۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|۱۲۳۴ • املش • گیلان • [[ایران]] | |۱۲۳۴ • املش • گیلان • [[ایران]] | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|حاشیه بر نجاه العباد • کشف الظلام فی حل معضلات الکلام • الامامه التعادل و التراجیح • بدایع الافکار • اجتماع الامر و النهی • رساله فی مقدمه الواجب • رساله فی المشتق • و … | |حاشیه بر نجاه العباد • کشف الظلام فی حل معضلات الکلام • الامامه التعادل و التراجیح • بدایع الافکار • اجتماع الامر و النهی • رساله فی مقدمه الواجب • رساله فی المشتق • و … | ||
|- | |- | ||
|[[دین]] و [[مذهب]] | |[[دین]] و [[مذهب]] | ||
|[[اسلام]] • [[تشیع]] | |[[اسلام]] • [[تشیع]] | ||
|- | |- | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=ولادت= | =ولادت= | ||
میرزا حبیب الله رشتی فرزند میرزا محمد علی خان فرزند جهانگیر خان قوچانی گیلانی، دانشمند و محقق ژرف نگر، از بزرگترین فقهای جهان تشیع و | میرزا حبیب الله رشتی فرزند میرزا محمد علی خان فرزند جهانگیر خان قوچانی گیلانی، دانشمند و محقق ژرف نگر، از بزرگترین فقهای جهان تشیع و یگانه دوران خود بود. | ||
پدرانش در اصل اهل [[قوچان]] بودند | پدرانش در اصل اهل [[قوچان]] بودند که در سالهای آغازین قرن یازدهم به [[گیلان]] کوچانده شده و از آن پس در گیلان ساکن شدند<ref> گوشههایی از تاریخ گیلان، شیخ بهاء الدین املشی، ص 35.</ref>. | ||
میرزا حبیب الله سال 1234 ق. در [[املش]]<ref> ر. ك: دایره المعارف تشیع، ج 2، ص 509.</ref> چشم به جهان گشود و پدر خود را | میرزا حبیب الله سال 1234 ق. در [[املش]]<ref> ر. ك: دایره المعارف تشیع، ج 2، ص 509.</ref> چشم به جهان گشود و پدر خود را که مدتها در انتظار بود شاد کرد. آری میرزا محمدعلیخان که از نیک مردان روزگار و حاکم منطقه بود خوابهایی دیده بود که این فرزند را از طلایهداران قرن نشان میداد<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، مرتضی انصاری، ص 261.</ref>. او در سالهای نخستین زندگی حبیب الله در تکاپوی یافتن معلمی مؤمن و دانا بود تا فرزندش گامهای اول ترقی را در زادگاه بپیماید<ref>مقدمهی كتاب القضاء (میرزای رشتی)، تحقیق: سید احمد حسینی، ج 1، ص 9.</ref>. چنین بود که حبیب الله در خانه، نخستین کلمات را از [[قرآن]] آموخت. | ||
دوازده ساله بود | دوازده ساله بود که از املش به [[لنگرود]] و سپس به رشت عزیمت نمود تا بر اندوختهاش افزوده و پاسخی در خور پرسشهایش بیابد. | ||
هیجده بهار را دیده بود | هیجده بهار را دیده بود که به خواست پدر در میهمانی یکی از خوانین (امین دیوان لاهیجی) منطقه حضور یافت. خان حاکم با استفاده از قدرت و نفوذش تصمیم به پایمالی حق رعیتی داشت که با مخالفت سرسخت شیخ حبیب الله جوان روبرو شد. چون نصایح روحانی جوان کارگر نیفتاد به نشانی اعتراض مجلس مهمانی را ترک کرد و از همان روز تصمیم به ترک دیار گرفت<ref> نقل از: حاج فتح الله صوفی.</ref>. | ||
=حوزه علمیه قزوین= | =حوزه علمیه قزوین= | ||
شیخ حبیب الله در پی آرمانی بلند راه هجرت پیش گرفت و عازم [[حوزه علمیه قزوین]] شد. پدرش | شیخ حبیب الله در پی آرمانی بلند راه هجرت پیش گرفت و عازم [[حوزه علمیه قزوین]] شد. پدرش که او را به دلیل شهامت و اراده شگفتش میستود برای تهیه لوازم زندگی، او را تا قزوین همراهی نمود<ref> زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 262.</ref>. | ||
او در قزوین استادی عالیمقام یافت | او در قزوین استادی عالیمقام یافت که «شیخ عبدالکریم ایروانی» نام داشت. استادی که در [[فقه]] و [[اصول]] نامور و ممتاز بود. شیخ حبیب الله هفت سال پیاپی از محضر ایشان بهره گرفت و در همان شهر به خواست پدر، با خانواده ارباب وصلت نمود. | ||
