۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولتها و حکومتها و جوامع یا گروههای شبه نظامی مانند مزدورها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع | '''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولتها و حکومتها و جوامع یا گروههای شبه نظامی مانند مزدورها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است میتوان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونههای خشونت در جریان نباشند وضعیت [[صلح]] بر قرار است. | ||
البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانی]]، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشهای جنگ را به گونهای تعریف میکند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقهبندی و انواع آن را نیز پدید میآورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست. | البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانی]]، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشهای جنگ را به گونهای تعریف میکند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقهبندی و انواع آن را نیز پدید میآورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست. | ||
=تعریف مفهوم جنگ= | =تعریف مفهوم جنگ= | ||
درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریفهای مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلی بال</big> جنگ را خشونتی سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهای داخلی را در برنمیگیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمیگیرد. در مجموع، به نظر میرسد تعریفی که <big>کوئینی</big> از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهای بالا باشد. | درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریفهای مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلی بال</big> جنگ را خشونتی سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهای داخلی را در برنمیگیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمیگیرد. در مجموع، به نظر میرسد تعریفی که <big>کوئینی</big> از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهای بالا باشد. | ||
وی میگوید: | وی میگوید: | ||
«جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.» | «جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.» | ||
تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به گونهای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور میگردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده میشود. | تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به گونهای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور میگردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده میشود. | ||
=انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی= | =انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی= | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
الف) تا حد زیادی از ابهاماتی که تقسیمات دیگر دارند دور است. به عنوان مثال، تقسیم جنگ به عادلانه و غیر عادلانه این ابهام را به وجود میآورد که کدام جنگ عادلانه و کدام جنگ غیر عادلانه است؟ | الف) تا حد زیادی از ابهاماتی که تقسیمات دیگر دارند دور است. به عنوان مثال، تقسیم جنگ به عادلانه و غیر عادلانه این ابهام را به وجود میآورد که کدام جنگ عادلانه و کدام جنگ غیر عادلانه است؟ | ||
ب) این چارچوب شامل جنگهای بیشتری میشود. | ب) این چارچوب شامل جنگهای بیشتری میشود. | ||
به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم. | به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هستهای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هستهای در معرض خطر جدی قرار میگیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریفهای متعددی است. | بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هستهای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هستهای در معرض خطر جدی قرار میگیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریفهای متعددی است. | ||
یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هستهای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هستهای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکی از طرفهای درگیر در جنگ میپردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند<ref>چنین جنگهایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری میکردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت میکردند. جنگ محدود هسته ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ای را باعث انهدام بشر نمیداند. </ref>؛ اما هیچگونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هستهای، دیگر کشورهای دارنده سلاحهای هستهای از خود خویشتنداری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.</ref>» شود، خودداری نمایند<ref>جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هستهای هم، بیش از آنکه خطر هستهای متوجه ابرقدرتها و اعضای باشگاه هستهای(کلوپ هستهای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاحهایی است. | یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هستهای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هستهای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکی از طرفهای درگیر در جنگ میپردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند<ref>چنین جنگهایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری میکردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت میکردند. جنگ محدود هسته ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ای را باعث انهدام بشر نمیداند. </ref>؛ اما هیچگونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هستهای، دیگر کشورهای دارنده سلاحهای هستهای از خود خویشتنداری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.</ref>» شود، خودداری نمایند<ref>جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هستهای هم، بیش از آنکه خطر هستهای متوجه ابرقدرتها و اعضای باشگاه هستهای(کلوپ هستهای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاحهایی است. | ||
