۲۲٬۰۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
</div> | </div> | ||
آقای'''امجد الزهاوی'''، رئیس انجمن علمای [[عراق]]، ابوسعید امجد بن امام محمد سعید، مفتی [[بغداد]]، فرزند امام محمد فیدی الزهاوی، فرزند ملا احمد بن حسن بیبن رستم بن خسرو بن شاهزاده سلیمان پاشا، | آقای'''امجد الزهاوی'''، رئیس انجمن علمای [[عراق]]، ابوسعید امجد بن امام محمد سعید، مفتی [[بغداد]]، فرزند امام محمد فیدی الزهاوی، فرزند ملا احمد بن حسن بیبن رستم بن خسرو بن شاهزاده سلیمان پاشا، رئیس سلسله بابان از خاندان بابان كه شهر سلیمانیه را كه به نام او نامگذاری شده بود تأسیس كرد. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
'''امجد الزهاوی''' در سال (1300 هجری قمری 1883 میلادی) در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود، وی در | '''امجد الزهاوی''' در سال (1300 هجری قمری 1883 میلادی) در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود، وی در خانوادهای ثروتمند و علمی و دارای موقعیت اجتماعی ممتاز رشد کرد و فرزند محمد بن سعید زهاوی است. نزد پدر و برخی از شیوخ تحصیل کرد و به مدارس ارتدکس، ابتدایی و مقدماتی بغداد پیوست. | ||
سپس به [[استانبول]] سفر کرد و به مدت شش سال در «دانشکده قضا» تحصیل کرد و از آنجا فارغ التحصیل شد و در بین دانشجویان رتبه اول را کسب کرد و سلطان عبدالحمید دوم به پاس قدردانی از نبوغ و نبوغش به او مدال افتخار اعطا کرد. پس از آن به بغداد بازگشت و در آنجا مناصب قضایی را عهده دار شد تا اینکه به ریاست دادگاه تجدیدنظر شرعی رسید. | سپس به [[استانبول]] سفر کرد و به مدت شش سال در «دانشکده قضا» تحصیل کرد و از آنجا فارغ التحصیل شد و در بین دانشجویان رتبه اول را کسب کرد و سلطان عبدالحمید دوم به پاس قدردانی از نبوغ و نبوغش به او مدال افتخار اعطا کرد. پس از آن به بغداد بازگشت و در آنجا مناصب قضایی را عهده دار شد تا اینکه به ریاست دادگاه تجدیدنظر شرعی رسید. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==نجات جامعه فلسطین== | ==نجات جامعه فلسطین== | ||
علمای [[عراق]] به رهبری ایشان، تأسیس جامعه نجات [[فلسطین]] را آغاز کردند و در سراسر کشور و وسعت آن به رهبری شیخ محمد محمود الصواف حرکت کردند و مسلمانان را برای کمک به خود بسیج کردند. برادران مجاهد در | علمای [[عراق]] به رهبری ایشان، تأسیس جامعه نجات [[فلسطین]] را آغاز کردند و در سراسر کشور و وسعت آن به رهبری شیخ محمد محمود الصواف حرکت کردند و مسلمانان را برای کمک به خود بسیج کردند. برادران مجاهد در [[فلسطین]]، جایی که در شهرها، روستاها، روستاها و بیابان ها پخش می شوند و وظیفه اسلامی را به مردم یادآوری می کنند که جهاد کنند، از مجاهدین حمایت کنند و در کنار مسلمانان مظلوم فلسطین باشند. | ||
دیدارهای من با شیخ الزهاوی پس از آن در بغداد تکرار شد، جایی که برای تحصیل در مدرسه متوسطه شریعت رفتم و سپس پس از فارغالتحصیلی از الازهر [[مصر]] در سال 1954 میلادی. در ظاهر بسیار متواضع با پیر و جوان، غنی و فقیر، چنان که در او آرامشی در ذهن، نور در چهره و دانش فراوانی یافتم که هم در اصل و هم در شاخه ها جاری است. | دیدارهای من با شیخ الزهاوی پس از آن در بغداد تکرار شد، جایی که برای تحصیل در مدرسه متوسطه شریعت رفتم و سپس پس از فارغالتحصیلی از الازهر [[مصر]] در سال 1954 میلادی. در ظاهر بسیار متواضع با پیر و جوان، غنی و فقیر، چنان که در او آرامشی در ذهن، نور در چهره و دانش فراوانی یافتم که هم در اصل و هم در شاخه ها جاری است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
همچنین متوجه شدیم که او با وجود اینکه ما او را به آنها معرفی کردیم، چون نام ها را فراموش می کرد، ضمن استناد به ظرایف مسائل فرعی در ریشه ها و شاخه ها، با شهودی که داشت، سؤال را در مورد نام ما تکرار کرد. خاطره شگفت انگیزی که شنونده و پرسشگر را به حیرت وا می دارد و به خاطر این علم فراوان و فراوانی روان او را مجذوب خود می کند. | همچنین متوجه شدیم که او با وجود اینکه ما او را به آنها معرفی کردیم، چون نام ها را فراموش می کرد، ضمن استناد به ظرایف مسائل فرعی در ریشه ها و شاخه ها، با شهودی که داشت، سؤال را در مورد نام ما تکرار کرد. خاطره شگفت انگیزی که شنونده و پرسشگر را به حیرت وا می دارد و به خاطر این علم فراوان و فراوانی روان او را مجذوب خود می کند. | ||
شیخ الزهوی شیخ الصواف را به خاطر شور و شوق و غیرتش به اسلام و مسلمین می ستود و به ما توصیه می كرد كه در راه دعوت به سوی خدا با او همكاری كنیم و به رویكرد نهضت اسلامی پایبند باشیم. که استاد الصواف پس از بازگشت از مصر، در آنجا با شهید امام [[حسن البنا]]، راهنمای عمومی اخوان المسلمین و برادران و شاگردانش ملاقات کرد و در دوران تحصیل در الازهر بسیار تحت تأثیر آنها قرار گرفت. متأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا. | |||
ما در شیخ الزهوی با این نشاط و نشاط و فعالیت و سخت کوشی علیرغم کهولت سن، بدون خستگی و بی حوصلگی بزرگ شدیم و بسیاری از بارها را بر دوش جوانان می گذارد و نمی توانیم با او برابری کنیم. در برخی از کارهایی که انجام می دهد. | ما در شیخ الزهوی با این نشاط و نشاط و فعالیت و سخت کوشی علیرغم کهولت سن، بدون خستگی و بی حوصلگی بزرگ شدیم و بسیاری از بارها را بر دوش جوانان می گذارد و نمی توانیم با او برابری کنیم. در برخی از کارهایی که انجام می دهد. |