۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: کلام ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حارثیه''' فرقه منسوب به [[اسحاق بن زید بن حارث انصارى]] بودند. | '''حارثیه''' فرقه منسوب به [[اسحاق بن زید بن حارث انصارى|اسحاق بن زید بن حارث انصاری]] بودند. | ||
==موسس== | ==موسس== | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==ظهور فرقه== | ==ظهور فرقه== | ||
فرقههاشمیه که شاخه اصلی [[کیسانیه]] بعد از مرگ محمد بن حنیفه است، بعد از مرگ ابوهاشم به چند فرقه دیگر منشعب شد. ازاین رو محمد بن الحنیفه رئیس فرقههاشمیه در مورد جانشینی خویش و امامت فرقه به فردی به نام عبدالله بن عمرو بن حرب کندی وصیت نموده است. بدین ترتیب طرفداران عبدالله بن عمرو، فرقهای منشعب شده از هاشمیه | فرقههاشمیه که شاخه اصلی [[کیسانیه]] بعد از مرگ محمد بن حنیفه است، بعد از مرگ ابوهاشم به چند فرقه دیگر منشعب شد. ازاین رو محمد بن الحنیفه رئیس فرقههاشمیه در مورد جانشینی خویش و امامت فرقه به فردی به نام عبدالله بن عمرو بن حرب کندی وصیت نموده است. بدین ترتیب طرفداران عبدالله بن عمرو، فرقهای منشعب شده از هاشمیه را تشکیل دادند؛ اما بعد از این تشکل طرفداران عبدالله بن عمرو به این نتیجه رسیدند که او صلاحیت علمی و دینی برای جانشینی ابوهاشم را ندارد به همین دلیل از او رویگردان شدند و به جانشینی عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب روی آوردند و از جمله کسانی که از اصحاب عبدالله بن معاویه به شمار میرفته، عبدالله بن حارث بوده است تا اینکه بعد از کشته شدن عبدالله بن معاویه به امر ابومسلم خراسانی، عدهای از طرفداران عبدالله بن معاویه به انتخاب جانشینی برای رهبر فقید خویش دست زدند و رهبر منتخب این عده کسی نبود جز زندیقزادهای که عبدالله بن حارث نام داشت. به این ترتیب فرقه حارثیه با جدا شدن از فرقه حربیه مستقل شد و چون حربیه از منشعبات هاشمیه کیسانیه میباشد، در نهایت فرقه حارثیه نیز از شاخههای کیسانیه میشود. <ref>نوبختی، ابیمحمد حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۹ و ۵۱، قم، مکتبه الفقیه.</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
حارثیه معتقد بودند که روح عبداللّه بن معاویه در اسحاق بن زید حلول کرده است. اسحاق بن زید بن حارث از | حارثیه معتقد بودند که روح عبداللّه بن معاویه در اسحاق بن زید حلول کرده است. اسحاق بن زید بن حارث از اهالی مداین بود و پیروان او همه از غلاه بودند. همچنین میگفتند که هر که امام را بشناسد هر کار که بخواهد میتواند انجام دهد. امام ایشان عبداللّه بن معاویه بود که همان عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر بن أبیطالب است. در کتب فرق آمده است که عبداللّه بن معاویه مدعی بود که علم مانند قارچ و گیاه در دل او میروید و قایل به «تناسخ ارواح» بود و همچنین میگفت که روح آدم در تن انبیای پیشین بگذشت تا این که در تن او جای گرفت. | ||
به اعتقاد او دنیا | به اعتقاد او دنیا فانی نمیشود و شراب و مردار و محرمات دیگر «حلال» است و دراینباره استدلال به قول خدای تعالی میکرد که: «لَیْسَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فِیما طَعِمُوا ...» سوره مائده، آیه 93. یعنی بر کسانی که ایمان میآورند و عمل صالح دارند در آنچه را که میخورند گناهی نیست<ref>ر. ک. فرهنگ فرق اسلامی نوشته محمد جواد مشکور، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 148 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در عبارات. | ||
</ref> | </ref>. | ||
==سر انجام حارثیه== | ==سر انجام حارثیه== | ||
پس از مرگ عبداللّه بن معاویه، یاران او به سه شاخه تقسیم شدند، | پس از مرگ عبداللّه بن معاویه، یاران او به سه شاخه تقسیم شدند، گروهی گفتند که او زنده است و در کوهی از جبال اصفهان زندگی میکند و نخواهد مرد تا آن که برخیزد و جهان را پر از عدل و داد کند. گروهی دیگر میگفتند که او زنده است و همراه یکی از بنی هاشم بازخواهدگشت و عدهای دیگر مرگ او را پذیرا شدند<ref>ر. ک. فرهنگ فرق اسلامی نوشته محمد جواد مشکور، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 148 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در عبارات </ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |