۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=تاریخچه رشد هریک از ادیان و مذاهب= | =تاریخچه رشد هریک از ادیان و مذاهب= | ||
در تاریخ اکسفورد آمده است: «وقایع (تاریخ) مشخص در بنگال از سیصد سال قبل از میلاد شکل گرفته است.» اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (سند) و بالای درههای گنگ و پس از آن انتهای رود بیهار مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههای هند آریایی و دراویدین به شمال هند صورت گرفته است. در بین این مهاجران یک قبیله به نام بنگ بود که اسم آن از نام منطقه گرفته شده بود. بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، چاندرا گوپتا، مسامودرا گوپتا، بیکرامادیتا و الیاس چاندرا گوپتا از دیگران مشهورتر میباشند. نماینده یکی از پادشاهان این سلسله به نام آشوکا اول بار بودیسم را به این منطقه ارائه کرد و حدود هزار سال بعد یک پادشاه بودایی در بنگال به قدرت رسید. | در تاریخ اکسفورد آمده است: «وقایع (تاریخ) مشخص در بنگال از سیصد سال قبل از میلاد شکل گرفته است.» اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (سند) و بالای درههای گنگ و پس از آن انتهای رود بیهار مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههای هند آریایی و دراویدین به شمال هند صورت گرفته است. در بین این مهاجران یک قبیله به نام بنگ بود که اسم آن از نام منطقه گرفته شده بود. بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، چاندرا گوپتا، مسامودرا گوپتا، بیکرامادیتا و الیاس چاندرا گوپتا از دیگران مشهورتر میباشند. نماینده یکی از پادشاهان این سلسله به نام آشوکا اول بار بودیسم را به این منطقه ارائه کرد و حدود هزار سال بعد یک پادشاه بودایی در بنگال به قدرت رسید. | ||
بسیاری از مورخان متفق | بسیاری از مورخان متفق القولاند که شاشانکا (598-640 میلادی) که وی هم هندو بود، نخستین پادشاهی بود که توانست در بنگال قلمرو مشخص و مهمی را تحت پوشش قوای خود داشته باشد. در سال 750 میلادی مردم گوپال را که یک بودایی بود برای حکومت انتخاب کردند. وی سلسله پالا را تاسیس کرد. پادشاهان این سلسله بوداییانی بودند که مذهبی را که اول بار بوسیله نماینده آشوکا ارائه شد توسعه دادند. آنها صومعهها و مدارس بودایی را تأسیس کردند. زائران چینی که در آن زمان به این منطقه مسافرت کردهاند، در مورد پارسایی و طرفداری بنگالیها از مذهب بودا مطالبی نوشتهاند. بودیسم به خصوص از طرف طبقات پایین مورد استقبال قرار گرفت. ظاهر آرام بودیسم سلطه طلبی پالاها و نفوذ آنها را به مناطق دیگر تا حدودی تضعیف میکرد. دارماپال یکی از پادشاهان این سلسله به تعمیر و بنای معابد بوداها پرداخت و کشور را تا رودخانه ایندوس (سند) در غرب و کوههای بیندهایا در مرکز هند امتداد بخشید. در نیمه قرن یازدهم میلادی سنها، پالاها را سرنگون کردند. سنها هندوهای ارتدوکس بودند و سیستم طبقاتی را با همه ضعفهایش برای طبقات پایین جامعه دوباره برقرار کردند. بیجوی سن اولین پادشاه این سلسله 64 سال حکومت کرد. پس از وی فرزندش بالان سن نیز بیست سال در کمال آرامش حکمرانی نمود. | ||
در همین زمان بالال کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158-1178 میلادی) و در آنجا سیستم طبقاتی هندو را به وجود آورد. بر این اساس، هر هندو به تناسب شغل و حرفه ارزش و اهمیت پیدا میکرد.هندوهای بنگلادش و بنگال غربی هم اینک بر اساس همین سیستم طبقه بندی شدهاند. وی در پایان عمر خود مذهبی تر شد و بر اثر گرایشهای شدید مذهبی هندویسم و به خاطر ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. وی قبل از ترک دنیا حکومت را به فرزندش لاکشمن سن واگذار نمود. لاکشمن فردی مقید به مذهب هندویسم بود و پایتختش در بنگال غربی قرار داشت. وی به هنگام حمله اختیار الدین بختیار، پیر و فرسوده بود و پس از حمله به بکرام پور به داکا گریخت و در همان جا وفات یافت. سنها همچنین سیستمی را به نام کولینیسم بنگال ارائه کردند. برمبنای این سیستم یک مرد از طبقه بالا ممکن بود با یک زن از طبقه پایین ازدواج کند. | در همین زمان بالال کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158-1178 میلادی) و در آنجا سیستم طبقاتی هندو را به وجود آورد. بر این اساس، هر هندو به تناسب شغل و حرفه ارزش و اهمیت پیدا میکرد.هندوهای بنگلادش و بنگال غربی هم اینک بر اساس همین سیستم طبقه بندی شدهاند. وی در پایان عمر خود مذهبی تر شد و بر اثر گرایشهای شدید مذهبی هندویسم و به خاطر ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. وی قبل از ترک دنیا حکومت را به فرزندش لاکشمن سن واگذار نمود. لاکشمن فردی مقید به مذهب هندویسم بود و پایتختش در بنگال غربی قرار داشت. وی به هنگام حمله اختیار الدین بختیار، پیر و فرسوده بود و پس از حمله به بکرام پور به داکا گریخت و در همان جا وفات یافت. سنها همچنین سیستمی را به نام کولینیسم بنگال ارائه کردند. برمبنای این سیستم یک مرد از طبقه بالا ممکن بود با یک زن از طبقه پایین ازدواج کند. | ||
حکومت مسلمانان در بنگال از سال 1757 تا 1201 میلادی به طول انجامید. پس از شکست لاکشمن سن، آخرین فرمانروای هندو مذهب، حکومت مسلمانان توسط اختیار الدین بختیار در بنگال شروع میشود و با شکست نواب سراج الدوله در یک توطئه حساب شده توسط نیروهای بریتانیا خاتمه مییابد. اختیارالدین که فرمانده ارتش قطب الدین، از نخستین فاتحان مسلمان هند، بود، مأمور گردید تا به طرف شرق حرکت نماید و ضمن ترویج اسلام، بخش دیگری از شبه قاره را به متصرفات امپراتور دهلی بیفزاید. وی ابتدا بیهر را فتح کرد و سپس به طرف بنگال رفت وبدون هیج مقاومتی بنگال را تسخیر نمود. بختیار پایتخت خود را دردوکوت (نزدیک شهر دناجپور) بنا نهاد. بدین ترتیب پایههای حکومت مسلمانان ترک در بنگال نهاده شد. | حکومت مسلمانان در بنگال از سال 1757 تا 1201 میلادی به طول انجامید. پس از شکست لاکشمن سن، آخرین فرمانروای هندو مذهب، حکومت مسلمانان توسط اختیار الدین بختیار در بنگال شروع میشود و با شکست نواب سراج الدوله در یک توطئه حساب شده توسط نیروهای بریتانیا خاتمه مییابد. اختیارالدین که فرمانده ارتش قطب الدین، از نخستین فاتحان مسلمان هند، بود، مأمور گردید تا به طرف شرق حرکت نماید و ضمن ترویج اسلام، بخش دیگری از شبه قاره را به متصرفات امپراتور دهلی بیفزاید. وی ابتدا بیهر را فتح کرد و سپس به طرف بنگال رفت وبدون هیج مقاومتی بنگال را تسخیر نمود. بختیار پایتخت خود را دردوکوت (نزدیک شهر دناجپور) بنا نهاد. بدین ترتیب پایههای حکومت مسلمانان ترک در بنگال نهاده شد. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
از طرفی اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات علیه استعمارگران بریتانیایی قابل تحسین است، ولی از طرف دیگر درگیریهایی که به تحریک عوامل استعمارگر صورت میگرفت، تاسف را بر میانگیزد. یکی از تاسف بارترین و دهشتناک ترین این درگیریها در1946 در بیهار بود که طی آن هزاران مسلمان توسط افراطیون هندو مذهب به قتل رسیدند. به تلافی کشتار مسلمانان در بیهار، مردم مسلمان نواخالی (یکی از شهرهای مذهبی بنگلادش ) به قتل عام هندوها دست زدند تا بدین وسیله آتش خشم خود را فرو بنشانند. اوضاع آن چنان بحرانی و وخیم بود که مهاتما گاندی که به خوبی از نقشهها و تو طئههای استعمارگران آگاهی داشت به بیهار و نواخالی مسافرت نمود تا طرفین درگیر را از ادامه نبرد و کشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلی نماید. هند و پاکستان به ترتیب براساس دارا بودن اکثریت هندو و مسلمان مستقل تشکیل شدند. درگیریهای فرقهای در هند و پاکستان کماکان ادامه دارد، ولی این درگیریها در بنگلادش کمتر از دو کشور دیگر است و تقریباً پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت به سر میبرند. | از طرفی اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات علیه استعمارگران بریتانیایی قابل تحسین است، ولی از طرف دیگر درگیریهایی که به تحریک عوامل استعمارگر صورت میگرفت، تاسف را بر میانگیزد. یکی از تاسف بارترین و دهشتناک ترین این درگیریها در1946 در بیهار بود که طی آن هزاران مسلمان توسط افراطیون هندو مذهب به قتل رسیدند. به تلافی کشتار مسلمانان در بیهار، مردم مسلمان نواخالی (یکی از شهرهای مذهبی بنگلادش ) به قتل عام هندوها دست زدند تا بدین وسیله آتش خشم خود را فرو بنشانند. اوضاع آن چنان بحرانی و وخیم بود که مهاتما گاندی که به خوبی از نقشهها و تو طئههای استعمارگران آگاهی داشت به بیهار و نواخالی مسافرت نمود تا طرفین درگیر را از ادامه نبرد و کشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلی نماید. هند و پاکستان به ترتیب براساس دارا بودن اکثریت هندو و مسلمان مستقل تشکیل شدند. درگیریهای فرقهای در هند و پاکستان کماکان ادامه دارد، ولی این درگیریها در بنگلادش کمتر از دو کشور دیگر است و تقریباً پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت به سر میبرند. | ||
=مذهب صوفیان= | =مذهب صوفیان= | ||
اکثریت مردم بنگلادش پیرو فقه سنی و حنفی | اکثریت مردم بنگلادش پیرو فقه سنی و حنفی مذهباند. صوفیان و درویشان سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. مردم تعلیمات آنان در مورد تسلیم به خداوند و تزکیه نفس را پیروی میکنند. آرامگاه این صوفیان از قدیم بزرگترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. روزانه صدها نفر ازمردم از نقاط مختلف کشور به این آرامگاهها میروند و به مناسبتهایی مانند جشنها چند صد هزار نفر در آنجا گردهم میآیند. این جشنها نه تنها با حضور مردم عادی، بلکه در حضور رئیس دولت و وزرای کابینه، ژنرالها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاهها اجرا میشود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود هستند و درمراسم مختلف مذهبی شرکت مینمایند. گسترش مؤسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این امر میباشد. علاوه برآن، این مؤسسهها آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار میباشند. در دوران شکوفایی اسلام در بنگلادش، ترویج و تبلیغ اسلام در بین مردم بیشتر از طریق صوفیان صورت میگرفت. در این دوران عموماً در جوار کاخ پادشاهان و یا سلاطین، محلی موسوم به «مرید خانه» قرار داشت که پیروان مذاهب مختلف به هنگام پذیرش اسلام به این محل آورده میشدند. | ||
به رغم عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود زیادی از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب هندو در معتقدات و شعائر اسلامی مسلمانان بنگال بسیار نیرومند است و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی در بسیاری از موارد، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاد میکند. | به رغم عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود زیادی از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب هندو در معتقدات و شعائر اسلامی مسلمانان بنگال بسیار نیرومند است و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی در بسیاری از موارد، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاد میکند. | ||
=آداب و سنن، مذهب و میزان پایبندی مردم به مذهب= | =آداب و سنن، مذهب و میزان پایبندی مردم به مذهب= | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در این دوران و پس از آن، مساجد بزرگی از سوی سلاطین و مردم مسلمان ساخته میشد.در سال 1375 میلادی اسکندر شاه، مسجد معروف آدینه را در پاندوآ در ایالت مالدا، واقع در بنگال غربی، بنا نمود. این مسجد بزرگترین مسجد در شبه قاره است. درکنار این مساجد، مدارس و حوزههای علمیه نیز بنا میشد که به تعلیم و تربیت طلاب میپرداخت. در 1867م نخستین مرکز علمی و فقهی معروف شبه قاره در محلی به نام دیوبند تاسیس گردید. این حوزه علمیه که به منظور ارتقای دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تاسیس گردیده بود، نقش مهمی در آگاهی سیاسی و ترویج و ترغیب مسلمانان به فراگیری آیات جهاد ایفا نمود و تاثیر بسزایی نیز در مردم بنگال برجای گذارد. | در این دوران و پس از آن، مساجد بزرگی از سوی سلاطین و مردم مسلمان ساخته میشد.در سال 1375 میلادی اسکندر شاه، مسجد معروف آدینه را در پاندوآ در ایالت مالدا، واقع در بنگال غربی، بنا نمود. این مسجد بزرگترین مسجد در شبه قاره است. درکنار این مساجد، مدارس و حوزههای علمیه نیز بنا میشد که به تعلیم و تربیت طلاب میپرداخت. در 1867م نخستین مرکز علمی و فقهی معروف شبه قاره در محلی به نام دیوبند تاسیس گردید. این حوزه علمیه که به منظور ارتقای دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تاسیس گردیده بود، نقش مهمی در آگاهی سیاسی و ترویج و ترغیب مسلمانان به فراگیری آیات جهاد ایفا نمود و تاثیر بسزایی نیز در مردم بنگال برجای گذارد. | ||
به طورکلی مؤسسات و سازمانهای اسلامی در بنگلادش را میتوان به چندگروه تقسیم کرد: | به طورکلی مؤسسات و سازمانهای اسلامی در بنگلادش را میتوان به چندگروه تقسیم کرد: | ||
مؤسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس میکنند؛ مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل میشود؛ سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است؛ و مدارس و حوزههای دینی که از قدیم به کار تعلیم و تربیت مربیان و رهبران دینی اشتغال | مؤسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس میکنند؛ مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل میشود؛ سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است؛ و مدارس و حوزههای دینی که از قدیم به کار تعلیم و تربیت مربیان و رهبران دینی اشتغال داشتهاند. | ||
هزاران مسجد موجود در بنگلادش مراکز فعالی برای فعالیتهای اجتماعی- مذهبی هستند. سازمانهایی نظیر هیات مسجد بنگلادش، مسجد سماج و بیت الشرف، فعالیتهای برخی از این مساجد را هماهنگ مینمایند و برنامههایی برای فعالیتهای فرهنگی- مذهبی مانند تبلیغ اسلام، توسعه آموزشهای اسلامی و اصلاحات اجتماعی و خدماتی فراهم میکنند. این مساجد به عنوان مراکز نمازهای جماعت و یومیه همواره نقش مهمی ایفا کردهاند. ساخت مساجد جدید و توسعه، تعمیر و تزئین مساجد قدیمی، به مشخصه پیشرفت ناگهانی اسلام در بنگلادش تبدیل شده است. | هزاران مسجد موجود در بنگلادش مراکز فعالی برای فعالیتهای اجتماعی- مذهبی هستند. سازمانهایی نظیر هیات مسجد بنگلادش، مسجد سماج و بیت الشرف، فعالیتهای برخی از این مساجد را هماهنگ مینمایند و برنامههایی برای فعالیتهای فرهنگی- مذهبی مانند تبلیغ اسلام، توسعه آموزشهای اسلامی و اصلاحات اجتماعی و خدماتی فراهم میکنند. این مساجد به عنوان مراکز نمازهای جماعت و یومیه همواره نقش مهمی ایفا کردهاند. ساخت مساجد جدید و توسعه، تعمیر و تزئین مساجد قدیمی، به مشخصه پیشرفت ناگهانی اسلام در بنگلادش تبدیل شده است. | ||
آرامگاههای صوفیان و روحانیون نیز از قدیم بزرگترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه در بنگلادش وجود دارد. این صوفیان که از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به بنگلادش | آرامگاههای صوفیان و روحانیون نیز از قدیم بزرگترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه در بنگلادش وجود دارد. این صوفیان که از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به بنگلادش آمدهاند، نقش مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش به عهده داشتهاند وپس از مرگشان مزار آنها به صورت مرکزی برای دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سیلهت، شاه نعمت و بایزید بسطامی در چیتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزارمیرپور در داکا، درگاه خان جهان علی در خولنا مهمترین این مراکز هستند که بازسازی شدهاند. پیشوا ذاکر منجیل (مرکز عبادی بین المللی) اترشی فریدپور که به وسیله حضرت شاه صوفی مولانا حشمت الله ( معروف به پیرصاحب اترشی ) تاسیس شده، اخیراً تبدیل به مشهورترین این مراکز شده است. روزانه صدها نفر از مردم از نقاط مختلف کشور به این آرامگاهها میآیند. در اعیاد مذهبی نیز صدها هزار نفر از مردم عادی و مقامات دولتی در این مکانها گردهم میآیند. درگاه اترشی مجتمع بزرگی در یک منطقه روستایی است، اما با امکانات فراوان یک مسجد، یک مدرسه و یک استراحتگاه که چندین هزارتن را در خود میپذیرد. یک مرکز تحقیقات بینالمللی نیز در آنجا تاسیس شده است. بسیاری بر این باورند که پیشوا ذاکر منجیل احتمالاً جامعه بنگلادش را مجدداً بر طبق اصول و سنت اسلامی شکل داده است. | ||
سازمانها و مؤسسات اجتماعی و مذهبی نیز در بنگلادش وجود دارند. مهمترین آنها بنیاد اسلامی، هیات مسجد بنگلادش، انجمن مدرسه قرآنی، مرکز اسلامی بنگلادش، جمعیت المدرسین بنگلادش، هیات جهانی اسلام ( قرآن و سنت )، اتحاد الامه و شورای سازمانهای اجتماعی- فرهنگی اسلامی میباشند. | سازمانها و مؤسسات اجتماعی و مذهبی نیز در بنگلادش وجود دارند. مهمترین آنها بنیاد اسلامی، هیات مسجد بنگلادش، انجمن مدرسه قرآنی، مرکز اسلامی بنگلادش، جمعیت المدرسین بنگلادش، هیات جهانی اسلام ( قرآن و سنت )، اتحاد الامه و شورای سازمانهای اجتماعی- فرهنگی اسلامی میباشند. | ||
بنیاد اسلامی مسئولیت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در کشور دارد. این بنیاد با برگزاری اجلاسها و انجام کارهای تحقیقاتی اسلامی تا کنون به شهرت دست یافته است. انتشار دائرة المعارف اسلامی یکی از آثار ارزشمند آن میباشد. هیات مسجد بنگلادش تصمیم دارد تا مساجد را به مراکز فعالیتهای اجتماعی مذهبی تبدیل کند. انجمن دیگری نیز به ارائه خدمات رفاهی به تازه مسلمانان و موعظه کردن آنها مشغول است. تلاش این گروه در جهت تقویت ایمان مسلمانان به قرآن و سنت بوده است. هدف انجمن مدرسه قرآن تربیت فرزندان مسلمانان با گرایش اسلامی است. وظیفه مرکز اسلامی بنگلادش تحقیق در تعلیمات قرآن است و ترجمه کتابهایی به زبانهای عربی، اردو و فارسی را به بنگالی بر عهده دارد. این سازمان همچنین با سازمانهای دیگری که برنامههای مشابهی دارند همکاری میکند. | بنیاد اسلامی مسئولیت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در کشور دارد. این بنیاد با برگزاری اجلاسها و انجام کارهای تحقیقاتی اسلامی تا کنون به شهرت دست یافته است. انتشار دائرة المعارف اسلامی یکی از آثار ارزشمند آن میباشد. هیات مسجد بنگلادش تصمیم دارد تا مساجد را به مراکز فعالیتهای اجتماعی مذهبی تبدیل کند. انجمن دیگری نیز به ارائه خدمات رفاهی به تازه مسلمانان و موعظه کردن آنها مشغول است. تلاش این گروه در جهت تقویت ایمان مسلمانان به قرآن و سنت بوده است. هدف انجمن مدرسه قرآن تربیت فرزندان مسلمانان با گرایش اسلامی است. وظیفه مرکز اسلامی بنگلادش تحقیق در تعلیمات قرآن است و ترجمه کتابهایی به زبانهای عربی، اردو و فارسی را به بنگالی بر عهده دارد. این سازمان همچنین با سازمانهای دیگری که برنامههای مشابهی دارند همکاری میکند. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88% جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11% کل کشور را تشکیل میدهد. جمعیت مسیحیان: قبلاً دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بوداییها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم میتوانیم به انیمیستها اشاره کنیم که به اسم سائوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر میباشد. | جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88% جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11% کل کشور را تشکیل میدهد. جمعیت مسیحیان: قبلاً دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بوداییها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم میتوانیم به انیمیستها اشاره کنیم که به اسم سائوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر میباشد. | ||
=اسلام= | =اسلام= | ||
اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت میباشند و 99/99% جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل میدهند. شیعیان این کشور اقلیت | اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت میباشند و 99/99% جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل میدهند. شیعیان این کشور اقلیت محضاند و تعدادشان به ده هزار نفر هم نمیرسد. ولی بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شخصیت نورانی و رهنمودهای پیامبر گونه حضرت امام خمینی و مبارزه ایشان با استکبار جهانی، جوانان روشندل حقجوی اهل سنت این کشور به طور فزایندهای به سوی مکتب اهل بیت(ع) و تشیع روی میآورند که آماری دقیق از تعدادشان در دست نیست. | ||
جمعیت اهل سنت بنگلادش دو دسته هستند: | جمعیت اهل سنت بنگلادش دو دسته هستند: | ||
الف- حنفیان: اهل سنت پیرو مذهب حنفی 90% جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل میدهند. | الف- حنفیان: اهل سنت پیرو مذهب حنفی 90% جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل میدهند. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
آمار دقیقی از شمار آنان در دست نیست، ولی خیلی کمتر از شیعه دوازده امامی هستند. | آمار دقیقی از شمار آنان در دست نیست، ولی خیلی کمتر از شیعه دوازده امامی هستند. | ||
==جمعیت بهراها== | ==جمعیت بهراها== | ||
آماری دقیق از تعداد اینان نیز در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده | آماری دقیق از تعداد اینان نیز در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامیاند. | ||
==فرق هندوها== | ==فرق هندوها== | ||
هندوها به گروهها و طبقاتی تقسیم شدهاند. طبقه براهمانها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها میباشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست براهمانهاست. طبقه خاتریاها بعد از طبقه براهمانها میباشد. در گذشته این گروه (خاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار نیز بعد از طبقه خاتریاست. این طبقه به انواع کسب و کار تجارتی میپردازند. | هندوها به گروهها و طبقاتی تقسیم شدهاند. طبقه براهمانها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها میباشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست براهمانهاست. طبقه خاتریاها بعد از طبقه براهمانها میباشد. در گذشته این گروه (خاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار نیز بعد از طبقه خاتریاست. این طبقه به انواع کسب و کار تجارتی میپردازند. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
اکثریت شیعیان بنگلادش در دو منطقه بنگلادش سکنا دارند: یکی شهر داکا و دیگری ناحیه خولنا و شتخیرا در جنوب غرب بنگلادش. عدهای اندک از آنان نیز در شهر سید پور (شمال بنگلادش) و شهر چیتا گونگ سکنا دارند. جمعیت شیعه دوازده امامی پانزده هزار نفر میباشد. در بین شیعیان این کشور حدوداََ چهار هزار نفر اردو زبان، چهار هزار نفر شیعیان اصیل بنگالی، و هفت هزار نفر متشیع میباشند. شیعیان این کشور، خود، حزب سیاسی مستقل ندارند، ولی به عنوان فردی در حزبهای مختلف عضویت دارند. | اکثریت شیعیان بنگلادش در دو منطقه بنگلادش سکنا دارند: یکی شهر داکا و دیگری ناحیه خولنا و شتخیرا در جنوب غرب بنگلادش. عدهای اندک از آنان نیز در شهر سید پور (شمال بنگلادش) و شهر چیتا گونگ سکنا دارند. جمعیت شیعه دوازده امامی پانزده هزار نفر میباشد. در بین شیعیان این کشور حدوداََ چهار هزار نفر اردو زبان، چهار هزار نفر شیعیان اصیل بنگالی، و هفت هزار نفر متشیع میباشند. شیعیان این کشور، خود، حزب سیاسی مستقل ندارند، ولی به عنوان فردی در حزبهای مختلف عضویت دارند. | ||
==پوشش جمعیتی شیعیان اسماعیلی آقاخانیه== | ==پوشش جمعیتی شیعیان اسماعیلی آقاخانیه== | ||
تعداد اینان بسیار کم است و از چند خانوار تجاوز نمیکند. این گروه همگی ثروتمند و تاجر | تعداد اینان بسیار کم است و از چند خانوار تجاوز نمیکند. این گروه همگی ثروتمند و تاجر بزرگاند و اکثریتشان در شهر داکا هستند. | ||
==پوشش جمعیتی شیعیان اسماعیلی بهرا== | ==پوشش جمعیتی شیعیان اسماعیلی بهرا== | ||
تعداد اینان نیز مانند آقاخانیها بسیار کم است و از چند خانوار تجاوز نمیکند. اینان نیز همگی ثروتمند و تاجر بزرگ هستند و اکثریتشان در شهر چیتاگون در جنوب شرق بنگلادش سکنا دارند. | تعداد اینان نیز مانند آقاخانیها بسیار کم است و از چند خانوار تجاوز نمیکند. اینان نیز همگی ثروتمند و تاجر بزرگ هستند و اکثریتشان در شهر چیتاگون در جنوب شرق بنگلادش سکنا دارند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده میشود. جمعیت انیمستها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکنا دارند. | اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده میشود. جمعیت انیمستها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکنا دارند. | ||
==پوشش جمعیتی بهاییها== | ==پوشش جمعیتی بهاییها== | ||
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییت در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانیهای بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان | قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییت در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانیهای بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانستهاند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدوداً پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند. | ||
==پوشش جمعیتی قادیانیها== | ==پوشش جمعیتی قادیانیها== | ||
فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانیها به دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گستردهای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد قابل توجهی از قادیانیها در پایتخت دیده میشوند. این مذهبها تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O. ( مؤسسه غیر دولتی) کار میکنند. و بودجه آنها از طرف آمریکا و کشورهایی غربی تامین میشود. | فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانیها به دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گستردهای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد قابل توجهی از قادیانیها در پایتخت دیده میشوند. این مذهبها تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O. ( مؤسسه غیر دولتی) کار میکنند. و بودجه آنها از طرف آمریکا و کشورهایی غربی تامین میشود. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
برتری سیاسی قریش، حمایت از حضرت علی (ع) را مشکل میساخت. علائق سیاسی جامعه، روابط معنوی و دینی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. معاویه بنیانگذار سلسله امویها، رسم سب و لعن حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) را در مجامع عمومی بنیان نهاد. علمای درباری، قرآن و سنت را با استناد به گفتههای اصحاب پیامبر (ص) که از قدرت و مقام در دولتهای پیشین برخوردار بودند، تفسیر میکردند، آنها توجه چندانی به اهل بیت (ع) نداشتند و حتی مصوبات سیاسی و مقررات اداری به بدنه سیاسی اسلام پیوند داده میشد. از آن به بعد بود که حزب حاکم و پیروانشان، « اهل سنت» و « جماعت» و یا « سنی» نامیده شدند. | برتری سیاسی قریش، حمایت از حضرت علی (ع) را مشکل میساخت. علائق سیاسی جامعه، روابط معنوی و دینی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. معاویه بنیانگذار سلسله امویها، رسم سب و لعن حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) را در مجامع عمومی بنیان نهاد. علمای درباری، قرآن و سنت را با استناد به گفتههای اصحاب پیامبر (ص) که از قدرت و مقام در دولتهای پیشین برخوردار بودند، تفسیر میکردند، آنها توجه چندانی به اهل بیت (ع) نداشتند و حتی مصوبات سیاسی و مقررات اداری به بدنه سیاسی اسلام پیوند داده میشد. از آن به بعد بود که حزب حاکم و پیروانشان، « اهل سنت» و « جماعت» و یا « سنی» نامیده شدند. | ||
عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام میگرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمیدانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر میکردند. هر چند که به امام وحی نمیشود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است. | عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام میگرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمیدانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر میکردند. هر چند که به امام وحی نمیشود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است. | ||
واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به « غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان | واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به « غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان داشتهاند. علمای سرسخت سنی، مانند مخدوم الملک ملا عبدالله سلتان پوری، معتقدند که گوینده چنین سخنانی قائل به حلول است، اما ستایش کنندگان سنی مذهب حضرت علی (ع) دلسرد نشدند. گفتنی است که «جت»های «سند» که اسلام آورده بودند، معتقد شدند که حضرت علی(ع) تجسم خداست. | ||
علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را میداد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواستهای برحقش پافشاری میکرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری میکرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمیکند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر میرسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورتها و قضاوتهای حضرت علی(ع) را محترم میشمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت. | علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را میداد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواستهای برحقش پافشاری میکرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری میکرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمیکند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر میرسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورتها و قضاوتهای حضرت علی(ع) را محترم میشمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت. | ||
به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامههای اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگهایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمیتواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد. | به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامههای اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگهایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمیتواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد. | ||
امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدید آمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازهای به ارزشهای معنوی اسلام بخشید؛ شیعه و سنی از سران بنی امیه بیزاری جستند و موضعی آرام و بی اعتنا اتخاذ کردند، اما بنی امیه هر دو گروه را به صورت وحشتناکی مورد شکنجه و آزار قرار دادند؛ پس از آن نیز ظالمان همواره معصومان (ع) را به شیوههای گوناگون به شهادت میرساندند. | امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدید آمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازهای به ارزشهای معنوی اسلام بخشید؛ شیعه و سنی از سران بنی امیه بیزاری جستند و موضعی آرام و بی اعتنا اتخاذ کردند، اما بنی امیه هر دو گروه را به صورت وحشتناکی مورد شکنجه و آزار قرار دادند؛ پس از آن نیز ظالمان همواره معصومان (ع) را به شیوههای گوناگون به شهادت میرساندند. | ||
رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه | رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه معروفاند، برای حفظ جان خود دچار مشکلاتی بودند. در سال 75 قمری، رهبر صوفیه حسن بصری مجبور شد پنهان شود و تا مرگ حجاج حاکم اموی در سال 714م (مطابق 95 قمری) محل اختفای او معلوم نشد. ائمه (ع) و صوفیان بر جسته، کسی را تشویق به شورش علیه حکومت نکردند. صوفیها بعضی از تعلیمات معنوی ائمه (ع) را در طریقه خودشان وارد کردند. به عقیده شیعه، فقط ائمه (ع) حجت واقعی خدا هستند، اما صوفیه، «حجت» را به اولیای زنده و همچنین اولیای خیالی تعمیم دادند. | ||
هجویری میگوید: | هجویری میگوید: | ||
خداوند اولیا را حاکمان جهان قرار داده است. آنها کاملاً شیفته و مجذوب اوامر اویند و از پیروی هواهای نفسانی به دورند. از برکت وجود آنهاست که از آسمان باران نازل میشود و به خاطر زندگانی خالصانه آنها گیاهان از زمین میرویند و به خاطر تاثیر روحانی آنها، مسلمانان بر کافران پیروز میشوند. در میان آنها چهار هزار نفر هستند که پنهان میباشند و همدیگر را نمی شناسند و به شان والای خویش توجهی ندارند. اینان در همه شرایط برای خودشان و دیگران ناشناخته و | خداوند اولیا را حاکمان جهان قرار داده است. آنها کاملاً شیفته و مجذوب اوامر اویند و از پیروی هواهای نفسانی به دورند. از برکت وجود آنهاست که از آسمان باران نازل میشود و به خاطر زندگانی خالصانه آنها گیاهان از زمین میرویند و به خاطر تاثیر روحانی آنها، مسلمانان بر کافران پیروز میشوند. در میان آنها چهار هزار نفر هستند که پنهان میباشند و همدیگر را نمی شناسند و به شان والای خویش توجهی ندارند. اینان در همه شرایط برای خودشان و دیگران ناشناخته و پنهاناند. احادیثی دال بر این حقیقت وارد شده است و من خودم بحمدالله در این مورد مشهوداتی داشته ام. اما از این میان، کسانی که قدرت قبض وبسط دارند و ماموران بار گاه الهی هستند، سیصد نفرند که « اخیار» نامیده میشوند و چهل نفر « ابدال»، هفت نفر « ابرار» و چهار نفر « اوتاد» و سه نفر« نقبا» و یک نفر « قطب» یا « قوس» خوانده میشوند که همه اینها یکدیگر را میشناسند و جز با رضایت همدیگر نمیتوانند عمل کنند. | ||
علمای سنی سرسختانه با عقیده شیعه در مورد غیبت امام دوازدهم مخالفت میکنند، اما با اولیای پنهان و آشکار چون اخیار، ابدال، نقبا و قطب یا قوس مخالفتی ندارند. تنها وهابیون معاصر میتوانند اظهارات هجویری را زیر سؤال برند، ولی بر همین مبنا وهابیها نمیتوانند اختیارات پیامبر (ص) را هم قبول کنند. | علمای سنی سرسختانه با عقیده شیعه در مورد غیبت امام دوازدهم مخالفت میکنند، اما با اولیای پنهان و آشکار چون اخیار، ابدال، نقبا و قطب یا قوس مخالفتی ندارند. تنها وهابیون معاصر میتوانند اظهارات هجویری را زیر سؤال برند، ولی بر همین مبنا وهابیها نمیتوانند اختیارات پیامبر (ص) را هم قبول کنند. | ||
مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتابهای اهل سنت میگوید: | مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتابهای اهل سنت میگوید: | ||
این مسئله در میان همه مسلمانها و در همه اعصار معروف و مورد قبول بوده که در آخر الزمان حتماً مردی از خاندان رسول خدا (ص) ظهور خواهد کرد؛ کسی که دین را تقویت میکند و عدالت را حاکم میگرداند، مسلمانان از او پیروی میکنند و بر تمام قلمرو اسلام دست خواهد یافت که نام او مهدی است. در همان زمان است که دجال ظاهر میشود و نشانههای قیامت، آن گونه که در صحیح آمده است، ظاهر خواهد شد. پس از مهدی، عیسی فرود میآید و دجال را میکشد، یا موسی همراه مهدی میآید تا او را در کشتن دجال، یاری دهد و به او اقتدا میکند. | این مسئله در میان همه مسلمانها و در همه اعصار معروف و مورد قبول بوده که در آخر الزمان حتماً مردی از خاندان رسول خدا (ص) ظهور خواهد کرد؛ کسی که دین را تقویت میکند و عدالت را حاکم میگرداند، مسلمانان از او پیروی میکنند و بر تمام قلمرو اسلام دست خواهد یافت که نام او مهدی است. در همان زمان است که دجال ظاهر میشود و نشانههای قیامت، آن گونه که در صحیح آمده است، ظاهر خواهد شد. پس از مهدی، عیسی فرود میآید و دجال را میکشد، یا موسی همراه مهدی میآید تا او را در کشتن دجال، یاری دهد و به او اقتدا میکند. | ||
کتابهای حدیثی شیعه و سنی تقریباً احادیث یکسانی را از رسول خدا درباره حضرت مهدی(ع) نقل میکنند و نقش خارق العادهای را به او نسبت میدهند. در طول تاریخ، گاه به گاه، عدهای ماجراجو در مناطق مختلف جهان از جمله هندوستان خودشان را مهدی معرفی کردهاند. مسئله انتظار باعث شد تا گروهی در میان شیعه وفات امام خاصی را انکار کنند. بعضی از ائمه نیز به عنوان مهدی معرفی شدهاند. باقریه اظهار میداشتند که پس از وفات امام باقر(ع)، امامت پایان یافت. پس از امام صادق(ع) طرفداران اسماعیل (پسر امام صادق(ع) ) فرقه شیعی و مستقل اسماعیلیه را تاسیس کردند. واقفیه عقیده داشتند که امام صادق(ع) از دنیا نرفته و به عنوان مهدی باز خواهد گشت. فطحیه نیز معتقد شدند که فرزند امام صادق (ع) (عبدالله افطح)، جانشین پدرش شد. پیروان محمد (چهارمین پسر امام صادق-ع-) فرقه شمیتیه را تشکیل دادند. | کتابهای حدیثی شیعه و سنی تقریباً احادیث یکسانی را از رسول خدا درباره حضرت مهدی(ع) نقل میکنند و نقش خارق العادهای را به او نسبت میدهند. در طول تاریخ، گاه به گاه، عدهای ماجراجو در مناطق مختلف جهان از جمله هندوستان خودشان را مهدی معرفی کردهاند. مسئله انتظار باعث شد تا گروهی در میان شیعه وفات امام خاصی را انکار کنند. بعضی از ائمه نیز به عنوان مهدی معرفی شدهاند. باقریه اظهار میداشتند که پس از وفات امام باقر(ع)، امامت پایان یافت. پس از امام صادق(ع) طرفداران اسماعیل (پسر امام صادق(ع) ) فرقه شیعی و مستقل اسماعیلیه را تاسیس کردند. واقفیه عقیده داشتند که امام صادق(ع) از دنیا نرفته و به عنوان مهدی باز خواهد گشت. فطحیه نیز معتقد شدند که فرزند امام صادق (ع) (عبدالله افطح)، جانشین پدرش شد. پیروان محمد (چهارمین پسر امام صادق-ع-) فرقه شمیتیه را تشکیل دادند. | ||
بر مبنای مسئله انتظار، پس از وفات امام موسی کاظم (ع) سه فرقه مهم سر بر آوردند. همین طور پس از شهادت امام رضا (ع) سه فرقه و پس از رحلت امامهادی (ع) سه فرقه و پس از وفات امام حسن عسکری (ع) نیز پنج فرقه به وجود آمدند. پس از امام عسکری (ع) گروههای منحرف چند سال اغتشاش فکری خطرناکی را برسر جانشین او، امام دوازدهم، و نیز مفهوم غیبت رواج دادند. کم کم گروههای بی بنیان و سست از بین رفتند و عده زیادی از شیعیان، معتقد به امامت حضرت مهدی (عج) شدند. احادیثی که از طریق اهل سنت روایت شده است نیز عقاید شیعه را تقویت میکند؛ هر چند عدهای از راویان، اصطلاح « امیر» یا « خلیفه» را به جای « امام» در روایاتشان به کار | بر مبنای مسئله انتظار، پس از وفات امام موسی کاظم (ع) سه فرقه مهم سر بر آوردند. همین طور پس از شهادت امام رضا (ع) سه فرقه و پس از رحلت امامهادی (ع) سه فرقه و پس از وفات امام حسن عسکری (ع) نیز پنج فرقه به وجود آمدند. پس از امام عسکری (ع) گروههای منحرف چند سال اغتشاش فکری خطرناکی را برسر جانشین او، امام دوازدهم، و نیز مفهوم غیبت رواج دادند. کم کم گروههای بی بنیان و سست از بین رفتند و عده زیادی از شیعیان، معتقد به امامت حضرت مهدی (عج) شدند. احادیثی که از طریق اهل سنت روایت شده است نیز عقاید شیعه را تقویت میکند؛ هر چند عدهای از راویان، اصطلاح « امیر» یا « خلیفه» را به جای « امام» در روایاتشان به کار بردهاند. در میان راویان اهل سنت که این روایات را نقل کردهاند، اصحاب مشهور رسول خدا- همچون عمربن خطاب، عبدالله بن مسعود و جابر بن سمره- هستند. در میان راویان شیعه نیز شخصیتهایی چون عبدالله بن جعفر طیار، سلمان فارسی، ابوالهیثم ابن التّیهان، خزیمه بن ثابت، عماربن یاسر، مقداد و ابوایوب انصاری وجود دارند. در حدیثی که راویان شیعی نقل کردهاند، چنین وارد شده است: | ||
ای مردم! ولایت ( قدرت قانونی) فقط به علی بن ابیطالب (ع) و امنای نسل من و اولاد برادرم علی واگذار گردیده است. او اولین آنها و دو فرزندش حسن و حسین، یکی بعد از دیگری، جانشین او هستند. آنها تا باز گشت به سوی خدا خود را از قرآن جدا نخواهندکرد. | ای مردم! ولایت ( قدرت قانونی) فقط به علی بن ابیطالب (ع) و امنای نسل من و اولاد برادرم علی واگذار گردیده است. او اولین آنها و دو فرزندش حسن و حسین، یکی بعد از دیگری، جانشین او هستند. آنها تا باز گشت به سوی خدا خود را از قرآن جدا نخواهندکرد. | ||
احادیث شیعه صریحاً بیانگر این است که حضرت علی (ع) و یازده فرزندش به عنوان« امام» تعیین شدهاند، مثلاً روایت زیر از ابن عباس- که در میان اهل سنت هم مقامی شایسته دارد- نقل شده است: | احادیث شیعه صریحاً بیانگر این است که حضرت علی (ع) و یازده فرزندش به عنوان« امام» تعیین شدهاند، مثلاً روایت زیر از ابن عباس- که در میان اهل سنت هم مقامی شایسته دارد- نقل شده است: | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
ائمه (ع) در میان دو نظریه جبر و اختیار که عکس العملی در برابر ظلم و سفاکی بیش از حد قدرتهای حاکم بود، نظریه « امر بین الامرین» را ترویج کردند. میراث فکری ائمه (ع) تنها به پیروانشان محدود نشد، بلکه در همه نهضتهای معنوی مسلمین و حتی سنیها نیز نفوذ کرد. سهم پیروان ائمه (ع) در مسائل عقلی نیز از اهمیت بسزایی بر خوردار بود. آنها بر اساس نظریات ارائه شده از سوی ائمه (ع)، آثاری علمی تالیف کردند و مجموعه بی شماری از کتابها را درعلوم مختلف نگاشتند. همچنین آثاری در رد عقاید و نظرات انحرافی رایج در میان سنیها و غلات شیعه نوشتند. علمای بزرگ شیعه که در مکتب ائمه (ع) تربیت یافتند نیز دامنه علم کلام را گسترش دادند. | ائمه (ع) در میان دو نظریه جبر و اختیار که عکس العملی در برابر ظلم و سفاکی بیش از حد قدرتهای حاکم بود، نظریه « امر بین الامرین» را ترویج کردند. میراث فکری ائمه (ع) تنها به پیروانشان محدود نشد، بلکه در همه نهضتهای معنوی مسلمین و حتی سنیها نیز نفوذ کرد. سهم پیروان ائمه (ع) در مسائل عقلی نیز از اهمیت بسزایی بر خوردار بود. آنها بر اساس نظریات ارائه شده از سوی ائمه (ع)، آثاری علمی تالیف کردند و مجموعه بی شماری از کتابها را درعلوم مختلف نگاشتند. همچنین آثاری در رد عقاید و نظرات انحرافی رایج در میان سنیها و غلات شیعه نوشتند. علمای بزرگ شیعه که در مکتب ائمه (ع) تربیت یافتند نیز دامنه علم کلام را گسترش دادند. | ||
پس از غیبت امام دوازدهم، بزرگان شیعه در قرنهای متوالی، برای حفظ میراث و تعلیمات ائمه(ع) تلاش فراوانی کردند. آنها حشو و زواید افکار غلات را از نوشتههای موجود محو ساختند. تخریب کتابخانههای شیعه به دست سلسلههای حاکم، جهان اسلام را از آثار عمیق و بی شمار شیعه در قرون اولیه محروم ساخته بود. تحقیقات کلینی، ابن بابویه، شیخ مفید، سید مرتضی (علم الهدی)، ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (شیخ الطایفه)، خواجه نصیر الدین طوسی، ابن طاووس حلی و شاگردانشان، در تبیین و تفسیر عقاید شیعه سهم بسزایی داشته است. سید رضی حدود 240 خطبه حضرت علی (ع) را در کتاب با ارزش [[نهج البلاغه]] جمع آوری کرد و آنها را از نابودی مصون ساخت. | پس از غیبت امام دوازدهم، بزرگان شیعه در قرنهای متوالی، برای حفظ میراث و تعلیمات ائمه(ع) تلاش فراوانی کردند. آنها حشو و زواید افکار غلات را از نوشتههای موجود محو ساختند. تخریب کتابخانههای شیعه به دست سلسلههای حاکم، جهان اسلام را از آثار عمیق و بی شمار شیعه در قرون اولیه محروم ساخته بود. تحقیقات کلینی، ابن بابویه، شیخ مفید، سید مرتضی (علم الهدی)، ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (شیخ الطایفه)، خواجه نصیر الدین طوسی، ابن طاووس حلی و شاگردانشان، در تبیین و تفسیر عقاید شیعه سهم بسزایی داشته است. سید رضی حدود 240 خطبه حضرت علی (ع) را در کتاب با ارزش [[نهج البلاغه]] جمع آوری کرد و آنها را از نابودی مصون ساخت. | ||
دانشمندان متقدم سنی، کراراً سخنان حضرت علی (ع) و فرزندانش را در کتابهای خود نقل کردهاند. گروهی از متصوفه که تاریخ اولیای خود را | دانشمندان متقدم سنی، کراراً سخنان حضرت علی (ع) و فرزندانش را در کتابهای خود نقل کردهاند. گروهی از متصوفه که تاریخ اولیای خود را نوشتهاند، تعداد قابل ملاحظهای از سخنان ائمه (ع) را به بزرگان بر جسته خودشان نسبت دادهاند. هنگامی که دولتمردان سنی و متعصب، کتابخانههای شیعه را میسوزاندند و خراب میکردند، در همان حال، برخی از علمای متعصب سنی، تصویر شیعه را با استناد به مسائل جدلی و افسانهای در آثار اولیه شیعه، بد جلوه میدادند و شیعیان را عمدتاً به علت اعتقاد شدید به تبری از غاصبان حقوق اهل بیت(ع) رافضی معرفی میکردند. اظهار تبری از طرف شیعه، به منظور اشاعه محبت و دوستی عترت پیامبر (ص) در اذهان صورت میگرفت. اهل تسنن همه اصحاب پیامبر (ص) را عادل میدانند، اما شیعه فقط اصحابی را ستایش میکند که به همه تعلیمات خدا و پیامبر (ص)، آن گونه که ائمه (ع) تفسیر مینمایند، معتقد و پایبند بودهاند. توسط شماری از متعصبان سنی، اعتقاد امامیه در مورد عصمت ائمه (ع) و ضرورت وجود حجت خدا در همه اعصار و ضرورت شناخت امام عصر(عج)، به صورت شرم آوری بدجلوه داده شده است. برخی از اخبار و نظریهای که در قدیم در برخی از کتابهای شیعه وجود داشت، مبنی بر اینکه متن حاضر قرآن تحریف شده و بعضی از آیات و سورهها حذف شده است، به وسیله ابن بابویه، شیخ مفید و علمای دیگر رد و بی پایه اعلام شد. اما کتابهای جدلی سنیها، تمام عقاید شیعه را مردود میدانند. بعضی از سنیها، از انکار یازده امام خودداری میکنند، اما به راحتی، خدمات معنوی و علمی ائمه (ع) به اسلام و بشریت را ناچیز میشمرند. آنان برای خود هیچ محدودیتی در محکوم کردن امام دوازدهم، غیبت او و نقش سیاسی او به عنوان «قائم» قائل نیستند. | ||
هر چند بعضی از سنیها دشمنی امثال ابن تیمیه را با اهل بیت نمی پذیرفتند، آثار جدلی و مغرضانه او که نوشتههای علامه حلی را رد میکند، مورد استفاده جدی علمای متاخر قرار گرفت. مخدوم الملک ملاعبدالله سلطان پوری، اولین کسی بود که آثار جدلی اهل سنت را به زبان عربی در هندوستان منتشر کرد و پس از او شاه ولی الله، شاه عبدالعزیز، ثناءالله پانی پتی و محمد قاسم ناتوتوی راه او را ادامه دادند. انگیزه آنها از نوشتن این گونه کتابها، آن بود که از گسترش محبوبیت تشیع جلوگیری کنند. جانشینان معاصر آنها، مولانا محمد منظورنعماتی، مولانا سید ابوالحسن علی ندوی، مولانا سعید احمد اکبر آبادی و علمایی از دوبند، ازمگره و ندوه (لکنهو) هستند. | هر چند بعضی از سنیها دشمنی امثال ابن تیمیه را با اهل بیت نمی پذیرفتند، آثار جدلی و مغرضانه او که نوشتههای علامه حلی را رد میکند، مورد استفاده جدی علمای متاخر قرار گرفت. مخدوم الملک ملاعبدالله سلطان پوری، اولین کسی بود که آثار جدلی اهل سنت را به زبان عربی در هندوستان منتشر کرد و پس از او شاه ولی الله، شاه عبدالعزیز، ثناءالله پانی پتی و محمد قاسم ناتوتوی راه او را ادامه دادند. انگیزه آنها از نوشتن این گونه کتابها، آن بود که از گسترش محبوبیت تشیع جلوگیری کنند. جانشینان معاصر آنها، مولانا محمد منظورنعماتی، مولانا سید ابوالحسن علی ندوی، مولانا سعید احمد اکبر آبادی و علمایی از دوبند، ازمگره و ندوه (لکنهو) هستند. | ||
هرچند انقلاب اسلامی معاصر ایران، فقط برای صهیونیسم و استعمارگران غربی و حامیان عربی آنها تهدید مهمی است، متعصبان علمای سنی هم، خشمگینانه با تشیع مخالفت میورزند. آنان به منظور مبارزه با اتحاد مسلمانان که خواسته انقلاب ایران است، نه تنها شیخ نشینها و حکومتهای سلطنتی و مرتجع عرب را حمایت میکنند، بلکه با امپریالیسم غرب نیز همدل و همصدا شدهاند. آنها عقاید شیعه را بخصوص در مسأله امامت و غیبت امام دوازدهم، آماج حملههای خود قرار دادهاند. | هرچند انقلاب اسلامی معاصر ایران، فقط برای صهیونیسم و استعمارگران غربی و حامیان عربی آنها تهدید مهمی است، متعصبان علمای سنی هم، خشمگینانه با تشیع مخالفت میورزند. آنان به منظور مبارزه با اتحاد مسلمانان که خواسته انقلاب ایران است، نه تنها شیخ نشینها و حکومتهای سلطنتی و مرتجع عرب را حمایت میکنند، بلکه با امپریالیسم غرب نیز همدل و همصدا شدهاند. آنها عقاید شیعه را بخصوص در مسأله امامت و غیبت امام دوازدهم، آماج حملههای خود قرار دادهاند. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
مولانا نعمانی مطالعهای فراگیر در تاریخ شیعه و منابع اصلی- که مدت طولانی به علت تقیه از علمای سنی، مخفی نگه داشته شده بود و فقط اخیراً در دسترس عموم قرار گرفته است- انجام داده است. او با صبر و بردباری، تمام این آثار را مطالعه کرد، تا مطالب مورد نیازش را جمع آورد و به شکل بی طرفانهای آنها را تجزیه و تحلیل کند و بدین ترتیب کتاب حاضر را نوشت. کمتر کتابی است که این اندازه مطلب در مورد امامت و تحریف قرآن در برداشته باشد. بدین صورت، نوشته حاضر کتابی بسیار جامع و روشنگر است که اندیشه را به تکاپو وامیدارد و هر منصفی میتواند در این کتاب واقعیت شیعه و نتایج خطرناک نظریههای مربوط به امامت و تحریف قرآن را ببیند، و به میزان عدم اعتمادی که این نظریات انحرافی میتواند به اسلام و مسلمانان صدر اسلام ایجاد کند، پی ببرد. | مولانا نعمانی مطالعهای فراگیر در تاریخ شیعه و منابع اصلی- که مدت طولانی به علت تقیه از علمای سنی، مخفی نگه داشته شده بود و فقط اخیراً در دسترس عموم قرار گرفته است- انجام داده است. او با صبر و بردباری، تمام این آثار را مطالعه کرد، تا مطالب مورد نیازش را جمع آورد و به شکل بی طرفانهای آنها را تجزیه و تحلیل کند و بدین ترتیب کتاب حاضر را نوشت. کمتر کتابی است که این اندازه مطلب در مورد امامت و تحریف قرآن در برداشته باشد. بدین صورت، نوشته حاضر کتابی بسیار جامع و روشنگر است که اندیشه را به تکاپو وامیدارد و هر منصفی میتواند در این کتاب واقعیت شیعه و نتایج خطرناک نظریههای مربوط به امامت و تحریف قرآن را ببیند، و به میزان عدم اعتمادی که این نظریات انحرافی میتواند به اسلام و مسلمانان صدر اسلام ایجاد کند، پی ببرد. | ||
پس از آن، مولانا ابوالحسن همین مقدمه را بر یک کتاب 96 صفحهای به زبان اردو-که تغییر شکل داده همین کتاب، تحت عنوان « اور اولین مسلمانان کی دو متضاد تصویرن» ( دو تصویر متناقض از اسلام و مسلمانان صدر اول ) است- میآورد. ترجمههای عربی، انگلیسی و فارسی این کتاب نیز زیر چاپ است. گر چه مولانا نعمانی از کار افتاده، مجدد و شاه ولی الله را به غفلت از منابع اصلی شیعه متهم میکند و مدعی است که خود، اکثر آنها را مطالعه کرده است، به نظر میرسد که نه کتابهای او و نه رساله مولانا ابوالحسن، به هیچ وجه با تحفه اثنا عشری شاه عبدالعزیز قابل مقایسه نباشد. از آنجا که خلاصه تحفه و جوابهای آن به شیعه و جوابهای متقابل شیعه و سنی، قبلاً توسط نویسنده در کتابی به نام شاه عبدالعزیز، اصول گرایی، جدالهای مذهبی و جهاد به چاپ رسیده است، میتوان تکذیب مشاهدات و ملاحظات مولانا نعمانی و مولانا ابوالحسن را در آن کتاب مطالعه کرد. در جلد دوم کتاب حاضر به بعضی دیگر از پاسخهای شیعه نیز اشاره شده است و همچنین آثار جدلی سنیهای قرن نوزدهم نیز مورد بحث قرار نمیگیرد. | پس از آن، مولانا ابوالحسن همین مقدمه را بر یک کتاب 96 صفحهای به زبان اردو-که تغییر شکل داده همین کتاب، تحت عنوان « اور اولین مسلمانان کی دو متضاد تصویرن» ( دو تصویر متناقض از اسلام و مسلمانان صدر اول ) است- میآورد. ترجمههای عربی، انگلیسی و فارسی این کتاب نیز زیر چاپ است. گر چه مولانا نعمانی از کار افتاده، مجدد و شاه ولی الله را به غفلت از منابع اصلی شیعه متهم میکند و مدعی است که خود، اکثر آنها را مطالعه کرده است، به نظر میرسد که نه کتابهای او و نه رساله مولانا ابوالحسن، به هیچ وجه با تحفه اثنا عشری شاه عبدالعزیز قابل مقایسه نباشد. از آنجا که خلاصه تحفه و جوابهای آن به شیعه و جوابهای متقابل شیعه و سنی، قبلاً توسط نویسنده در کتابی به نام شاه عبدالعزیز، اصول گرایی، جدالهای مذهبی و جهاد به چاپ رسیده است، میتوان تکذیب مشاهدات و ملاحظات مولانا نعمانی و مولانا ابوالحسن را در آن کتاب مطالعه کرد. در جلد دوم کتاب حاضر به بعضی دیگر از پاسخهای شیعه نیز اشاره شده است و همچنین آثار جدلی سنیهای قرن نوزدهم نیز مورد بحث قرار نمیگیرد. | ||
