confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|۱۲۳۴ املش • گیلان • ایران | |۱۲۳۴ • املش • گیلان • ایران | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|۱۳۱۲ نجف • عراق | |۱۳۱۲ • نجف • عراق | ||
|- | |- | ||
|استادان | |استادان | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''میرزا حَبیبُ اللّٰهِ رَشْتی'''، فرزند محمدعلی خان گیلانی، از بزرگترین فقهای اصولی [[شیعه]] و از شاگردان و ادامهدهندگان [[فقه]] [[شیخ انصاری]] بود. | '''میرزا حَبیبُ اللّٰهِ رَشْتی'''، فرزند محمدعلی خان گیلانی، از بزرگترین فقهای اصولی [[شیعه]] و از شاگردان و ادامهدهندگان [[فقه]] [[شیخ انصاری]] بود. | ||
وی در [[رشت]]، [[قزوین]] و [[نجف]] [[علوم اسلامی]] را از استایدی چون [[شیخ عبدالکریم ایروانی]]، صاحب جواهر، شیخ انصاری فرا گرفته و به درجه [[اجتهاد]] رسید. پس از درگذشت شیخ انصاری به ریاست علمی نجف رسید و به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت. اصلیترین شاخصۀ شخصیت علمی حبیبالله رشتی، جایگاه او بهعنوان فقیهی اصولی که بهویژه با تألیف برخی آثار عملاً به مثابۀ ادامهدهندۀ روش علمی استاد خود، شیخ انصاری بود. [[بدائع الافکار]] مهمترین کتاب اصولی حبیبالله رشتی است و تالیفات بسیار دیگری از او برجای مانده است. | وی در [[رشت]]، [[قزوین]] و [[نجف]] [[علوم اسلامی]] را از استایدی چون [[شیخ عبدالکریم ایروانی]]، صاحب جواهر، شیخ انصاری فرا گرفته و به درجه [[اجتهاد]] رسید. پس از درگذشت شیخ انصاری به ریاست علمی نجف رسید و به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت. اصلیترین شاخصۀ شخصیت علمی حبیبالله رشتی، جایگاه او بهعنوان فقیهی اصولی که بهویژه با تألیف برخی آثار عملاً به مثابۀ ادامهدهندۀ روش علمی استاد خود، شیخ انصاری بود. [[بدائع الافکار]] مهمترین کتاب اصولی حبیبالله رشتی است و تالیفات بسیار دیگری از او برجای مانده است. | ||
=ولادت= | |||
میرزا حبیب الله رشتی فرزند میرزا محمد علی خان فرزند جهانگیر خان قوچانی گیلانی، دانشمند و محقق ژرف نگر، از بزرگترین فقهای جهان تشیع و یگانهی دوران خود بود. | |||
پدرانش در اصل اهل [[قوچان]] بودند كه در سالهای آغازین قرن یازدهم به [[گیلان]] كوچانده شده و از آن پس در گیلان ساكن شدند<ref> گوشههایی از تاریخ گیلان، شیخ بهاء الدین املشی، ص 35.</ref>. | |||
میرزا حبیب الله سال 1234 ق. در [[املش]]<ref> ر. ك: دایرة المعارف تشیع، ج 2، ص 509.</ref> چشم به جهان گشود و پدر خود را كه مدتها در انتظار بود شاد كرد. آری میرزا محمد علی خان كه از نیك مردان روزگار و حاكم منطقه بود خوابهایی دیده بود كه این فرزند را از طلایه داران قرن نشان میداد<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، مرتضی انصاری، ص 261.</ref>. او در سالهای نخستین زندگی حبیب الله در تكاپوی یافتن معلمی مؤمن و دانا بود تا فرزندش گامهای اول ترقی را در زادگاه بپیماید<ref>مقدمهی كتاب القضاء (میرزای رشتی)، تحقیق: سید احمد حسینی، ج 1، ص 9.</ref>. چنین بود كه حبیب الله در خانه، نخستین كلمات را از [[قرآن]] آموخت. | |||
دوازده ساله بود كه از املش به [[لنگرود]] و سپس به رشت عزیمت نمود تا بر اندوختهاش افزوده و پاسخی در خور پرسشهایش بیابد. | |||
هیجده بهار را دیده بود كه به خواست پدر در میهمانی یكی از خوانین (امین دیوان لاهیجی) منطقه حضور یافت. خان حاكم با استفاده از قدرت و نفوذش تصمیم به پایمالی حق رعیتی داشت كه با مخالفت سرسخت شیخ حبیب الله جوان روبرو شد. چون نصایح روحانی جوان كارگر نیفتاد به نشانی اعتراض مجلس مهمانی را ترك كرد و از همان روز تصمیم به ترك دیار گرفت<ref> نقل از: حاج فتح الله صوفی.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |