۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
مراد از عوامل ایجاد امنیت، هر آن چیزی است که کشورها را در رسیدن به امنیت یاری میکند. کشورها در مورد عوامل امنیت، دیدگاههای متفاوتی دارند، از جمله دستیابی به سلاحهای نظامی، انعقاد پیمانهای نظامی، کسب وجهه بینالمللی و ... (روشندل، 1374، ص28ـ29) اما میتوان گفت مهمترین عامل ایجاد امنیت، قدرت است و امروزه دیگر قدرت، به قدرت نظامی تعریف نمیگردد، هر چند قدرت نظامی، بیفایده نیست ولی کافی نمیباشد. امام خمینی(رحمةالله) نیز اقتدار را نه در تقویت بعد خاص مثل بالا بردن توان نظامی کشور بلکه در بهبود وضعیت کشور در شبکه پیچیدهای از روابط داخلی و خارجی میداند. (افتخاری، پیشین، ص45).<br> | مراد از عوامل ایجاد امنیت، هر آن چیزی است که کشورها را در رسیدن به امنیت یاری میکند. کشورها در مورد عوامل امنیت، دیدگاههای متفاوتی دارند، از جمله دستیابی به سلاحهای نظامی، انعقاد پیمانهای نظامی، کسب وجهه بینالمللی و ... (روشندل، 1374، ص28ـ29) اما میتوان گفت مهمترین عامل ایجاد امنیت، قدرت است و امروزه دیگر قدرت، به قدرت نظامی تعریف نمیگردد، هر چند قدرت نظامی، بیفایده نیست ولی کافی نمیباشد. امام خمینی(رحمةالله) نیز اقتدار را نه در تقویت بعد خاص مثل بالا بردن توان نظامی کشور بلکه در بهبود وضعیت کشور در شبکه پیچیدهای از روابط داخلی و خارجی میداند. (افتخاری، پیشین، ص45).<br> | ||
بنابراین عوامل ایجاد قدرت را میتوان به عوامل مادی و معنوی قدرت، تقسیم کرد. تقریب در حوزههای گوناگون میتواند دستیابی به این عوامل قدرت را تسهیل نماید، که نمودار زیر آن را نشان میدهد:<br> | بنابراین عوامل ایجاد قدرت را میتوان به عوامل مادی و معنوی قدرت، تقسیم کرد. تقریب در حوزههای گوناگون میتواند دستیابی به این عوامل قدرت را تسهیل نماید، که نمودار زیر آن را نشان میدهد:<br> | ||
[[پرونده:نمودار.jpg |بندانگشتی|نمودار]] | |||
یکی از عوامل مادی قدرت، جغرافیا است. بیشک موقعیت سرزمینی بر قدرت تأثیرگذار است. داشتن آب و هوای خوب و معتدل، دسترسی به دریاها و داشتن منابع طبیعی همه در ایجاد قدرت نقش دارد. اکثر کشورهای اسلامی، دارای آب و هوای خوب، امکان دسترسی به دریا و منابع سرشار میباشند. اگر این کشورها بین خود وحدت ایجاد نمایند میتوانند در سایه آن این منابع را به قدرت تبدیل کنند. امام خمینی(رحمةالله) در این باره میگوید:<br> | |||
«اگر این دولتهای اسلامی، این دولتهایی که همه چیز دارند... این دولتهایی که افراد زیاد دارند، این دولتهایی که ذخایر زیاد دارند، اینها با هم اتحاد پیدا کنند، در سایه اتحاد احتیاج به هیچ چیز و هیچ کشوری و هیچ قدرتی ندارند بلکه آنها به اینها محتاج هستند.» (خمینی، روحالله، 1378، ص41).<br> | |||
میزان جمعیت نیز عامل مهمی در قدرت است، زیرا جمعیت منبع نیروی نظامی و نیروی کار میباشد. البته سطح دانش و کیفیت جمعیت نیز مهم میباشد. با وحدت علمی میتوان سطح دانش جمعیت جهان اسلام را بالا برد و با وحدت نظامی نیز میتوان شکلی منظم به این نیروهای پراکنده داد و به این ترتیب از این عامل جمعیت، جهت افزایش قدرت جهان اسلام سود جست.<br> | |||
ظرفیت صنعتی کشورها در زمانی که همه چیز صنعتی شده، نقش مهمی در قدرت ایفا میکند. مسلمین با وحدت در حوزه علمی و اقتصادی میتوانند به تبادل اطلاعات و انتقال تکنولوژی بپردازند و با کمک همدیگر از این عرصه صنعتی شدن عقب نمانند و بر قدرت خود بیفزایند.<br> | |||
اقتصاد نیز یکی از عوامل اصلی قدرت در عرصه روابط بینالملل میباشد. توانمندی اقتصادی بیشتر، قدرت بیشتر را به ارمغان میآورد. از این روست که امام خمینی(رحمةالله) بر خودکفایی تأکید زیادی داشته و میفرمود: «اگر ما گرسنه باشیم و پیاده راه برویم و منزوی باشیم و به طرف خودکفایی حرکت کنیم این بهتر است که وابسته و مرفه باشیم». (خمینی، 1379، ج17، ص1).<br> | |||
کشورهای اسلامی میتوانند از طریق تقویت مؤسسات اقتصادی فرامنطقهای و سعی در حذف تأثیرات ابرقدرتها بر آن، ایجاد بازار مشترک اسلامی، تلاش برای حذف مرزهای جغرافیایی در همکاریهای اقتصادی بین کشورهای اسلامی و تلاش برای ایجاد پول واحد، بر توانمندیهای اقتصادی خویش بیفزایند و در نتیجه قدرت خود را افزایش دهند.<br> | |||
داشتن سیاست مستقل و آزاد نیز امروزه از عوامل ایجاد قدرت است. هم از نظر داخلی و هم از نظر بینالمللی با وحدت در حوزه سیاست و در پیش گرفتن مواضع یکسان و یکپارچه میتوان از این عامل قدرت سود جست.<br> | |||
یکی از عوامل معنوی قدرت، ایمان است. امام خمینی(رحمةالله) میفرماید: «وقتی مطلب الهی شد دیگر خوف از قدرتها نیست. (خمینی، 1371، ج5، ص37). مسلمین به خدا ایمان دارند ولی در سایه اتحاد و برادری و عمل به دستورات خداوند و ایجاد فرهنگ دینی بین خود میتوانند از این پشتوانه ایمان هرچه بیشتر بهرهمند گردند.<br> | |||
داشتن فرهنگ غنی نیز از عوامل ایجاد قدرت است و در فرض برابری دو کشور از نظر منابع مادی، کشوری قدرتمندتر است که از عوامل فرهنگی غنی برخوردار باشد. (روشندل، پیشین، ص80). مسلمین با وحدت در حوزه فرهنگی و دور کردن فرهنگ غرب و بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی میتوانند از این عامل قدرت به خوبی بهرهبرداری نمایند. صبر و توکل بر خدا نیز از عوامل ایجاد قدرت میباشد. با وحدت در حوزه فرهنگ و بازگرداندن فرهنگ اصیل اسلامی میتوان از این اصل مهم قدرت نیز استفاده نمود.<br> | |||
در جهان امروز، علم جایگاه بالایی در قدرت یک کشور دارد. اسلام نیز به فراگیری علم بسیار سفارش نموده است. امام خمینی(رحمةالله) در این باره میگوید: «اسلام در رأس ادیانی است که از علم و تخصص تمجید کرده و مردم را دعوت کرده که هر کجا علم را یافتند، از هر کافری یافتند آن را یاد بگیرند» (خمینی، 1379، ج14، ص360). مسلمین با وحدت علمی میتوانند زمینه تبادل اطلاعات را فراهم نمایند و در رشتههای مختلف علمی، خودکفا گردند و از این عامل قدرت نیز به بهترین شکل استفاده نمایند.<br> | |||
همیاری دولت و ملتهای جهان اسلام با هم نیز از عوامل ایجاد قدرت میباشد. این همیاری در اعتقاد واحد، اهداف سیاسی یکسان، مصلحتاندیشی و احقاق حقوق و وجود یک نهاد رهبری تحقق مییابد. وحدت در حوزه اعتقادی، سیاسی و اجتماعی میتواند این عامل را تقویت نماید.<br> | |||
همگنی جهان اسلام و مسئولیتپذیری گسترده از دیگر عوامل ایجاد قدرت ذکر گردیده که مسلمین با وحدت در حوزههای گوناگون میتوانند ضریب این همگنی را بالا ببرند و روح مسئولیتپذیری را در خود تقویت نمایند و نسبت به سرنوشت همکیشان خود احساس مسئولیت و وظیفه نمایند و در نتیجه بر قدرت خود بیفزایند.<br> | |||
از دیگر عوامل ایجاد قدرت عمل به تکلیف و داشتن اطمینان، صراحت و قاطعیت میباشد. با وحدت در حوزه فرهنگی و بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی میتوان به این اصل مهم که همواره باید در پی عمل به تکلیف بود، نه کسب نتیجه، دست یافت. همچنین با وحدت در حوزههای گوناگون و کسب اعتماد به نفس میتوان این اطمینان، صراحت و قاطعیت در گفتار را ایجاد کرد. امام خمینی(رحمةالله) همواره مواضع خود را صریح و قاطع بیان مینمود؛ برای نمونه در جایی میگوید: «ما با هیچ یک از قدرتها سازش نداریم، نه تحت سلطه آمریکا میرویم و نه زیر بار شوروی...» (پیشین، ج15، ص209).<br> | |||
و سرانجام وجود یک دیپلماسی فعال در میان کشورهای اسلامی و نیز در رابطه آنها با دیگر کشورها، از عوامل قدرت ذکر گردیده است و مسلمین با وحدت میتوانند از این عنصر کلیدی به خصوص در ارتباط با کشورهای غیراسلامی بهره بگیرند.<br> | |||
بنابراین، با توجه به آنچه ذکر شد، مشخص میگردد که تقریب در حوزههای گوناگون تقویتکننده عناصر قدرت میباشد و این قدرت، امنیت را برای جهان اسلام به ارمغان میآورد.<br> | |||
=رابطه حوزههای تقریب و حوزههای امنیت= | |||
امنیت امری چند بعدی است، بنابراین باید تلاش نمود که در حوزههای گوناگون آن را ایجاد نمود. تقریب در حوزههای گوناگون در ایجاد بهتر امنیت در حوزههای امنیت کمک میکند.<br> | |||
[[پرونده:نمودار1.jpg |بندانگشتی|نمودار]] | |||
امنیت معنوی، همان ایجاد امنیت در حوزه روح و روان است. این حوزه در اسلام به اعتقاد به توحید و ایمان قلبی، تفسیر شده است. وحدت در حوزههای فرهنگی و اعتقادی میتواند امنیت این حوزه را تأمین نماید، زیرا در این صورت، مسلمین فرهنگ اصیل اسلامی را دریافت میکنند و در سایه آن به آرامش دست مییابند.<br> | امنیت معنوی، همان ایجاد امنیت در حوزه روح و روان است. این حوزه در اسلام به اعتقاد به توحید و ایمان قلبی، تفسیر شده است. وحدت در حوزههای فرهنگی و اعتقادی میتواند امنیت این حوزه را تأمین نماید، زیرا در این صورت، مسلمین فرهنگ اصیل اسلامی را دریافت میکنند و در سایه آن به آرامش دست مییابند.<br> | ||
ایجاد امنیت در حوزه فردی، منوط به حفظ جان، مال و آبروی فرد میباشد. وحدت در حوزه روحی، باطنی میتواند تأمین کننده این نوع امنیت باشد، زیرا با وحدت در این حوزه، یک نوع الفت و حسنظن بین افراد ایجاد میگردد و حفظ جان و مال و آبروی افراد تسهیل میشود. ایجاد امنیت در حوزه فرهنگ، عبارت است از حفظ هویت اصیل اسلامی و توانایی مبارزه با فرهنگ غرب که عمدتاً فرهنگی تجملی و مصرفگرا و القاگر ناتوانی مسلمین در اداره کشور خویش میباشد. مسلمین با وحدت در حوزه فرهنگی است که میتوانند با فرهنگ غرب مبارزه نمایند و به فرهنگ اسلامی خود افتخار کنند و خود را از احساس پوچی و بیمعیاری رهایی بخشند.<br> | ایجاد امنیت در حوزه فردی، منوط به حفظ جان، مال و آبروی فرد میباشد. وحدت در حوزه روحی، باطنی میتواند تأمین کننده این نوع امنیت باشد، زیرا با وحدت در این حوزه، یک نوع الفت و حسنظن بین افراد ایجاد میگردد و حفظ جان و مال و آبروی افراد تسهیل میشود. ایجاد امنیت در حوزه فرهنگ، عبارت است از حفظ هویت اصیل اسلامی و توانایی مبارزه با فرهنگ غرب که عمدتاً فرهنگی تجملی و مصرفگرا و القاگر ناتوانی مسلمین در اداره کشور خویش میباشد. مسلمین با وحدت در حوزه فرهنگی است که میتوانند با فرهنگ غرب مبارزه نمایند و به فرهنگ اسلامی خود افتخار کنند و خود را از احساس پوچی و بیمعیاری رهایی بخشند.<br> |
ویرایش