در اینجا میتوان به اجمال متذکر شد که هم مولانا نعمانی و هم ابوالحسن ندوی در ادعایشان مبنی بر اینکه منابع اصلی شیعه برای مدتی طولانی از علمای سنی پنهان داشته شده است، در | در اینجا میتوان به اجمال متذکر شد که هم مولانا نعمانی و هم ابوالحسن ندوی در ادعایشان مبنی بر اینکه منابع اصلی شیعه برای مدتی طولانی از علمای سنی پنهان داشته شده است، در اشتباهاند. مولانا نعمانی با اعتراف به اینکه برخی از علمای اهل سنت با تلاش فوق العادهای موفق شدند این کتابها را به دست آورند، در واقع گفته خود را تکذیب کرده است. شاه عبدالعزیز، فرزند شاه ولی الله و نویسنده تحفه اثنا عشری از جمله این علما بود. شاید هر دو از این واقعیت که در نیمه دوم قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم، تعداد زیادی از کتابهای رسمی و منابع شیعی در لکنهو، لودهیانه، لاهور و بمبئی به چاپ رسیده است، بی خبر بودند. صرف نظر از کتابخانههای عمومی هند، شیعه در کتابخانههای اروپا، آمریکا و کانادا صاحب آثار متعددی است و اگر کسی اراده میکرد، میتوانست بدون هیچ مشکلی آنها را به دست آورد. | ||
در قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی، تعدادی از آثار مهم شیعه در هندوستان نسخه برداری شد و در دکن در دسترس قرار گرفت. بعضی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در حکومت قطب شاهیها کتابهای مهمی در تمامی زمینهها و ابعاد مختلف تشیع تالیف شد. قاضی نورالله در هند شمالی، علاوه بر آثار جدلی و کلامی، کتابهایی در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و فلسفه نوشت. به نظر میرسد که او در تفسیر قرآن به طور گسترده از تفسیرهای شیعه و سنی استفاده کرده است. تفسیر قاضی نشان میدهد که او از میان آثار علمای متقدم شیعه، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و محمد عیاشی را مطالعه کرده است و از آنها آگاهی داشته است و نیز از میان آثار متاخرین، کتاب التبیان نوشته شیخ الطایفه ابوجعفر محمد طوسی و تفسیر مجمع البیان، نوشته فضل بن حسن طبرسی، را به طور کامل مطالعه کرده است. فقط گروهی از متعصبین اعتقاد دارند که شیعه به علوم قرآنی بی توجه است. در میان علمای معاصر مرتضی مطهری، علامه محمد حسین طباطبایی و علامه خویی، کتابهایی در تفسیر قرآن در مجلدات متعدد به چاپ | در قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی، تعدادی از آثار مهم شیعه در هندوستان نسخه برداری شد و در دکن در دسترس قرار گرفت. بعضی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در حکومت قطب شاهیها کتابهای مهمی در تمامی زمینهها و ابعاد مختلف تشیع تالیف شد. قاضی نورالله در هند شمالی، علاوه بر آثار جدلی و کلامی، کتابهایی در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و فلسفه نوشت. به نظر میرسد که او در تفسیر قرآن به طور گسترده از تفسیرهای شیعه و سنی استفاده کرده است. تفسیر قاضی نشان میدهد که او از میان آثار علمای متقدم شیعه، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و محمد عیاشی را مطالعه کرده است و از آنها آگاهی داشته است و نیز از میان آثار متاخرین، کتاب التبیان نوشته شیخ الطایفه ابوجعفر محمد طوسی و تفسیر مجمع البیان، نوشته فضل بن حسن طبرسی، را به طور کامل مطالعه کرده است. فقط گروهی از متعصبین اعتقاد دارند که شیعه به علوم قرآنی بی توجه است. در میان علمای معاصر مرتضی مطهری، علامه محمد حسین طباطبایی و علامه خویی، کتابهایی در تفسیر قرآن در مجلدات متعدد به چاپ رساندهاند. المیزان نوشته علامه محمد حسین طباطیایی، به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شده است. امام خمینی نیز در بعضی از سخنرانیهایش سورههای مختلفی از قرآن را تفسیر کرده است. سورههایی که توسط امام خمینی تفسیر شده نیز به چاپ رسیده است. | ||
علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن | علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن نوشتهاند. تفسیر قرآن، نوشته مولانا ظفر حسن آمروهاوی که به زبان اردو، در پنچ جلد و در کراچی به چاپ رسیده، اثری فوق العاده است. او در این تفسیر، برخی از مسائلی را که به نظر میرسید با علوم روز تعارض دارند، حل کرده است. تفسیر دیگری به قلم مولانا علی نقی لکنهویی به زبان اردو تالیف شده است و احتمالاً در چند جلد به چاپ خواهد رسید. تا کنون چهار جلد این تفسیر منتشر شده است. | ||
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعهای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنیها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن میخوانند که به آن « تراویح» گفته میشود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بودهاند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کردهاند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیرهای قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز میدادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشارههایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان میکنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار میدهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمههای اردو و فارسی قرآن را توصیه کردهاند و مطالعه تفسیرها را هرگز توصیه نکردهاند. | از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعهای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنیها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن میخوانند که به آن « تراویح» گفته میشود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بودهاند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کردهاند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیرهای قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز میدادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشارههایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان میکنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار میدهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمههای اردو و فارسی قرآن را توصیه کردهاند و مطالعه تفسیرها را هرگز توصیه نکردهاند. | ||
این تقیه و اختفای کتابهای شیعه نبود که سنیها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسهای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستانهای خیالی را که آنها نقل و شرح کردهاند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتابهای شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی میخواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانههای شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانهای که در کتابخانههای عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است. | این تقیه و اختفای کتابهای شیعه نبود که سنیها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسهای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستانهای خیالی را که آنها نقل و شرح کردهاند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتابهای شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی میخواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانههای شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانهای که در کتابخانههای عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است. |