مشی | مشی زاهدانه استاد تأثیر شگرفی در او نهاد به گونهای که از آن پس خود به زندگی زاهدانه روی کرد و تا پایان عمر بر روش پسندیده استاد وفادار ماند. | ||
در 25 سالگی، سیراب از سرچشمه معارف دینی به مقام عالی اجتهاد نائل آمد<ref>گنجینه دانشمندان، شیخ محمد رازی، ج 5، ص 174.</ref> و با نظر شیخ | در 25 سالگی، سیراب از سرچشمه معارف دینی به مقام عالی اجتهاد نائل آمد<ref>گنجینه دانشمندان، شیخ محمد رازی، ج 5، ص 174.</ref> و با نظر شیخ عبدالکریم ایروانی خود را مهیای سفر به املش نمود. | ||
سال 1259 ق. از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. برپایی [[نماز جماعت]]، هدایت و ارشاد مردم، پاسخگویی به پرسشهای اعتقادی و قضاوت عادلانه او موجب شده بود مردم ارادتی عاشقانه به مجتهد جوان داشته باشند اما او دوست داشت سفری به دیار [[اهل بیت]] نماید و از اساتید آن سامان بهره جوید. آری او تصمیم گرفت به [[نجف اشرف]] رفته و از | سال 1259 ق. از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. برپایی [[نماز جماعت]]، هدایت و ارشاد مردم، پاسخگویی به پرسشهای اعتقادی و قضاوت عادلانه او موجب شده بود مردم ارادتی عاشقانه به مجتهد جوان داشته باشند اما او دوست داشت سفری به دیار [[اهل بیت]] نماید و از اساتید آن سامان بهره جوید. آری او تصمیم گرفت به [[نجف اشرف]] رفته و از حوزه علمیه آن شهر مقدس جرعه جرعه شراب معرفت نوشد. | ||
مردم | مردم که از حضورش غرق محبت بودند، او را با عواطفی وصف ناپذیر بدرقه نمودند و او، همسر و فرزندش محمد را به خدای بیهمتا سپردند. | ||
=حوزه علمیه نجف= | =حوزه علمیه نجف= | ||
شیخ حبیب الله مجتهد املشی در سال 1263 ق. وارد نجف شد و در حلقه شاگردان فقیه | شیخ حبیب الله مجتهد املشی در سال 1263 ق. وارد نجف شد و در حلقه شاگردان فقیه کبیر [[شیخ محمد حسن نجفی]] ([[صاحب جواهر]]) به کامجویی نشست. او تا سال 1266 ق. که سال وفات صاحب جواهر بود از کلاسش بهره برد و از آن [[فقیه]] نامور اجازه اجتهاد دریافت داشت<ref> اعیان الشیعه، علامه سید محسن امین، ج 9، ص 149.</ref>. | ||
پس از آن به درس شیخ اعظم [[شیخ مرتضی انصاری]] دل بست و تا پایان زندگی پر افتخار شیخ اعظم از شاگردان ممتاز درس وی بود. شیخ حبیب الله فرموده بود: «با | پس از آن به درس شیخ اعظم [[شیخ مرتضی انصاری]] دل بست و تا پایان زندگی پر افتخار شیخ اعظم از شاگردان ممتاز درس وی بود. شیخ حبیب الله فرموده بود: «با آنکه هفت سال پیش از فوت شیخ از درس او مستغنی بودم ولی از هنگام ورود در جلسه شیخ تا موقع تشییع جنازهاش بحثی از ابحاث او از من فوت نشد<ref> زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 262 و 95.</ref>.» | ||
=خودداری از پذیرفتن مرجعیت= | =خودداری از پذیرفتن مرجعیت= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
وی با اینکه سرآمد شاگردان شیخ انصاری بود، بعد از درگذشت شیخ، وجوهات شرعی را نمی پذیرفت و هیچ گاه به دنبال [[مرجعیت]] نبود<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹؛ حسینی، مردان علم در میدان عمل، ص۱۹۳؛ مدرسی، تاریخ روابط ایران و عراق، ص۲۰۸.</ref> و در مقابل اصرار شاگردان برای قبول مرجعیت، آنان را به [[میرزای شیرازی]] ارجاع میداد<ref> مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزۀ علمیه قم،ش ۴۲. نقل از پندهایی از رفتار علمای اسلام، ص۶۵.</ref>. | وی با اینکه سرآمد شاگردان شیخ انصاری بود، بعد از درگذشت شیخ، وجوهات شرعی را نمی پذیرفت و هیچ گاه به دنبال [[مرجعیت]] نبود<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹؛ حسینی، مردان علم در میدان عمل، ص۱۹۳؛ مدرسی، تاریخ روابط ایران و عراق، ص۲۰۸.</ref> و در مقابل اصرار شاگردان برای قبول مرجعیت، آنان را به [[میرزای شیرازی]] ارجاع میداد<ref> مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزۀ علمیه قم،ش ۴۲. نقل از پندهایی از رفتار علمای اسلام، ص۶۵.</ref>. | ||
