برکات آن در ایجاد تحول در افراد و جوامع بشرى مشاهده مىشود، لزوم بررسى، مطالعه و کشف تمام اصول این روشِ تعامل روشن مىگردد.<br> | ||
کسى که رسالت تاریخ را در ایجاد تحوّل به روشنى مشاهده مىکند نمىتواند نسبت به بررسى روش و منهج تعامل با تاریخ بى تفاوت باشد، بلکه برخود لازم مىداند یکى از اولویتهاى علمى خود را پرداختن به تاریخ ومنهج تعامل با آن قرار دهد. | کسى که رسالت تاریخ را در ایجاد تحوّل به روشنى مشاهده مىکند نمىتواند نسبت به بررسى روش و منهج تعامل با تاریخ بى تفاوت باشد، بلکه برخود لازم مىداند یکى از اولویتهاى علمى خود را پرداختن به تاریخ ومنهج تعامل با آن قرار دهد.<br> | ||
==تلاشهاى محققان درجهت کشف روش تعامل قرآن با تاریخ== | ==تلاشهاى محققان درجهت کشف روش تعامل قرآن با تاریخ== | ||
گرچه بسیارى معتقدند ابن خلدون اولین کسى است که به فلسفه تاریخ توجه نموده و به تاریخ رنگى علمى و فلسفى داده است، اما با مراجعه به آیات قرآن و روایات وارده پیرامون آنها ـ که از | گرچه بسیارى معتقدند ابن خلدون اولین کسى است که به فلسفه تاریخ توجه نموده و به تاریخ رنگى علمى و فلسفى داده است، اما با مراجعه به آیات قرآن و روایات وارده پیرامون آنها ـ که از یامبراسلام(صلىاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) به ما رسیده است ـ و تلاشهاى فراوان اصحاب و پیروان ائمه اطهار که زمینه تدوین و بهرهبردارى از تاریخ اسلام را فراهم نموده، در مىیابیم که امامان ما رسالت تاریخ را به خوبى دریافته و یک خطمشى علمى و یک جریان اساسى در جامعه مسلمان به وجود آوردهاند، تا در برابر جریان تحریف تاریخ ـ توسط خلفا یا سردمداران منع تدوین سنت ـ ایستادگى نماید. بر خلاف اهلسنت که عمدتاً خود را از ریشههاى تاریخى خود بریده مىبینند، شیعیان و پیروان اهلبیت عصمت با وجود سختىها و فشارهاى بسیار، خود را در طول قرنها از این آسیب حفظ نموده و توانستهاند منشأ تحوّلاتى گسترده در جهان باشند. | ||
اخیراً عدهاى از دانشمندان غیر شیعه به این واقعیت پى برده و خواستار حرکتى جدى در زمینه بازنویسى تاریخ به روایت و بینش دیگر شدهاند، اما دیگر دیر شده است، زیرا کتابهاى تاریخ تدوین شده است و نمىتوان آنها را از درون کتابخانهها و وجدان دانشمندان و محققان بیرون آورد، و هرچه نوشته مىشود ریشه آن باید به همان منابع برگردد، و گرنه حرکتى سطحى و گذرا خواهد بود. | اخیراً عدهاى از دانشمندان غیر شیعه به این واقعیت پى برده و خواستار حرکتى جدى در زمینه بازنویسى تاریخ به روایت و بینش دیگر شدهاند، اما دیگر دیر شده است، زیرا کتابهاى تاریخ تدوین شده است و نمىتوان آنها را از درون کتابخانهها و وجدان دانشمندان و محققان بیرون آورد، و هرچه نوشته مىشود ریشه آن باید به همان منابع برگردد، و گرنه حرکتى سطحى و گذرا خواهد بود.<br> | ||
البته این سخن به این معنا نیست که هرچه در منابع تاریخى اسلامى اعم از کتابهاى سیره و حدیث و تفسیر و تاریخ آمده است نشان گر تمام واقعیتهاى تاریخى است و هیچگونه تحریفى در آنها رخ نداده است، بلکه نشان گر عمق جریان تاریخنگرى و تاریخ گرایى است که ریشههاى اصلى آن را قرآن کریم به وجود آورده و امامان معصوم آن را تقویت نمودهاند. | البته این سخن به این معنا نیست که هرچه در منابع تاریخى اسلامى اعم از کتابهاى سیره و حدیث و تفسیر و تاریخ آمده است نشان گر تمام واقعیتهاى تاریخى است و هیچگونه تحریفى در آنها رخ نداده است، بلکه نشان گر عمق جریان تاریخنگرى و تاریخ گرایى است که ریشههاى اصلى آن را قرآن کریم به وجود آورده و امامان معصوم آن را تقویت نمودهاند.<br> | ||
بر خلاف آنچه تصور مىشود که انسانهاى تاریخ گرا، همیشه درگذشته زندگى مىکنند و از مسایل روز و آینده بیگانهاند، باید گفت دقیقاً خلاف این ادعا صحیح است؛ یعنى انسانهاى تاریخنگر و تاریخ گرا، همیشه مىتوانند فراتر از زمان خود حرکت کنند، و به همین خاطر باید جریان تاریخ گرایى و تاریخنگرى را در کلیه رشتههاى علمى حیاتى تازه بخشید و آن را به گونهاى فعّالتر و قوىتر مطرح نمود تا بتوان به سوى آیندهاى روشن حرکت کرد. | بر خلاف آنچه تصور مىشود که انسانهاى تاریخ گرا، همیشه درگذشته زندگى مىکنند و از مسایل روز و آینده بیگانهاند، باید گفت دقیقاً خلاف این ادعا صحیح است؛ یعنى انسانهاى تاریخنگر و تاریخ گرا، همیشه مىتوانند فراتر از زمان خود حرکت کنند، و به همین خاطر باید جریان تاریخ گرایى و تاریخنگرى را در کلیه رشتههاى علمى حیاتى تازه بخشید و آن را به گونهاى فعّالتر و قوىتر مطرح نمود تا بتوان به سوى آیندهاى روشن حرکت کرد.<br> | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس رنگی}} | {{پانویس رنگی}} | ||
مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 میباشد. | مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 میباشد.<br> | ||
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده: مقالات]] | ||
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |
ویرایش