==جنگ غیر هستهای== | ==جنگ غیر هستهای== | ||
جنگهای غیر هستهای برخلاف جنگهای هستهای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگهای غیر هستهای داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگهای هستهای بسیار کمتر است. | جنگهای غیر هستهای برخلاف جنگهای هستهای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگهای غیر هستهای داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگهای هستهای بسیار کمتر است. | ||
=جنگهای غیر هستهای= | =جنگهای غیر هستهای= | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
جنگ چریکی، جنگ نامنظم و دراز مدتی است که توسط دستههای کوچک مسلّح، علیه دشمن(داخلی و یا خارجی) صورت میگیرد. در این جنگ بیش از سایر جنگها، بر اصولی چون ایجاد انفجار در پشت خطوط اصلی، به ستوه آوردن دشمن، ناامن کردن و قطع راههای ارتباطی دشمن، عملیات ناگهانی علیه آن، تغییر دائم میدان جنگ و نظایر آن تکیه میشود<ref>فونگوین جیاپ، هنر نظامی جنگ خلق، ترجمه احمد تدین، آگاه، تهران، 1359، ص6.</ref>. اقدامات فوق به عقیده [[مائو تسه تونگ]]<ref>مائو یکی از بنیانگذاران جنگ چریکی جدید محسوب میشود.</ref> ـ رهبر انقلاب [[چین]] ـ در سه مرحله انجام میشود. | جنگ چریکی، جنگ نامنظم و دراز مدتی است که توسط دستههای کوچک مسلّح، علیه دشمن(داخلی و یا خارجی) صورت میگیرد. در این جنگ بیش از سایر جنگها، بر اصولی چون ایجاد انفجار در پشت خطوط اصلی، به ستوه آوردن دشمن، ناامن کردن و قطع راههای ارتباطی دشمن، عملیات ناگهانی علیه آن، تغییر دائم میدان جنگ و نظایر آن تکیه میشود<ref>فونگوین جیاپ، هنر نظامی جنگ خلق، ترجمه احمد تدین، آگاه، تهران، 1359، ص6.</ref>. اقدامات فوق به عقیده [[مائو تسه تونگ]]<ref>مائو یکی از بنیانگذاران جنگ چریکی جدید محسوب میشود.</ref> ـ رهبر انقلاب [[چین]] ـ در سه مرحله انجام میشود. | ||
'''اوّل مرحله دفاع استراتژیک''': | '''اوّل مرحله دفاع استراتژیک''': | ||
که در آن ضمن تلاش در جهت متحد کردن مردم، به تدریج برای عملیات نظامی و سیاسی(مانند اعتصابات) صورت میپذیرد. | که در آن ضمن تلاش در جهت متحد کردن مردم، به تدریج برای عملیات نظامی و سیاسی(مانند اعتصابات) صورت میپذیرد. | ||
'''دوم، مرحله تدارک آفندی''': | '''دوم، مرحله تدارک آفندی''': | ||
در این مرحله چریکها در جهت یکپارچگی بیشتر مردم، توسعه عملیات و تدارک سلاح و لوازم پزشکی و آذوقه اقدام میکنند. | در این مرحله چریکها در جهت یکپارچگی بیشتر مردم، توسعه عملیات و تدارک سلاح و لوازم پزشکی و آذوقه اقدام میکنند. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
انسانهایی که به [[خدا]] [[ایمان]] دارند، تنها به انگیزههای اقتصادی، سیاسی، و مانند آن به جنگ نمیپردازند؛ به این معنی که یک انسان با ایمان، انگیزههای فوق را تحت الشعاع انگیزههای الهی قرار میدهد. در واقع در دیدگاه الهی، جنگ برای برداشتن عضو فاسدی از پیکره اجتماع، یا به منظور نابود کردن عقایدی که حیات مادی و معنوی انسانهای دیگر را تهدید میکند و یا برای نجات تعدادی از انسانهایی که در بند ظلم و ستم هستند، صورت میگیرد. | انسانهایی که به [[خدا]] [[ایمان]] دارند، تنها به انگیزههای اقتصادی، سیاسی، و مانند آن به جنگ نمیپردازند؛ به این معنی که یک انسان با ایمان، انگیزههای فوق را تحت الشعاع انگیزههای الهی قرار میدهد. در واقع در دیدگاه الهی، جنگ برای برداشتن عضو فاسدی از پیکره اجتماع، یا به منظور نابود کردن عقایدی که حیات مادی و معنوی انسانهای دیگر را تهدید میکند و یا برای نجات تعدادی از انسانهایی که در بند ظلم و ستم هستند، صورت میگیرد. | ||
حضرت [[امام خمینى|امام خمینی]] رحمهالله در این مورد میفرماید: | حضرت [[امام خمینى|امام خمینی]] رحمهالله در این مورد میفرماید: | ||
«جنگهایی که در [[اسلام]] وارد شده است برای این که اینها را از ظلمات به نور وارد کنند<ref> امام خمینى | «جنگهایی که در [[اسلام]] وارد شده است برای این که اینها را از ظلمات به نور وارد کنند<ref> امام خمینى رحمةالله ، جنگ و جهاد، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363، ص8.</ref>.» | ||
از نظر اسلام جنگ در جهت اموری که مورد رضای [[خداوند]] است، صورت میگیرد و به همین دلیل جنگی از نظر اسلام مشروع است که در راه خدا انجام شود. بر این اساس، [[جهاد]] و جنگ، در [[قرآن مجید]] با عبارت «فی سبیل اللّه» همراه است<ref>مرتضى مطهرى، حماسه حسینى، انتشارات صدرا، تهران، 1365، ج 3، ص52.</ref>. | از نظر اسلام جنگ در جهت اموری که مورد رضای [[خداوند]] است، صورت میگیرد و به همین دلیل جنگی از نظر اسلام مشروع است که در راه خدا انجام شود. بر این اساس، [[جهاد]] و جنگ، در [[قرآن مجید]] با عبارت «فی سبیل اللّه» همراه است<ref>مرتضى مطهرى، حماسه حسینى، انتشارات صدرا، تهران، 1365، ج 3، ص52.</ref>. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
همه مسلمانان باید در چنین جنگی که بر آنها تحمیل شده است (جهاد دفاعی) شرکت نمایند، حتی اگر امام معصوم(ع) در آن حضور نداشته باشد. این جنگ به منظور دفاع از کشور، جان و مال مسلمانان صورت میگیرد. | همه مسلمانان باید در چنین جنگی که بر آنها تحمیل شده است (جهاد دفاعی) شرکت نمایند، حتی اگر امام معصوم(ع) در آن حضور نداشته باشد. این جنگ به منظور دفاع از کشور، جان و مال مسلمانان صورت میگیرد. | ||
به طور خلاصه میتوان گفت، انگیزه اصلی جنگ در اسلام، به نابودی [[شرک]]، [[بت پرستى|بت پرستی]] و گسترش آیین خدا بر میگردد<ref>اسلام جنگ طلب نیست؛ بلکه در اسلام صلح بیش از جنگ مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی در این مورد | به طور خلاصه میتوان گفت، انگیزه اصلی جنگ در اسلام، به نابودی [[شرک]]، [[بت پرستى|بت پرستی]] و گسترش آیین خدا بر میگردد<ref>اسلام جنگ طلب نیست؛ بلکه در اسلام صلح بیش از جنگ مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی در این مورد میفرماید:«اگر اسلام را به حال خود گذاشته بودند، هرگز فرمان جنگى را صادر نمىکرد و این همه جنگهایى که در اسلام واقع شد، همهاش تحمیل بر اسلام بود و او را به این واداشتند.» ر.ک.: سید محمدحسین طباطبایى، المیزان، ج 4، ص 261.</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: مفاهیم]] | [[رده: مفاهیم]] |