علت این امر را | علت این امر را میتوان به سجایای اخلاقی وی نسبت داد. ایشان توجه عمیق و کارشناسانه به حفظ کیان مرجعیت داشت و حمایت همه جانبه خود از میرزای شیرازی را در ارجاع مردم و مقلدان به ایشان نشان داد. مرحوم میرزا حبیبالله حتی وجوهات را قبول نمیکرد و همه را به [[سامرا]] و به میرزای شیرازی ارجاع میداد. از همه اینها مهمتر مأیوس کردن [[حکومت قاجار]] برای ایجاد شکاف بین علمای [[ایران]] است. حاکمان وقت قاجار هر چه تلاش کردند که میرزای رشتی را در مقابل میرزای شیرازی قرار بدهند، موفق نشدند. | ||
=آثار ماندگار= | =آثار ماندگار= | ||
آثار میرزا حبیب الله جلوهگاه تلاشهای | آثار میرزا حبیب الله جلوهگاه تلاشهای شبانهروزی اوست. وی کاوشگری گنج یاب بود که هر گاه معدنی نوین مییافت از جواهر آن استخراج میکرد و بر دانشطلبان ارزانی میداشت. | ||
==علم اصول== | ==علم اصول== | ||
رسالة فی الضد و اقتضاء الامر بشیء النهی عنه و عدمه، التعادل و التراجیح، بدایع | رسالة فی الضد و اقتضاء الامر بشیء النهی عنه و عدمه، التعادل و التراجیح، بدایع الافکار، اجتماع الامر و النهی، رسالة فی مقدمة الواجب، رسالة فی المشتق، التقریرات. | ||
==علم فقه== | ==علم فقه== | ||
کتاب الطهارة الحاشیة علی المکاسب، کتاب الزکاة، کتاب الاجارة، الالتقاط، کتاب العضب، کتاب القضاء و الشهادات، الوقوف و الصدقات، رسالة فی اللباس المشکوک، حاشیة علی منهج الرشاد، حاشیة علی نجاة العباد، حاشیة علی النخبة. | |||
==علم تفسیر== | ==علم تفسیر== | ||
حواشی بر تفسیر جلالین، و علم | حواشی بر تفسیر جلالین، و علم کلام: الامامة، کاشف الظلام فی حل معضلات الکلام است. | ||
نسخههای خطی از آثار محقق رشتی | نسخههای خطی از آثار محقق رشتی که میرفت در غبار زمان به فراموشی سپرده شود اخیراً به [[كتابخانه آیت الله نجفی مرعشی|کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی]] سپرده شد و اکنون در کاروان نسخههای خطی آن کتابخانه ماندگار است. | ||
==تقریرات== | ==تقریرات== | ||
از انبوه شاگردان | از انبوه شاگردان کوشا و دانشمند محقق رشتی، بسیاری تقریرات درس ایشان را نوشتهاند که در گرامی داشت مقامشان نام برخی از آنان میآید: | ||
سید حاج میرزا حسن همدانی، سید صادق قمی، میرزا باقر فرزند میرزا محمد علی، شیخ حسن | سید حاج میرزا حسن همدانی، سید صادق قمی، میرزا باقر فرزند میرزا محمد علی، شیخ حسن تویسرکانی، شیخ محمد باقر فرزند محمد جعفر بهاری همدانی، سید ابوالقاسم فرزند معصوم حسینی اشکوری ... | ||
==اجازات== | ==اجازات== | ||
محقق رشتی از صدور | محقق رشتی از صدور اجازه اجتهاد به شدت پرهیز داشت و تنها برای اندکی از شاگردان برگزیده اجازه اجتهاد نگاشت. نام برخی شاگردان ارجمند وی که مفتخر به اجازه نقل روایت و اجتهادند ذکر میشود. حاج آقا مجتهد رشت (اجتهاد)، سید عبدالکریم فرزند سید حسن اعرجی (روایت)، حاج میرزا احمد دیلارستاقی لاریجانی (اجتهاد)، سید علی آقا میری دزفولی (اجتهاد)، ... . | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
نظرگاه | نظرگاه همه اندیشمندان حوزه بر شیوه نقادانه محقق رشتی در تدریس و دیگر پهنههای علمی، پدید آور محفل علمی شکوهمندی بود که دلدادگان آن، پس از کامجویی هر یک چون ستارهای درخشان، روشنگر جامعه خویش شدند. برخی مرجع دینی شدند و عدهای رهبر حرکتهای سیاسی و اجتماعی دیار خویش و دستهای نیز در عرصه تدریس و تحقیق طلایه دار حوزه بودند. | ||
# آیت الله العظمی [[سید محمد كاظم یزدی]]، | #آیت الله العظمی [[سید محمد كاظم یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]، | ||
# آیت الله العظمی [[آقا ضیاء الدین عراقی]]، | #آیت الله العظمی [[آقا ضیاء الدین عراقی]]، | ||
# آیت الله العظمی حاج [[میرزاحسین نائینی]]، | #آیت الله العظمی حاج [[میرزاحسین نائینی]]، | ||
# آیت الله [[شیخ شعبان دیوشلی]] (لنگرودی)، | #آیت الله [[شیخ شعبان دیوشلی]] (لنگرودی)، | ||
# آیت الله [[شیخ عبدالله مازندرانی]] (لنگرودی)، | #آیت الله [[شیخ عبدالله مازندرانی]] (لنگرودی)، | ||
# آیت الله شهید [[شیخ فضل الله نوری]]، | #آیت الله شهید [[شیخ فضل الله نوری]]، | ||
# آیت الله شهید [[حاج آقا میر بحرالعلوم رشتی]]، | #آیت الله شهید [[حاج آقا میر بحرالعلوم رشتی]]، | ||
# آیت الله شهید [[شیخ علی رشتی]]، | #آیت الله شهید [[شیخ علی رشتی]]، | ||
# آیت الله شهید [[شیخ عبدالغنی بادكوبهای]]، | #آیت الله شهید [[شیخ عبدالغنی بادكوبهای|شیخ عبدالغنی بادکوبهای]]، | ||
# آیت الله العظمی [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، | #آیت الله العظمی [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، | ||
# آیت الله [[سید ابوالقاسم اشكوری]]. | #آیت الله [[سید ابوالقاسم اشكوری|سید ابوالقاسم اشکوری]]. | ||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
مردم نجف به چهره نورانی پیرمردی | مردم نجف به چهره نورانی پیرمردی که سحرگاهان دربارگاه ملکوتی [[امیرالمؤمنین]] به [[زیارت]]، [[نماز]] و تضرع مینشست انس گرفته بودند. چهرهای که هیبت و شوکتش یادآور پیامبران و لطف و صفا در صورتش نمایان بود. | ||
اما شب پنج شنبه چهاردهم [[جمادی الثانی]] 1312 ق. فرا رسید. خبر | اما شب پنج شنبه چهاردهم [[جمادی الثانی]] 1312 ق. فرا رسید. خبر کسالت محقق رشتی مردم را در نگرانی فرو برده بود و آنگاه که صدای ناله و فغان از منزل وی برخاست همگان یافتند که دوست خدا، پیش خدا رفته است. او آسوده در بستر خفته بود. تو گویی به خوابی نازنین آسوده که چنین چهرهاش متین است. شهر را گویا با پارچهای سیاه پوشانده بودند و همه جا صدای گریه به گوش میرسید. در [[تهران]] و [[مشهد]] و دیگر شهرها نیز مجالس عزا و سوگواری بپا شد. | ||
و نجف | و نجف آماده تشییع پیکر مطهر آن فرزانه پارسا بود. جنازه پاک او را مشاعیت کردند و به بارگاه امام متقین انتقال داده<ref>معارف الرجال محمد حرزالدین، ج 1، ص 204.</ref> و در یکی از حجرههای صحن مطهر علوی دفن کردند<ref> نقل از خانم عزت صوفی دختر آیت الله شیخ اسحاق رشتی.</ref>. | ||
=منبع= | =منبع= | ||
# [https://pasokh.org/fa/Article/View/9616/%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%A8%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%8A برگرفته از سایت | #[https://pasokh.org/fa/Article/View/9616/%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%A8%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%8A برگرفته از سایت میرزا حبیب الله رشتی - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://pasokh.org] | ||
# | # | ||
# [https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AC%DB%8C-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3-70/1493580-%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA برگرفته از سایت مروری بر زندگی حبیب الله رشتی/چرا ایشان مرجعیت را نپذیرفت؟https://www.jamaran.news] | #[https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AC%DB%8C-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3-70/1493580-%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA برگرفته از سایت مروری بر زندگی حبیب الله رشتی/چرا ایشان مرجعیت را نپذیرفت؟https://www.jamaran.news] | ||
# | # | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس رنگی}} | {{پانویس رنگی}} | ||
[[رده:عالمان | |||
[[رده: | [[رده: عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] |